شناسایی مقاومت به منزله دشمن درونی

شناسایی مقاومت به منزله ی دشمن درونی

مقدمه

چرا برای انجام برنامه هایمان و ایجاد هر تغییر بزرگی، موانع زیادی بر سر راه ما قرار می گیرد؟

زمانی که با دوستان و اطرافیان گفتگو می کنیم و حتی در جامعه به گفت و شنود می پردازیم به این مسئله بر می خوریم که همه ی ما قصد انجام کارهایی مهم را داریم اما فقط به عنوان رؤیا و تصورات، آنها را در سر می پرورانیم و به نظرمان فقط باید رؤیاهایی، دست نیافتنی بمانند و دست به عمل نمی زنیم چون از نرسیدن به نتیجه و حتی شروع کردن می ترسیم و به نظرم نمی توانیم و نمی شود.

مثال های کوچک و بزرگ  زیادی را به طور روزمره در زندگی خود و دیگران از این موضوع می بینیم و می شنویم؛ مطمئناً برایتان پیش آمده است که قصد پیاده کردن یک رژیم غذایی را داشته اید اما خیلی زود آن را شکسته اید  یا قصد می کنید کتاب بنویسید و یک اثر هنری را خلق کنید و ….اما حتی شروع آن برای شما سخت بوده است یا شروع می کنید اما به پایان نمی رسانید.

در این مواقع،  نیرویی منفی و مسموم مانع شما می شود که اسم آن “مقاومت” است و در همه ی ما انسان ها وجود دارد اما مسئله ای که معمولاً پیش می آید این است که ما وقتی دچار مشکل می شویم و موانعی جلوی رشد و عملکرد  ما را می گیرد،

متوجه نمی شویم با این نیروی سدساز به نام “مقاومت” رو به رو هستیم به عبارتی آن را نمی شناسیم برای همین هم ممکن است بگوییم “نمی توانیم” یا “نمی شود” و این “نشدن ها” و “نرسیدن ها” را به هزاران عامل دیگر نسبت می دهیم بدون اینکه بدانیم همه ی اینها، کار  نیرویی درونی به نام “مقاومت” است.

زمانی که مقاومت را بشناسیم، می توانیم از عملی کردن اهدافمان و شروع کارها نترسیم، از تلاش کردن ناامید و خسته نشویم و تمام ناتوانی های ما به توانایی و در نهایت حرفه ای شدن، تبدیل می شود در واقع دیگر فقط در ذهنمان تصوراتی را نمی گذرانیم بلکه سعی می کنیم آنها را زندگی و عملی می کنیم.

“رابرت مک کی” می گوید:

“مقاومت از بیست و چهار سالگی تا سی و دو سالگی، سیزده بار مرا از این طرف به آن طرف کشور کشاند و من حتی متوجه وجود آن نشدم، همه جا دنبال دشمن می گشتم و از دیدن آن که درست جلوی چشمم بود ناتوان بودم.”

به دلیل اهمیت موضوع مقاومت و رهایی از آن در زمینه ی انجام کارها و اهداف و در نهایت عملگرا شدن، در این مقاله قصد داریم به شناسایی ویژگی های آن بپردازیم.

مقاومت چه ویژگی هایی دارد؟

مقاومت و نامرئی بودن

مقاومت نامرئی است؛ مقاومت را نمی توان دید، لمس کرد، شنید یا بو کرد اما می توان آن را احساس کرد، آن را به صورت حوزه ی انرژی که از یک عمل بالقوه ساطع می شود، تجربه می کنیم؛

نیرویی بازدارنده است. نیرویی منفی ما را هدف می گیرد، حواسمان را پرت می کندو از انجام دادن کار بازمان می دارد به عبارتی همان نیرویی که بر ما غلبه می کند و باعث تنبلی  می شود.

  • مقاومت و درونی بودن

مقاومت درونی است؛ به نظر می رسد مقاومت، خارج از خود ماست و آن را به همسر، شغل، رئیس یا فرزندانمان نسبت می دهیم. مقاومت حریف جانبی نیست، از درون برمی خیزد، خود به خود تولید می شود و بدون تغییر باقی می ماند، مقاومت دشمنی از درون است که ما را از عملگرا شدن و رسیدن به اهدافمان دور می کند.

  • مقاومت و موذی بودن

مقاومت موذی است؛ مقاومت به هر دری متوسل می شود تا شما را از انجام دادن کارتان و همچنین عملگرا شدن بازدارد، شهادت دروغ می دهد، دروغ سر هم می کند، تحریف می کند، فریب می دهد، زور می گوید یا با چرب زبانی شما را وادار می کند او را بپذیرید. مقاومت رنگ به رنگ است، هر شکلی به خود می گیرد تا شما را اغفال کند، مثل یک وکیل برایتان دلیل و مدرک می آورد.

مقاومت وجدان ندارد، هر چیزی را گرو می گذارد تا معامله سر بگیرد بعد به محض اینکه رویتان را برگردانید به شما نارو می زند، اگر پیام مقاومت را درک نکنید هر چه به سرتان بیاید حقتان است، مقاومت همیشه دروغ می گوید و همیشه پر از کثافت است.

  • مقاومت و سرسخت بودن

مقاومت سرسخت است؛ مقاومت با هیچ دلیل و منطقی قانع نمی شود، جز با زور چیزی

نمی فهمد. موتور تخریب گر کارخانه ای است که فقط با یک هدف برنامه ریزی شده است: بازداشتن ما از انجام دادن کارمان و تنبلی.

مقاومت سرسخت، رام نشدنی و خستگی ناپذیر است اگر آن قدر کوچکش کنید که فقط یک سلول بشود، همان یک سلول هم به حمله ادامه خواهد داد به همین دلیل رهایی از مقاومت  امری مهم محسوب می شود.

  • مقاومت و غیرشخصی بودن

مقاومت غیرشخصی است؛ دلیل وجودی مقاومت این نیست که شما را آزار بدهد، او نمی داند شما که هستید  و اهمیتی هم به این موضوع نمی دهد، مقاومت نیرویی طبیعی است که بی طرف عمل می کند. مقاومت شرور به نظر می رسد اما مانند تابش خورشید و بارش باران برای همه یکسان است و با همان قوانین کائنات عمل می کند، وقتی نیروهایمان را برای مقابله با مقاومت صف آرایی می کنیم باید این نکته را به خاطر داشته باشیم.

  • مقاومت و بری از اشتباه

مقاومت از اشتباه بری است؛ مقاومت درست همان حرفه یا عملی را نشان می گیرد که بیش از همه می خواهد ما را از انجام دادن آن باز دارد. می توانیم از مقاومت استفاده کنیم  و آن را مثل قطب نما به کار بگیریم. می توانیم با مقاومت جهت یابی کنیم و اجازه بدهیم او ما را به حرفه یا عملی راهنمایی کند که بیش از هر چیز باید به دنبالش برویم به عبارتی هر چه شغل یا عملی برای تکامل روحمان مهم تر باشد در دنبال کردن آن، مقاومت بیشتری احساس خواهیم کرد.

  • مقاومت و همه گیر بودن

مقاومت عالمگیر است؛ اگر فکر کنیم تنها کسانی هستیم که با مقاومت دست و پنجه نرم می کنیم در اشتباهیم، هر آدمی مقاومت را تجربه می کند.

  • مقاومت و فعال بودن آن

مقاومت هیچ وقت نمی خوابد؛ “هنری فوندا” حتی در هفتاد و پنج سالگی پیش از هر اجرای صحنه بالا می آورد به عبارت دیگر ترس از بین نمی رود، جنگجو و هنرمند به ناچار با این قانون پیش

می روند که هر روز باید به روشی جدید به کارزار رفت.

  • مقاومت و ابدی بودن

مقاومت تا ابد به کار خود ادامه می دهد؛ هدف مقاومت زخمی یا فلج کردن نیست، هدفش کُشتن است، هدف آن جوهر وجود ماست، استعداد و روح ما ودیعه ی منحصر به فرد و ارزشمندی است که با آن به دنیا آمده ایم و کَسی جز ما آن را در اختیار ندارد.

  • مقاومت و ترس

مقاومت از ترس تغذیه می کند؛ مقاومت هیچ  قدرتی از خودش ندارد، هر ذره ی آن از وجود خود ما می آید، ما با ترسی که از مقاومت داریم به آن خوراک می رسانیم و اگر بر این ترس غلبه کنیم بر مقاومت پیروز می شویم.

  • مقاومت و جهت کارکرد آن

مقاومت فقط در یک جهت کار می کند؛ مقاومت فقط در حرکت از قلمروی پایین تر به قلمروی بالاتر کارشکنی می کند و هنگامی سد راهمان می شود که به دنبال حرفه ای هنری هستیم، به کار مبتکرانه ای دست می زنیم یا به جایگاه معنوی، اخلاقی یا روحانی بالاتری تکامل پیدا می کنیم.

به عبارتی در جهتی کار می کند که می خواهیم از پایین به بالا برسیم یا جهش پیدا کنیم.

از این رو اگر در مؤسسه مادر ترزا در کلکته مشغول به کار هستید و می خواهید  آن را رها کنید و دنبال بازاریابی تلفنی بروید راحت باشید چون مقاومت حتی بلیت افتخاری هم به شما می دهد.

  • مقاومت در پایان هر کار

مقاومت در پایان کار قوی تر می شود؛ وقتی خط پایان درحوزه ی دیدتان است، خطر بیشتر می شود. مقاومت می داند که در این نقطه، ما در شُرُف مغلوب کردن آن هستیم.

دکمه ی ترس را فعال می کند، آخرین حمله را نظم می دهد و با هر چه در توان دارد ما را با قدرت تمام در هم می کوبد.

آدم حرفه ای باید برای این ضد حمله آماده باشد، آخر کار احتیاط کنید که درِ کیسه ی باد را باز نکنید.

  • مقاومت و استخدام نیرو

مقاومت، نیرو استخدام می کند؛ مقاومت به خودی خود ویرانگر است اما باید از مخاطرات موازی آن هم بپرهیزید، خرابکاری های دیگران.

هنرمند روشنگر باید سنگدل باشد، هم با خودش هم با دیگران.

هنگامی که حرکت خود را آغاز کردید نباید برای کمک به دوستی که پاچه ی شلوارش به سیم خاردار گیر کرده بایستید، بهترین کاری که می توانید برای آن دوست انجام بدهید  و خود او هم اگر دوست واقعی باشد همین را از شما می خواهد، این است که از موانع عبورکنید و به حرکت ادامه بدهید. بهترین و تنها کاری که هنرمند می تواند برای دیگران انجام بدهد این است که الگو و منبع الهام آنها بشود.

نتیجه:

بنابر آن چه گفته شد ما انسان ها همه از مقاومت به عنوان یک نیروی منفی بازدارنده و هم چنین مسموم بهره مندیم که به منزله ی یک دشمن درونی کار می کند و نتیجتاً ما را از روند رشد فردی، تحق رویاها و اهدافمان  باز می دارد و مانع عملگرا شدن و باعث تنبلی می شود ولی موضوعی که وجود دارد این است که آن را نمی شناسیم  و حتی گاهی با نام های مختلف از آن یاد می کنیم، شاید هم بعضی مواقع عاملی ناشناخته برای ما باشد پس لازم است که برای رهایی از مقاومت که لازمه ی روند تغییرات بزرگ و انجام کارها در یک زندگی ست، در قدم اول با ماهیت آن آشنا شویم و به شناسایی آن بپردازیم که در این مقاله به طور مفصل توضیحاتی را ارائه داده ایم.

 

 

شنیدن مقاله بصورت صوتی

17 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *