خودشناسی چیست؟[+ راه‌های افزایش آن‌ها]

خودشناسی چیست؟[+7 روش افزایش آن‌ها]

هنگامی که انسان به دنبال دلیل برای ایجاد حال خوب درون خود میگردد یا به دنبال راهی برای دوری از افسردگی و غم و اندوه میگردد، احتمالا با سوالهای من کیستم؟ و چگونه خود را بشناسم؟ مواجه میشود که در این زمینه باید اقدامات مفیدی را پیش برد تا بتواند شناخت کافی و به اندازه ای را به خود داشته باشد، اصلی ترین قدم  پیشرفت، آشنایی با مفاهیم خودشناسی و به کار گرفتن آن در زندگی روزمره است.

خودشناسی چیست؟  

خودشناسی مهارتی است که میتوانید به کمک آن از حالات درونی تان با خبر شوید، به نقاط قوت و ضعف خودتان آگاهی پیدا کنید و به بهترین شکل ممکن در جهت رشد و بهبود آنها دست به کار شوید. خودشناسی اولین پلّه برای توسعه فردی است و به شما کمک میکند تا شخصیت فردی و اجتماعی خود را تقویت کنید.

خودشناسی به انگلیسی

در زبان انگلیسی علم خودشناسی و شناخت خود را Self- Discovery و در بعضی موارد  Self- Knowledge مینامند.

مزایای خودشناسی  چیست؟

1- افزایش قدرت تصمیم گیری

وقتی انسان به موضوع خودشناسی آگاه میشود، در انتخاب گزینه های موجود شک نمیکند، بنابراین بهترین و مناسب ترین آنها را انتخاب میکند.

2- پیش نیاز توسعه فردی

برای اینکه بتوانید ویژگی های فردی خود را به حدّاکثر برسانید و در رشد و نموّ آنها نقشی پررنگ را داشته باشید، ابتدا لازم است که آنها را بشناسید و نسبت به آنها آگاهی لازم را پیدا کنید، سپس توانایی تقویت نقاط قوّت و کاهش نقاط ضعف خود را خواهید داشت. هیچ کس نمیتواند مشکلی را که نمیداند چیست بررسی و حل کند، پس بهترین روش برای افزایش ویژگی های اجتماعی و فردی،تقویت خودشناسی است.

3- صرفه جویی در زمان

اگر به مسئله خودشناسی واقف نباشید، مدام تصمیماتی میگیرید که در جهت مخالف با اهداف شما هستند، بنابراین مجبور میشوید زمان بیشتری را برای انجام آنها در نظر بگیرید،تمرکزتان از بین میرود اما باز هم از انجام دادن آنها دست نمیکشید. این فعالیت ها وقت و انرژی شما را هدر میدهند و از پیشرفت شما جلوگیری میکنند.

اما اگر هدفی هم جهت با علاقه شخصی خود اتّخاذ کنید، دشواری های رسیدن به هدف برای شما آسان تر میشود و همچنین از مسیر موفقیّت نیز لذت بیشتری میبرید.خودشناسی چیست؟[+ راه‌های افزایش آن‌ها] | صرفه جویی در زمان

4- بهبود قدرت تصمیم گیری

با بهبود قدرت تصمیم گیری در بین دوراهی های زندگی گمراه نمیشوید و میتوانید بهترین تصمیم را برای خود اتّخاذ کنید سعی کنید در زندگی، تصمیمات منطقی و عقلانی را افزایش دهید و از گرفتن تصمیمات احساسی دوری کنید، سعی کنید هنگامی که شرایط را بحرانی میبینید از گرفتن تصمیمات عجولانه پرهیز کنید چرا که معمولاً از پیامدهای آنها پشیمان میشوید، بنابراین صبور باشید و بهترین گزینه را از بین گزینه های موجود انتخاب کنید، به این صورت میتوانید قدرت تصمیم گیری خود را افزایش دهید و بهترین تصمیمات را در شرایط موجود اخذ کنید.

5- توانایی مقاومت بیشتر در برابر مشکلات

اگر به خودشناسی واقف شوید و به بهترین شکل ممکن به ویژگی های مثبت و منفی خود آگاهی پیدا کنید میتوانید در برابر مشکلات و سختی ها بهترین واکنش را نشان دهید، واکنشی که  منطقی و عقلانی است و بر گرفته از عصبانیت و استرس نیست.

6- توانایی بروز واکنش مناسب

با داشتن شناخت کافی از خود، عواملی را که میتوانند در شرایط مختلف، آرامش شما را سلب کنند، شناسایی کنید و هنگام بروز رفتارهایی، توسط افرادی که میتوانند شرایط را برای شما سخت کنند و زمینه ساز ایجاد وضعیتی شوند که ممکن است  واکنشی تصادفی و ناگهانی از شما سر زند، عکس العملی  متین، از پیش تعیین شده و آرام نشان دهید، تا در آینده از رفتار اشتباه خود پشیمان نشوید.

7- عوامل دستیابی به خودشناسی

رسیدن به خودشناسی مسیرهای گوناگونی دارد که هر کس با توجّه به شرایط خود میتواند بهترین راه را انتخاب کند.

شما نباید منتظر باشید تا با افزایش سن به خودشناسی برسید زیرا خودشناسی نیاز به افزایش آگاهی دارد پس باید تمرینات و مطالعات مربوط به آن را انجام دهید تا به خودشناسی دست یابید.

در ادامه به عوامل دستیابی به خودشناسی اشاره خواهیم کرد.

عوامل دستیابی به خودشناسی چیست؟

1- دوری از شلوغی

هنگامی که درسی را متوجّه نمیشوید به کتابخانه میروید، کلاس های درسی در مکان هایی ساکت و آرام برگزار میشوند، برای دستیابی به خودشناسی، نیاز است تا از قرار گرفتن در مکان های شلوغ و پر سر و صدا اجتناب کنید،فضای مجازی به گونه ای ساخته شده است که مدام شما را به خود مشغول کند و تمرکز شما را برهم زند.

هر بار که در شبکه های اجتماعی محتوایی را مشاهده میکنید،  بلافاصله محتوایی با موضوعی کاملا متفاوت به شما نمایش میدهد، و هر بار بخشی از تمرکز شما از بین میرود. پس از فضای مجازی دوری کنید،تا زمان لازم برای تفکر درباره خودتان را داشته باشید.خودشناسی چیست؟[+ راه‌های افزایش آن‌ها] | دوری از شلوغی

2- شناخت هدف اصلی زیستن

از خودتان این سؤال را بپرسید که برای چه هدفی به این جهان آمده اید و دوست دارید به چه هدفی در زندگی دست پیدا کنید، همه اهداف را در نظر بگیرید و مهم ترین آنها را انتخاب کنید، در نظر داشته باشید که آن چیزی که در زندگی میخواهید، باید با ویژگی های شما هم خوانی داشته باشد تا بهترین نتیجه برای شما حاصل شود،

همچنین اگر هدفی که تعیین میکنید با ویژگی های رفتاری و اخلاقی شما همخوانی نداشته باشد، مسیر بسیار سخت و دشواری پیش روی شما قرار میگیرد، پس  نمیتوانید از تمام نیرو و انرژی خود برای انجام مراحل رسیدن به هدف استفاده کنید، بنابراین توجه کنید هدفی که انتخاب میکنید با توانایی های شما همراستا باشد و شما را تقویت کند.

3- تعیین ارزش ها در زندگی

شخصی که از ارزش های خود در زندگی مطلع است، میداند که کدام ویژگی به او کمک میکند و کدام یک به او آسیب میزند، با شناخت ارزش ها میتوانید به درستی به سمت اهداف و آرزوهای خود حرکت کنید همچنین از مسیر دست یابی به آرزوهای خود لذت ببرید.

آیا امکان دستیابی به خودشناسی وجود دارد؟

آیا ممکن است که ما قدرت شناخت خود را داشته باشیم؟

آیا ممکن است که به بهترین شکل از ویژگی های اخلاقی خود با خبر شویم؟

آیا ممکن است که بطور کامل به نقاط ضعف و قوت خود آگاهی پیدا کنیم؟

آیا در هر سن و سالی توانایی دستیابی به خودشناسی وجود دارد؟

پاسخ ما به تمامی سؤالات بالا “بله” است. شما خودتان به بهترین شکل ممکن به شخصیت خودتان واقف هستید و میتوانید با جزئیات،شخصیت خود را بررسی کنید و به موفقیت برسید.

از دستاوردهای مهم خودشناسی، توسعه فردی است، میتوانید شخصیت خود را تقویت کنید و آن را گسترش دهید.

بهترین نسخه خود را ارائه دهید تا از خودتان رضایتی صد در صدی داشته باشید. با رشد توسعه فردی میتوانید به بهترین نسخه فردی خود نسبت به سالهای گذشته تبدیل شوید و به اوج قدرت و عزت نفس دست یابید.

برای اطلاع کامل از موضوع خودشناسی میتوانید فیلم کامل دوره “احساس ارزشمندی” را که توسط استاد فراز قورچیان آموزش داده شده است مشاهده کنید . 

 

اما چطور به توسعه فردی راه پیدا کنیم؟

توسعه فردی یا همان personal development یک فرآیند منظم، پیوسته و یکپارچه است که هر فرد با توجّه به آن ذهنیّت و نگرش خود را تقویت میکند و به کمک آن به هدف هایی که در زندگی دارد دست پیدا میکند. همه انسانها به دنبال راهی برای پیشرفت هستند تا سطح زندگی  خود را افزایش دهند برای دستیابی به چنین راهی باید شناخت خوبی از خودتان  داشته باشید و به رشد و توسعه فردی خود اهمیت دهید. چندین راه برای افزایش توسعه فردی وجود دارند که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.

1- حذف عادات بد

برای رسیدن به این هدف ابتدا رفتارها و عاداتی را که از نظرتان ناخوشایند و نامناسب،به نظر میرسند را بررسی کنید.

لیستی از عادات بد تهیّه کنید و آنها را شناسایی کنید، سپس تلاش کنید تا آنها را کاهش دهید. با انجام این تکنیک، متوجّه میشوید که در آخر هر هفته عادات بد شما کمتر شده و با ادامه و استمرار این روش  میتوانید به فردی با عادات خوب و مثبت تبدیل شوید که در رسیدن به اهداف، سریع تر و مؤثرتر از افراد معمولی حرکت میکند.

روش تکمیلی ابتدا برای بررسی بخش های مختلف خود وقت بگذارید، ساعاتی را با خود خلوت کنید و به مسئله خودشناسی بپردازید، با افزایش خودشناسی میتوانید به بهترین شکل نسبت به رفع مشکلات و نقاط ضعف خود بپردازید، قدم بعدی که کمک بسیار زیادی به شما میکند این است که اطرافیانتان را از اینکه این عادات را حذف کرده اید مطلع کنید. اینکار باعث میشود که آنها دیگر شما را در انجام آنها تشویق نکنند و در راستای مسیر شما حرکت کنند. سپس از قرار گرفتن در شرایطی که شما را به انجام آنها ترغیب میکنند دوری کنید و اجازه ندهید شرایط موجود روی شما تأثیر منفی بگذارد.خودشناسی چیست؟[+ راه‌های افزایش آن‌ها] | حذف عادات بد

2- سبک زندگی سالم

  • ورزش

ورزش کنید و به خودتان اهمیت دهید، در اسرع وقت به نزدیک ترین باشگاه به  خونه یا محل کارتان رجوع کنید و برای اولین ماه ثبت نام کنید. با مربی باشگاه صحبت کنید و از او برای بهتر شدن شرایط بدنی خود کمک بگیرید،  دویدن نیز بسیار موثر است، میتوانید به طور هفتگی یا روزانه مسیری مشخص را به همراه دوستان خود بدوید یا پیاده روی کنید.

شنا کردن هم میتواند به شما برای رسیدن به شرایط جسمی مناسب کمک کند و بدن شما را برای انجام کارهای روزانه آماده کند. انجام ورزش های رزمی مانند: تکواندو، کاراته، کونگ فو و …. برای تخلیه فشار های ذهنی بسیار مؤثر و کمک کننده است. به این ترتیب شرایط روحی و جسمی شما پیشرفت قابل توجهی میکند.خودشناسی چیست؟[+ راه‌های افزایش آن‌ها] | ورزش کنید

  • طبیعت

در طبیعت وقت بگذرانید، به جنگل ها بروید و سعی کنید آرامش خود را بدست بیاورید، وقت گذراندن در طبیعت بسیار به سلامت ذهن و روان کمک میکند. با دوستان خود وعده های کوه پیمایی برگزار کنید و ساعاتی را در آنجا تفریح کنید و با دوستانتان وقت بگذرانید، میتوانید وعده های شنا در دریا را در اولویت برنامه های خود قرار دهید شنا کنید و به بهترین ورژن روانی خود دست پیدا کنید.

  • خواب کافی

خواب با کیفیت و به موقع داشته باشید، سعی کنید یک ساعت قبل از خواب از تلفن همراه، تلویزیون، لپ تاپ و هر گونه صفحه نمایش دوری کنید، سعی کنید حداقل شش ساعت قبل از خواب قهوه و نوشیدنی های حاوی کافئین مصرف نکنید، همچنین از مصرف نوشابه های انرژی زا دوری کنید تا خوابی با کیفیت و به موقع را تجربه کنید.

  • تغذیه سالم

از مصرف فست فود دوری کنید، سعی کنید از غذاهای خانگی استفاده کنید و خودتان غذای دلخواهتان را بپزید، از مصرف غذاهای چرب دوری کنید و سعی کنید از  غذاهای کم روغن استفاده کنید، مصرف میوه جات و سبزی ها را به حداکثر خود برسانید، در روز حداقل ده لیوان آب بنوشید و مصرف مایعات را افزایش دهید، از مغزهای مختلف مانند:  بادام، پسته، گردو، فندق و …. استفاده کنید، مصرف دمنوش های گیاهی نیز بسیار مؤثر است، همچنین میتوانید به پزشک تغذیه مراجعه کنید و برنامه غذایی مخصوص خود را دریافت کنید.

  • اجتناب از مصرف دخانیات

از مصرف دخانیات بخصوص سیگار و قلیان اجتناب کنید، سعی کنید از قرار گرفتن در شرایطی که شما را به سیگار کشیدن تشویق میکند دوری کنید، به قهوه خانه ها نروید، با افراد سیگاری صمیمی نشوید و از فکر کردن به لذّت های سیگار کشیدن اجتناب کنید. مصرف دخانیات، سلامت دهان و دندان شما را به خطر می اندازد، باعث زرد شدن دندان ها و نابودی آنها میشود.

مصرف دخانیات باعث تضعیف سیستم بدنی شما میشود و میتواند بدن شما را به بد ترین ورژن ممکن میبردمشکل بعدی که مصرف دخانیات برای شما به همراه دارد این است که باعث بروز مشکلات شنوایی شده و باعث میشود نتوانید به بهترین شکل صدا ها را بشنوید و آنها را پردازش کنید،به یاد داشته باشید که مصرف دخانیات چیزی جز ضررهای متعدد روحی و جسمی برای شما نخواهند داشت.خودشناسی چیست؟[+ راه‌های افزایش آن‌ها] | اجتناب از مصرف دخانیات

2-ارتباطات

سعی کنید رابطه تان را با دوستان خود صمیمی تر کنید و به آنها نزدیک تر شوید. با همکاران خود ارتباطات سازنده ایجاد کنید و تلاش کنید آن ها را بهبود دهید. همچنین سعی کنید با دوستان و آشنایان خود قرارهایی بگذارید و آنها را از نزدیک ملاقات کنید. رابطه تان را با فامیل های خود قطع نکنید و از آنها دور نشوید. حتی سعی کنید با افرادی که تنها یک بار در زندگی تان آنها  را ملاقات میکنید هم رفتار خوش و با لحن و برخورد مناسب رفتار کنید، به یاد داشته باشید که ممکن است در آینده نزدیک دوباره آنها را ملاقات کنید.

3-سرمایه گذاری

هر ماه مبلغی را ذخیره کنید و آن را به حساب جداگانه ای منتقل کنید. سعی کنید مواردی مثل: شارژ ساختمان، قبض ها و …. را در اوّلین فرصت و در اوّل ماه پرداخت کنید، به این ترتیب دیگر فکر شما به آنها درگیر نمیشود و نگرانی خاصی درباره آنها در طول ماه نخواهید داشت.

اگر با سرمایه کم شروع به سرمایه گذاری میکنید انتظار سود زیادی نداشته باشید چرا که احتمال رخ دادن چنین اتّفاقی بسیار کم است و باعث میشود از سرمایه گذاری نا امید شوید و نتوانید سرمایه خود را افزایش دهید. در ادامه 4 روش برای سرمایه گذاری با سرمایه کم را به شما پیشنهاد میکنیم که با استفاده از آنها میتوانید پولسازی کنید و سرمایه خود را افزایش دهید.

روش 1میتوانید پولتان را در بانک سرمایه گذاری کنید،  از آنجایی که سرمایه گذاری در بانک ریسک کمی دارد و احتمال اینکه سرمایه شما از دست برود و یا از آن کاسته شود چیزی نزدیک به صفر است.

روش 2- میتوانید در بورس سرمایه گذاری کنید و سرمایه تان را افزایش دهید اما دقّت کنید که سرمایه گذاری در بورس نیازمند دانش و علم بالایی است، ابتدا در این زمینه اطلاعات لازم را کسب کنید سپس نسبت به سرمایه گذاری در این بازار اقدام کنید.

روش 3- میتوانید با سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال،  سرمایه خود را رشد دهید، برای سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال هم بهتر است ابتدا دانش و آگاهی لازم را نسبت به این بازار کسب کنید و بعد با سرمایه گذاری در آن به بهترین شکل ممکن سرمایه خود را رشد دهید.

روش 4 – میتوانید در بازار طلا و سکّه سرمایه گذاری کنید، سرمایه گذاری در این بازار همیشه مورد بحث بوده و طرفداران زیادی دارد همچنین قیمت این بازار با توجه به بازارهای جهانی تغییر میکند و اغلب به سرمایه گذاران خود سود میبخشد.

4- تفریح

در زمان هایی که در اختیار دارید، استراحت کنید، تفریح کنید و ساعت هایی را به آن اختصاص دهید. به مکانهایی که حس خوب را به شما منتقل میکنند، سفر کنید تا روحیه خود را بالا ببرید، همچنین سفر کردن موجب میشود تا تمرکز و بازدهی شما به حداکثر خود برسد.

سعی کنید یک مهارت جدید بیاموزید،برای مثال:

  • به نزدیک ترین آموزشگاه موسیقی مراجعه کنید و برای یادگرفتن یک ساز جدید اقدام کنید این کار بسیار در افزایش انرژی و تحول روحیه شما تأثیر دارد.خودشناسی چیست؟[+ راه‌های افزایش آن‌ها] | ساز جدیدی را بیاموزید
  • فراگرفتن یک زبان جدید کمک شایانی، به شما برای افزایش انرژی تان میکند، علاوه بر آن یک سرگرمی مناسب برای شما میباشد که میتوانید به کمک آن با انسانهای بیشتری ارتباط برقرار کنید و حتی آن را در رزومه خود به ثبت برسانید و پیشرفت کنید.
  • کتاب بخوانید و ساعاتی را برای مطالعه اختصاص دهید، تفاوتی ندارد که روزنامه ها را دنبال کنید یا به فلسفی ترین کتاب ها برای مطالعه رجوع کنید، آن چیزی که اهمیّت زیادی دارد افزایش سطح آگاهی و دانش شما نسبت به موضوعات مورد علاقه تان است، حتی اگر زمان های کوتاه، امّا مداومی را برای کتاب خواندن در نظر بگیرید،  شاهد رشد دانش و سطح آگاهی خود در بلند مدت خواهید بود.

5- کتاب خوانی

مطالعه روزانه را در برنامه خود بگنجانید، تفاوتی ندارد که چه کتابی میخوانید میتوانید به بهترین شکل اطّلاعات خود را بالا ببرید اکثر مردم بر این باورند که مطالعه کار سختی است و وقت کافی را برای آن قرار نمیدهند.

در ادامه راهکار هایی را برای افزایش ساعات مطالعه برای شما ارائه میدهیم:

روش 1 – در مکانی ثابت مثل کتابخانه یا جایی که سکوت برقرار است و رفت و آمد زیادی ندارد مطالعه را شروع کنید علاوه بر این سعی کنید از مطالعه در رخت خواب خودداری کنید چرا که توانایی درک مطالب را در آنجا ندارید و معمولاً از درس خواندن منصرف میشوید.

روش 2- اهدافتان را مشخص کنید ، آنها را در جایی بنویسید و یادداشت کنید تا انگیزه زیادی در شما بوجود آید، از موضوعاتی برای مطالعه استفاده کنید که به شما برای حرکت به سوی دستیابی به اهدافتان کمک کنند و مسیر را برای شما روشن تر کنند اطلاعات لازم را کسب میکنید و بهترین ورژن شخصیتی خود را بسازید.خودشناسی چیست؟[+ راه‌های افزایش آن‌ها] | کتاب بخوانید

6- کمک به دیگران

سعی کنید هر کمکی از دستتان بر می آید برای دیگران انجام دهید، مهارت هایی را که به آنها تسلط دارید، به دیگران آموزش دهید، کتاب هایی را که خوانده اید و دیگر به آنها احتیاج ندارید را به کتابخانه ها اهداء کنید و به هر نوعی که میتوانید نقش خود را در جامعه پررنگ تر کنید و از حس خوب کمک کردن به دیگران بهره مند شوید.

شما میتوانید برای فراگیری خودشناسی و رشد توسعه فردی، فیلم رایگان استاد فراز قورچیان در دوره “مشیت الهی” را تماشا کنید و از نکات گفته شده در آن بهره مند شوید . 

نتیجه

همه انسان ها به دنبال روشی برای پیشرفت و بهبود شرایط زندگی خود هستند، یکی از بهترین روش ها، آگاهی به مسئله خودشناسی و رشد توسعه فردی است، با تمرکز بر تقویت ویژگی های خود، میتوانید به اهداف مورد نظرتان دست یابید، همچنین میتوانید از راهکارها و نکات گفته شده استفاده کنید تا روند پیشرفت سریع تر و اصولی تری را به پیش ببرید.

استاد فراز قورچیان ، مؤسس و بنیان گذار مجموعه من حقیقی راهکارهایی فوق العاده را در طی سالیان سال تحقیق و بررسی بدست آورده است که میتوانید برای حل مشکلات خود در زمینه خودشناسی و توسعه فردی از دوره های استاد فراز قورچیان بهره مند شوید ، برای اطلاعات بیشتر راجع به دوره ها با ما تماس بگیرید.

 

Blog_Yeksad Vafadar 65

خداوند سال های ملخ خورده رو جبران می‌کنه…

یادم میاد که مهر ماه سال 1399، نوزودهمین کارگاه شفای زخم شرکت کردم. دلیل شرکت ام خواهرانم بودن که قبل از من شرکت کرده بودن و من متوجه تغییرات زیادی در آن‌ها شدم و از روی کنجکاوی شرکت کردم.

در اولین کارگاه افسوس خوردم که چرا در سن 18 سالگی این کارگاه نبود که من شرکت می‌کردم و آگاه می‌شدم الان چه فایده که من همۀ زندگی مو خراب کردم. زندگی زناشویی، زندگی اجتماعی، زندگی کاری و خانوادگی مو، چرا الان؟

جمله یی که از استاد به دلم نشست و شک داشتم که آیا برای من هم کارکرد داره این بود که استاد روز دوم کارگاه آنلاین گفت:

خداوند سال های ملخ خورده رو جبران می‌کنه.

برای من در این دو سال اتفاق افتاد. خدا رو شاکرم برای وجود استاد و از اون مهم تر این که خداوند قسمت کرد که در مسیر شفای خودم قدم بردارم. من دو ازدواج غلط داشتم که هر دو منجر به طلاق شدن و در ازدواج دوم صاحب فرزند دختری شدم که هم اکنون 14 سال داره.

فرزند اول خانواده هستم از یه خانوادۀ نه نفره که 5 خواهر و 2 برادر هستیم. پدرم ارتشی بود و مادرم خانه دار و ما در یک محیط ایزوله ی منازل سازمانی ارتش بزرگ شده بودیم. بعد از آن به استخدام ارتش دراومدم و باز هم در یک محیط بسته و ایزوله و خشک و نظامی ارتش بودم.

خیلی زخمی بودم. وقتی فرزندم 3 سال بود از شوهرم جدا شدم. دخترم تا 7 سالگی با من زندگی می‌کرد و بعد از آن قانون دخترم رو به پدرش داد. و متأسفانه درگیری و چالش برای دیدن دخترم داشتم. به مدت 10 سال در دادگاه خانواده عمرم رو تباه کردم. من از کوچکترین حق و حقوق انسانی خودم محروم بودم و می‌جنگیدم.

تمام عمرم رو در دادگاه و شورای حل اختلاف و مراجع قانونی رسیدگی به شکایات گذروندم. در کارگاه شفای زخم متوجه شدم که این جنگ بیرونی از جنگ درونی که با خودم دارم نشأت می‌گیره. چیزی در درونم مدام در حال جنگیدن بود؛ من دست از جنگیدن برداشتم. دست از اثبات حقانیت خودم برداشتم.

من حج عمره دانشجویی رفته بودم. حاج خانوم بودم ولی خدای من تو زندگی کارآیی نداشت. اصلاً خدایی نداشتم که برام خدایی کنه من خودم خدایی می‌کردم. همۀ راه‌ها رو رفته بودم همۀ فن‌ها رو زده بودم و انگار دیگه هیچ کدام تو زندگی ام کار نمی کرد.

استاد در کارگاه منو با خدای خودم آشتی داد. پر از خشم و نفرت بودم، از جنس مذکر متنفر بودم و همیشه در حال انتقام بودم از آقایون، شمشیر رو از رو بسته بودم براشون، هر مردی از کنارم رد می‌شد رو قیمه قیمه می‌کردم.

در کارگاه سوم در عمق زنی متوجه علت این کار شدم که در سن 16 سالگی عموی کوچکم به من تجاوز کرده بود و من اصلاً متوجه این موضوع نبودم. حتی به یاد دارم که قبل از این موضوع همیشه دلم برای دخترایی که مورد تجاوز قرار می‌گرفتن، می‌سوخت. نگو به خودم هم تجاوز شده و من زیر خروارها خاک مدفون کرده بودم!

به مرور زمان کار کردم و از کارگاه چهارم به بعد طی یه اتفاقی من قرص های اعصاب و روانم رو کنار گذاشتم و به صورت اتفاقی در یک مسافرت 10 روزه، قرص هام همراهم نبود و من دیدم چه قرص بخورم و چه قرص نخورم هیچ فرقی نمی کنه و اعتیادم رو به داروهای اعصاب و روان رو دیدم و شفا دادم.

از کارگاه پنجم به بعد این اتفاق برای قرص مربوط به دیابت اتفاق افتاد. متأسفانه چون خودم فوق لیسانس بیوشیمی هستم باور این که من دیابت ندارم برام خیلی سخت بود. حدود سه ماه بود که قرص می‌خوردم یا نمی خوردم هیچ تأثیری روی قندم نداشت و جواب آزمایشات دوره یی ام نرمال بود.

از اون به بعد حدود 6 ماه بدون قرص قند سپری کردم و باز هم آزمایشاتم نرمال بود خیلی روی خودم کار درونی کرم ترس از بازگشت دیابت داشتم؛ باورم نمی شد ولی توسط استاد تنها این بیماری هم افتاد و اکنون دیابتم شفا گرفته.

در هشتمین کارگاهی که رفتم حاج رضا شکلات به همه می‌داد و می‌گفت نماز بخونید. من به سمت حاج رضا رفتم و گفتم شکلات می‌خام ولی اگر نماز نخوندم چی؟ و ایشان گفتن اگر دوست داشتی بخون! همین اتفاق باعث شد من نمازخون بشم بعد از سال‌ها نماز نخوندن و قضاوت کردن افراد مذهبی زخم مذهبی شفا گرفت.

به شکرانه لطف بزرگی که خداوند در درمان دیابت به من داشت امسال بعد از سال های سال، روزه نگرفتن، امسال روزه گرفتیم و هیچ مشکلی نداشتم.

خیلی قضاوت گر بودم علاوه بر قضاوت به دلیل غرور و منیت بالا که هم به خاطر کودکی ام و هم به خاطر ارتشی بودنم داشتم، برای مردم حکم صادر می‌کردم و همیشه نگاه از بالا به پایین به مردم داشتم و همیشه از فعل دستوری استفاده می‌کردم و خیلی بد دهنی داشتم.

امروز قضاوت هامو می‌بینم و برای شفاشون کار درونی می‌کنم.

خشم هام و شک‌هام و بی ایمانی هامو می‌بینم و برای شفاشون کار درونی می‌کنم.

امروز شفای زخم لایف استایلم شده و زندگیم رنگ و بوی خدایی داره.

هر چه در بیرون می‌بینم اون رو در درونم جستجو می‌کنم. انگشت ابتهام از دنیای بیرون به سمت دنیای درونم برگشته.

خیلی خدا رو شاکرم. عاشق شدم می‌تونم خودم رو با همۀ نقص‌ها و اشتباهاتم دوست داشته باشم و پای زخم های خود ایستادم. من همۀ مخلوقات خداوند رو دوست دارم و احیاناً اگر کسی یا چیزی ناراحتم کرد یا حس بدی در من ایجاد کرد علت آن را در درون خودم جستجو می‌کنم.

پاسخ به پنج سوال پرتکرار در رابطه‌ عاطفی

رابطه عاطفی چیست؟[+5 سؤال مهم]

رابطه عاطفی سالم

  • کلا اول از همه شروع یک رابطه‌ عاطفی چگونه است یعنی چطور می‌توانیم یک رابطه عاطفی سالم را شروع کنیم؟

رابطه‌ عاطفی سالم از رابطه خودت با خودت شروع می‌شود، چرا دارم این حرف و بهتون می‌زنم؟ بخاطر اینکه اگر شما در یک رابطه ای باشید که تو اون رابطه از 100 بهش 100 بدید و بدون نقص و پرفکت باشه…

بزارید اینجوری بگم، پرفکت ترین رابطه ای که تودنیا می‌شناسید چیه؟ چطوری می‌تواند باشه؟ آیا می‌رسد روزی که اون آدم و از دست بدیم؟ بله صد در صد مرگ یه روزی اون و از ما می‌گیرد، یا ما خودمون جونمون و از دست میدیم یا اون…

اینجا دوباره من می‌مانم و خودم، خودم با خودم تنها می‌شوم، من فکر می‌کنم اکثر آدم های دنیا، با شناختی که از آدم ها پیدا کردم اینه که یه تفکری تو ذهنشون هست، اینه که یه آدمی و به دست بیارن که هیچوقت از دستش ندن اولین اشتباهی که خیلی از آدم ها می‌کنند. یعنی برای فرار از تنهایی خودشون وارد یک رابطه  می‌شوند، تمام این روابط که برای فرار از تنهایی بوده، روابط سمی خواهد شد. چرا؟

چون هیچوقت نفر مقابل ما نمیتونه اون فضایی که ما تو تنهایی بهش نیاز داریم و میتونه خلأ تنهایی مارو پر کنه و و چیری که کار ما هست و برای ما انجام بده و اونو پر بکنه پس یک نتیجه خیلی خوب می‌خواهم بگیرم امیدوارم که تونسته باشم خوب توضیح بدم. نتیجه: رابطه عاطفی خیلی خوب از رابطه عاطفی خیلی خوبه تو با خودت شروع می‌شود.

تو فضا ها و لحظاتی که تنها هستی، تو لحظاتی که سینگل هستی، چه احساسی نسبت به خودت داری؟ هرچقدر اینجا تو بهتر باشی من می‌توانم به تو بگم که رابطه ای که واردش می‌شوی سمی خواهد بود یا سمی نخواهد بود. اینجا حالت بد و پر از نیازی، پر از حسرتی، پر از عقده ای، پر از آرزو، برای به دست آوردن آدم ها هستی بهت قول می‌دهم رابطه ای که به دست می‌آوری تورو ازبالا می‌کشد پنجاه لول می‌برد پایین تر و تو همیشه تو این رابطه لنگون لنگون خواهی بود.

 

کلا اول از همه شروع یک رابطه‌ عاطفی چگونه است یعنی چطور می‌توانیم یک رابطه عاطفی خوب را شروع کنیم

رابطه عاطفی موفق

  • یک رابطه موفق چجور رابطه ای هست؟ یعنی ما از کجا بفهمیم الان رابطه ای که داریم یه رابطه خوبیه و یک رابطه ای هست که تاکسیک نیست… رابطه خوب چه رابطه ای هست؟

رابطه عاطفی خوب رابطه ای هست که من و به خودم نزدیک تر می‌کند رابطه ای که احساس من و نسبت به خودم بهتر بکنه رابطه عاطفی خوب رابطه ای هست که وقتی من تو اون رابطه قرار م‌گیرم بتونم به بهترین خودم تبدیل بشم اگر این ویژگیی ها رو نداره صد در صد این رابطه سمی هست من باید احساس خوبی تو اون رابطه داشته باشم،

بله رابطه چالش و جنگ، بالا و پایین دارد، بله رابطه تضاد های مارو به خودمون بیشتر نشون می‌دهد اما اگر میزان این تضاد ها و احساس های بد، میزان این حال بدی که تو رابطه دارید از لحظات خوبی که دارید بیشتر هست، این رابطه مشکل دارد و این رابطه بیمار است و یک رابطه موفق نیست.

بله رابطه موفق یک رابطه ای است که احساسات خوب و بد توش تجربه می‌کنی، صد در صد اصلا اگر یک رابطه اینجوری نباشه یک نفرتون اضافه هست، نمیتونیم بگیم رابطه خوب رابطه ای هست که من همیشه توش احساس خوبی دارم اما اگر احساس بد زیادی وتو یک رابطه دارید تجربه می‌کنید این رابطه مریض هست، حالا این مریضی هم بستگی به شما داره هم به طرف مقابلتون.

راز داشتن رابطه عاطفی موفق

  • آقای قورچیان راز داشتن یک رابطه عاطفی موفق چیست؟ مثلا اون نکته کلیدی و فوق العاده ای که باهاش می‌توانیم یک رابطه عاطفی موفق داشته باشیم چیه؟

چقدر فردیت داری تو رابطه؟ چقدر خودتون فردیت دارید؟ چقد تونستید خویشتن حقیقی خودتون و بشناسید؟ چقدر تونستید با سلفتون زندگی بکنید؟ چقدر سلف محور زندگی می‌کنید؟ هر چقدر سلف شما بزرگ تر باشد رابطه عاطفی موفقی که به دست می‌آورید احتمالش بیشتر هست و موندن تو اون رابطه هم احتمالش بیشتر هست، یعنی بلند مدت شدن اون رابطه هم احتمالش بیشتر است.

اما اگر آدمی هستید که یک سلف خیلی کوچیکی دارید، ایگو خیلی بزرگی دارید، یعنی من خیلی بزرگی دارید، و خویشتن واحد خیلی کوچک دارید، من بهتون پیشنهاد می‌کنم که وارد رابطه نشید سعی کنید که اول یک سلف خیلی بزرگی بسازید و عزت نفس کافی به دست بیارید اعتماد به نفس کافی و سالم به دست بیارید، نه کاذب، به دست بیارید بعد وارد رابطه بشید.

بعضی موقع ها رابطه دقیقا مثل این می‌ماند که با یک آدم حرفه ای وارد رینگ بکس بشید، می‌توانید؟ نه… اگر آماتور باشی وارد رینگ بکس بشی چونت می‌شکند، هزار جات می‌شکند و با هزار تا آسیب جدی از اون رابطه بیرون خواهی آمد، پس سعی کنید که اصول و فنون رابطه عاطفی، اصول و قنون ارتباطات رو یاد بگیرید.

فکر نکنید که خیلی زرنگید فکر نکنید که سر از همه چیز در می‌آورید. یک باور احمقانه ای که تو دنیا وجود دارد این هست که عشق همه چیز و درست می‌کند و من بهتون می‌توانم قول بدم میلیون ها نفر انسانی هستند که با عشق وارد یک رابطه عاطفی شدند و یک پا و یک دستشون و از دست دادند. و امروز شاید نتوانند اصلا حرکت بکنند، بخاطر اینکه خیلی زخم خوردند تو اون رابطه.

  • ممنون از توضیح فوق العاده خوبتون

 

آقای قورچیان راز داشتن یک رابطه موفق چیست؟ مثلا اون نکته کلیدی و فوق العاده ای که باهاش می‌توانیم یک رابطه موفق داشته باشیم چیه

ویژگی‌های طرفین در رابطه عاطفی

  • آقای قورچیان طرفین یا اون پارتنر هایی که تو رابطه هستند چه ویژگی هایی باید داشته باشند که یک رابطه عاطفی سالم و تشکیل بدهند؟

فکر می‌کنم اولین ویژگی یک انسان در رابطه این هست که آستانه تحمل دارد، اون زیاد باشه بتونه با خودش روبه رو بشه من فکر می‌کنم مهم ترین ویژگی… اگر از من بپرسید مهم ترین ویژگی یک نفری که می‌خواهد وارد رابطه بشه چیه؟ اینه که بگم بتونه با خودش روبه رو بشه چرا؟ چون وقتی ما وارد رابطه می‌شویم دقیقا روبه رو یک آیینه قرار می‌گیریم و 24 ساعت در حال مشاهده کی هستیم؟ خودمان هستیم، هی خودمون و می‌بینیم طرف مقابل هی داره خود مارو بهمون نشون می‌دهد قدرت های مارو، ضعف های مار، من یک جمله ای داشتم خیلی سال پیش شیر می‌کردم و تو اینستاگرام خیلی هم بلد شده بود.

دقیقا این جمله بود که می‌گفتم یک باوری ما ایرانی ها داریم می‌گویند تا زیر یک سقف نری نمیتونی بشناسیش… ولی این جمله غلطه، تا زیر یک سقف نری خودت و نمیتونی بشناسی، زیر یک سقف که میری تازه میبینی چقدر ضعف و کمبود و زحم و دل تنگی داری و چقدر احساسات بد داری، چقدر احساست خوب داری، چقدر توانایی و نقطه قوت داری،

تا زیر یک سقف نری نمیتونی خودت و بشناسی زیر یک سقف خیلی چیز هارو مشخص می‌کند بله رابطه خوب و اینطوری ما می‌توانیم بفهمیم که رابطه خوب شکل می‌گیرد یا نه چقدر می‌توانی با خودت روبه رو بشی هر چقدر قدرت روبه رو شدن با خودت بیشتر باشه بیشتر بتونی ضعف ها و نقاط قوت خودت و بپذیری و بیشتر بتونی به خودت اتکا بکنی التکای درونیت بیشتر باشه، بهت قول می‌دهم که از اون طرف رابطت هم رابطه بهتری خواهد شد.

چرا بعضی افراد نمی‌توانند رابطه عاطفی خوبی داشته باشند؟

  • چرا بعضی از آدم ها کلا نمیتونن یک رابطه موفق داشته باشن یعنی طرف می‌گوید من اعتماد به نفس دارم، من درآمد خوب دارم، من همه چی دارم ولی کلان نمیتونم وارد یک رابطه عاطفی خوب بشم یا من آسیب می‌زنم یا دارم آسیب می‌بینم چرا یه سری افراد نمیتونن رابطه عاطفی خوبی داشته باشند؟

بالاخره وارد رابطه جدید شدن همراه با چالش ها و رنج های جدید هست.

ما الان تو دنیایی هستیم که آدم ها از رنج کشیدن کلا فرار می‌کنند یعنی نمیخواهند رنج چیزی و بکشن طرف نمیخواد غذا پختن یاد بگیره خیلی از آدم ها هستند که غذا پختن بلد نیستن، خیلی از آدم ها هستن که حتی شیو کردن صورت خودشون هم به ماشین های اصلاح واگذار می‌کنند، خیلی از آدم ها هستند که می‌توانند تا محل کارشون پیاده برن ولی این زحمت و به خودشون نمیدهند که پیاده بروند، سریع خودشون و می‌خواهند به محل کار برسانند

بالاخره این چیز هایی که به وجود اومده وسایل راحتی و آسایشی که امروز تو قرن 21 ام تو سال 2023 که الان من دارم این ویدیو را براتون رکورد می‌کنم به وجود اومده باعث شده که آدم ها رنج نکشند، قدیم آدم ها می‌رفتند پای درخت گردویی گیلاسی میوه می‌چیدند می‌آوردند خشک می‌کردند برای زمستون نگه می‌داشتند کلی رنج می‌کشیدند تا خورد و خوراکشان مهیا باشد، آب می‌آوردند آتیش درست می‌کردند آب و گرم میکردند تا استحمام کنند، ما خیلیی راحت میرویم داخل جکوزی، خیلی راحت شیر آب گرم و باز می‌کنیم و رنجی بابتش نمی‌کشیم فقط هزینشو داریم پرداخت می‌کنیم اونم یه هزینه خیلی ناچیز هست.

انقدر دنیا پر از راحتی شده و ما انقدر راحتی می‌خواهیم که دیگه برای به وجود اومدن یک رابطه خوب نمیخواهیم وقت بزاریم و این واقعا وقت گذاشتنیه اینطوری نیست که یک رابطه خوب به وجود بیاد، رابطه خوب ساختنی هست، یعنی بزرگ ترین چیزی که من دارم یاد می‌دهم و آموزش می‌دهم اینه که رابطه خوبی وجود نخواهد داشت، رابطه خوب به وجود خواهد آمد…

یعنی شما اگر با بهترین آم دنیا هم کانکت بشید اصول و فنون رابطه را بلد نباشد به این رابطه زمان ندهید شما دوتا به هیچ عنوان با هم دیگه پارتنر نخواهید شد، به هیچ عنوان به این رابطه های مسخره و مزخرفی که تو این روزها به وجود می‌آید و یک روزه و دو روزه یک هفتگی و دوهفتگی ملت عاشق هم می‌شوند، به این چیزا توجه نکنید خواننده های پاپ هم براش می‌خونند و شعر های مختلفی وجود دارد،

اینا همه در سطح توهمه رابطه خوب ساختنی هست بین یک سال تا پنج سال طول می‌کشد تا ساخته بشود، اگر شما خیلی حرفه ای باشید به نظر من کمه  کم، کمه کمش 2 تا 3 سال اگرم حرفه ای نباشید تا 5 سال طول می‌کشد که یک رابطه عاطفی خوب بین شما و طرف مقابلتون شکل بگیرد.

 

چرا بعضی از آدم ها کلا نمیتونن یک رابطه موفق داشته باشن یعنی طرف می‌گوید من اعتماد به نفس دارم، من درآمد خوب دارم، من همه چی دارم ولی کلان نمیتونم وارد یک رابطه خوب بشم یا من آسیب می‌زنم یا دارم آسیب می‌بینم چرا یه سری افراد نمیتونن رابطه خوبی داشته باشند

من یک سوالی ازتون دارم تو 5 سال گذشته چقدر شناخت در مورد خودتون به دست آوردید یکی ممکن است بگوید من خیلی… اگه تو بگی من خیلی شناخت در مورد خودم به دست آورده باشم یعنی از نظر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و خیلی موارد دیگر تو باید خیلی رشد کرده باشی پس اگر می‌گویی خیلی، باید خیلی هم تو زندگیت مشهود باشد.

تحقیقی که انجام شده اکثر مردم دنیا در مدت 5 سال بیشتر از 10 دصد نتوانستد به شناخت خودشان برسند حالا فرض کنید که شما تو یک رابطه عاطفی وارد می‌شوید طرف مقابل ناشنخات با کلی ماسک با کلی باورهای غلط شماهم با ماسک و باورهای غلط وارد رابطه می‌شوید دوتا چبزی را دارید به نمایش می‌گزارید که اصلا وجود خارجی ندارد، چقدر طول می‌کشد که طرف مقابلت و بشناسی،

چقدر طول می‌کشد بتوانی با بدی و خوبیش کنار بیای حالا با بدی ها و خوبی های این آدم کنار اومدی چقدر طول میکشد که بتوانی با این آدم تعامل برقرار کنی تعامل برای خواسته هایت، نیازهایت، برای احساس هایت چقدر طول می‌کشد این ها زمان زیادی می‌خواهد و اگر شما نگاه می‌کنید که تو مدت کوتاهی یه آدمی دم از عشق و رابطه عاطفی خوب می‌زند و هی می‌گوید وای من یه رابطه خوب به دست آوردم،

همه یک دروغ بزرگ هست، رابطه خوب و تازه می‌توانید بعد 18 ماه 2 سال 3 سال، توضیح بدهید درباره اش که من و فلان آدم یه رابطه خوب داریم یا رابطه خوب نداریم این چیزی هست که در مورد رابطه من، هم تجربه کردم، هم خوندم و هم دیدم.

3 اشتباه رایج و کلیدی در رابطه

3 اشتباه رایج و کلیدی در رابطه

مشغول تماشای فیلم بودم که در آن فرآیند ورود دو نفر به یک رابطه ی عاطفی را نشان می داد و من به عنوان یک مخاطب، مدام این سوال در ذهنم نقش می بست که چرا به این رابطه وارد شدند؟
این سوال به این معنا بود که اشتباهاتشان را برای شروع یک رابطه به شکل خیلی واضح و بارزی می دیدم. در حین تماشای فیلم به طور کل از خودم پرسیدم، اشتباهات رایج و کلیدی در ورود به یک رابطه کدامند؟

جواب به این سوال، موضوع مهمی ست که لازم و ضروری است برای ورود و داشتن یک رابطه ی سالم بدانیم.
در این مقاله قصد  داریم به 3 اشتباه رایج و کلیدی در رابطه بپردازیم.

سرفصل ها

  • اشتباه اول در رابطه؛ سوالات کافی نمی پرسیم.

    • چرا در یک رابطه سوال نمی پرسیم؟
    • در رابطه نسبت به چه موضوعاتی لازم است شناخت پیدا کنیم؟
  • اشتباه دوم در رابطه؛ نادیده می گیریم…
    • برخی از نشانه های هشداردهنده در ورود به رابطه
    • با نشانه های هشداردهنده ای که در رابطه مشاهده می کنیم چه کار کنیم؟
  • اشتباه سوم در رابطه؛ سازش های عجولانه و زودهنگام

اشتباه اول در رابطه؛ سوالات کافی نمی پرسیم

  • چرا در یک رابطه سوال نمی پرسیم؟

یکی از اشتباهات کلیدی و رایج برای ورود به رابطه این است که سوالات کافی نمی پرسیم. در زیر برخی از دلایلی را که چرا در شروع یک رابطه سوالات کافی نمی پرسیم، آورده ایم:

 

 

  • رمانتیک نیست: می گویند: (عاشق شدن) یک تجربه ی رمانتیک است اما (مصاحبه) یک شخص، نه. بنابراین به خود اجازه می دهیم که اغوا شده و به بیرون رفتن برای شام، میهمانی، تحسین و تعریف از یکدیگر و انواع و اقسام رفتارهای دیگری که در شروع یک رابطه خود را آشکار می سازند تن دهیم و به اصطلاح از خود بی خود شویم.
    این همان چیزی است که در فیلم ها دیده ایم و در کتاب ها خوانده ایم، که عشق (این چنین) است. شما نباید از او سوال های زیادی بپرسید در عوض باید به او نگاه کنید و فوراً دریابید که او (همان گمشده ی) شماست.

افسانه های عشقی می توانند شما را به دردسر بیاندازند، در واقع به شما تعریف نادرستی از عشق تحویل می دهند. سوال کردن از شریک عاطفی تان به منظور شناخت او شاید رمانتیک نباشد اما تنها راه هوشمندانه شناخت یک فرد است.

  • شما نمی خواهید جواب ها را بدانید: دلیل دیگری که سوالات کافی نمی پرسیم این است که نمی خواهیم جواب هایشان را بدانیم زیرا ممکن است جواب هایی که خواهیم شنید دوست نداشته باشیم.
    نمی خواهیم چیز بدی بشنویم. ممکن است مستاصل باشیم و یا این که بخواهیم رابطه تمام نشود و موفق باشد. شما از بحث درباره ی چیزی که ممکن است رویاهایتان را خراب کند، اجتناب می کنید.

ما چنان به دنبال این هستیم که چرا باید کسی را دوست داشته باشیم که وقت کافی برای پرداختن به این که چرا نباید او را دوست داشته باشیم، پیدا نمی کنیم. از پرسیدن سوالاتی که ممکن است این رابطه ی خوب را خراب کنند، بیزارید.

  • هراس دارید: ممکن است از این که شریک عاطفی تان از شما نیز سوالاتی بکند، هراس داشته باشید. می خواهید تا بدین وسیله آنها را از سوال کردن راجع به خودتان بازدارید، بنابراین شما نیز چیزی از آنها نمی پرسید.

وقتی از کسی که هستید و یا کسی که بوده اید احساس خوبی ندارید، از خود و یا زندگی تان راضی نیستید، از گذشته ی خود شرمسارید و زخم های شما شفا نگرفته اند، از کارهایی که در حال حاضر انجام می دهید، احساس گناه می کنید و تصویر ذهنی خوبی از خودتان ندارید در نتیجه به طرزی ناخودآگاه از دقیق شدن یا ریز بین شدن به زندگی شریک عاطفی تان خودداری می کنید، گویی می گویید: (من کاری به کار تو ندارم، تو هم کاری به کار من نداشته باش) پر واضح است که دو نفر که این بازی را می کنند، رابطه ای ناسالم و مختل خواهند داشت.

 در رابطه نسبت به چه موضوعاتی لازم است شناخت پیدا کنیم

هر چه شناخت و اطلاعات شما درباره ی کسی بیشتر باشد، بهتر می توانید تصمیم بگیرید، آیا برای شما شریک عاطفی خوبی خواهد بود یا نه. هر چه اطلاعات شما درباره ی فردی کمتر باشد، احتمال پشیمانی شما بیشتر خواهد بود.

اطلاع داشتن به این معنا نیست که شما یک کنترل گر حرفه ای شوید طوری که از شناخت خود باز بمانید یا اینکه اطلاع داشتن، تضمین موفقیت شما در رابطه نست اما یکی از عواملی ست که لازم است در رابطه به آن پرداخته شود طوری که از سوال پرسیدن به دلایلی که گفته شد، فرار نکنیم.

 موضوعاتی که لازم است درباره ی آنها اطلاعات داشته باشیم عبارتند از؛

  • وضعیت خانوادگی و کیفیت روابط خانوادگی او.
  • روابط قبلی او و دلایل بهم خوردن آنها.
  • درس های آموخته شده از تجارب زندگی او.
  • اخلاقیات و ارزش های او.
  • نگرش و طرز برخورد او در مواجهه با عشق، تعهد و برقراری ارتباط.
  • فلسفه ی روحی و مذهبی او.
  • اهداف زندگی شخصی و شغلی (حرفه ای) او.

اشتباه دوم در رابطه؛ نادیده می گیریم

یکی دیگر از اشتباهاتی که در ورود به رابطه ممکن است با آن رو به رو شویم این است که علائم هشدار دهنده را که حاکی از مشکلات بالقوه هستند، نادیده می گیریم.

  • آیا تا به حال به دلیل بی توجهی به چیزی که شریک عاطفی تان انجام داده بود، احساس حماقت کرده اید؟
  • آیا وقتی که به روابط گذشته تان نگاه می کنید، چیزهایی می بینید که آن وقت نمی دیدید؟
  • آیا شما فکر می کنید شخص مثبتی هستید و تنها نکات خوب و مثبت دیگران و اتفاقات را می بینید؟

اگر به یکی از سوالات بالا جواب مثبت دادید، احتمالاً این اشتباه را در رابطه مرتکب شده اید.

چیزی از کسی که به ازدواج با او فکر می کنید، مشاهده می کنید که نشانگر این واقعیت است که باید محتاط تر باشید، اما خودآگاه یا ناخودآگاه ترجیح می دهید که از آن چشم پوشی کنید.

شما این کار را به یکی از طرق زیر انجام می دهید

با کم اهمیت جلوه دادن آن: (او واقعاً آنقدرها هم نمی نوشد. بیشتر آخر هفته ها به علاوه فقط هم…)

با توجیه کردن کارهای او: (من می دانم که ممکن است حسود به نظر بیاید اما این فقط به آن دلیل است که شوهر قبلی اش به او خیانت کرد و به او احساس ناامنی زیادی داد. او واقعاً از این رفتارش منظوری ندارد.)

با منطقی جلوه دادن کارهای او: (احمقانه است اگر او به دنبال شغل جدیدی بگردد. آن هم وقتی که چیزی نمانده است تا (متن) سناریوی خود را بفروشد. با این کار او وقت بیشتری خواهد داشت تا نسخه ی نهایی اش را ویرایش کرده و با چند آژانس و کارگردان ملاقات نماید.)

مضحک است اما هر اندازه مهربان تر و مثبت تر باشید، به همان میزان نیز مستعد آن خواهید بود تا علامت های خطر را در مورد روابط تان نادیده بگیرید.
اگر عادت دارید که به دنبال چیزهای خوب و مثبت افراد باشید و توانایی های بالقوه ی آنها را ببیند، آن گاه از ویژگی ها و رفتارهای ناراحت کننده ی شریک عاطفی تان چشم پوشی کنید و در نهایت به این نتیجه ی تلخ می رسید که می بایست در ابتدا توجه بیشتری می کردید.

نادیده گرفتن علامت های هشدار دهنده از مشکلات احتمالی، یکی از خطرناک ترین اشتباهاتی است که ما به هنگام ورود به رابطه، مرتکب می شویم.

ما چشممان را به روی چیزهایی که نمی خواهیم ببینیم، می بندیم و بدین گونه خود را آبستن یاس، ناامیدی، اجحاف و خشم می کنیم: (بار اول که با تو آشنا شدم، این طور نبودی) (اگر می دانستم که چنین مشکلی داری، هرگز خودم را گرفتار تو نمی کردم) (تو تغییر کرده ای، این طور نبودی.) اینها چیزهایی هستند که زمانی که به ناچار با حقیقت روبه رو می شویم، به همسر خود می گوییم. صرف نظر از مواردی که در آن کسی آگاهانه و از روی عمد ما را گول می زند، اغلب این ماییم که خود را گول می زنیم.

برخی از نشانه های هشدار دهنده در ورود به رابطه

در زیر نمونه هایی از برخی نشانه های هشداردهنده آورده ایم:

  • از صحبت کردن در مورد گذشته ی خود اجتناب می کند. از پاسخ به سوالات طفره می رود یا این که آنها را کم اهمیت جلوه می دهد.
  • زیاد خانواده اش را نمی بیند یا با آنها صحبت نمی کند.
  • همچنان با شریک عاطفی قبلی خود تماس های مکرر برقرار می کند. مرتب با آنها صحبت می کند یا به آنها تلفن می زند و شما را در دوستی با آنها وارد نمی کند یا معرفیتان نمی کند.
  • بسیار و به طور افراطی درگیر خانواده است یعنی از خود هیچ نظری ندارد و به خانواده اجازه می دهد تماما به او امر و نهی کنند به عبارتی حد و مرزی در رابطه با خانواده نمی شناسد.
  • مشروبات الکلی نوشیده یا مواد مخدر مصرف می کند، نمی تواند که بدون آنها رابطه ی جنسی داشته یا که (خوش) باشد. قادر نخواهد بود که بدون مهمانی بازی و پهن کردن بساط در کنار دیگران باشد.
  • بی نهایت سفت و دقیق بوده و مرتباً عشق، محبت، توجه و هدایای بسیار به پایتان می ریزد. این طور به نظر می آید که (بیست و چهار ساعته) فقط به شما فکر می کند.
  • نسبت به شریک قبلی خود بسیار عصبانی بوده و مدام او را به خاطر مشکلاتی که داشتند، مقصر می داند.
  • می خواهد که همه جا رئیس باشد. همیشه خود را خیلی قوی جا می زند و همواره (می داند که چه می خواهد) و هیچگونه احساس ترس یا آسیب پذیری بروز نمی دهد.

 

برخی از نشانه های هشداردهنده در ورود به رابطه

با نشانه های هشدار دهنده ای که در رابطه مشاهده می کنیم چه کار کنیم

مقصود از این بخش این نیست که شما را چنان وحشت زده کند تا به مجرد مشاهده ی هر گونه نقطه ضعف در شریک عاطفی شما پا به فرار بگذارید و دچار وسواس شوید.

همگی ما کوله باری از احساسات حل و فصل نشده را با خود به رابطه مان می آوریم و کسی را پیدا نخواهید کرد که هیچ گونه نشانه ی هشداردهنده ای از خود بروز ندهد.

سوالی کلیدی که لازم است در اینجا از خود بپرسیم این است که:

اگر بر فرض مایل باشم که با او و نقاط ضعف اش سر و کله بزنم، آیا او نیز به همان اندازه بر نقاط ضعف خود واقف بوده است و میل دارد که در رفع آنها بکوشد؟

هنگامی در یک رابطه، مشکلات می توانند حل شوند که هر دو طرف، نقاط ضعف خود را انکار نکنند. در صورت انکار تقریباً غیرممکن خواهد بود که آن دو، رابطه ی موفقی داشته باشند.

اشتباه سوم در رابطه؛ سازش های عجولانه و زود هنگام

سومین اشتباه رایجی که در روابط مرتکب می شویم، (سازش های عجولانه و زودهنگام) است: هر گونه تغییر و ویرایش ارزش ها، رفتارها و عادت هایتان تنها به این امید که وانمود کنید شما و شریک عاطفی تان از توافق و هماهنگی کافی برخوردارید.

شما این فرآیند سازش را در ابتدای رابطه با چشم پوشی و کوتاه آمدن از آن چه برایتان اهمیت دارد انجام می دهید، تا رابطه تان را حفظ کنید. هنگامی که درمی یابید عقاید، باورهایتان، علایق و دوستانتان به مذاق طرف مقابل شما خوش نمی آیند، ممکن است بخواهید برایشان اهمیت کمتری قائل شوید تا وانمود کنید بیش از آنچه عملاً واقعیت دارد با یکدیگر تفاهم دارید.

شما از آن رو سازش می کنید که مستاصل (دوست داشته شدن) هستید و می ترسید که رابطه تان شکست بخورد. شریک عاطفی شما حتی ممکن است نخواهد آنچه هستید و باور دارید را ترک گویید بلکه ممکن است این خود شما باشید. بنابراین سعی می کنید وانمود کنید که برای یکدیگر آفریده شده اید، پس به رنگ او درمی آیید.

تمامی روابط سالم حاوی درجاتی از سازش کاری هستند و وقتی که متعهد کسی شدید، دیگر نمی توانید مانند دوران مجردی زندگی کنید اما وقتی به منظور اجتناب از درگیری و برخورد سازش کنید مرتکب اشتباه شده اید.

راه چاره این است که ارزش ها و علایق خود را بشناسید و بعد وارد رابطه شوید. پیش از هر چیز به خودتان متعهد باشید و سپس به شریک عاطفی خود، اصلاً در صورت تعهد به خود می توانید به دیگری هم تعهد بدهید و پایبند باشید.

نتیجه:

در این مقاله به 3 اشتباه رایج و کلیدی برای ورود به یک رابطه پرداختیم که عبارتند از؛

نپرسیدن سوالات کافی، نادیده گرفتن علائم هشداردهنده و سازش های عجولانه و زود هنگام. شناخت و آگاهی نسبت به این اشتباهات در برقراری یک رابطه ی سالم به ما کمک و یاری می رساند.

قطعاً اشتباهات برای ورود به یک رابطه، همین 3 مورد نیستند اما این سه از مهم ترین ها هستند پس لازم است این موارد را نادیده نگیریم و در رابطه هایمان در نظر بگیریم.

پسران مو طلایی

49 سال از شرط بندی آق حسینی به روی ابی با بازی بهروز وثوق برای خوردن غذا و مشروب مفتی از جنوب شهر تا تجریش می گذرد.

ابی هرروز هفت تا کافه رو بهم میریزه و از آخرین کافه درب و داغون، ترکیده، مست و پاتیل و خونی و مالی شده بیرون میاد و میگه آق حسینی اونا هشت نفر بودن و من یک نفر

به عکسهای دوران کودکی پدرم نگاه میکنم گویی مردانی هستند که کوچک شده اند ولباسهای مردانه به تن کرده اند، به عکسهای جوانی پدرم نگاه میکنم یک مرد جذاب، عرض کردم یک مرد جذاب نه پسران مو طلایی

مردانی که جنگیدن، مبارزه، شکست خوردن، تاوان دادن، زخم برداشتن جز لاینفک زندگیشان بوده اما به یکباره در چند دهه تبدیل شده اند به مردانی که مو رنگ میکنند، عمل های زیبایی انجام میدهند و از زخم خوردن و جنگ فرار می کنند، چیزی که رابرت بلای به آن می گوید پسران موطلایی که هرگز نمی خواهند گوشواره های خود را در بیاورند و وارد دنیای مردانه شوند، دنیایی که زمخت است، احساسات سردتر و کمتری را در آن تجربه خواهی کرد، سرد است و درد آور و تمام زیباییش هم به همین خشن و تیز بودنش است.

دنیایی که با دنیای زنها تفاوت بسیار زیادی دارد، البته این در سطح فردی است شاید مشکل بزرگی نباشد اما وقتی چیزی شیوع پیدا میکند تاثیرش بسیار زیاد میشود.

شیوع گلزار یعنی سمت و سوی مردانگی به کلی تغییر کرده است و یا در حال تغییر است چرا که هر چیزی با متضاد آن ایجاد می شود.

وقتی کمبودی در جایی ایجاد شود قطب متضاد آن به جبران آن میپردازد یعنی افزایش انرژی مردانه در زن ها و در نتیجه بهم خوردن تعادل روانی در زنان و مردان و این خسارتهای زیادی به روابط مردان و زنان در جامعه خواهد زد.

کهن الگوی مردان | 8 کهن الگوی مردان در نظریه یونگ

کهن‌ الگوها بخشی از ناخودآگاه جمعی محسوب می‌شوند و در خدمت سازمان‌دهی، هدایت و آگاهی دادن به افکار و رفتار انسان هستند. آن‌ها مجموعه‌ای از الگوهای جهانی هستند که در انسان‌ها پس از سال‌ها تکامل ایجاد شده‌اند.

آگاهی از کهن‌ الگوی مردان باعث می‌شود که بدانید چه ویژگی‌هایی بیشتر در شما وجود دارند و چگونه می‌توانید از این ویژگی‌ها برای ارتباط با مردانگی خود استفاده کنید.

 بنابراین، آگاهی از کهن‌الگوهای غالب در شخصیت خود به شما کمک می‌کند الگوهای رفتاری خود و آنچه می‌توانید برای تغییر واقعی در زندگی انجام دهید را متوجه شوید.

کهن‌الگوها در مردان و زنان متفاوت است، که در ادامه با کهن الگو مردان آشنا می‌شوید اما قبل از آن لازم است در مورد کهن‌الگو بیشتر بدانید.

کهن‌الگو چیست؟

قبل از پرداختن به این موضوع که کهن الگو مردان و آرکتایپ های مردانه چیست؟ لازم است بدانید کهن الگو چیست. اگرچه کهن‌الگوها تا قبل از قرن بیستم به‌درستی تعریف نشده است اما قبل از آن بسیار چنین مفهومی وجود داشته است.

اگر بخواهیم کهن‌الگو را به‌سادگی تعریف کنیم لازم است بگوییم کهن‌الگوها الگوهایی هستند که ما را در طول زمان و مکان به یکدیگر متصل می‌کنند. بنابراین، کهن‌الگو به‌صورت ساده یک الگو است؟ خب، بله و نه. کهن‌الگو اگرچه یک الگو است اما چیزی فراتر از آن نیز هست و در خودشناسی بسیار ارزشمند است.

بسیاری از متخصصان مطرح می‌کنند که کهن‌الگوها برای طبیعت انسان، ذاتی هستند. کهن‌الگو، الگویی است که مردم جهان را در طول زمان و فرهنگ به یکدیگر متصل می‌کند. ایده کهن‌الگو توسط یک سوئیسی به نام کارل یونگ مطرح شد و یکی از موضوعات محبوب در روانشناسی، کهن الگوی مردان در نظریه یونگ است.

از سوی دیگر، در ادبیات، کهن‌الگوها شخصیت‌ها یا نمادهایی هستند که صرف‌نظر از مکان یا زمان پیدایش، قابل‌تشخیص هستند.

کهن‌الگوها نیروهای مخفی پشت رفتار انسان محسوب می‌شوند و ازآنجایی‌ که در ناخودآگاه قرار دارند بدون اینکه ما بدانیم بر روی ما تاثیر می‌گذارند. کهن‌الگوها بر هر کاری که انجام می‌دهیم، هر فکری که می‌کنیم و هر احساسی که داریم تاثیر می‌گذارند و آن‌ها به روشی مشابه بر همه اطرافیان ما تاثیر می‌گذارند.

به همین دلیل، شناخت کهن الگو مردان و زنان و تیپ های شخصیتی مردانه و زنانه می‌تواند برای ما بسیار مفید باشد و باعث شود که بدانیم در شخصیت ما کدام که الگو غالب است. در نتیجه این امر، می‌توانیم تصمیمات و انتخاب‌های آگاهانه‌تری در زندگی داشته باشیم. به همین دلیل است که انجام تست کهن الگوی مردان در مشاوره روانشناسی می‌تواند بسیار مفید باشد.

کهن الگوی مردان شامل چه مواردی می شود؟

همانطور که مطرح شد کهن الگو مردان و زنان با یکدیگر متفاوت است. بنابراین، اگر می‌خواهید در مورد کهن الگو مردان بیشتر بدانید در ادامه با ما همراه باشید و با کهن الگوهای مردان و کهن الگوی اسطوره ای مردان آشنا شوید.

 

کهن الگوی مردان

 

کهن‌الگوی آپولو

کهن الگوی آپولو، کهن‌الگوی مردانه عقلانیت است و کسی است که همیشه می‌داند چه کاری درست است. این انسان وابسته به خورشید، موفق و منطقی، هدف را به‌وضوح می‌بیند و اجازه حواس‌ پرتی به خودش نمی‌دهد.

این مرد که توسط همه مورد تحسین قرار می‌گیرد مردی مناسب در زمانی مناسب است. او با عدالت و ثبات به محیط نظم می‌بخشد و دیگران را به سمت حل مشکلات هدایت می‌کند.

مردی که از کهن‌ الگوی آپولو برخوردار است قدرت را در عقلانیت و تمرین تفکر می‌یابد. با همه این‌ها، مرد آپولو طبیعت انسانی خودش را دارد که باید کمی فروتنی نیز داشته باشد.

آپولو در اساطیر یونانی پسر زئوس و برادر دوقلوی آرتمیس است. آپولو نماد «پسر محبوب» است و به این دلیل در خدایان المپ، اهمیت زیادی دارد که پسر محبوب و محترم زئوس است. از سوی دیگر، او پادشاهی خود را نداشت و هرگز حاکم نشد.

او حتی یک همراه ثابت هم نداشت. عشق‌هایی که آپولو تجربه کرد تا حدی ناگوار است، زنانی که او سعی در تسخیر آن‌ها داشت دیر یا زود او را رد می‌کردند.

مردی که دارای کهن‌الگوی آپولو است طبیعتا ویژگی‌هایی دارد که او را در دنیای مدرن موفق می‌سازد. این کهن‌الگو باعث می‌شود که مرد فکر را بر احساس ترجیح دهد و همه چیز را از دور ارزیابی کند.

این ویژگی‌ها او را هم در مطالعه و هم در کار کمک می‌کند. از سوی دیگر، مرد آپولو به‌راحتی رهبر نمی‌شود زیرا مانند زئوس به پول یا قدرت علاقه‌ای ندارد. به همین دلیل، اگرچه همیشه مورد احترام مافوق و همکارانش قرار می‌گیرد اما به‌احتمال‌زیاد در کنار سمت‌های رهبر و مدیر خواهد ماند.

روابط عاطفی، اغلب برای این مردان ناشناخته است. همانطور که آپولو در اساطیر بارها از سوی زنان رد می‌شود، مرد آپولو نیز ازآنجایی‌که به‌شدت بر عقلانیت متمرکز است نمی‌تواند شور و شوق را در رابطه عاطفی تجربه کند.

به همین دلیل، این خطر برای این مردان وجود دارد که ازدواجی داشته باشند که در آن روابط جنسی و عاطفه کاملا خاموش است. از این سو، در بیشتر موارد، رابطه این مردان با زنان رضایت بخش نیست و بیشتر کارکردی است.

 

کهن الگو مردان

کهن‌الگوی دیونوسوس

کهن الگوی دیونوسوس، کهن‌الگوی دوگانه و به‌عنوان یک کهن الگو مردان، تضادها، شهوانیت پرشور اما به همان اندازه تند و ویرانگر است. دیونوسوس، خدای یونانی خوشی زیاد، شراب و میل و اشتیاق است و طبیعتی ناآرام، ناپایدار و متناقض دارد.

مردی که کهن‌الگوی غالب او دیونوسوس است دائما نوسانات خلقی را تجربه می‌کند و پیوسته به دنبال خوشی زیاد است. از سوی دیگر، او روتین معمول و برنامه‌ریزی ندارد و بر اساس نظم عمل نمی‌کند.

در اساطیر، دیونوسوس مدت‌ها در سفر بود و از کشوری به کشوری دیگر سفر می‌کرد. او هر جایی که می‌رفت مهمانی و رقص و البته جنون و مرگ نیز وجود داشت. کسانی که او را رد می‌کردند دیوانه می‌شدند و عزیزان خود را تکه‌تکه می‌کردند.

تا اینکه دیونوسوس توسط رئا، مادر زمین که او را وارد معنویت کرد نجات یافت. او مادرش، سمله را زنده کرد و از سوی دیگر، آریادنه را نیز نجات داد و با او ازدواج کرد. بنابراین، در تمام اساطیر یونانی، دیونیزوس تنها خدایی است که زنان را نجات و شفا می‌دهد و با سهیم شدن در حساسیت‌های عاطفی و حسی زنان، نزدیکی خاصی با آن‌ها دارد.

اشتیاق، احساسات، جست‌وجوی لذت نشاط‌آور به هر قیمتی، ویژگی‌های اصلی کهن‌الگوی دیونوسوس است که بسته به نحوه مدیریت، این ویژگی‌ها می‌توانند منبع زندگی یا مرگ باشند. مردی که کهن‌الگوی غالب او دیونوسوس است می‌تواند از این ویژگی‌ها نیرو و الهام بگیرد اما اگر قدر کهن‌الگو او را تحت سلطه درآورد دچار بی‌ثباتی عاطفی و بی‌قراری همیشگی می‌شود که در نتیجه ممکن است او را گرفتار اختلالات اعتیاد، بیماری‌ های روان‌ یا مشکلات رابطه کند.

 

کهن الگوی دیونوسوس

 

کهن‌الگوی هرمس

کهن الگوی هرمس، یکی از کهن الگوهای مردانه است که با توانایی برقراری ارتباط مرتبط است. این کهن‌الگو میان سطوح تجربه مادی و ذهنی حرکت می‌کند، فرصت‌ها را تصاحب می‌کند و ابعاد مختلف را به یکدیگر متصل می‌کند.

مردی که این که کهن‌الگوی هرمس به‌عنوان یک کهن الگو مردان، در شخصیت او غالب است، همیشه در حال حرکت است. او دائما از پروژه‌ای به پروژه‌ای دیگر حرکت می‌کند، در تعامل ماهر است و راهکارهای متقاعدسازی را می‌داند. انجام یک کار در ذات او نیست.

در اساطیر یونانی، هرمس پیام‌آور خدایان بود. او به کفش‌هایی بالدار مجهز بود و به‌سرعت از جهان زمینی به قله‌های المپ و از آنجا به دنیای زیرین می‌رفت. بنابراین، انرژی کهن‌الگوی هرمس در این است که بین حالات مختلف وجود ارتباط برقرار می‌کند:

فکر (المپوس)، عمل (جهان زمینی) و ناخودآگاه (جهان زیرزمینی). او به‌عنوان کشتی ران روح‌ها، نشان‌دهنده مردی است که به دیگران برای کشف ابعاد درونی خود کمک می‌کند. مردی که مظهر کهن‌الگوی هرمس است می‌تواند یک درمانگر یا یک معلم معنوی باشد.

در اساطیر یونانی، هرمس هرگز ازدواج نکرد. او عاشقان متعددی داشت اما در این میان، آفرودیت در اساطیر برجسته‌تر بود. مرد هرمس در ارتباط خود با زنان نیز مانند دیگر ابعاد زندگی‌اش ارتباط برقرار می‌کند. در واقع همان بی‌ثباتی نیز در ارتباطش با زنان دیده می‌شود.

او ممکن است زن را اغوا کند و سپس او را رها کند. کهن‌الگوی آفرودیت می‌تواند همراه خوبی برای کهن‌الگوی هرمس باشد. هردوی آن‌ها می‌توانند به‌شدت درگیر رابطه شوند اما علاقه‌ای به مالکیت و روتین‌ها ندارند.

 

کهن الگو هرمس

 

کهن‌الگوی آرس

یکی دیگر از کهن الگو مردان و آرکی تایپهای مردانه، کهن الگوی آرس است. یک شخصیت معروف در سینما به نام هالک، مظهر کهن‌الگوی آرس است. کهن‌الگوی آرس هم به احساس عشق و هم به احساس خشم واکنش نشان می‌دهد.

غریزه این کهن‌الگو او را آتشین، پرشور و وفادار می‌سازد اما همچنین، او را بالقوه تیز بین و مخرب می‌کند. مرد آرس، احساساتش را از طریق قدرت بدن خود نشان می‌دهد.

در اساطیر یونان، آرس تنها پسر زئوس و هراست. او در میان خدایان المپ از احترام زیادی برخوردار نبود زیرا کسی بود که با ایده‌آل‌های عقلانیت، تدبیر و تعادل در تضاد بود. او همیشه برای رفتن به نبرد آماده بود و تحت احساس وفاداری یا انتقام، تکانشی عمل می‌کرد. آرس عشق پرشوری نیز به آفرودیت داشت.

آرس به‌عنوان یک کهن الگو مردان، از عقلانیت سنجیده دور است و آنچه در بدنش اتفاق می‌افتد را باید تجربه کند و در رابطه با دیگران باید تماس فیزیکی داشته باشد. در دنیای امروزی، مرد آرس ممکن است به‌راحتی به رضایت دست پیدا نکند زیرا رضایت خود را در راه‌های معمول موفقیت پیدا نمی‌کند.

به نظر می‌رسد شغل‌های یدی برای این مردان مناسب باشد. رقص و ورزش نیز گزینه‌های مناسبی هستند.

کهن‌الگوی هفائستوس

کهن الگوی هفائستوس، نشان‌دهنده مردی تنها، کم‌حرف و برخوردار از خلاقیت فراوان است. این کهن الگو مردان «نابغه خلاق» را تجسم می‌بخشد. مردی که این کهن‌الگو در او غالب است هنرمندی تنهاست که غالبا زنی الهام‌ بخش وجود دارد که به او کمک می‌کند از طریق هنری خلاقانه، شغل موفقی داشته باشد.

در اساطیر یونانی، هفائستوس، خدای آتش، صنعتگر و آهنگر خدایان محسوب می‌شد. برای مثال، او بود که برای زئوس، رعدوبرق و عصا، برای آپولو، ارابه بالدار، برای خواهرش آرتمیس، تیرها و برای آتنا سلاح ساخت.

او در میان خدایان، تنها کسی بود که کار می‌کرد اما بدبخت‌ترین فرد نیز بود زیرا فلج بود و لنگ می‌زد، اغلب به حاشیه رانده می‌شد، توسط دیگران مورد تمسخر قرار می‌گرفت و در عشق نیز بدشانس بود.

در دوران مدرن نیز که مبتنی بر جاه‌ طلبی، عقلانیت و موفقیت اقتصادی است، کهن‌الگوی هفائستوس اغلب رد می‌شود. مردی که این کهن‌الگو، کهن‌الگوی غالب شخصیتش است ممکن است احساس کند که تک افتاده و متفاوت نسبت به دیگران است.

در حقیقت، هفائستوس، الگوی کسی است که سعی می‌کند با خلاقیت، زخم‌های عاطفی را جبران کند و با ایجاد زیبایی، زشتی (از نظر روانشناختی) خود را جبران کند.

 

کهن الگوی هفائستوس

کهن‌الگوی هادس

کهن الگوی هادس، کهن‌الگوی مردانه دنیای زیرزمینی روان و آن انرژی‌ای است که به شما کمک می‌کند با ناخودآگاه شخصی و جمعی ارتباط برقرار کنید. هادس آن انرژی روانی است که به او اجازه می‌دهد با دنیای زیرزمینی خود ارتباط برقرار کند که می‌تواند در زندان آن بماند یا می‌تواند غنی از اعماق وجودش از آن بیرون بیاید.

این دنیای زیرزمینی حاوی «سایه» است که به معنای ابعادی است که به دلیل دردناک بودن از روان خودآگاه حذف شده‌اند.

در اساطیر یونانی، هادس برادر زئوس و پوزیدون است که هر سه نفر آن‌ها پس از شکست پدرشان قرعه‌کشی می‌کنند تا دنیا میان آن‌ها تقسیم شود. در نتیجه این قرعه‌کشی، هادس فرماندار دنیای زیرین می‌شود.

هادس در این دنیا بدون نشان دادن خود زندگی کرد مگر فقط برای یک بار و آن هم زمانی بود که دختر دیمیتر به نام پرسفونه را دزدید تا با او ازدواج کند.

تعجبی ندارد که هادس در میان خدایان یونان باستان کمتر شناخته شده است. او کمتر قهرمان داستان‌ها بوده است و تنها زمانی به آن اشاره شده است که پرسفونه را می‌رباید.

او از دنیای بیرونی عقب‌نشینی می‌کند و در دنیای ناخودآگاه غرق می‌شود. آن چیزی که شخصیت را به تماس با دنیای ناخودآگاه می‌کشاند، در اغلب موارد مرگ است و مرگ می‌تواند به معنای ناپدید شدن یک عزیز، مرگ یک ایده‌آل، از دست دادن پروژه‌ای که برای شما حیاتی است و غیره باشد.

اگر انسان بتواند درد فقدان را تجربه کند و از این طریق به عمیق‌ترین و ناشناخته‌ترین ابعاد شخصیت خود دسترسی پیدا کند و درعین‌حال، ارتباط خود با دنیای بیرون را حفظ کند، توسط دنیای ناخودآگاه ربوده نخواهد شد.

اگر مردی ارتباط خود با دنیای بیرون را از دست بدهد این احتمال وجود دارد که منزوی شود و در خطر از دست دادن خود و غرق شدن در قدرت کهن‌الگوی هادس را تجربه کند.

در این موارد است که افسردگی اتفاق می‌افتد. مردی که کهن‌الگوی هادس به‌عنوان کهن الگو مردان، در او غالب است می‌تواند تنها باشد و نمی‌تواند احساسات خود را به دیگران ابراز کند.

کهن‌الگوی زئوس

کهن الگوی زئوس، بدون شک، کهن الگو مردان «آلفا» محسوب می‌شود. او در هر محیطی می‌تواند نقش رهبری را به دست بگیرد. زئوس هم در زندگی کاری و هم در زندگی شخصی، مردی فرمانده است. او فقط به کسانی احترام می‌گذارد که از دستورات او پیروی می‌کنند و جاه‌ طلبی‌های او را دارند.

در اساطیر مطرح می‌شود که زئوس به همراه برادران خود به نام‌های پوزیدون و هادس برای به دست آوردن پادشاهی المپ از پدرش کرونوس جنگیدند.

به لطف استراتژی‌های او بود که پس از 10 سال، این جنگ خاتمه یافت و او توانست بر آسمان‌ها و زمین فرمانروا شود. زئوس اغواگری بزرگ بود که زنان و عاشقان متعددی داشت و فرزندان زیادی از آن‌ها به دنیا آمد. او حاکمی توانا و قدرتمند بود که برای فرزندانشان پدری محافظ محسوب می‌شد، به‌خصوص برای فرزندانی که دوستشان داشت.

زئوس، به‌عنوان یک کهن الگو مردان، مظهر توانایی‌هایی است که به مرد اجازه می‌دهد تصمیمات قاطعانه بگیرد، با دیدگاهی کلی، مشکلات را ارزیابی کند و برای مقابله با آن‌ها بهترین راهکارها را انتخاب کند.

مرد زئوس اگر بداند که باید انتخاب درستی داشته باشد، به‌راحتی می‌تواند مسائل احساسی و اخلاقی را کنار بگذارد. او یک استراتژیست متولد شده است و به خاطر این ویژگی در دنیای رقابت می‌تواند به‌راحتی به موفقیت برسد.

از سوی دیگر، او به‌سختی موفق می‌شود از نظر عاطفی با دیگران ارتباط برقرار کند و با معشوق خود صمیمیت عاطفی واقعی داشته باشد. حتی ازدواج نیز می‌تواند برای مرد زئوس به‌صورت ناخودآگاه به معنای اتحاد کاری و بر اساس تقسیم دقیق نقش‌ها باشد.

مردی که کهن‌الگوی زئوس در او غالب است ممکن است هزینه‌های عاطفی بسیار بالایی را برای موفقیت خود در زندگی بپردازد.

 

کهن الگو زئوس

کهن‌الگوی پوزیدون

کهن الگوی پوزیدون، کهن‌الگوی مردانه‌ای است که حوزه عاطفه و غریزه را در برمی‌گیرد. مردی که این کهن‌الگو در او فعال است احساسات شدیدی را تجربه خواهد کرد و این به او کمک می‌کند که با این تجارب تغییر کند.

بنابراین، فردی که خشم غیرقابل‌کنترل دارد، بازنده‌ ای ضعیف است، در دنیای ذهنی احساس راحتی ندارد و به‌جای منطق و برنامه‌ریزی، هر روز بر اساس احساسات و غرایزش عمل می‌کند نمونه بارز مرد پوزیدون است.

در اساطیر، پوزیدون در زیر دریا زندگی می‌کرد و این قلمرو پس از قرعه‌کشی با برادرانش زئوس و هادس، به او رسید. برای درک این موضوع که پوزیدون چقدر می‌تواند هیجانی باشد، حرکات قدرتمند دریا را در نظر بگیرید.

امواج دریا می‌تواند خشن و متلاطم باشد و همه چیز را در مسیر خود از بین می‌برد. همچنین، به ساحل برخورد کند و به صخره‌ها بکوبد.

کهن الگو پوزیدون مردان، می‌تواند از نظر احساسی، ناپایدار یا نامناسب به نظر برسد. او ممکن است احساس بیگانگی را تجربه کند زیرا به‌طور سنتی، احساسات در مردان پذیرفته‌شده نیست.

از سوی دیگر، این مردان ممکن است عزت‌نفس پایینی داشته باشند زیرا جامعه به آن‌ها اجازه نمی‌دهد خودشان باشند و بنابراین، عدم پذیرش را تجربه می‌کنند.

در نهایت، کهن‌الگوها یکی از مباحث محبوب در روانشناسی هستند که اولین بار در روانکاوی توسط کارل یونگ استفاده شدند. این کهن‌الگوها در زنان و مردان متفاوت هستند که در این مقاله با کهن الگوی مردان آشنا شدید.

شناخت کهن‌الگوی غالب در شخصیت خود به شما کمک می‌کند درک بهتری از رفتارها و تصمیمات خود داشته باشید و از سوی دیگر، سعی کنید انتخاب‌های آگاهانه و بهتری در زندگی داشته باشید.

سوالات پرتکرار

کهن‌الگو چیست؟

کهن‌الگوها، محتویات ناخودآگاه جمعی ما هستند که انرژی‌های ذاتی و الگوهایی که برای همه ما مشترک است را نشان می‌دهند.

کهن‌الگوهای مردان شامل چه مواردی می‌شود؟

برخی از این کهن‌الگوها عبارت‌اند از: کهن‌الگوی هادس، کهن‌الگوی زئوس، کهن‌الگوی آپولو، کهن‌الگوی آرس و کهن‌الگوی پوزیدون.

کهن‌الگوی زئوس نشان‌دهنده چه مردانی است؟

مردی که کهن‌الگوی زئوس در او غالب است مردی است که در اغلب موارد نقش رهبر را به عهده می‌گیرد. او تصمیمات قاطعانه‌ای در زندگی می‌گیرد و می‌تواند مشکلات را به‌خوبی ارزیابی کند و سپس برای آن‌ها راه‌حل ارائه دهد.

برخی از منابع:

https://www.selfhelp-spirituality-selfesteem.com//

https://owlcation.com/

 

کهن الگو های زنانه کدام اند؟ معرفی آرکی تایپ های زنانه + نمادها

روانشناس سوئیسی به نام کارل یونگ، پیشتاز استفاده از کهن‌ الگوها در روانکاوی محسوب می‌شود. بااین‌حال، مفهوم کهن‌ الگو قبل از این روانشناس نیز وجود داشته است.

امروزه کهن‌ الگوها توسط روانشناسان مکتب یونگی، اسطوره‌ شناس‌ها و نویسنده‌ها به‌ شدت مطالعه می‌شود و اگرچه کارل یونگ روانشناس پیشتاز در استفاده از کهن‌ الگوها در روانکاوی محسوب می‌شود اما کهن الگو های زنانه عمده توسط این روانشناس مطرح نشده‌اند.

دیدگاه‌های مختلفی به کهن الگو های زنانه پرداخته‌اند که در این مقاله با معرفی آرکی تایپ های زنانه آشنا می‌شوید اما قبل از آن لازم است بدانید کهن‌ الگو چیست.

کهن‌ الگو چیست؟

قبل از پرداختن به کهن الگو های زنانه لازم است با مفهوم کهن‌ الگو آشنا شوید. کهن‌ الگوها اساس همه الگوهای رفتاری ناآگاهانه و غریزی را تشکیل می‌دهند. این نمادهای فراگیر قدرتمند در چیزی وجود دارد که روانشناس پیشگام، کارل گوستاویونگ، آن را «ناخودآگاه جمعی» می‌نامد.

ناخودآگاه جمعی که مخزنی از تجربیات انسانی است مانند سایه‌ای بر روان ما می‌نشیند و بی‌سروصدا بر اقدامات و واکنش‌های ما تاثیر می‌گذارد.

انسان‌ها به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شده‌اند که می‌توانند به کهن الگو کاملا خارج از کنترل آگاهانه واکنش نشان دهند. مدیران بازاریابی و استودیوهای هالیوودی مدت‌هاست که از این مفهوم روانشناسی استفاده می‌کنند و از آن برای خلق داستان‌های الهام‌ بخش، ستاره‌های بزرگ و برندهای سودآور بهره می‌برند.

شخصیت‌های معروف که فراتر از زندگی به نظر می‌رسند در اغلب موارد واکنش‌های کهن‌ الگویی عمیق در درون ما را تحریک می‌کنند. برای مثال، می‌توان در این زمینه به مادر ترزا؛ مادر فداکار و مارتین لوتر کینگ؛ مسیحای مرد کهن‌ الگویی اشاره کرد.

 

کهن‌ الگو چیست

کهن الگو های زنانه شامل چه مواردی می‌شوند؟

کهن‌ الگوهای متفاوتی هم برای مردان و هم برای زنان مطرح شده است. وجود کهن‌ الگوها در روان زنان، به درجات مختلف، عامل اصلی تفاوت شخصیتی میان آن‌هاست.

کهن الگو های زنانه، نیروهای آرامی هستند که چرخه زندگی زنان را شکل می‌دهند و همه زنان لازم است برای زندگی کردن، میان این کهن‌ الگوها ارتباط برقرار کنند.

همانطور که مطرح شد این کهن‌ الگوها، کهن الگوهای زنانه یونگ نیستند. در ادامه با چند مورد از این کهن الگو های زنانه یا آرکتایپ های زنانه به همراه نماد های ارکتایپ های زنانه آشنا می‌شوید.

کهن‌الگوی عاشق

یکی از  7کهن الگو های زنانه، کهن الگوی عاشق است در اسطوره‌ها به این کهن‌ الگو،  کهن الگوی آفرودیت، ونوس، اوچون، اینانا، آستارت، هاتور و ونوس ویلندورف نیز گفته می‌شود.

کهن‌ الگوی عاشق، نماینده اصلی‌ترین میل زن به ارتباط و خلق است و قدیمی‌ترین کهن‌ الگوی زنانه محسوب می‌شود. «عاشق» به انرژی شهوانی زن و ظرفیت او برای آفرینش روحی و جسمی اشاره دارد.

وقتی این کهن‌ الگو در روان یک زن فعال است، او احساس می‌کند که باید هم غرایز خلاقانه و هم غرایز زایشی خود را عملی کند. عرصه انرژی او اشباع است و او برای اطرافیان خود مانند یک آهن‌ربا عمل می‌کند. او حضور دارد و در اینجا و اکنون ریشه دارد.

کهن‌ الگوی عاشق هیچ ارتباطی با جذابیت جنسی سنتی یا تصاویری که مردان آن‌ها را به دیوار اتاق خود می‌زنند ندارد. کهن‌ الگوی عاشق نشان‌دهنده انرژی نیروی زندگی است.

از یک طرف، این انرژی‌ای خلاق است که موجب می‌شود ما ازدواج کنیم و ژن‌های خود را به فردی دیگر انتقال دهیم اما در معنایی وسیع‌تر، نشان‌دهنده نیرویی از زندگی است که موجب می‌شود شور و شوق خود را برای خلق کردن استفاده کنیم و این می‌تواند خلق کردن یک انسان یا خلق کردن یک اثر هنری باشد.

زنانی که با کهن‌ الگوی عاشق همسو هستند، ارتباط نزدیکی با این انرژی خلاق، اروتیسم شکست‌ناپذیر، احساسات، اشتیاق و بالاتر از همه لذت خود دارند. کهن‌ الگوی عاشق، الهام‌بخش ارتباطات عمیق، صمیمیت، احساسات و خلاقیت است.

زنان عاشق از این لحاظ که ازنظر عاطفی نیاز شدیدی به آزادی و ارتباط دارند، منحصر به‌ فردند و زندگی عاشقانه آن‌ها نیز اغلب نشان‌دهنده این موضوع است.

نقاط قوت این کهن‌ الگو عبارت‌ اند از:

  • به‌ طور طبیعی جذب‌کننده است.
  • موجب برانگیختگی و اشتیاق در دیگران می‌شود.
  • خلاق است.
  • مستقل است.
  • لذت محور است.

چالش‌های این کهن‌ الگو عبارت‌ اند از:

  • خودبینی
  • عدم تمرکز
  • عزت‌نفس شکننده

 

کهن‌الگوی عاشق

کهن‌الگوی دوشیزه

یکی دیگر از کهن الگوهای زنانه یا آرکی تایپ های زنانه، کهن‌ الگوی دوشیزه است. به این کهن‌ الگو، کهن الگوی پرسفون، پروسرپینا، اینانا، ایزیس و الهه مار مینویایی نیز گفته می‌شود. وقتی کهن‌ الگوی دوشیزه در روان یک زن غالب است او از جوانی جاودانه برخوردار است و می‌تواند جوش‌ و خروش را اشاعه دهد.

از بعد منفی، این کهن‌ الگو می‌تواند زن را مستعد مطیع و منفعل بودن کند. بسیاری از زنان جوان، قبل از ازدواج، مادر شدن و داشتن شغل و قبل از اینکه هویت مشخصی از خودشان داشته باشند، از مرحله دوشیزگی عبور می‌کنند.

سفر الهه یونانی پرسفونه به عالم اموات به ما می‌آموزد که چگونه کهن‌ الگوی دوشیزه خودش را آشکار می‌کند. پرسفونه، دوشیزه معصوم، توسط هادس، خدای عالم، ربوده شد و از مادر محافظ خود، دیمیتر، جدا شد. او درنهایت، تبدیل به ملکه عالم اموات می‌شود و زمان خود را به زمین و زیر زمین تقسیم می‌کند.

در حقیقت، یک زن «دوشیزه» ممکن است به کهن الگوهای زنانه پرسفون، دختر پناهنده، فراری یا ملکه شباهت داشته باشد. به‌عنوان دختر، «دوشیزه» گیرنده است، ازلحاظ جنسی بیدار نیست، آسیب‌پذیر است و به‌طورکلی، منتظر است تا زندگی برای او اتفاق بیفتد.

به‌عنوان فراری، کهن‌ الگوی دوشیزه نمایانگر یک زن خلاق، غیرمسئول و سرکش است که خود را در موقعیت‌های خطرناک قرار دهد و با مردان بدرفتار و بدطینت رابطه داشته باشد.

زنان دوشیزه زمانی به‌طور کامل شکوفا می‌شوند که از دست دادن عاطفی یا جسمی قابل‌ توجهی را از سر بگذرانند. به همین ترتیب، کهن‌ الگوی آن‌ها نشان‌دهنده هبوط است. الهه سومری، اینانا، در اعماق ترسناک عالم اموات، جایی که قدرت و غرور او سلب می‌شود و مکررا تحقیر می‌شود قرار می‌گیرد تا اینکه نجات پیدا می‌کند و شوهرش جایگزین او می‌شود.

یک دوشیزه ممکن است قدرت و بذر بلوغ خود را در شرایطی از ناتوانی شدید پیدا کند. دوشیزگان بالغ، خلاق، دلسوز، غیرمادی و قادر به نمایش قدرت درونی عمیق هستند.

بزرگترین نقاط قوت این کهن‌ الگو عبارت‌اند از:

  • همدلی
  • خلاقیت
  • پذیرندگی

چالش‌های این کهن‌ الگو عبارت‌اند از:

  • وابستگی عاطفی
  • سستی
  • نداشتن خودمختاری
  • احتمال کشیده شدن به روابط خطرناک

کهن‌الگوی مادر

به این کهن‌ الگو از میان هفت کهن الگوهای زنانه، کهن الگوی دیمیتر، سرس، یمانجا، آناهیتا، گایا، آکوابا و آیسیس نیز گفته می‌شود. وقتی کهن‌ الگوی مادر در روان زن غالب است او مراقبت‌ کننده‌ای طبیعی است.

کهن‌ الگوی مادر نشان‌دهنده غریزه مادری زن، میل به ایجاد زندگی و تامین معاش جسمی و روحی است. برعکس کهن‌ الگوی عاشق که برای زن الهام‌ بخش زادن است، کهن‌ الگوی مادر با ایده واقعی مادر بودن هدایت می‌شود. حتی وقتی‌که زنی با کهن‌ الگوی مادر، فرزندی ندارد یا سن او از باروری گذشته است، مسئولیت‌پذیر و محافظت‌کننده است و از مراقبت از دیگران رضایت زیادی به دست می‌آورد.

زنانی که کهن‌ الگوی مادر در آن‌ها غلبه دارد، در معرض این خطر هستند که نیازهای دیگران را به نیازهای خود ترجیح دهند. برای آن‌ها اغلب حفظ مرزهای شخصی دشوار است زیرا به دلیل ویژگی‌هایی که دارند ازنظر احساسی به طرز خارق‌العاده‌ای در دسترس هستند اما اغلب احساس می‌کنند که انرژی بسیار زیادی برای دیگران صرف کرده‌اند.

ازآنجایی‌که پشتکار مادری اغلب بعدی مهم از این کهن‌ الگو محسوب می‌شود زنی که این کهن‌ الگو در او غالب است ممکن است عمیقا سرسخت باشد.

بهترین نقاط قوت این کهن‌ الگو عبارت‌اند از:

  • پرورش‌دهنده
  • پیگیر
  • دلسوز
  • استوار

نقاط ضعف این کهن‌الگو از کهن الگو های زنانه عبارت است از:

  • غفلت از خود
  • لجبازی
  • مشکل در رها کردن نقش مراقبت‌کننده
  • نداشتن حدومرز

 

کهن‌الگوی مادر

کهن‌الگوی ملکه

یکی دیگر از کهن الگو های زنانه، کهن الگوی ملکه است. به این کهن‌ الگو، کهن الگوی هرا، جونو، ایزیس، فریگ، پارواتی و اشره نیز گفته می‌شود.

در اساطیر، ملکه‌ای مانند هرا، همسر زئوس و ایزیس، همسر و نجات‌دهنده اوزیریس، از قداست ازدواج محافظت می‌کند. کهن‌الگوی ملکه، نماد وفاداری، حاکمیت زن و فداکاری زناشویی است.

زنی که کهن‌ الگوی ملکه در او غالب است، زنی باشکوه و دارای اعتماد به‌ نفس طبیعی است که انگیزه زیادی برای ازدواج و تعهدهای معنادار دارد. کهن‌ الگوی ملکه ممکن است باعث شود که یک زن بدون داشتن همسر احساس ناقص بودن کند. او تقریبا به اندازه همتایان زن خود از روزهای مجردی لذت نمی‌برد.

زنان ملکه به‌عنوان یک رهبر می‌توانند مسئولیت خانه، هیئت‌مدیره، دفتر و مدیریت کسب‌ و کار را به عهده بگیرند. زنان ملکه اغلب جذب مردان قدرتمند و قاطع می‌شوند و این توانایی را دارند که نسبت به همسر و اهداف شخصی او وفادار باشند. مانند هرای اساطیر که به دلیل خیانت‌های مکرر زئوس تحقیر شد، زنان ملکه مستعد احساس حسادت و خشم نسبت به زنان دیگر هستند.

این مسئله به‌ویژه در زنانی وجود دارد که موقعیت اجتماعی یا موقعیت آن‌ها به‌عنوان همسر در خطر است. این زنان، اغلب به خاطر حفظ ازدواج از خطاهای همسر خود چشم‌پوشی می‌کنند.

مهم‌ترین نقاط ضعف این کهن‌ الگو عبارت‌اند از:

  • وفاداری
  • رهبری

مهم‌ترین چالش‌های این کهن‌ الگو از کهن الگو های زنانه نیز عبارت است از:

  • حسادت
  • کینه‌توزی

کهن‌الگوی شکارچی

به این کهن‌ الگو، کهن الگوی آرتمیس، دیانا، بانکا موندی، مدینه، ایشتار، پینگا، نوجالیک و اویا نیز گفته می‌شود. کهن‌ الگوی شکارچی، تجسم شخصیتی از روح مستقل زن است.

این کهن‌ الگو، نشان‌دهنده استقلال و توانایی یک زن برای دنبال کردن یک زندگی به انتخاب خودش است. وقتی این کهن‌ الگو غالب باشد، دغدغه اصلی زن، داشتن استقلال و دستیابی به اهداف شخصی خود است. این کهن‌ الگو به زنان این توانایی را می‌بخشد که بر اهداف خود تمرکز کنند و در این مسیر، به رقابت با دیگران یا نیازهای دیگران توجه نکنند.

زنان شکارچی اغلب تجسم بخش ویژگی‌های آرمان‌گرایانه در جنبش زنان هستند که این ویژگی‌ها شامل شایستگی، استقلال از مردان و عقاید مردانه و تعهد به اهدافی که به آن‌ها علاقه‌مندند می‌شود. زنان شکارچی، اغلب از زنان دیگر به‌خصوص زنان قربانی محافظت می‌کنند.

بزرگترین نقاط ضعف این کهن‌ الگو عبارت‌اند از:

  • اعتمادبه‌نفس
  • شجاعت
  • هدف‌گرایی
  • همدردی با زنان دیگر

در ارتباط با چالش‌های این کهن‌الگو، زنان شکارچی:

  • ممکن است زن گوشه‌گیر باشند؛
  • ازنظر عاطفی در دسترس نباشند؛
  • بالقوه بی‌رحم باشند.

کهن‌الگوی فرزانه

به این کهن‌ الگو، کهن الگوی آتنا، نیث، آنات، آسارته، آناهیت، بلانا، دورگا، فریجا، اینانا، ایشتار، سخمت، پله، اویا، نایک، مینروا و لیلیت نیز گفته می‌شود.

کهن‌ الگوی فرزانه، نشان‌دهنده دنبال کردن دانش دنیوی، راهبرد و عینیت توسط زن است. زنان فرزانه با تجهیز کردن خود به اطلاعات و تشکیل اتحادهای معنادار، با جهان روبرو می‌شوند.

کهن‌ الگوی غالب بسیاری از وکلا، دانشگاهیان و سیاستمداران زن، کهن‌ الگوی فرزانه است که این کهن‌ الگو به آن‌ها در نظم و انضباط، دنبال کردن دانش، جستجوی قدرت و اخبار هدف‌گرا کمک می‌کند. هیلاری کلینتون یکی از افرادی است که تجسم‌ بخش کهن‌ الگوی فرزانه است.

زنی که کهن‌ الگوی غالب او، کهن‌ الگوی فرزانه است می‌تواند به یک استراتژیست برجسته تبدیل شود. استعداد او دیدن موقعیت‌ها از یک فاصله عینی است.

از سوی دیگر، وقتی این زن در مورد هنر عشق ورزیدن اطلاعات کسب می‌کند می‌تواند به یک عاشق ماهر تبدیل شود.

زنانی که کهن‌ الگوی غالب آن‌ها، کهن‌ الگوی فرزانه است، اغلب عمل‌گرا، شایسته و رقابت‌ طلب هستند. در اساطیر یونانی رومی، آتنا به‌عنوان محافظ ارزش‌های مرد سالارانه در نظر گرفته می‌شود. ازآنجایی‌که آتنا دختر مورد علاقه پدرش، زئوس بود، گاهی اوقات از او به‌عنوان «دختر پدر» یاد می‌شود.

در جوامع مردسالار، زنان فرزانه اغلب به‌طور طبیعی با مردان هم ذات‌ پنداری می‌کنند و محصول نفوذ قوی پدرانه یا تاثیر مادری فرزانه هستند. آن‌ها جذب مردان قدرتمند می‌شوند و شاید برای زندگی مشارکتی بسیار مناسب باشند.

این زنان، گاهی اوقات در داشتن روابط معنادار با زنان دیگر با مشکل مواجه هستند و در موقعیت‌های دشوار، گاهی اوقات ممکن است از سردی عاطفی خود برای مرعوب کردن زنان اطراف خود استفاده کنند.

بزرگترین نقاط قوت این کهن‌ الگو عبارت است از:

  • عینیت عاطفی
  • دنیاطلبی
  • هوش
  • استراتژیست بودن طبیعی

بزرگترین چالش‌های کهن‌الگوی فرزانه عبارت است از:

  • سردی
  • قابل‌دسترس نبودن ازنظر عاطفی
  • دوری از احساسات و انرژی خلاقانه

کهن‌الگوی عارف

یکی دیگر از کهن الگو های زنانه، کهن‌ الگوی عارف است. به این کهن‌ الگو، کهن الگوی هستیا، وستا، آینو کاموی، براهینیا، چانتیکو و گابیجا نیز گفته می‌شود.

زنی که کهن‌ الگوی غالب او، کهن‌ الگوی عارف است زنی عمیقا درون‌گراست که بر دنیای روحی و درونی خود متمرکز است و بزرگترین دغدغه او، حفظ آرامش درونی است.

درحالی‌که زن خردمند و زن شکارچی، از انرژی خود برای رسیدن به اهداف بیرونی استفاده می‌کنند، زن عارف این انرژی را در راه رسیدن به اهداف درونی صرف می‌کند.

او برای تنهایی ارزش زیادی قائل است و با خودش یک خانه تمثیلی را حمل می‌کند. این بدین معنی است که او در زیر پوست خودش به‌شدت احساس خانه بودن را تجربه می‌کند.

فارغ از موقعیت، زنان عارف می‌توانند از موقعیت‌ها و پیامدهای عاطفی، خود را جدا کنند و به دلیل، درون‌ گرایی‌ ای که دارند ممکن است سرد به نظر برسند.

زن عارف در آرامش است و مراقبه می‌کند. او مسیری معنوی را خلق می‌کند یا به دنبال آن می‌رود. برای زنان عارف، درون‌گرایی برای یافتن معنا اهمیت زیادی دارد و اگرچه این ویژگی در جوامع غربی کم‌اهمیت تلقی می‌شود اما پرورش کهن‌ الگوی عارف باعث می‌شود به تعادل عاطفی دست پیدا کنید.

بزرگترین نقاط قوت این کهن‌ الگو عبارت است از:

  • اعتمادبه‌نفس
  • تمرکز عمیق
  • خلاقیت
  • اولویت بخشیدن به آرامش درونی
  • کیفیت روحی مجذوب‌کننده

بزرگترین چالش‌های این کهن‌ الگو عبارت‌اند از:

  • درون‌گرایی عمیق
  • انزوای اجتماعی
  • سردی عاطفی

کهن‌الگوی عارف

کهن الگو های زنانه چگونه با یکدیگر کار می‌کنند؟

در ارتباط با  کهن الگوهای زنانه خودشناسی لازم است بدانید در هر زمانی، یک یا بیشتر از یک کهن‌ الگو ممکن است در روان زن وجود داشته باشد. وقتی وارد مراحل خاصی از زندگی می‌شوید، برای مثال، به دانشگاه می‌روید، ازدواج می‌کنید یا مادر می‌شوید کهن‌ الگوهای مختلفی در روان شما فعال می‌شوند.

جلسه‌ای را تصور کنید که در آن نفس شما مدیر است و کهن‌ الگوهای مختلفی که به شما انگیزه می‌دهند پشت میز نشسته‌اند.

شاید کهن‌ الگوی غالب شما، مادر باشد و بیشترین تاثیر را در جلسه داشته باشد. پس از آن ممکن است کهن‌ الگوی ملکه رابطه‌ طلب بر شما تاثیر بگذارد و گاهی اوقات نیز ممکن است کهن‌ الگوی عاشق، در روان شما مداخله کند.

وقتی احساس می‌کنید به سمت چیزهای مختلف کشیده می‌شوید، این امر معمولا به این دلیل است که کهن‌ الگوهای مختلف موجود در روان شما، چیزهای متفاوتی می‌خواهند.

برای مثال، ممکن است بین انتخاب رشته حقوق (کهن‌ الگوی فرزانه) و کارآفرینی خلاق (کهن‌ الگوی عاشق) مردد باشید یا ممکن است بین خانه ماندن (کهن‌ الگوی مادر) و ادامه مدیریت شرکت (کهن‌ الگوی فرزانه) مردد باشید. کهن الگو های زنانه درون ما می‌توانند برای رسیدن به یک هدف مشترک با یکدیگر همکاری کنند.

برای مثال، کهن‌الگوی فرزانه می‌تواند به کهن‌ الگوی عاشق کمک کند که پروژه‌های خلاقانه خود را تکمیل کند و کهن‌ الگوی عاشق می‌تواند به کهن‌ الگوی ملکه کمک کند که همسر موردنظر خود را به دست بیاورد اما گاهی اوقات کهن‌ الگوها ممکن است در برابر هم قرار بگیرند. در چنین شرایطی، شناسایی کهن‌ الگوهای غالب در روان شما اهمیت زیادی پیدا می‌کند.

درصورتی‌ که درک درستی از کهن الگو های زنانه خود داشته باشید، می‌توانید نقاط قوت خود را بهبود ببخشید، نقاط ضعف خود را رفع کنید و تضادهای درونی خود را حل کنید. درنتیجه این امر می‌توانید مسیری را طی کنید که برای آن ساخته شده‌اید. کهن‌ الگوها دریچه‌ای به‌سوی خودشناسی، خودآگاهی و قدرت شخصی هستند.

درنهایت، در این مقاله با 7 کهن‌ الگو از کهن الگو های زنانه آشنا شدید که از میان آن‌ها می‌توان به کهن‌ الگوی دوشیزه، کهن‌ الگوی مادر، کهن‌ الگوی عارف و کهن‌ الگوی عاشق اشاره کرد.

کهن‌الگوها می‌توانند به‌ صورت ناخودآگاه بر واکنش‌ها و اعمال شما تاثیر بگذارند. بنابراین، شناخت کهن‌ الگوی غالب در شخصیت خود به شما کمک می‌کند انتخاب‌ها و تصمیمات بهتری در زندگی داشته باشید و کمتر دچار تعارض درونی شوید.

 

کهن الگو های زنانه چگونه با یکدیگر کار می‌کنند

سوالات متداول

کهن‌الگوهای زنانه شامل چه کهن‌الگوهایی هستند؟

در حال حاضر، 7 مورد از کهن‌ الگوهای زنانه شناخته شده هستند که عبارت‌اند از: کهن‌ الگوی عاشق، کهن‌ الگوی دوشیزه، کهن‌ الگوی مادر، کهن‌ الگوی شکارچی، کهن‌ الگوی عارف، کهن‌ الگوی ملکه و کهن‌ الگوی فرزانه.

کهن‌الگوی عاشق چه ویژگی‌هایی دارد؟

این کهن‌ الگو که به آن کهن‌ الگوی آفرودیت نیز گفته می‌شود قدیمی‌ترین کهن‌ الگوی زنانه محسوب می‌شود و به انرژی شهوانی زن و توانایی او برای آفرینش و خلق روحی و جسمی اشاره دارد.

شناخت کهن‌الگوهای زنانه چه کمکی به من می‌کند؟

شناخت این کهن‌ الگوها به شما کمک می‌کند که کهن‌الگوی غالب در شخصیت خود را شناسایی کنید و به‌این‌دترتیب بتوانید به‌ گونه‌ای اصیل زندگی کنید. در نتیجه این امر به خودآگاهی و توانمندی فردی دست پیدا می‌کنید.

 

برخی از منابع:

eviemagazine.com

womenlovepower.com

سواد عاطفی چیست و 0 تا 100 هوش و سواد عاطفی که باید بدانید

سواد رابطه عاطفی چیست؟ 0 تا 100 هوش و سواد رابطه عاطفی که باید بدانید!

اگر تمایل داشتید نیز میتوانید این مقاله را به صورت صوتی گوش بدید.

 

چرا بسیاری از آدم های باهوش در زمینه ی رابطه عاطفی و احساسی، خیلی بد عمل می کنند؟

از مشکلاتش در رابطه عاطفی تعریف می کرد:

” وقتی در رابطه با آدم ها نیستم، هیچ مشکلی نیست اما همین که وارد رابطه می شوم انگار که هیچی بلد نیستم و فکر می کنم که آدم خنگی هستم برای همین سعی میکنم وارد رابطه نشوم و از صمیمیت با هر آدمی ترس دارم.

در رابطه عاطفی ام با آدم ها، نمی توانم احساساتم را بروز دهم چون فکر می کنم با ابراز احساساتم، کنترل زندگی از دستم خارج می شود، تمام رازهایم فاش می شوند و احساس شرم می کنم.

در یک رابطه عاطفی، معذرت خواهی بلد نیستم و زمانی هم که عذرخواهی می کنم متوجه می شوم در بدترین زمان ممکن این کار را انجام داده ام. به شکلی که حتی درگیری و دعوا هم پیش می آید و هیچ مدیریتی بر اوضاع ندارم.”
و…

تمام این موارد و مشکلات کوچک و بزرگ در رابطه، به دلیل نداشتن سواد رابطه عاطفی در رابطه است و برای اینکه از این درگیری ها رها شویم و به کیفیت و همچنین ایده آل ترین وضع در یک رابطه برسیم، لازم است سواد رابطه عاطفی کسب کنیم.

حالا سوالاتی پیش می آید که؛

سواد رابطه عاطفی چیست؟

آیا سواد رابطه عاطفی، آموختنی و یادگرفتنی است؟ در هر سن و هر موقعیتی که باشیم، امکان یادگیری آن هست؟

تفاوت میان سواد رابطه عاطفی و هوش عاطفی چیست؟ و…

در این مقاله قصد داریم به موضوع  “سواد رابطه عاطفی” بپردازیم.

سواد رابطه عاطفی چیست؟

سواد رابطه عاطفی یعنی برخورداری از این قدرت که از احساسات و عواطف خود به گونه ای استفاده کنیم که قدرت درونی و شخصی ما را افزایش دهد و کیفیت زندگی ما و مهمتر از آن ارتباط با اطرافیانمان را بهبود بخشد.

سواد رابطه عاطفی به ما کمک می کند تا احساسات و هیجانات را به نفع خود به کار گیریم و نگذاریم علیه ما وارد میدان شوند. سواد عاطفی، روابط مبتنی بر عشق و دوستی را در میان مردم خلق می کند، همکاری و تعاون را ممکن می سازد و موجب تسهیل جریان احساسات در جامعه می شود.

سواد رابطه عاطفی

اگر میخوای یاد بگیری که چطور میتونی یک رابطه‌ی عاطفی سالم و غیرتاکسیک رو تجربه کنی روی لینک زیر کلیک کن.

جهت خرید دوره سواد رابطه عاطفی استاد فراز قورچیان کلیک کنید.

چیزهایی هست که تک تک ما باید راجع به عواطف و هیجانات خود یاد بگیریم. بعضی از آدم ها در سطحی عالی از سواد عاطفی رشد و نمو می یابند اما به اعتقاد من هنوز با آن مرتبه و سطحی که می توانند باشند فاصله دارند. به همین خاطر، همه ما می توانیم به نوعی از آموزش سواد رابطه عاطفی  بهره‌مند شویم.

استینر می گفت: (به عنوان یک معلم باسابقه سواد عاطفی، تا کنون به صدها نفر کمک کرده ام تا هوش عاطفی خود را افزایش دهند. من به چشم خود دیده ام که اکثر مردم، به خصوص مردها، با شنیدن کلمه احساسات و عواطف، معذب و ناراحت می شوند. مردها به گونه ای از این موضوع هراس دارند که انگار اگر عواطف شان را بروز دهند همه رازهای عمیق و دردناک خود را برملا ساخته اند.

اکثر مردم فکر می کنند که با آموزش سواد رابطه عاطفی، کنترل خود را بر زندگی شخصی و حرفه ای از دست می دهند.)
سواد رابطه عاطفی فقط به معنی رها کردن عواطف و احساسات نیست. بلکه نکته مهم تر این است که یاد بگیریم احساسات خود را درک کنیم و آنها را کنترل و اداره کنیم.

 

سواد رابطه عاطفی چیست

نقش عواطف و هیجانات در سواد رابطه عاطفی

عواطف و هیجانات یکی از بخشهای اساسی وجود انسان است، بدون آنها دارای حالت های روانی نابهنجار خواهیم بود. با پذیرش و اداره احساسات خویش و شنیدن و پاسخگویی به عواطف دیگران قادر خواهیم بود قدرت شخصی مان را افزایش دهیم.
برخورداری از هشیاری عاطفی بدین معناست که شما می دانید عواطف و هیجانات خودتان و دیگران حاوی چه چیزی هستند، چه قدرتی دارند و چه عواملی، آنها را به وجود می آورند.

برخورداری از سواد عاطفی به این معناست که شما می دانید چگونه عواطف و احساسات خود را کنترل و اداره کنید زیرا آنها را کاملاً درک می کنید. با آموختن سواد عاطفی، یاد می گیرید احساسات خود را در زمان و مکان مناسب ابراز کنید و دیگران را تحت تاثیر قرار دهید.

از این طریق همچنین، همدلی و وحدت با دیگران را در خود تقویت می کنید و یاد می گیرید که در قبال تاثیر عواطف تان بر دیگران مسئول باشید. با آموختن سواد عاطفی به خوبی با طعم و مزه و تاثیر عواطف آشنا می شوید.
یاد خواهید گرفت پا به پای مهارت های منطقی خود از مهارت های عاطفی نیز بهره بگیرید و در روابط اجتماعی و فردی خود با دیگران در زمینه عشق، کار، روابط زناشویی، تدریس و غیره موفق تر عمل کنید. اشتباهات عاطفی خیلی رایج اند و اغلب بسیار مخرب هستند.

بیشتر بخوانید: نحوه رفتار با پارتنر

  • چند مثال از کمبود سواد عاطفی

اگر باور ندارید، به نمونه هایی از ناهنجاری عاطفی که از روزنامه های چند سال پیش جمع آوری شده است توجه کنید:

  1. بعد از آن که کنت بیکر، کاپیتان تیم مدرسه توماس جفرسون، که بیش از هر مدرسه دیگر در کشور، محقق ممتاز تحویل جامعه می دهد مدال نقره مسابقات را دریافت کرده، آن را به درون سطل آشغال انداخت. مربی تیم نیز به طرف مسئولین مسابقات رفت و به آنها اعتراض کرد و گفت که تیمش مستحق مقام نخست بوده است.
  2. در جریان یکی از مسابقات فوتبال نوجوانان در شهر کالیفرنیا، مادر یکی از بازیکنان با عصبانیت حرف های زشتی به داور مسابقه زد و سپس به درون میدان رفت و او را که در حال فرار بود از پشت گرفت و سپس سه مرد دیگر از میان تماشاچیان به او پیوستند و داور را به زیر مشت و لگد گرفتند. در این حادثه فک داور شکست.
  3. وارن مون، بازیکن مشهور تیم بسکتبال وایل بنگهای مینه سوتا، به جرم بدرفتاری و کتک زدن همسرش دستگیر شد. بچه های آنها سراسیمه به پلیس تلفن زدند و گفتند: (کمک کنید! بابام داره مامانم را می کشه!)
  4. دیک موریس، مشاور عالی بیل کلینتون، که به خاطر تحت تاثیر قرار دادن زن بدکاره ای که با او دوست بوده است و اسرار مملکتی را به او می گفته است، دستگیر و زندانی شد.

استحکام سواد عاطفی

به راستی چرا بسیاری از آدم های فهیم و باهوش در زمینه رابطه عاطفی و احساسی خیلی بد عمل می کنند؟

پاسخ این است که ما رابطه و تماسمان را با احساسات خویش از دست داده ایم و هرگز نحوه صحیح برخورد و رفتار با عواطف را به ما نیاموخته اند. چرا چنین اتفاقی رخ داده است؟

همه ما از نظر عاطفی و احساسی بی سواد هستیم زیرا بارها و بارها از جانب احساسات، ضربه خورده ایم و تجارب دردناکی در این مورد داریم و به همین خاطر همه کانال های عاطفی و هیجانی خود را مسدود کرده ایم. چگونه آنها را مسدود کرده ایم؟ اجازه دهید با یک مثال از صدمه جسمانی توضیح دهم.

 

استحکام سواد رابطه عاطفی

  • یک مثال از سواد عاطفی

چند سال پیش، چوک، کشاورزی که در مزرعه ی کناری ما زندگی می کرد، بر اثر بی احتیاطی، دستش لای دستگاه یونجه خردکن رفت. در لحظه ی نخست، شوک شدیدی را در سراسر دستش حس کرد.
دستش را عقب کشید و به آن نگاه کرد. اما بدون آن که هیچ حسی داشته باشد، با تعجب مشاهده کرد که انگشت کوچک و انگشت میانی اش قطع شده اند و فقط به پوست آویزان هستند.

ابتدا هیچ حسی نداشت. ولی به تدریج درد به سراغش آمد. امروز بعد از چندین عمل جراحی، انگشتان او در سر جایشان قرار گرفته اند ولی فلج و بی حس هستند و هر بار که به آنها نگاه می کند، یاد آن حادثه می افتد. او قادر است با خونسردی، راجع به آن صحبت کند؛ انگار که این واقعه برای او اتفاق نیفتاده است.

چرا چوک در ابتدا هیچ حسی نداشت؟ به خاطر این که دستگاه عصبی اش، برای محافظت از او، موقتاً دچار شوک شده بود و کانال های احساسی درد را بسته بود. واکنش شوک، بسیار مفید است. در آن فاصله ای که درد را حس نمی کرد، فرصت یافت به حادثه فکر کند و تصمیمی منطقی بگیرد و هنگام مواجه شدن با ضربه روحی، کرخت و بی حس شدن، یک واکنش طبیعی است.

وقتی که درد ناشی از جراحت به طور موقت قطع می شود، فرصت می یابیم که خود را نجات دهیم یا تصمیم هایی سرنوشت ساز اتخاذ کنیم، کاری که با حضور درد و وحشت، امکان پذیر نیست. اما این بی حسی جسمانی که بعد از وارد شدن صدمه رخ می دهد محدود است و یکی دو دقیقه بیشتر به طول نمی انجامد.

چگونه از ضربه‌های عاطفی در امان بمانیم؟

همه ما با استفاده از ساز و کارهای دفاعی و دیوارهای روانشناختی، در مقابل ضربه های عاطفی غیرقابل کنترل، مقاومت می کنیم. این ساز و کارها ما را از عوامل آزاردهنده، اندیشه های مزاحم، یادآوری گذشته یا کابوسهای شبانه جدا نگه می دارند. این مسئله ظاهراً ممکن است خوب به نظر برسد اما این نوعی تعادل برقرار کردن(به قیمت فدا کردن چیزی برای حفظ چیز دیگر) است که می تواند بسیار مشکل آفرین شود.

این موانع و دیوارهای روانشناختی که به منظور دور نگه داشتن افراد مزاحم و آزاردهنده و رنجهای روحی برپا می کنیم، ممکن است حالت دائمی به خود گرفته، ما را از آدم های مهربان و دوست داشتنی جدا کند و هر گونه حس امید، لذت یا عشق را نیز در ما بکشد. یعنی همان عاملی که ما را از درد جدا نگه می دارد، می تواند ما را از لذت و خوشی نیز محروم کند.

به علاوه، این دیوارهای عاطفی که در خود ایجاد می کنیم گه گاه فرو می ریزد و به یکباره در معرض عواطف و هیجانات قدرتمند و آشفته قرار می گیریم. به عبارتی این ساز و کارهایی که ما را از درد جدا می کنند اگر مدت زمان طولانی را به خود اختصاص دهند، ما را از تعادل و ایجاد احساسات دور می کنند.

 

چگونه از بی حسی عاطفی خلاص شویم؟

برای این که از بی حسی عاطفی خلاصی یابیم و دیوارهای روانشناختی را در خودمان فرو ریزیم باید آن واقعه ای را که به ما ضربه عاطفی وارد کرده به تکرار فرا بخوانیم و راجع به آن با شنونده ای درد آشنا،  صحبت کنیم. این صحبت و گفتگو، ما را از مکانیسم دفاعی  رها می کند.

ولی ما به این نکته مهم توجه نمی کنیم و به همان حالت بی حسی عاطفی عادت می کنیم. علت این امر آن است که ضربه های روحی، از جمله سوء رفتار والدین، اغلب به عنوان راز شرم آور در حافظه ما دفن می شوند و هرگز به بیان درنمی آیند.

پیچیدگی دیگر مسئله، این است که چون نحوه اجتناب و دوری از افرادی را که به ما ضربه زده اند(والدین آزاردهنده، الکلی ها) بلد نیستیم، در نتیجه نمی توانیم از آن ضربه های روحی رهایی یابیم. به همین دلیل است که این نوع ضربه های عاطفی در تمام عمر باقی می مانند و انگار در گوشه تاریکی از روح ما جا خوش می کنند و زندگی عاطفی فرد قربانی را برای تمام عمر فلج می کنند.

به عبارتی همه ی ما زخم هایی داریم که از آنها دور شدیم و به شفای آنها نپرداخته ایم و در نتیجه تبدیل به خشم و نفرت و هر حسی شدند که مانع از ابراز احساسات به شکل سالم شده اند. با پرداختن به زخم ها و رنجش هایمان است که می توانیم از بی حسی عاطفی خلاص شویم و به سواد عاطفی نزدیک شویم.

تاثیر زندگی گذشته و زخم‌ها در کسب سواد رابطه عاطفی

بدون شک،  همه ما از خانواده های کودک آزار، بدرفتار، یا والدین الکلی بیرون نیامده ایم. اما حتی فراز و نشیبهای عادی دوران مختلف و سپری کردن زندگی کسالت آور و یکنواخت،

می تواند بسیار رنج آور باشد و تا حدودی منجر به بی حسی عاطفی شود.

شوکهای عاطفی در دوران کودکی آغاز می شود و در سراسر زندگی ادامه می یابد. در حالی که مشغول یک بازی هیجان انگیز هستیم بر سرمان فریاد می کشند (نمی توانی آرام بازی کنی؟)، (یک دقیقه خفه شو ببینم!)، یا در هنگامی که از ترس به خود می لرزیم تنهایمان می گذارند. پدر و مادرمان به جنگ و دعوا با یکدیگر می پردازند یا با هم قهر می کنند.

توی کوچه از بچه های دگر کتک می خوریم یا مورد تمسخر قرار می گیریم بعضی اوقات حتی از جانب کسانی که فکر می کنیم دوستمان هستند. به طور کلی به ما کم محلی می شود و با ما رفتار سرد و توهین آمیز می کنند.

یکی از آشنایان تعریف می کرد وقتی که دوازده سالش بوده است دو تا از دوستانش دائم او را به خاطر قیافه اش مورد تمسخر قرار می داده اند.

او بعد از گذشت سالها هنوز هم وقتی که چنین واقعه ای را به یاد می آورد دچار غم و اندوه و عصبانیت می شودبه عبارتی زخمی که از دوستانش خورده است، شفا نیافته است و به همین دلیل است که همه ی ما به شفای زخم ها نیاز داریم.

دوران کودکی مملو از فشارهای عاطفی و حتی بدرفتاری است. اغلب اوقات، مهر و عطوفتی که آرزویش را داریم از ما دریغ می شود یا برای کنترل رفتارمان مورد استفاده قرار می گیرد، یعنی اگر چنانچه (خوب) باشیم آن را نثارمان می کنند و اگر (بد) باشیم آن را از ما مضایقه می کنند. آنها در مدرسه و در خانواده با سکوت و بی اعتنایی خود به ما می فهمانند که باید احساسات و اشتیاق و آرزوی خود را مخفی کنیم.

به این ترتیب به ما یاد داده می شود که بروز احساسات و عواطف، عملی زشت، شرم آور و نابخردانه است.

اگر شماهم فکر میکنید که نیاز دارید یکبار برای همیشه زندگی خودتان را عوض کنید و به بهترین ورژن خودتان تبدیل بشید، اگر فکر میکنید که به اندازه کافی خودتان رو دوست ندارید و اطرافیانتان به اندازه‌ کافی قدر شما را نمیدانند، نگران نباشید! راه حل مشکل اینجاست!

هوش عاطفی و سواد عاطفی

اصطلاح “هوش عاطفی” اول بار توسط دو محقق روان شناس، پیتر سالوی و جان مایر، مطرح شد که در پی تعیین کمیت هوش عاطفی بودند. اما اصطلاح “سوادعاطفی”  اولین بار بیست و یک سال پیش توسط “کلود استینر” مطرح شد و نخستین بار در یکی از کتاب ها به نام درمان الکلی ها در سال 1979 ظاهر شد.

 

هوش رابطه عاطفی و سواد رابطه عاطفی

تفاوت هوش رابطه عاطفی با سواد رابطه عاطفی

به طور خیلی خلاصه می توان گفت که سواد عاطفی در واقع نوعی هوش عاطفی(هیجانی) است که با قلب انسان سر و کار دارد و برآمده از آن است.

تیزهوشی عاطفی را می توان در راههای بسیار متعددی به کار گرفت. برای مثال، بعضی ها از راه رعب و وحشت، آدمها را به فرمانبرداری از خویش وادار می کنند. این افراد دارای این تیزهوشی عاطفی هستند که می تواند در آدم ها ایجاد وحشت کنند و روش های آنان در سر تا سر جهان روز به روز پیشرفت می کند. برخی افراد نیز از طریق آگهی های تبلیغاتی قادرند آدم ها را تشویق به دادن رای به فلان نامزد انتخاباتی یا خرید فلان کالا کنند.

اما یک نوع فوق العاده موفق از افراد تیزهوش عاطفی، سازندگان فیلم های کارتونی هستند که از طریق،

 به حرکت درآوردن تعدادی تصویر دو بعدی قادرند خیلی بهتر و ساده تر از هنرپیشگان زنده فیلم ها، احساسات و عواطف بچه ها را تحت تاثیر قرار دهند.

بنابراین تیزهوشی عاطفی را می توان در جهات مختلف به کار گرفت.

در بعد شخصی، مهارتهای عاطفی را می توان برای کنترل نفس یا آرام کردن خویش به کار برد یا از طریق ترساندن، نومید ساختن یا برانگیختن احساس گناه در دیگران، آنها را کنترل کرد. این مهارت ها به هر طریق، به عنوان شکلی از (هوش) عاطفی و هیجانی انسان محسوب

 می شوند. اما آنچه مدنظر ماست آن دست از مهارت های عاطفی است که باعث بهبود زندگی همه انسان ها می شود نه گروه و دسته ای خاص و این مهارت ها که کیفیت روابط انسانی را بهبود می بخشند ریشه در قلب انسان دارند و از آنجا نشات می گیرند.

سواد عاطفی چیست؟

بعد از بیست و پنج سال تحقیق و مطالعه بر روی جنبه های عاطفی زندگی انسان ها، به مجموعه ای از مهارت ها دست یافته ام و آنها را سواد رابطه عاطفی نامیده ام.

هدف اصلی این تحقیق آن بوده است که روحیه همکاری و تعاون را در میان مردم تقویت کنم و به آنها کمک کنم که آزادانه و به دور از هر گونه زور و اجبار، با استفاده از عواطف خود و به گونه ای همدلانه به کار و تلاش با هم بپردازند و کیفیت زندگی گروهی را تقویت کنند.

همین هدف موجب شد که آموزش سواد رابطه عاطفی را بر حول عشق سازماندهی کنم.

این موضوع که در زندگی عاطفی انسان ها، عشق نقش محوری دارد یک نتیجه ی خام و شتابزده نیست. ژوزف لودو در کتاب معتبر مغز عاطفی، ارکان اسرارامیز زندگی عاطفی، حتی یک بار کلمه عشق را نمی آورد، در حالی که بیش از هفتاد و پنج بار کلمه ترس را ذکر

می کند.

دانیل گلمن در کتاب هوش هیجانی خود بیست مدخل در ارتباط با خشم آورده است و از عشق فقط سه بار، سخن به میان آورده است.بنابراین در حالی که هر کس از صمیم قلب به اهمیت عشق در زندگی واقف است، این احساس توسط کارشناسان، کمتر مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.

شکی نیست که همه آدم ها کم و بیش دارای سواد و مهارت های عاطفی هستند، برخی بیشتر، برخی کمتر. ولی اگر خود را در این زمینه کم سواد می دانید، اصلاً جای نومیدی نیست. این برنامه آموزشی به شما کمک می کند که هوش و سواد خود را در زمینه ی عواطف و احساسات و هیجانات افزایش دهید.

پنج بخش سواد رابطه عاطفی کدامند؟

برنامه یادگیری سواد عاطفی شامل پنج بخش است:

1.عواطف و احساسات خود را بشناس؛ آیا احساسات راستین خود را می شناسید؟

 بسیاری از آدم ها نمی توانند احساساتی از قبیل عشق، شرم یا غرور را تعریف کنند و همین طور قادر نیستند علت بروز این احساسات را بیان کنند. آنها اغلب حتی نمی توانند بگویند که عواطف و هیجاناتشان چه قدرتی دارد و اگر از آنها خواسته شود احساسات خود را به سه گروه، احساسات ظریف، احساسات قوی و احساسات جانکاه و کوبنده تقسیم کنند، عاجز می مانند. اگر شما نتوانید قدرت احساساتتان را ارزیابی کنید، آنگاه قادر نخواهید بود میزان تاثیر آنها بر خودتان و دیگران را نیز مشخص نمایید.

2.از صمیم قلب با دیگران همدلی کن؛ آیا احساسات دیگران را تشخیص می دهید؟

 آیا می فهمید که چرا آنها چنین احساساتی دارند؟ آیا می توانید موقعیت و انگیزه دیگران را درک کنید؟ اینها همان حس همدلی با دیگران است، یعنی توانایی خود را به جای دیگری گذاشتن و درک کردن عواطف و احساسات او.

وقتی که با دیگران همدلی می کنیم، عواطف و احساسات آنها توجیه پذیر و منطقی به نظر می رسند. ما به طور شهودی می فهمیم که دیگران چه احساسی دارند، احساس آنها چه قدرتی دارد، و چه عاملی باعث بروز آن شده است. این کار برای بعضی ها مشکل است ولی بقیه مردم چنان خوب می توانند به احساسات دیگری پی ببرند که انگار آدم ها برای آنها به مثابه کتابهای گشوده ای هستند که به راحتی قابل خواندن می باشند.

 

5 بخش سواد رابطه عاطفی

3.یاد بگیر که عواطف و احساسات خود را مدیریت کنی؛ آیا بر عواطف و هیجانات خود تسلط دارید؟ شناخت عواطف خود و دیگران برای مجهز شدن به سواد عاطفی کافی نیست.

ما همچنین نیاز داریم که بدانیم چه موقع احساسات و عواطف خود را ابراز کنیم و چه موقع از بروز آنها جلوگیری کنیم. همچنین باید بدانیم که ابراز احساسات یا عدم ابراز آن، چگونه و

چه وقت به دیگران اثر می گذارد. ما باید یاد بگیریم که احساسات مثبت خود، از جمله امید، عشق و لذت را چگونه ابراز کنیم و باید بیاموزیم که چگونه احساسات منفی خود از جمله خشم، ترس، احساس گناه و غیره را به گونه ای سازنده و غیرمخرب ابراز کنیم یا آنها را تا زمان مناسبی به تعویق بیندازیم و به طور کلی آنها را مدیریت کنیم.

4.خطاهای عاطفی خود را تصحیح کن؛ آیا می دانی چگونه معذرت خواهی کنی و رفتار اشتباه خود را تصحیح کنی؟ انسانها همیشه دچار خطاهای عاطفی می شوند و احساسات دیگران را جریحه دار می کنند. اما ما باید یاد بگیریم که کجا مرتکب خطا شده ایم و آن را ترمیم کنیم. برای این کار باید به اندازه کافی شجاعت داشته باشیم که مسئولیت خطایی را که مرتکب شده ایم به عهده بگیریم و از دیگران به شیوه ی درست بخواهیم ما را ببخشند.

در این راه ممکن است لازم باشد که بعضی از رفتارهای خود را تغییر دهیم. این کار چندان ساده نیست اما اگر از زیر بار آن شانه خالی کنیم آنگاه اشتباهات آزاردهنده ما دائماً روابط ما را با دیگران مسموم می کنند.

5.همه مهارتهای خود را بر روی هم بگذار؛ به محض آن که مهارت های قبلی را فرا گرفتید و به سطح قابل قبولی از سواد عاطفی دست یافتید، به مهارتی می رسید که من آن را (تبادل عاطفی) نامیده ام. این به معنی آن است که شما به جایی رسیده اید که می توانید روی موج احساسات و عواطف دیگران بروید، حالات عاطفی آنها را درک کنید و به گونه ای موثر بر آنها اثر بگذارید.

 

داخل دوره‌ی سواد رابطه عاطفی صدها نکته گفتم که برای رابطه‌ی عاطفیتون مثل یک ناجی عمل میکنه و به شما کمک میکنه که یک رابطه‌ی عاطفی فوق‌العاده و غیرسمی رو تجربه کنید. برای دریافت این دوره‌ی باورنکردنی،روی متن کلیک کنید.

سواد رابطه عاطفی

نتیجه:

نابهنجاری و بی سوادی رابطه عاطفی یعنی این که احساسات و عواطف، دشمن ما هستند. اما وقتی که از نظر عاطفی و هیجانی باسواد می شویم، می توانیم کاری کنیم که احساسات و عواطف، با ما و دیگران دوست شوند و به جای آن که علیه ما باشند به نفع ما در روابطمان وارد عمل شوند.

ما یاد می گیریم که در موقعیت های دشوار عاطفی، که اغلب منجر به جنگ و جدال می شود اوضاع را به خوبی کنترل کنیم و یاد می گیریم که از عواطف و هیجانات لذتبخش و امیدبخش و حاکی از عشق، لذت ببریم.

متاسفانه همه ما دائماً از جانب مشکلات ساده زندگی روزمره در معرض خطر ضربه های روحی و عاطفی قرار داریم و اگر از سواد عاطفی بی بهره باشیم آنگاه این دردهای عاطفی باعث می شوند که برای حفاظت از خود دوباره به بی حسی عاطفی پناه ببریم.

و هنگامی که در پشت این سپر عاطفی مخفی می شویم، تماس ما با احساساتمان قطع می شود و از تجربه کردن آنها محروم می شویم و دیگر قادر نیستیم آنها را درک یا کنترل کنیم پس لازم است در ابتدا نسبت به مبحث سواد عاطفی آگاه شویم تا روابط باکیفیت و سالمی را تجربه کنیم و درگیری های ما در رابطه ی عاطفی کم تر شوند.

لایو پرسش و پاسخ با موضوع خیانت ، خداوند ، عملگرایی

لایو پرسش و پاسخ با موضوع خیانت ، خداوند ، عملگرایی و …

به نام خدا

لایو پاسخ به سوالات شما

این لایو پرسش و پاسخ سوالات مخاطبین پیج اینستاگرام با آقای قورچیان است

با شرکت کردن در کارگاه شفای زخم قسمت بزرگی از زخم‌های شما شفا پیدا می‌کند. ولی قسمت دیگه‌ای از زخم‌های شما بستگی به خودتان دارد، که چقدر میخواهید تغییر کنید و پای قول‌های خودتان که در کارگاه شفای زخم می‌دهید باقی می‌مانید.

با یکبار شرکت کردن در کارگاه شفای زخم، خیال نکنید تمامی زخم‌های شما شفا پیدا می‌کند، بلکه باید تمامی تکنیک‌ ها را هر روز تمرین، تمرین، تمرین کنید.

آقای قورچیان در بخشی از لایو خودشان گفتند: یادتان باشد وقتی شما از کسی بدی یا خیانت می‌بینید، تمامی وجود شما آتیش میگیرد، و وقتی که نمیتوانید کاری انجام بدهید از دست خودتان  و فرد مقابل عصبانی می‌شوید.

این حس در درون شما تبدیل به خشم می‌شود، و بعد در آینده این خشم‌ها تبدیل به غده‌های سرطانی یا مریضی می‌شوند. برای اینکه حال شما خوب بشود و از این خشم رهایی پیدا کنید، باید اینقدر جرات پیدا کنید که با خودتان صادق باشید.

که در مقابل این همه خیانت چرا در این موقعیت هنوز قرار دارید و کاری برای خلاصی خودتان از این جهنمی که در آن قرار دارید انجام نمی‌دهید. یکی از راه‌های رهایی از این موقعیت، قرارگیری در مسیر  مشیت الهی است و ما در  بسته مشیت الهی تمامی ورود به این مسیر را توضیح داده‌ایم.

در بخشی دیگر گفتند: کسانی که آسیب‌های شدیدی در دوران کودکی و نوجوانی براشون اتفاق می‌افتد، زمانی که در بزرگسالی شرایط زندگی و کار و کسب‌شان در حال پیشرفت خوبی است، دچار یک ترس درونی می‌شوند، و در ذهن آنها یک فکری به وجود می‌آید که شرایط آنها در آینده تغییر خواهد کرد و بدتر خواهد شد و این شرایط فعلی شانسی بود است. این افراد برای اینکه این موضوع برایشان ایجاد نشود، حتما باید زخم‌های که از این آسیب‌ها دیده‌اند را شفا دهند.

در مورد مراقبه یک نکته مهم این است که اگر کسی با اطمینان می‌گوید هر شب در حال مراقبه به مدت طولانی است یک دروغ بزرگی است که این فرد دارد می‌گوید.

 

شفای زخم

حتی آقای قورچیان با اینکه مدرس مراقبه هستند و یک فرد مراقبه‌گر هستند خودشان هر شب مراقبه نمی‌کنند و به دیگران هم توصیه  انجام هر شب مراقبه را نمی‌دهند. فقط آقای قورچیان به شاگردان خودشان در مراقبه، دو یا سه هفته پشت سر هم برای تمرین هر شب مراقبه را توصیه می‌کنند.

وقتی شما بسته آموزشی احساس ارزشمندی را گوش می‌کنید، وارد ارتعاش ارزشمندی می‌شوید. در مرور زمان وقتی دچار کارهای اشتباه می‌شوید، دیگر مثل قبل نیستید و کارهای اشتباه را با لذت انجام نمی‌دهید و درد این اشتباه را خودتون می‌کشید.

این درد باعث میشه آگاهی برای شما ایجاد بشه و تغییر مسیر برای شما ایجاد می‌شود. متاسفانه عملگرایی در ایران زیاد آموزش داده نشده است، وقتی ما آدم‌ها عملگرا می‌شویم، می‌توانیم هر مشکلی و زخمی که برای ما پیش می‌آید را حل کنیم. عملگرایی بسیار سخت است، و باید سال‌ها تمرین‌های آن را انجام بدهید تا در وجود شما قرار گیرد و یک فرد علمگرا شوید.

وقتی شما در یک زمینه‌ای آدم توانمند و پخته می‌شوید، حتما روی آن موارد تمرکز کنید و تمام توجه خود را در یک بازه زمانی به این توانایی معطوف کنید تا کامل این پختگی در شما شکل بگیرد. تا وقتی این پختگی و توانمندی در شما کامل نشود مسیر برای شما ادامه پیدا نخواهد کرد.