ارتباط میان عزت نفس و مسئولیت پذیری

ارتباط میان عزت نفس و مسئولیت پذیری

ارتباط میان عزت نفس و مسئولیت پذیری

زمانی که در پی کسب و بازسازی عزت نفس خود هستیم این سوال پیش می آید که موضوع عزت نفس با چه عوامل و ویژگی های دیگری در ارتباط است؟

لازم است چه ویژگی هایی را در خود پرورش دهیم یا به وجود آوریم و آنها را در خود بررسی کنیم؟

(یکی از ارکان مهم در عزت نفس، مسئولیت پذیری است.)

در این مقاله قصد داریم به ارتباط میان عزت نفس و مسئولیت پذیری بپردازیم.

سرفصل ها:

 

ارتباط میان عزت نفس و مسئولیت پذیری چیست

برای آن که احساس کنیم شایسته ی زندگی و سعادت هستیم باید بتوانیم بر زندگی خود مسلط باشیم و به اختیار برسیم و لازمه این مهم، تمایل به قبول مسئولیت در قبال رفتار و دستیابی به هدف هاست. این بدان معناست که در قبال زندگی و سعادت خود قبول مسئولیت کنیم یا به عبارتی مسئولیت پذیر شویم.

قبول مسئولیت در قبال خود برای رسیدن به عزت نفس ضرورت دارد. کسی که در قبال خود قبول مسئولیت می کند نشان می دهد که از عزت نفس برخوردار است. رابطه ی میان عزت نفس و ارکان تشکیل دهنده ی آن، رابطه ای همیشه متقابل است.

 

ارتباط بین عزت نفس و مسئولیت پذیری

 

قبول مسئولیت در قبا ل خود مستلزم تحقق موارد زیر است:

  •  مسئول تحقق خواسته هایم هستم.

  •  مسئول انتخاب ها و اعمال خود هستم.

  •  مسئول میزان آگاهی ای هستم که در کارم وارد می کنم.

  •  مسئول میزان آگاهی ای هستم که به روابطم با دیگران می آورم.

  •  مسئول روابط خود با دیگران هستم؛ همکاران، مشتریان، همسر، فرزندان، دوستان.

  •  مسئول تعیین اولویت های زندگی خود هستم.

  •  مسئول کیفیت ارتباط های خود با دیگران هستم.

  •  مسئول خوشبختی خود هستم.

  •  مسئول انتخاب ارزش هایی هستم که برای زندگی خود برمی گزینیم.

  •  مسئول بالا بردن عزت نفس خود هستم.

• مسئولیت در قبال تحقق خواسته

جز من هیچ کس مسئولیتی در قبال تحقق آرزوها و خواسته های من ندارد. اگر خواسته ای دارم مسئولیت تحقق این خواسته صرفاً بر دوش من است. وظیفه ی من است که برنامه ی اقدامی برای تحقق خواسته هایم تدوین کنم.

اگر تحقق خواسته های من نیازمند مشارکت دیگران باشد، مسئولیت من است که بدانم آنها متقابلاً از من چه انتظاری دارند، باید به علاقه ها و منافع دیگران احترام بگذارم و بدانم که اگر همکاری و کمک آنها را می خواهم باید در مقابل خواسته ها و منافع آنها را رعایت کنم.

اگر من نخواهم برای تحقق خواسته هایم کاری صورت دهم باید بدانم که اینها به راستی خواسته های من نیستند.

• مسئولیت در قبال انتخاب ها و اقدام ها

در قبال گزینه ها و اقدام ها و رفتارم مسئول هستم اگر من انتخاب کننده هستم بدون تردید مسئولیت خوب و بد انتخاب هایم نیز بر عهده ی من است. باید به این حقیقت توجه داشته باشم. اگر می خواهید به دلیل وجودی ابن باور بیشتر پی ببرید، جمله ی زیر را با شش عبارت تکمیل کنید:

اگر مسئولیت کامل انتخاب ها و رفتارم را بر عهده بگیرم…

• مسئولیت در قبال آگاهی در کار

کسی جز من در قبال آوردن آگاهی به فعالیت های روزانه ام مسئولیت ندارد. می توانم با آگاهی تمام و یا بدون آگاهی و یا جایی در حد فاصل این دو نهایت کار کنم.

• مسئولیت در قبال آگاهی در روابط با دیگران

آنچه در مورد کار گفتیم در مورد رابطه با دیگران نیز مصداق دارد.

• مسئولیت در قبال رفتار با دیگران

همکاران، معاشرین، مشتریان، همسر، فرزندان و دوستان. من مسئول هستم که چگونه حرف می زنم و چگونه گوش می دهم. مسئولیت پایبندی یا عدم پایبندی به قول و قرارهایم با من است. مسئولیت منطقی بودن یا نبودن رفتارم با دیگران بر عهده ی من است.

وقتی دیگران را مسئول اقدامات خود معرفی می کنیم در واقع از واقعیت فرار می کنیم: (او مرا دیوانه می کند) (سر به سرم می گذارد) (در صورتی رفتارم عقلایی می شود که او…).

میزان مسئولیت پذیری و ارتباطی که بر عزت نفس دارد در عشق و روابط عاطفی ما هم تاثیرگذار است.

• مسئولیت در قبال اولویت بندی زمان

این که آیا انتخاب های من به سود من یا به زیان من است، موضوعی ست که به من مربوط می شود. این که نیرو و زمان خود را صرف انجام دادن چه کارهایی بکنم موضوعی مربوط به خود من است. این که اوقاتم را صرف خانواده ام بکنم یا آن را با دوستانم بگذرانم، موضوعی ست که به خود من مربوط می شود.

وقتی در جلسات آموزش مدیران از آنها خواسته می شود عبارت(اگر مسئولیت در قبال اولویت اوقاتم را به عهده داشته باشم…) را تکمیل کنند اغلب عباراتی از این قبیل را برای تکمیل جمله در نظر می گیرند:

(اوقاتم را صرف آموختن (نه) گفتن می کنم) (30درصد فعالیت های جاری خود را کنار می گذارم.) (مولدتر می شوم) (از کارم بیشتر لذت می برم) (از امکانات بالقوه ام بیشتر استفاده می کنم.)

• مسئولیت در قبال کیفیت ارتباط با دیگران

من مسئول ارتباط خود با دیگران هستم. مسئولیت این که آیا شنونده یا شنوندگان حرفم را درک کرده اند، بر عهده ی من است. مسئولیت به اندازه ی کافی بلند و شمرده حرف زدنم بر عهده ی من است.

 

مسئولیت در قبال کیفیت ارتباط با دیگران

• مسئولیت در قبال سعادت خود

باور اشتباهی است اگر گمان کنیم که سعادت و خوشبختی ما بدست دیگران است. اشتباه است اگر گمان کنیم که تنها در صورتی می توانیم خود را دوست بداریم که دیگران ما را دوست بدارند.

اشتباه است اگر گمان کنیم تنها در صورتی می توانیم خشنود باشیم که دیگران برایمان کاری صورت دهند.

جمله ی زیر را دست کم با شش عبارت تکمیل کنید

اگر مسئولیت کامل در قبال سعادت و خوشبختی خود را به دست گیرم……

قبول مسئولیت در قبال خوشبختی، خود نیرودهنده است. عنان زندگی ما را به دست خودمان می دهد.

• مسئولیت در قبال انتخاب ارزش ها

تصمیم این که کدام ارزش را برای زندگی خود انتخاب کنیم بر عهده ی ماست، همان طور که مسئولیت تجدیدنظر در ارزش هایی که تا کنون پذیرفته ایم با خود ماست.

• مسئولیت در قبال بالا بردن عزت نفس

عزت نفس هدیه ای نیست که آن را از دیگران قبول کنیم، عزت نفس از درون انسان نشات می گیرد. انتظار این که حادثه ای روی دهد و عزت نفس مرا بالا ببرد، انتظاری بیهوده است.

یک نکته ی مهم در عزت نفس و مسئولیت پذیری

وقتی تاکید می کنیم مسئولیت زندگی و سعادتمان بر عهده ی خود ماست. هرگز منظورم این نیست که عوامل خارجی و حوادث و اتفاق ها نمی توانند در این میان نقشی داشته باشند. این را هم نمی گویم که هر شخص به طور کامل مسئول اتفاق هایی است که برای او می افتد.

من موافق این گفته نیستم که مسئول همه ی اتفاق هایی که برای شخص می افتد خود اوست. بسیاری از امور هستند که بر آن کنترلی نداریم.

اگر خود را در قبال کارهایی که بر آن اختیاری نداریم مقصر بدانیم، عزت نفس خود را به مخاطره می اندازیم. وظیفه ی ماست که بدانیم چه اموری مربوط به من است و چه اموری مربوط به من نیست. اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که تنها آگاهی که بر آن کنترل اداری داریم، آگاهی خود من است.

چند مثال در باب عزت نفس و مسئولیت پذیری

در محل کار و در محیط های اداری می توان تشخیص داد که چه کسانی در قبال خود مسئولیت دارند و چه کسانی از زیر بار مسئولیت شانه خالی
می کنند. کسی که در قبال خود احساس مسئولیت می کند با مسائل برخورد پویا دارد.

وقتی مسئله ای بروز می کند، مردان و زنانی که در قبال خود احساس مسئولیت می کنند می پرسند: (در این باره چه می توانم بکنم؟ چه اقدام هایی می توانم صورت دهم؟) اگر مشکلی پیش بیاید از خود می پرسند:

(چه موضوعی را فراموش کردم؟ کجا محاسبه ی اشتباه داشتم؟ چگونه می توانم مسئله را اصلاح کنم؟) اشخاصی که احساس مسئولیت می کنند هرگز نمی گویند: (اما کسی به من نگفت)؛ (این وظیفه ی من نیست.)

کسی که احساس مسئولیت می کند دیگران را سرزنش نمی کند و آنها را مقصر جلوه گر نمی سازد. کسی که احساس مسئولیت می کند راه حل گراست.

در تمام سازمان ها و موسسات با هر دو شخصیت رو به رو می شویم: گروهی که منتظرند تا دیگران مسائل آنها را حل کنند و گروهی که مسئولیت انجام دادن کار را به عهده می گیرند. تنها در صورت حضور اشخاص از نوع دوم در سازمان هاست که به آنها امکان می دهد در کارشان به موفقیت برسند.

مرد 46ساله ای می گفت: (اگر قرار باشد پدر و مادرم را مسئول خوشبختی خود معرفی نکنم در این صورت باید مسئویت اعمال و رفتارم را بر عهده بگیرم، باید این حقیقت را بپذیرم که همیشه برای خودم متاسف بوده ام و از آن لذت برده ام، باید به این نتیجه برسم که هنوز خیال می کنم پدرم مسئول حمایت از من است.

باید بپذیرم که هنوز خود را یک قربانی می دانم، باید بپذیرم که بهتر است به شکل دیگری رفتار کنم، از منزل بیرون بروم و دنبال شغل بگردم.)

مرد سالمندی که در نوشیدن الکل افراط می کرد می گفت:(اگر قرار باشد بپذیرم که مسئول سعادت زندگی ام هستم، نباید زنم را مسبب ناراحتی و اعتیاد خود معرفی کنم، نباید به بارها و کافه ها بروم، نباید ساعت ها رو به روی تلویزیون بنشینم و نظام را سرزنش کنم، به استادیوم ورزشی می روم و ورزش می کنم، برای رئیسم بیش از حدی که امروز کار می کنم، تلاش خواهم کرد، تبدیل به آدم متفاوتی می شوم،به خودم احترام بیشتری می گذارم، به راه می افتم و زندگی ام را فعال می کنم.)

 

چند مثال در باب عزت نفس و مسئولیت پذیری

زنی که با شکایت هایش دوستان و خانواده اش را کلافه کرده بود، می گفت:

(اگر مسئولیت در قبال احساساتم را بر عهده بگیرم افسردگی ام کاهش پیدا می کند، متوجه می شوم که چگونه خودم را ناراحت و به هم پاشیده
می کنم، متوجه می شوم که تا چه اندازه منکر خشم خود می شوم، بیشتر به اتفاق های خوب زندگی ام فکر می کنم، متوجه می شوم که کاری می کنم تا دیگران به حال من احساس تاسف بکنند، به این نتیجه می رسم که می توانم بیشتر خوشبخت باشم.)

 

چگونه برای کسب عزت نفس به مسئولیت پذیری برسیم

اگر به این شکل است که عزت نفس و مسئولیت پذیری در ارتباط اند پس سوال اینجاست که چگونه به مسئولیت پذیری برسیم؟ یا مسئولیت پذیری با چه ویژگی هایی در ارتباط است؟

ارتباط مسئولیت پذیری و ویژگی های دیگر:

مولد بودن؛ کسی که هدف مولد و سودمند نداشته باشد نمی تواند در قبال خود احساس مسئولیت کند. ما با کار کردن از موجودیت خود حمایت
می کنیم و با پرداختن به کارهای هدفمند به انسان بودن خود چیزی می افزاییم.

بدون داشتن هدف های موثر و مولد و تلاش سازنده، ما برای همیشه کودک باقی می مانیم.

البته واقعیتی است که در هر جا و در هر لحظه زمانی تحت تاثیر فرصت هایی که برایمان وجود دارد محدود می شویم. اما به هر صورت و در هر شرایطی که قرار داشته باشیم می توانیم از خود بپرسیم: (چه می توانم بکنم؟) (چه کاری باید صورت بگیرد؟) (چگونه می توانم موقعیتم را بهبود بخشم؟) (چگونه می توانم از بن بست نجات پیدا کنم؟) (چگونه می توانم به بهترین شکل ممکن از نیروهای خود بهره بگیرم؟)

قبول مسئولیت مستلزم داشتن نگرش پویا در قبال زندگی است. باید دانست که یکی از ارزشمندترین چیزهای دنیا داشتن استقلال است.

استقلال هم بدون کار به دست نمی آید.

مستقل فکر کنید؛ لازمه ی زندگی پویا، داشتن اندیشه ی مستقل است و این خلاف سازگار شدن انفعالی با باورهای دیگران است.

اندیشیدن مستقل لازمه زندگی آگاهانه و داشتن مسئولیت در قبال خویشتن است. زندگی آگاهانه مستلزم استفاده از ذهن خویشتن است. و برای رسیدن به مسئولیت در قبال خود باید استقلال رای داشته باشیم.

کسی نمی تواند از طریق ذهن دیگران فکر کند. البته این واقعیت دارد که ما از یکدیگر می آموزیم اما دانش مستلزم درک کردن و فهمیدن است نه صرفاً تقلید کردن یا تکرار نمودن.

یا باید از ذهن خود استفاده کنیم یا مسئولیت کسب دانش را به دیگران واگذار نماییم و نظرات آنها را بی کم و کاست بپذیریم. انتخابی که می کنیم هم برای زندگی خود ما و هم برای آن زندگی که برای دیگران خلق می کنیم اهمیت دارد.

اصل اخلاق: لازمه ی قبول مسئولیت در قبال خود، توجه به اصول اخلاقی است. باید دانست که سایر انسان ها بنده و خدمتکار ما نیستند و برای آن زندگی نمی کنند که خواسته های ما را برآورده سازند.

ما به لحاظ اخلاقی حق نداریم از دیگران برای تحقق خواسته های خود استفاده کنیم، درست همانطور که دیگران نیز مجاز نیستند با سلطه جویی از ما برای تحقق خواسته هایشان استفاده کنند. هرگز از کسی نخواهید و انتظار نداشته باشید که برخلاف منافع و خواسته های خود عمل کند.

چگونه برای کسب عزت نفس به مسئولیت پذیری برسیم
آیا برای دستیابی به عزت نفس، فرد دیگری می آید

یکی از مهم ترین لحظات وقتی است که مراجع؛ (کسی نمی آید) را در ذهن خود تجربه می کند. کسی برای نجات من نمی آید. کسی نمی آید که به زندگی من سر و سامانی بدهد.

کسی نمی آید که مسائل مرا حل کند، اگر خود من برای زندگی ام کاری صورت ندهم، چیزی بهتر نمی شود.

رویای یک ناجی که به سر وقتمان بیاید ممکن است به ما آرامش بدهد، اما رفتارمان را انفعالی می کند و توانمان را می گیرد. ممکن است کسی بر این عقیده باشد که (اگر به اندازه ی کافی ناراحتی بکشم) (اگر به قدر کافی مایوس شوم) (اگر به قدر کافی التماس کنم) معجزه ای رخ می دهد. اما باید دانست که این فریبی بیش نیست.

نتیجه:
پس بنابراین یکی از ارکان مهم در عزت نفس، مسئولیت پذیری در قبال خود است به عبارتی یکی از ویژگی های مرتبط با عزت نفس، مسئولیت پذیری است که لازم است این مسئولیت پذیری را هر روز در زندگی خود تمرین کنیم تا عزت نفسی که در ما تخریب شده است یا نیاز به بازسازی بیشتر دارد، کسب کنیم تا در نهایت با سلامت بیشتر و بهتر، مسیر زندگی را طی کنیم.

29 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *