نقش شکست در موفقیت

نقش شکست در موفقیت

نقش شکست در موفقیت

زمانی که به افراد گفته می شود: شروع کن، اقدام کن و ادامه بده…

پاسخی که اغلب به این پرسش داده می شود این است که؛ تا زمانی که کامل نشوم وارد مسیر نمی شوم و شروع نمی کنم.آیا این باور درستی است؟

در انتظار کمال نشستن ما را به کمال نمی رساند، تا زمانی که فرآیندی شروع نشود و اقدام نکنیم به تکامل و پختگی هم نمی رسیم. دست به عمل نمی زنیم چون تکبر و غرورمان زیاد است و ترس از شکست داریم.

اگر زندگی نامه ی بزرگان و انسان های موفق را مورد مطالعه قرار دهیم به این حقیقت پی می بریم که هیچ موفقیتی بدون شکست امکان پذیر نیست و به عبارتی شکست، بهایی است که برای دستیابی به موفقیت پرداخت می کنیم.

در این مقاله بر آن هستیم تا به طور مفصل به نقش شکست در موفقیت بپردازیم.

برای رسیدن به موفقیت چگونه باورهایم را از شکست تغییر دهم؟

اگر بتوانید نظرتان را درباره ی شکست تغییر بدهید می توانید به مداومت و پایایی برسید و سرانجام خواسته های خود را تحقق بخشید.

 

برای رسیدن به موفقیت چگونه باورهایم را از شکست تغییر دهم

با این حساب چگونه می توانید شکست را داوری کنید؟

با توجه کردن به ۷ مورد که شکست نیست.

مردم باور دارند که شکست اجتناب پذیر است.

این طور نیست:

همه شکست می خورند ومرتکب اشتباه می شوند. حتماً شما هم شنیده اید که می گویند انسان جایز الخطاست و بخشودن و گذشت کردن اقدامی الهی است. این مطلب را الکساندر پوپ در ۲۵۰ سال قبل نوشت. او به مطلبی اشاره داشت که از ۲۰۰۰ سال پیش در دنیا وجود داشت. اوضاع روزگار ما با اوضاع آن روز تفاوتی نکرده است.

اگر انسان هستید اشتباه خواهید کرد. چندی پیش به موضوعی به نام (قوانین انسان بودن) برخوردم. فکر می کنم حال و روز ما انسان ها را بیان می کند:

  • قانون شماره ۱:شما درس هایی خواهید آموخت
  • قانون شماره ۲:اشتباهی در کار نیست،آنچه هست درس است
  • قانون شماره ۳:درس آن قدر تکرار می شود تا فراگرفته شود
  • قانون شماره ۴:اگر درس های ساده را فرانگیرید ،سخت ترمی شوند
  • قانون شماره ۵:زمانی می فهمید یاد گرفته اید که اعمالتان تغییر کند

حق با نورمن کوزینس بود که می گفت: (جوهر انسان کامل نبودن است.) از این رو بدانید که اشتباه خواهید کرد.

مردم فکر می کنند که شکست یک رویداد است

این طور نیست:

وقتی بزرگ می شدم فکر می کردم که شکست و موفقیت در یک لحظه حاصل می شوند.بهترین مثالی که می توانم بزنم شرکت کردن در یک امتحان است. اگر نمره ی (ه) بگیرید معنایش این است که مردود شده اید اما من به این نتیجه رسیده ام که شکست یک فرآیند است. اگر در امتحانی مردود شوید بدین معنا نیست که در رویکردی یکباره ناکام شده اید.

نمره ی (ه) نشان می دهد شما در فرآیندی که منتهی به امتحان شده است کوتاهی کرده اید. شکست به موفقیت شباهت دارد. این مکانی نیست که به آن وارد شوید. درست همان طور که موفقیت یک تک حادثه نیست، شکست هم یک تک حادثه نیست. موفقیت و شکست بستگی به این دارند که با زندگی خود چگونه برخوردمی کنید.

تا زمانی که کسی آخرین نفس خود را نکشیده است، شکست برایش معنا و مفهومی ندارد. تا زمانی که آخرین نفس خود را نکشیده اید در یک فرآیند به سرمی برید و فعالیت همچنان ادامه دارد.

اشخاص گمان می کنند شکست عینی است

این طور نیست:

وقتی شکست می خورید، خواه اشتباه محاسبه ای کنید و نتوانید در زمان تعیین شده کارتان را انجام دهید، خواه معامله ای را از دست بدهید و خواه درباره ی فرزندانتان انتخاب نادرست بکنید، چه عاملی تعیین می کند که رفتارتان یک شکست بوده است؟ آیا به وسعت مسئله ای که ایجاد شده است فکر می کنید؟ آیا به زیان مالی خود می اندیشید؟ نه، شکست این گونه رقم نمی خورد. شما هستید که درباره ی شکست خوردن خود تصمیم می گیرید.

آیا می دانید که کارفرمایان تقریباً هرگز در اولین کوشش خود موفق نمی شوند؟ در دومین یا سومین کوشش خود موفق نمی شوند؟

لیزا آموس، استاد تجارت دانشگاه تولین، می گوید که کار فرمایان برای رسیدن به موفقیت به طور متوسط ۳/۸ بار شکست می خورند.

این ها تحت تأثیر شکست متوقف نمی شوند زیرا موفق نشدن موقتی را یک شکست ارزیابی نمی کنند. آن ها می دانند برداشتن سه قدم به جلو و دو قدم به عقب به معنای یک قدم به جلوست. این گونه است که اشخاص به موفقیت می رسند.

اشخاص فکر می کنند که شکست یک دشمن است

این طور نیست:

اغلب مردم از شکست آن چنان حذر می کنند که گویی طاعون است.

از آن می ترسند اما برای موفق شدن باید با ناکامی ها رو به رو شد.

ریک پیتینو، مربی بسکتبال، می گوید: (شکست چیز خوبی است. در حکم یک کود شیمیایی است. آنچه من درباره ی مربی گری آموخته ام ناشی از اشتباهاتم بوده است.) کسانی که شکست را یک دشمن ارزیابی می کنند، نمی توانند بر مشکل غلبه کنند.

هربرت براک ناو می گوید: (کسی که هرگز اشتباه نمی کند از کسی که اشتباه می کند سفارش می گیرد.)

هر شخص کاملاً موفق را که بررسی کنید خواهید دید که او شکست را دشمن ارزیابی نمی کند. این موضوعی است که در مورد هر تلاشی مصداق دارد.

الویس ریستاد، موسیقی دان، می گوید: (وقتی به خود اجازه می دهیم که شکست بخوریم، همزمان با آن به خود فرصت موفق شدن می دهیم.)

 

اشخاص فکر می کنند که شکست یک دشمن است

اشخاص فکر می کنند که شکست جبران ناپذیر است

این طور نیست:

ضرب المثلی می گوید: (مهم نیست که چه قدر شیر به زمین می ریزید به شرط آن که گاوتان را از دست ندهید.)

به عبارتی دیگر اشتباه جبران ناپذیر نیست. مسئله وقتی بروز می کند که شما فقط به شیر بر زمین ریخته توجه کنید و به تصویر بزرگ تر توجهی نداشته باشید.

هر حادثه ای، خوب یا بد در نهایت قدم کوچکی در فرآیند زندگی است. یا آن طور که تام پیترز می گوید: (اگر کارهای احمقانه صورت نگیرند، کارهای هوشمندانه هرگز تحقق پیدا نمی کنند.)

اشخاص فکر می کنند شکست ننگ است

این طور نیست:

شکست امری دائمی نیست. سام ایروین می گوید: (شکست مانند پیروزی، روح و روان را تکان می دهد.)

اجازه ندهید شکست شما را به زیر بکشد. فکر نکنید که شکست ننگ است. هر شکست را قدمی در جانب رسیدن به موفقیت ارزیابی کنید.

اشخاص فکر می کنند شکست قطعی است

این طور نیست:

حتی آن چیزهایی که به نظر می رسد شکستی عظیم است نباید مانع پیشرفت و ترقی شما شود. به حکایت سرجیو زایمن توجه کنید.

او کسی بود که پروژه ی کوکای جدید را راه اندازی کرد.

روبرت مک مت، مشاور بازاریابی ، آن را یکی از بزرگ ترین شکست های تولیدی در همه دوران ها ارزیابی کرده است.

زایمن که با موفقیت کوکای رژیمی را به بازار عرضه کرد معتقد بود که کوکاکولا باید فکری به حال از دست دادن بازار به سود رقیبش، پپسی کولا، بکند.

نظر او این بود که تولید کوکای متعارف که از یکصد سال پیش وجود داشت متوقف گردد، فرمول تهیه ی آن تغییر کند و کوکای جدید به بازار عرضه شود. این تحول شکست خورد و محصول جدید در مدت هفتاد و نه روز ۱۰۰ میلیون دلار زیان داد.

مردم طعم کوکای جدید را دوست نداشتند. این حادثه سبب شد که زایمن شرکت را ترک کند.

اما مشکل زایمن با کوکای جدید او را متوقف نکرد. در واقع او حتی کارش را یک شکست ارزیابی نکرد. او سال ها بعد گفت که هرگزدر کارش شکست نخورده است.

او می گوید که شاید راهکار درست نبود اما بازگشت کوکا کولای قدیمی به بازار تولید یک موفقیت بزرگ کرد. در ۱۹۹۳، زایمن دوباره به استخدام شرکت کوکاکولا درآمد.

شکست را در بربگیرید

چگونه می توانید به خودتان کمک کنید تا تعریف جدیدی از شکست را بیاموزید و برداشتی متفاوت درباره ی شکست و موفقیت به دست آورید؟ با اشتباه کردن.

وقتی به پروژه یا مأموریت بعدی خود می پردازید به خود امکان اشتباه منطقی بدهید. برای رسیدن به موفقیت انتظار چند اشتباه را دارید؟ بیست؟ پنجاه؟ نود؟ به خودتان سهمیه ای بدهید و قبل از رسیدن به موفقیت این اشتباهات را مرتکب شوید.

به خاطر داشته باشید که اشتباهات شکست را تعریف نمی کنند. اشتباه در نهایت بهایی است که در سفر به سوی موفقیت پرداخت می کنید.

 

شکست را در بربگیرید

نتیجه:

بنابراین شکست متضاد موفقیت نیست بلکه قسمتی از مسیر موفقیت است اما یکی از مشکلاتی که در مسیر موفقیت پیش می آید این است که ما باورهای نادرست و مخربی در رابطه با شکست داریم و به همین دلیل حرکت نمی کنیم و به مسیر ادامه نمی دهیم.

پس برای تداوم و پایایی مسیر موفقیت لازم است باورهای نادرست خود را در رابطه با شکست تغییر دهیم و به بازسازی آنها بپردازیم.

۷ باور نادرست در مورد شکست عبارتند از؛

اجتناب پذیر بودن شکست، رویدادی بودن شکست،عینی بودن آن،

فرضیه ی دشمن، ماهیت جبران ناکردنی آن و ….

در صورتی که این باورها و ادراکات نادرست ما تغییر کنند

می توانیم شکست که قسمتی از موفقیت ما هست را در بربگیریم و بهای مسیرمان را بپردازیم.

یادمان باشد شکست طاعون نیست.

62 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *