پیامدهای آزار جنسی در رابطه ی عاطفی

پیامدهای آزار جنسی در رابطه ی عاطفی

آیا شما و یا شریک عاطفی تان در دوران کودکی و حتی در بزرگسالی، تجربه ی آزار جنسی را داشته اید؟

گاهی در بزرگسالی در انکار این موضوع هستید و همین که وارد رابطه می شوید با مشکلاتی رو به رو می شوید که تعادل و کیفیت رابطه را بر هم می زند و همینجاست که سوال پیش می آید که چرا و به چه دلیل؟

یکی از مواردی که در رابطه ی عاطفی لازم است مورد بررسی قرار گیرد، مبحث آزار جنسی و پیامدهای آن است که بر رابطه ی عاطفی تاثیرگذار است.
در این مقاله قصد داریم به پیامدهای آزار جنسی در رابطه ی عاطفی بپردازیم.

 پیامدهای آزار جنسی کدامند

پیامدهای آزار جنسی عبارتند از:

اعتیاد جنسی  یا ناتوانی جنسی

قربانیان آزار و اذیت جنسی غالباً یا نسبت به روابط جنسی یک اشتغال ذهنی بیش از حد پیدا می کنند و یا به طور کلی از آن بیزار می گردند؛ به طوری که تمایل جنسی خود را کاملاً از دست می دهند و دچار ناتوانی جنسی می گردند.

بسیار مشکل است که بتوانید ازدواجی موفق داشته باشید و از روابط جنسی با همسرتان به طرز طبیعی لذت ببرید، چنانچه در کودکی مورد مزاحمت جنسی قرار گرفته باشید و هرگز نیز به منظور رویارویی با احساس ضعف و خشمی که برایتان به ارمغان آورده است، مشاوره دریافت نکرده باشید. چرا که درمان در این گونه موارد از ضروریات محسوب می شود. حتی چنانچه نامزد یا همسرتان هرگز مورد مزاحمت جسمانی قرار نگرفته باشد، اما در کودکی شاهد رفتارهای جنسی غیرطبیعی بوده و با آنها بار آمده باشد، احتمال اینکه این مشکلات پیش بیایند وجود خواهد داشت.

 

اعتیاد جنسی  یا ناتوانی جنسی

ترس از صمیمیت

این امکان وجود دارد که قربانیان آزار و اذیت جنسی، با حد و مرزهای عاطفی و احساسی دچار مشکل شوند؛ بدین معنا که از لحاظ احساسی یا زیاده از حد منفعل باشند و هیچ گونه حد و مرزی در این باره نشناسند و یا اینکه در را به یکباره بر روی هر گونه احساسات و عواطف ببندند و با برافراشتن انواع موانع سخت، هرگز به کسی اجازه ی ورود ندهند. بیشتر کسانی که مورد تعارض و آزار جنسی قرار گرفته اند، اجازه نمی دهند از لحاظ عاطفی به آنان نزدیک شوید.

این امکان وجود دارد که بزرگسالانی که در کودکی به هر دلیل به آنان این آموزش داده شده است که در رابطه با مسائل جنسی احساس شرمندگی و خجالت داشته باشند، حال یا از طریق تعالیم مذهبی، نظم و انضباط سفت و سخت والدین و یا دستگیر شدن در حین اجرای هر گونه عمل جنسی و تنبیه شدن برای آن، همچنین از اینکه از لحاظ روحی و یا جنسی با کسی صمیمی بشوند، مشکل پیدا کنند.

مشکل اضافه وزن

معمولاً یکی از سوالات از افرادی که که مشکل اضافه وزن دارند، پرسیده می شود این است که آیا در کودکی مورد تعارض جنسی قرار گرفته اند یا خیر. بیش از دو سوم تمامی آنها به این پرسش، پاسخ مثبت می دهند. کسانی که در کودکی مورد تعارض و خشونت جنسی قرار گرفته اند، با ساختن یک پوشش دفاعی جسمانی به دور کودک آسیب دیده ی دورشان، خود را ناخودآگاه از هر گونه درد احتمالی دور نگاه می دارند.

انحراف و انحطاط جنسی

بازماندگان آزار و اذیت جنسی در کودکی، غالباً ممکن است در بزرگسالی به رویاپردازی درباره ی مسائل جنسی، پورونوگرافی و یا بی بند و باری جنسی روی بیاورند که این در واقع سردرگمی آنان را در قبال مسائل جنسی به طرزی آشکار نمایش می دهد.

نتیجه:
پس بنابراین یکی از عوامل تاثیرگذار در رابطه ی عاطفی که بررسی آن خیلی لازم است و توصیه می شود؛ تجربه ی آزار جنسی و پیامدهای آن است که باید در صورت تجربه کردن این آسیب در زندگی تان، برای درمان و شفای آن اقدام کنید و به شناخت پیامدهای آن بپردازید که این شناخت می تواند قسمتی از حل مسئله و روند درمان باشد.

5 نکته ی جنسی در رابطه ی عاطفی

5 نکته ی جنسی در رابطه ی عاطفی

5 نکته ی جنسی در رابطه ی عاطفی

زندگی پیش از آنکه انسان ها از روابط جنسی سر در بیاورند، به مراتب ساده تر بود. همین که سن شما از کودکی فراتر می رود و برایتان در این مسئله مواردی پیش می آید، سوالاتی از این قبیل ذهنتان را درگیر و مشغول می کند:

چرا به افرادی خاص، جاذبه ی جنسی پیدا می کنیم؟

بیوشیمی جنسی چیست؟

آیا جاذبه ی جنسی در رابطه عاطفی مهم است؟

اگر در ابتدا فردی برایمان جاذبه ی جنسی نداشته باشد، چه اتفاقی می افتد؟

در صورت جاذبه ی جنسی، همسر خوبی برایم می شود؟

و…
در این مقاله قصد داریم به چند نکته ی جنسی در خصوص رابطه بپردازیم.

سرفصل ها:

  •  بیوشیمی جنسی چیست؟
  •  چرا جاذبه ی جنسی فقط به افراد خاص؟
  •  عذر و بهانه های جنسی کدامند؟
  •  آیا جاذبه ی جنسی را در رابطه احساس می کنید؟
  •  جاذبه ی جنسی فوری یا جاذبه ی جنسی تدریجی؟

 بیوشیمی جنسی چیست؟

آیا تا به حال اتفاق افتاده است که یکی از دوستان تان مرد یا زن فوق العاده ای را برای شما توصیف کرده باشد و به شما اطمینان خاطر داده باشد که او هر آنچه را که یک زن یا مرد می خواهد، داراست به طوری که مشتاق شده باشید، او را حتماً ببینید. سرانجام پس از آنکه او را نزدیک دیدید، متوجه شدید که هیچ گونه جاذبه جنسی برایتان ندارد؟

آیا تا به حال از لحاظ جنسی جذب کسی شده اید که هیچ نقطه ی مشترکی با او نداشته اید، برایش احترام قائل نبوده اید یا او را تایید نمی کردید و هرگز نیز نمی خواستید که زندگی تان را با او بگذرانید؟

موضوعی که در رابطه با جاذبه جنسی بسیار ناراحت کننده و حتی عصبانی کننده است نیز همین است. بدین معنا که ظاهراً تحت شرایط نادرست با فرد نامناسب، اغلب آن را بیش از حد احساس می کنیم و تحت شرایط درست با فرد مناسب اصلاً آن را احساس نمی کنیم.

در طول یک رابطه، بیوشیمی جنسی به طرزی طبیعی نوسان می کند. هر چه از لحاظ روحی به همسرتان نزدیک تر و با او صمیمی تر شوید، بیوشیمی جنسی افزایش پیدا می کند و همین که در اطراف خود حصارهای روحی بنا کنید، ناپدید می گردد. این امکان نیز وجود دارد که حتی ناپدید شده، سپس با گذشت مدتی مجدداً شعله ور شود اما همواره یک چیز قطعی است:

بیوشیمی جنسی باید میان شما و شریک عاطفی تان حتماً به شکلی وجود داشته باشد، تا رابطه شما از یک دوستی ساده متمایز گردد.
چه تفاوتی میان احساسی که به دوستان تان دارید، با احساسی که به نامزد/همسرتان دارید وجود دارد؟ چه چیزی نامزد/همسرتان را به کسی بیش از یک دوست مبدل می کند؟ پاسخ این است ارتباط جنسی بین شما دو نفر.

این ارتباط شما را به طرزی بسیار اساسی، مهم و جسمانی پیوند می دهد. پیوندی که تجربه ی آن با هر کس دیگری بسیار مشکل و عملاً ناممکن خواهد بود، مگر اینکه با او رابطه ی جنسی برقرار کنید. یک تعریف بیوشیمی جنسی، رزنانس است. بدین معنا که شما با همسرتان رزنانس می کنید.

 

 بیوشیمی جنسی چیست

 

معنای رزنانس در رابطه جنسی

نیروی متناوبی را که با فرکانس مشابه ارتعاشات آزاد یک جسم به آن وارد کنیم، ارتعاشات پرانرژی تری حاصل می کند که آن را رزنانس می نامند.
گرچه رزنانس بیشتر به یک ویژگی صوت اشاره دارد، اما قاعده ای که در خود رزنانس امواج صوتی صدق می کند، درباره ی انسان ها نیز صادق است.

به عبارت ساده تر، هنگامی که جسمی با فرکانس مشخص در تماس با جسمی دیگر (که در این مورد یک شخص است) و با فرکانس مشابه قرار می گیرد، ارتعاشات پرانرژی تولید شده میان آن دو جسم رزنانس نامیده می شود. این رزنانس را به طرق مختلف می توان تجربه کرد که یکی از آنها جاذبه جنسی است. ناگفته پیداست که جاذبه جنسی احساسی جز یک ارتعاش پرانرژی و پرقدرت نیز نیست.

چرا به افراد خاصی جذب می‌شویم؟

سوالی که پیش می آید این است که چرا فقط نسبت به افراد خاصی جاذبه ی جنسی داریم؟

جاذبه ی جنسی میان دو نفر، به این معناست که میان آن دو، رزنانس وجود دارد. حال می پرسیم، چه چیز این جاذبه را به وجود آورده است؟ چندی بیش نیست که دانشمندان و جامعه شناسان به مطالعه ی بعد روانی و نامرئی زندگی انسان پرداخته اند. شما چه شخصی خداشناس و مومن باشید، یا بی ایمان، مطمئناً تا کنون بدون اینکه متوجه شده باشید، ارتعاشات دیگران را احساس کرده اید.

مطمئناً کسانی را ملاقات کرده اید که پیش از آنکه حرفی بزنند، از آنها خوشتان آمده یا برعکس از آنها خوشتان نیامده است. اگر از آن شخص خوشتان آمده است، این نشان دهنده ی آن است که انرژی آنها را دریافت می کنید.

چنانچه سرشار از عشق، شور و حال و بخشش باشند، شما نیز احتمالاً احساس خوبی خواهید داشت و چنانچه احساسات و نیروهای منفی زیادی از قبیل خشم، دلخوری و انزجار داشته باشند، با این که شما چنین احساساتی را در خود ندارید، احتمالاً احساس بدی پیدا خواهید کرد.

اما چنانچه احساسات و عواطف مشابهی در خود داشته باشید، با یکدیگر رزنانس خواهید کرد.

برای درک اینکه چرا ارتعاشات برخی از مردم شما را از لحاظ جنسی تحریک می کند، باید (صوت) را بهتر بشناسیم. صوت نیز یک ارتعاش است. اما ارتعاشی بسیار آشکار به طوری که می توانیم آن را عملاً بشنویم. هر قطعه ی موسیقی با فرکانسی متفاوت و مخصوص به خود ارتعاش می کند.

برای نمونه، ارتعاشات یک قطعه ی موسیقی کلاسیک، کاملاً با ارتعاشات یک قطعه ی موسیقی هوی متال متفاوت است. این امکان نیز وجود دارد که یک سمفونی تند از بتهوون حتی تاثیر ارتعاشی شدیدتری از یک آهنگ عشقی راک داشته باشد.

با گوش دادن به هر یک از انواع موسیقی های فوق، احساس متفاوتی خواهید داشت و هر یک از آنها تاثیر کاملاً متفاوتی بر روی سیستم عصبی شما خواهند گذاشت. از گوش دادن به موسیقی یا صداهایی بیشتر لذت می برید که سیستم عصبی شما با آنها رزنانس بکند. دقیقاً به همان گونه که اصوات مختلف انرژی های مختلفی از خود صادر می کند، انسان ها نیز همچون اصوات انرژی های مختلفی دارند.

  •  ارتعاش جسمانی؛ برآیند تمامی کارهایی است که به وسیله ی غذا، سیگار، مواد مخدر، الکل، ورزش و روابط جنسی با بدن تان می کنید که به نوبه ی خود نیز می تواند تحت تاثیر ارتعاشات پرانرژی فکری یا احساسی و عاطفی قرار بگیرد.
  •  ارتعاش فکری؛ برآیند تمامی افکار، قضاوت ها و باورهای شماست.
  •  ارتعاش احساسی (عاطفی)؛ برآیند تمامی احساسات گذشته و حال و شامل تمامی برنامه ریزی احساسی شما است.
  •  ارتعاش روحی؛ برآیند احساس صلح و آرامشی است که با خود و دنیای بیرون تان دارید، به اضافه ی فلسفه ی روحی و انعکاس مجموعه ی تمامی دیگر ارتعاشات جسمانی، فکری، احساسی (عاطفی) شما.

با کسانی رزنانس جسمانی می کنید (تحریک می شوید) که انرژی ارتعاشی آنها مشابه انرژی ارتعاشی شما است.
بنابراین هنگامی که نسبت به کسی احساس جاذبه جنسی می کنید، احتمالاً به این معناست که در یک یا چند زمینه از ارتعاشات یکسانی برخوردار هستید: ارتعاش جسمانی، فکری، احساسی (عاطفی) و یا روحی. اما این لزوماً به این معنا نیست که از تفاهم کافی برخوردار هستید و همسران خوبی هم برای یکدیگر خواهید شد.

جاذبه جسمانی یکی از ارکان تفاهم و تناسب به حساب می آید اما به تنهایی کافی نخواهد بود تا با نامزد/همسرتان تفاهم داشته باشید.
تفاهم و تناسب کامل، همچنین جاذبه ی فکری، احساسی(عاطفی) و روحی را نیز ایجاد می کند در غیر این صورت رابطه تان تنها یک کوری شهوانی یا شهوت خواهد بود که فقط بر اساس رزنانس جسمانی (جنسی) بنا شده است.

بهانه‌های جنسی کدام‌اند؟

در زیر فهرستی از عذر و بهانه هایی آورده شده است که معمولاً کسانی که نسبت به همسرشان جاذبه ی جنسی چندانی احساس نمی کنند و نمی خواهند با موقعیت خود نیز کنار بیایند، اظهار می کنند. ببینید با چه تعداد از آنها ارتباط برقرار می کنید.

  • چندان نیز با زن و شوهرهای دیگر فرقی نداریم.

(بیشتر زن و شوهرها با بالارفتن سن شان روابط جنسی کمتری دارند. بنابراین فکر نمی کنیم چندان اهمیتی داشته باشد که ما دیگر روابط جنسی زیادی نداریم. خب ماه عسل که تا ابد ادامه پیدا نمی کند، اینطور نیست؟)

یکی از روش های موجه جلوه دادن عدم رضایت جنسی مان، استناد به کسانی است که خود نیز از روابط جنسی با همسرشان ناراضی هستند تا با استناد به آنها این طور وانمود کنیم که طبیعی است و با دیگران چندان تفاوتی نداریم. این عذر و بهانه درست به همان میزان مضحک است که بگویید: (بسیاری از مردم سرطان می گیرند، بنابراین مسئله ای نیست که من هم به سرطان مبتلا شوم.)

  • شوهرم خیلی مرد خوبی است، روابط جنسی دیگر چه اهمیتی دارد؟

(نامزدم دیوانه وار برایم جذاب بود اما دیگر نواحی رابطه مان یک کابوس بود. همیشه به من دروغ می گفت و واقعاً به من احساس ناامنی می داد. همسر جدیدم دقیقاً نقطه ی مقابل اوست: بسیار مهربان، شیرین و مودب است و برای احساسات من اهمیت زیادی قائل است. احساس می کنم که سرانجام شوهر خوبی پیدا کرده ام گرچه از لحاظ جنسی زیاد برایم جذاب نیست اما چیزهای خوب دیگری که در رابطه مان وجود دارد، آن را جبران می کند.)

این گفته ی کسی است که دائماً در حال افراط و تفریط است. به عبارت دیگر همواره میان مرز راست و چپ در حال نوسان است. واقعیت آن است که این زن روابط خود را در گذشته بر اساس (کوری جنسی) انتخاب می کرده است اما از آنجایی که آن روابط سرانجامی نداشته است، حال با انتخاب مردی که اصلاً برای او جذاب نیست، نقطه ی انتهایی سمت مقابل را انتخاب کرده است و به عبارتی (از طرف دیگر بام افتاده است!) او این پیش فرض را داردکه با چنین مردی خوشبخت خواهد شد.

نکته ای که این زن از آن غافل است، این است که علت شکست او در رابطه قبلی اش، جاذبه ی جنسی میان او و نامزدش نبوده است، بلکه عدم تفاهم آنها در زمینه های دیگر بوده است.

  • اصولاً چندان علاقه ای به روابط جنسی ندارم.

(مدتی است که چندان احساس شهوت نمی کنم، همین و بس. ده کیلو چاق تر شده ام و استرس شغلی زیادی هم دارم. به همین علت روابط جنسی در ذهنم در درجه ی آخر اهمیت قرار گرفته است. از اینکه با شوهرم روابط جنسی چندانی ندارم، اصلاً ناراحت نیستم. در واقع ترجیح می دهم همین طوری باشد.) این صرفاً (انکار) است؛ متقاعد ساختن خودتان به اینکه روابط جنسی برایتان چندان مهم نیست و بنابراین جاذبه ی جنسی کاملاً غیر ضروری است.

حقیقت این است که این زن مسائل و مشکلات جنسی عمیقی دارد که با انتخاب همسری که برایش جذاب نیست، از رویارویی با آنها سرباز می زند.

 

عذر و بهانه های جنسی کدامند

 چطور رابطه جنسی را در رابطه تجربه کنیم؟

یکی از دردناک ترین سوالاتی که مکرراً پرسیده می شود اهمیت جاذبه ی جنسی در روابط عشقی است:

آیا می توانیم با کسی که برایمان جذاب نیست رابطه ی پر دوامی داشته باشیم؟

این سوال از طرف کسانی است که معمولاً در روابطی غیر ارضاء کننده درگیر هستند. بدین معنا که به نامزد/همسر خود علاقه مند هستند، اما هیچگونه جاذبه ی جنسی نسبت به او ندارند. در ضمن نمی خواهند او را ترک کنند، بنابراین سعی می کنند کمبود و یا عدم وجود بیوشیمی جنسی میان خود و نامزد/همسرشان را توجیه کنند.

پاسخ صادقانه به این سوال این است: (نه، فکر نمی کنیم بتوانید با کسی که برایتان جذاب نیست، رابطه ای پردوام داشته باشید. دست کم برای کسی که می خواهد روابط جنسی را به عنوان بخشی از زندگی در رابطه ی خود با همسرش منظور کند، عملاً ممکن نخواهد بود.)

چنان چه زن و مردی دیگر سالخورده باشند و علاقه ی چندانی به روابط جنسی نداشته باشند، به عنوان پایه و اساس ازدواج شان بیشتر به یک دوستی مستحکم نیاز خواهند داشت. اما دلیلی وجود ندارد که افراد میان هفتاد تا هشتاد سالگی یا حتی پیرتر، از روابط جنسی ارضاء کننده با همسرشان لذت نبرند.

در زیر برخی از دلایل اینکه چرا ممکن است با کسی درگیر شوید که نسبت به او جاذبه ای احساس نمی کنید، آمده است:

  • از صمیمیت حقیقی روی گردانید. رابطه جنسی، یک زوج را به طریق بسیار خاص به یکدیگر پیوند می دهد. هیچ چیز صمیمی تر از این نیست که با کسی تماس جنسی برقرار کنید. هنگامی که با همسرتان همبستر می شوید، صمیمیت فوق العاده ای میان خودتان و او می آفرینید.

اگر درگیر شدن با کسی برایتان جذاب نیست، ظاهراً به این معناست که از روابط جنسی اجتناب کرده اید اما عملاً روشی است که ناخودآگاه برای دوری از صمیمیت در زندگی تان می کنید به عبارتی ترس از صمیمیت دارند. در واقع در زندگی تان، هنگامی که می دانید قرار نیست با کسی از لحاظ جنسی صمیمی شوید، به طرزی طبیعی خود را از آسیب پذیر بودن محافظت کرده اید. چنانچه الگوی همیشگی شما در انتخاب هایتان، کسانی هستند که جاذبه ی جنسی چندانی نسبت به آنان احساس نمی کنید.

  • از روابط جنسی روی گردانید. برخی از مردم با انتخاب کسانی که برایشان جذاب نیستند، نه تنها از صمیمیت، بلکه از رابطه جنسی نیز اجتناب می کنند.

این موضوع درباره شما صدق می کند، چنانچه

  •  در گذشته مورد آزار و اذیت یا سوء استفاده ی جنسی قرار گرفته اید.
  •  در گذشته به شما تجاوز شده است.
  •  همسر قبلی تان از لحاظ جنسی شما را (کنترل) می کرده است.
  •  در برنامه ریزی احساسی تان نسبت به رابطه جنسی نگرش و احساسی منفی دارید.

چنانچه موارد فوق درباره شما صدق می کنند، امکان دارد عاشق کسی شوید که هرگز شما را تحریک نمی کند تا بدین وسیله توانسته باشید از روابط جنسی خودداری کنید. حتی ممکن است از این مسائل و مشکلات خود در رابطه با روابط جنسی باخبر نباشید.

یا از اینکه مرتباً کسانی را پیدا می کنید که برایتان چندان جالب نیستند و شما را ارضاء نمی کنند، شکایت کنید و غمگین نیز باشید اما چنانچه کمبود و یا عدم وجود جاذبه ی جنسی یک روند ثابت و همیشگی روابط شما است، ممکن است لازم باشد بر روی التیام جنسی خود کار کنید.

  • سعی در حفظ موضع کنترل گرانه ی خود دارید. هنگامی که از لحاظ جنسی جذب کسی می شوید، در واقع به نوعی اجازه داده اید که آن شخص بر روی شما کنترل داشته باشد، گویی در ذهن خودتان به آن فرد می گویید، (تو آنچنان مرا تحت تاثیر قرار می دهی که موجب می شوی هنگامی که در کنار تو هستم، بخواهم کنترل خود را از دست بدهم.)

چنانچه نیاز دارید، موضع کنترل گرانه ی خود را حفظ کنید یا می ترسید که دیگران شما را کنترل کنند، ممکن است همسری انتخاب کنید که جذابیتی اندک برایتان داشته باشد یا اصلاً برایتان جذاب نباشد تا احساس امنیت کنید.

از آنجا که نمی خواهید جاذبه ی جنسی قدرتمندی نسبت به او احساس کنید، سعی می کنید تا از لحاظ روحی فاصله ی مشخصی را همواره با او حفظ کنید تا این توهم یا تصور غیرواقعی را ایجاد کنید که در رابطه تان، شما از سهم بیشتری در قدرت برخوردارید.

جاذبه جنسی فوری یا جاذبه جنسی تدریجی

یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی که به هنگام همسر گزینی مرتکب می شویم، قضاوت عجولانه است. چنانچه کسی در ابتدای آشنایی برایتان جذاب نباشد (نسبت به او جاذبه ی جنسی نداشته باشید)، لزوماً به این معنا نخواهد بود که در آینده پس از آنکه او را بهتر شناختید نیز هرگز برایتان جذاب نخواهد بود. ممکن است در میان گذاشتن افکار و احساسات تان با یکدیگر بتواند چنان رزنانس فکری و احساسی (عاطفی) قدرتمندی میان شما ایجاد کند که رزنانس جسمانی را نیز فعال کند.

جاذبه نباید تنها براساس قیافه و ظاهر نامزد/همسرتان باشد، بلکه باید برخاسته از احساس شما، هنگامی که با او هستید نیز باشد. به همین دلیل جاذبه ی تدریجی عملاً اصیل تر و واقعی تر از شهوت در نگاه اول است. چرا که برخاسته از کلیت شخص است و نه تنها بعد جسمانی او

چنانچه فقط با تکیه بر بیوشیمی و جاذبه جنسی با کسی درگیر شوید، امکان دارد یک روز صبح از خواب بیدار شوید و ببینید حتی از او خوش تان هم نمی آید!

چنانچه می خواهید این عادت (شهوت در نگاه اول) را کنار بگذارید، باید در روابط جدیدتان صبورتر باشید و فرصت کافی بدهید تا جاذبه ی حقیقی خودش را نشان دهد. به یاد داشته باشید، منتظر ماندن برای اینکه بیوشیمی جنسی رشد کند، به این معنا نیست که ماه ها و سال ها در رابطه ای که فاقد هر گونه شور و حال و حرارت است، باقی بمانید، به این امید که روزی به طرزی معجزه آسا بیدار شوید و ببینید نسبت به نامزد/همسرتان جاذبه ی جنسی پیدا کرده اید.
معمولاً این طور است که مردم به روابط غیرارضاء کننده همچنان ادامه می دهند، تنها به این دلیل که از رو به رو شدن با حقیقت هراس دارند.

 

جاذبه ی جنسی فوری یا جاذبه ی جنسی تدریجی

نتیجه:
در این مقاله به چند نکته ی جنسی مهم پرداختیم که بسیار لازم است هر فردی چه در رابطه ی عاطفی باشد و چه نباشد، نسبت به آنها شناخت و آگاهی داشته باشد. به عبارتی این گونه سوال ها در ذهن هر فردی به وجود می آید که نیاز است پاسخ آنها را دریافت کند. در واقع نکته ی اساسی در اینجاست که زیربنا و چراهای مسائل جنسی ما کدامند و واقعیت چیست و چه می گوید.
بنابراین هنگامی که نسبت به کسی احساس جاذبه جنسی می کنید، احتمالاً به این معناست که در یک یا چند زمینه از ارتعاشات یکسانی برخوردار هستید: ارتعاش جسمانی، فکری، احساسی (عاطفی) و یا روحی، اما این لزوماً به این معنا نیست که از تفاهم کافی برخوردار هستید و همسران خوبی هم برای یکدیگر خواهید شد. جاذبه جسمانی و موارد مربوط به آن یکی از ارکان تفاهم و تناسب به حساب می آید اما به تنهایی کافی نخواهد بود تا با نامزد/همسرتان تفاهم داشته باشید.
تفاهم و تناسب کامل، همچنین جاذبه ی فکری، احساسی (عاطفی) و روحی را نیز ایجاد می کند در غیر این صورت رابطه تان تنها یک کوری شهوانی یا شهوت خواهد بود که فقط بر اساس رزنانس جسمانی (جنسی) بنا شده است. به طور خلاصه می توان از این مقاله نتیجه گرفت که جاذبه ی جنسی یکی از عوامل و فاکتورهای مهم در رابطه هست اما به تنهایی در کیفیت یک رابطه تعیین کننده نیست و به عوامل دیگری که در رابطه تاثیرگذارند، نیاز است پس برای تجربه کردن و برقراری یک رابطه ی عاطفی سالم لازم است نسبت به باقی عوامل تاثیرگذار در رابطه ی عاطفی شناخت پیدا کنیم.

مشکلات جنسی

مشکلات جنسی در رابطه عاطفی [+6 نکته مهم]

مشکلات جنسی

به نظر شما در یک رابطه چه سوال هایی در مورد مشکلات جنسی وجود دارد؟ (شوهرم معتاد به مجله ها و فیلم های پورونوگرافی است و این رابطه مان را در معرض نابودی قرار داده است. چه کار باید بکنم؟) (سرد مزاج تر از همسرم وجود ندارد. عملاً باید از او خواهش کنم. احساس می کنم که به انحراف کشیده می شوم. چگونه می توانم زندگی ام را نجات دهم؟)

(نامزدم مدام درباره ی زن های دیگر اظهار نظر می کند و به دوستانم چراغ سبز نشان می دهد. آیا امیدی به ما هست؟)

اینها سوالات رایجی هست که در رابطه ی عاطفی پیرامون مشکلات جنسی به وجود می آید. در این مقاله قصد داریم به موضوع مشکلات جنسی بپردازیم.

سرفصل ها:

• اعتیاد به رابطه جنسی چگونه است؟

• یکی از مشکلات جنسی؛ عدم نجابت جنسی و عزت نفس

• مشکلات اجرای عمل جنسی

 

اعتیاد به رابطه جنسی چگونه است

اعتیاد به رابطه جنسی چگونه است؟

یکی از مشکلات جنسی، اعتیاد به روابط جنسی و مشغولیت دائم به رابطه ی جنسی است که در زیر برخی از نشانه‌های هشدار آورده شده که حاکی از مشکل اعتیاد جنسی همسر شما و اشتغال ذهنی او به روابط جنسی است و باید مراقبشان باشید:

هنگامی که با همسرتان رابطه ی جنسی برقرار می کنید، تقریباً همیشه به نوعی آن را فانتزی می کند (مواد پورونوگرافی، تظاهرات و اداهای کلامی، فیلم های مستهجن و…..)

همسرتان تشنه ی مجله های پورونوگرافی است.

همسرتان به دنبال فیلم های پورونوگرافی است و آنها را به تنهایی تماشا می کند.

همسرتان از شما می خواهد مداوماً لباس های سکسی بپوشید تا بتواند تحریک شود.

هنگامی که فردی را با این ضعف مهلک شناسایی می کنید و می خواهید در برابر او نیز بایستید، با مشکلات احتمالی زیر روبه رو خواهید شد:

  • اعتیاد جنسی همسر خود را با این حقیقت اشتباه می گیرید که او به رابطه ی جنسی با شما علاقه مند است.

این اشتباه به خصوص در اوایل ازدواج بسیار ساده اتفاق می افتد. به این معنا که به وسیله ی علاقه ی جنسی زیاده از حد همسر خود اغواء می شوید و از خوشحالی سر از پا نمی شناسید. به عوض آن که حقیقت و ماهیت واقعی آن را ببینید: اشتغال ذهنی غیرطبیعی به روابط جنسی.

  • همسرتان باعث می شود احساس کنید ناراحتی شما از عادات جنسی او، مشکل شماست و اینکه این شمایید که از لحاظ جنسی (مسئله) دارید.
    زن های بسیاری می پرسند که آیا واقعاً این مسئله ی آنها بوده است یا نه.

این زنان از اینکه همسرشان روزی سه بار با آنها همبستر می شده اند و هر گاه نیز که خانه را ترک می کردند، کارهای غیراخلاقی انجام می دادند، ناراحت بودند. در صورتی که آنها طبیعی اند و هیچ گونه مشکل جنسی ندارند و این شوهران آنها هستند که غیرطبیعی هستند. معمولاً شوهران تک تک این خانم ها آنها را متهم می کنند که بسیار سردمزاج و از نظر جنسی بسیار کسل کننده هستند.

زنان قربانی که از موضع ضعف برخورد می کنند، اغلب اینگونه احساسات خود را که حاکی از مشکل شوهرشان است توجیه و بدین وسیله خود را ساکت می کنند.

چنانچه با این واقعیت که همسرتان اعتیاد جنسی دارد رو به رو نشوید، رابطه ی خود را به نابودی خواهید کشاند.

موضوع این نیست که دارندگان اعتیاد جنسی، گناهکار و یا بد هستند اما حقیقتی که وجود دارد، این است که رفتار آنها برای صمیمیت و امنیت رابطه ی شما مخرب خواهد بود و شما:

احساس خواهید کرد که همسرتان به شما خیانت می کند زیرا برای تحریک شدن، به چیزی غیر از شما احتیاج دارد.
اعتماد به نفس خود را در رابطه با بدن، تمایلات جنسی و توانایی تان در ارضاء کردن همسر خود از دست خواهید داد.

در حین رابطه ی جنسی از لحاظ عاطفی و روحی از همسر خود دور خواهید شد و احساس خواهید کرد که در آن لحظات او با شما در آن جا نیست بلکه جای دیگری است.

احساس خواهید کرد که با شما بازی شده است و از لحاظ جنسی از شما سوء استفاده کرده اند. به جای آن که احساس احترام و عشق کنید.
از همسر خود به دلیل آن که برای احساسات تان ارزش و احترام قائل نشده است، عصبانی و منزجر خواهید شد.

در نهایت هر گونه علاقه و جاذبه ی خود را نسبت به روابط جنسی از دست خواهید داد؛ چرا که در ذهن تان با تحقیر، کنترل شدن و احساس بی کفایتی تداعی معانی پیدا خواهد کرد.

بیشتر بخوانید: رابطه جنسی زنان

یکی دیگر از مشکلات جنسی؛ عدم نجابت جنسی و عزت نفس

عدم نجابت جنسی و عزت نفس دومین مشکل جنسی است و ارتباط نزدیکی با اعتیاد جنسی دارد، از آنجا که نامزد یا همسر شما حریم شما را محترم نشمرده و به پیمان زناشویی با شما که همانا (تک همسری) و وفاداری به شما است، بی اعتنا بوده به آن پایبند نیست و در این باره این کار را با هرز دادن انرژی جنسی خود به سمت شخص دیگر انجام می دهد به عبارتی انرژی یا نیروی جنسی خود را راهبری نمی کنند.

عدم عزت نفس و نجابت جنسی موجب موارد زیر می‌شود

  1. اظهارنظرهای جنسی به دوستان شما، غریبه ها و…
  2. لمس کردن و تماس های بدنی بی جا، نامناسب و ناشایست با دیگران
  3. خیانت عملی

 

عدم عزت نفس و نجابت جنسی این موارد را شامل می شود

شکل‌های انکار در مشکلات جنسی

  • شما با گفتن این جمله به خودتان که: (کمی زیادی خیالاتی و بدگمان شده ام)، واکنش ها و عکس العمل های خود را در برابر چیزهایی که به درستی نیز مشاهده کرده اید و دال بر عدم عزت نفس جنسی شریک عاطفی شما هستند، وارد نمی دانید و آنها را نادیده می گیرید.

واضح است که هیچ یک از ما مایل نیستیم زیاده از حد حس مالکیت داشته باشیم و بنابراین حسود جلوه کنیم. از این رو بیشتر هنگامی که رفتاری از نامزد/همسرتان مشاهده می کنید که برایتان خوشایند نیست، ممکن است آن را نادیده بگیرید؛ به جای آنکه در برابر او بایستید و با او برخورد کنید.

این موضوع بالاخص هنگامی حقیقت دارد که بر طبق برنامه ریزی احساسی تان اعتماد چندانی به احساسات، دریافت ها و ادراک های خود نداشته باشید. در این گونه موارد شریک عاطفی شما نیز حتی ممکن است با (حسود) و (متزلزل) نامیدن شما، سعی در کم اهمیت جلوه دادن و تخریب احساسات شما داشته باشد.

  • شما احساسات خود را با گفتن این جمله به خودتان توجیه می کنید که: (رفتار او واقعاً آنقدرها هم که من فکر می کنم، بد نیست).

جملاتی نظیر: (او فقط به جز نگاه کردن کار دیگری نمی کند.) یا (زنم هرگز اهل خیانت کردن نیست، فقط کمی با مردها لاس می زند)، جملاتی هستند از کسانی که سعی در دلخوش کردن خود دارند. چنانچه از این واهمه دارید که در برابر شریک عاطفی تان به دلیل عدم عزت نفس و نجابت جنسی او بایستید، ممکن است بخواهید خود را متقاعد سازید کاری که او انجام می دهد، آنقدرها هم شما را ناراحت نمی کند.

اگر از درگیری و اختلاف با شریک عاطفی تان می ترسید و به راحتی نمی توانید خشم و عصبانیت خود را نشان دهید این موضوع بالاخص حقیقت دارد.

  • شما به خود می گویید که شریک عاطفی تان با گذشت زمان، این رفتار خود را کنار خواهد گذاشت: (احتمالاً فقط به این دلیل چنین رفتاری از خود نشان می دهد که از آشنایی ما چندی بیش نگذشته است.)

مطمئنم هنگامی که ازدواج کنیم و (زن و شوهر) بشویم، او عوض خواهد شد. خود را فریب ندهید. اگر همسرتان در شروع رابطه به احترام با شما رفتار نکند، هرگز به طور ناگهانی احترام را نخواهد آموخت.

تمامی طرز برخوردهای فوق در مواجهه با عدم عزت نفس جنسی خطرناک اند، زیرا: رابطه ای که شروع اش لاس زدن، چشم چرانی و نگاه های شهوانی شریک عاطفی تان باشد، می تواند به راحتی به خیانت های  او نیز بیانجامد.

برخی از شکل های انکار مشکل جنسی

مشکل اجرای عمل جنسی

مشکل اجرای عمل جنسی، به خوبی با گفتگو و ارتباط صادقانه و کوشش و تلاش دوطرفه از جانب شما و شریک عاطفی تان قابل حل است. اما اولین قدم در حل آن این است که مشکل خود را بپذیرید و به آن صحه بگذارید. گرچه زندگی جنسی هیچ یک از ما مطلوب و خالی از مشکل نیست اما پاره ای از مشکلات به حدی جدی هستند که تنش و ناکامی قابل توجهی را در رابطه ی شما سبب می شوند. مشکلاتی از این دست:

1. ناتوانی جنسی: بسیاری از مردان در طول برهه هایی خاص از زندگی شان، از احساس توان جنسی کمتری برخوردارند. ولی چنانچه به تازگی ازدواج کرده اید و همان اول با این مشکل رو به رو هستید، آن را نادیده نگیرید.

صرف نظر از اینکه تا چه حد صحبت کردن در آن باره با همسرتان برای او ناخوشایند باشد، ولی هر طور که شده حتماً با او صحبت کنید. ناتوانی جنسی یا عدم توانایی در حصول نعوظ یا ادامه ی آن می تواند ناشی از موارد زیر باشد:

  •  خشم سرکوب شده و انزجار: اگر همسرتان خشم ابراز نشده ی زیادی نسبت به زن ها، مادر و یا معشوق قبلی اش در خود دارد، شاید این امکان وجود داشته باشد که با اجرای عمل جنسی مشکل پیدا کند.
    می توان این طور در نظر گرفت که آلت تناسلی او در اعتصاب به سر می برد. گویی به همسرش می گوید: (از اینکه هیجان زده شوم و در پی آن تو را ارضاء کنم، خودداری خواهم کرد) ممکن است همسرتان از این خشم و عصبانیت ناخودآگاه و پنهان خود، عملاً بی خبر باشد. اما دلیل ناتوانی جنسی بیشتر مردها خشم سرکوب شده و ناخودآگاه آنان است در واقع این مشکل جنسی منشا درونی دارد..
    ناتوانی جنسی در صورتی که همسرتان از شما رنجیده باشد، می تواند یکی از اشکال (تلافی) و (تسویه حساب) با شما باشد. (مثلاً اگر شما به او خیانت کرده باشید و…)
  •  احساس (کنترل شدن) و مورد مراقبت مادرانه ی زیاده از حد قرار گرفتن: چنانچه همسرتان در گذشته و یا در رابطه ی فعلی اش با شما از لحاظ روحی و عاطفی احساس ضعف داشته است و یا دارد، بدن او این ضعف را به صورت عدم توانایی در حصول نعوظ بروز خواهد داد.
    به علاوه، این حالت هنگامی که او به شما همچون مادرش نگاه کند و یا شما با او همچون بچه رفتار کنید، نیز پیش خواهد آمد. پر واضح است که هیچ مردی قادر نیست با مادر خود همبستر شود، بنابراین بدن او هنگامی که ضمیر ناخودآگاهش شما را به جای مادرش اشتباه بگیرد، از اجرای عمل جنسی سرباز خواهد زد.
  •  ترس از صمیمیت حاد: بیشتر ما در زندگی با ترس از صمیمیت دست و پنجه نرم می کنیم. اما در اشکال حاد آن ممکن است سبب شود که یک مرد در اجرای عمل جنسی ناتوان بماند. گویی آلت تناسلی او می گوید: (هرگز نمی خواهم او بر من چیره شود. نزدیک شدن به کسی دیگر، آن هم به این اندازه، بسیار وحشتناک است.)
  •  دلایل جسمانی: مردانی که ناتوانی جنسی به صورت مشکل همیشگی آنها در آمده است، باید فوراً به پزشک مراجعه کنند. دلایل جسمانی متعددی را می توان در رابطه با ناتوانی جنسی برشمرد؛ عوارض دارویی، رژیم غذایی پرچربی و….چنانچه ناتوانی جنسی منشا جسمانی نداشته باشد، بنابراین باید به جست و جوی دلایل روحی و روانی که در فوق ذکر شد، پرداخت.

بیشتر بخوانید: روانشناسی شخصیت زنان

 

2. سرعت انزال: بیشتر مردان در مقاطعی از زندگی شان به نوعی با مشکل (سرعت انزال) رو به رو بوده اند. چنانچه این شکل مزمن شود، می تواند موجب سرخوردگی و دلسردی زن و شوهر شود.

مشکل اجرای عمل جنسی

دلایل عمده سرعت انزال

  • روش‌های غلط و نامناسب نزدیکی

سرعت انزال وقتی اتفاق می افتد که مرد از نظر جسمانی، فکری و یا روحی ناراحت و عصبی باشد و این به نوبه ی خود می تواند به وسیله ی عادت ها و روش های نزدیکی ضعیف و غلط تشدید گردد.

لازم است درباره ی پختگی و خبرگی جنسی و فرق آن با شهوت را بیاموزید و بدین وسیله از وقوع بسیاری از ناکامی ها، سرخوردگی ها و در نتیجه تنش ها و نزاع ها در زندگی زناشویی خود و کانون خانواده تان جلوگیری کنید و بتوانید از تجربه ی جنسی با همسرتان به مراتب لذت بیشتری ببرید.

  • نگه داشتن احساسات و عواطف

چنانچه همسرتان احساسات منفی ای نظیر: خشم، احساس گناه و یا ترس را در خود تجربه کند و یا رازی دارد که به شما نمی گوید در آن صورت آماده سرعت انزال خواهد بود. نگه داشتن احساسات در خود، تولید تنش می کند که این نیز به نوبه خود طول مدت نزدیکی را کاهش خواهد داد.

مردانی که به سختی می توانند درباره ی احساسات شان گفتگو کنند و عواطف خود را با شما سهیم شوند، بیشتر با مشکل انزال نارس و زودهنگام روبه رو هستند.

  • ترس از صمیمیت

این امکان هست که سرعت نزال نیز به طرز مشابهی، واکنشی باشد که در بدن همسرتان در پاسخ به (ترس از صمیمیت) یا به عبارتی هراس از نزدیک شدن بیش از حد در حین عمل جنسی، از خود نشان می دهد. در واقع سرعت انزال، عدم (عشق ورزیدن) را به مدتی طولانی برای همسرتان تضمین می کند.

3. اختلال در رسیدن به اوج لذت جنسی در زن ها: آمار نشان می دهد بیش از نیمی از تمامی زن ها در رسیدن به اوج لذت جنسی با مشکل مواجه اند و درصد کمتری از آنها نیز هرگز اوج لذت جنسی را تجربه نکرده اند. صرف نظر از مواردی که در آن عدم رسیدن به اوج لذت جنسی به واسطه ی بی تجربگی همسرتان در نزدیکی با شما است، دلایلی که موجب ناتوانی جنسی در زن ها می شود، همان دلایلی هستند که اختلالات جنسی مردانه(عدم توانایی در حصول و یا ادامه ی نعوظ و سرعت انزال) را سبب می شوند.

 خشم

خشم سرکوب شده و غضب، عامل اصلی عدم توانایی در رسیدن به اوج لذت جنسی در زن ها است. خشم، ما را از اینکه (لذت) را تجربه کنیم، باز می دارد. زن هایی که مورد مزاحمت و آزار جنسی و یا تجاوز قرار گرفته اند یا ترک شده اند و کسی آنها را دوست نداشته و یا به آنها خیانت شده است، احتمالاً در خود خشمی پنهان دارند که آنها را از تجربه ی شادی، اشتیاق و شور و حرارت محروم می کند.

 ترس از کنترل شدن و یا کنترل خود را از دست دادن

کنترل خود را در دست داشتن، اساساً هیچ گونه مناسبتی با تجربه ی اوج لذت جنسی ندارد. چرا که اوج لذت جنسی اصولاً از سنخ و جنس (رها کردن)، آن هم به طور کامل است. چنانچه زنی در رابطه با (کنترل) مسئله دارد یا به عبارتی کنترل گر است و یا همسری کنترل گر دارد و یا به وسیله مردهای زندگی اش قربانی شده است، از اینکه خود را واگذارد تا بتواند به اوج لذت جنسی برسد، مشکل پیدا می کند.

4. بی علاقگی نسبت به روابط جنسی: چهارمین نوع از مشکلات عملی جنسی، سرباز زدن از انجام آن به طور کلی است. اگر کسی را ملاقات کردید که ظاهراً تمایل جنسی ناچیزی از خود نشان می دهد و این را حتی نیز عنوان می کند که هیچ گونه نیاز جنسی ندارد و به راحتی می تواند سال ها بدون هیچ گونه رابطه ی جنسی زندگی کند، سعی نکنید فرد را متقاعد سازید که این موضوع در زندگی شما هیچ گونه تنش و مشکلی ایجاد نخواهد کرد.

فقدان میل جنسی معمولاً پیچیده تر و مشکل آفرین تر از آن است که به نظر می آید. معمولاً این طور به نظر می آید که این اختلال صرفاً یک (بی تفاوتی) و (بی اعتنایی) نسبت به روابط جنسی است ولی واقعیتی که در پایان رابطه وجود دارد، این است که این بی تفاوتی، یک (بیزاری) را در زیر خود پنهان کرده است و از این رو یک اختلال محسوب می شود ما هیچ کدام بدون رابطه ی جنسی نمی میریم و یک انسان سالم لازم است این را بداند که می تواند بدون رابطه ی جنسی ادامه دهد اما این موضوع که هیچ گونه تمایلی به رابطه ی جنسی نداشته باشد یک مشکل جنسی است.

داستان های غم انگیز بی شماری را از مردها و زن هایی شنیده می شود که از اینکه همسرشان هیچ گونه لذتی از روابط جنسی نمی برد، شکایت و گله داشته اند. این مردها و زن ها در پی ازدواج نیز چنان تمایل خود را نسبت به روابط جنسی از دست می دهند که موجبات نگرانی و یاس همسر خود را فراهم می سازند و در نهایت نیز مجبور به جدایی و طلاق می گردند.

بی اعتنایی نسبت به روابط جنسی بین شما و همسرتان می تواند نشات گرفته از اختلالات و مشکلاتی باشد که برشمردیم مثل: ترس از صمیمیت، خشم و… اما در بیشتر موارد برخاسته از آسیب های روحی و زخم ها و ضربات عاطفی گذشته است. لطماتی نظیر مزاحمت های جنسی، زنای بامحارم، تجاوز و یا اشکال خشونت آمیزتری از آزار و اذیت نیز از این جمله اند.

صرف نظر از اینکه همسر شما معتاد به پورونوگرافی بوده، زیاد لاس می زند، ناتوانی جنسی دارد و یا روابط جنسی بی تفاوت و بی اعتنا است، هرگز این ضعف‌های مهلک جنسی را نادیده نگیرید. صحبت کردن درباره ی آن و یا سر و کله زدن با آن خوشایند نیست اما نادیده گرفتن شان نیز به حل آنها کمکی نمی کند.

بی علاقگی نسبت به روابط جنسی

مشکلات جنسی عبارت تند از:

  • اعتیاد جنسی
  • عدم نجابت جنسی و عزت نفس
  • مشکلات اجرای عمل جنسی

پس بنابراین یکی از موضوعات مهم در رابطه ی عاطفی، مشکلات جنسی است که لازم است نسبت به این مشکلات جنسی آگاهی و شناخت پیدا کنیم، آنها را درون خود و رابطه ی خود بررسی کنیم و در صورت نیاز با توجه به آگاهی نسبت به آنها، درصدد تغییر برآییم تا در نهایت، زندگی با کیفیت تری را تجربه کنیم.

 

چند مسئله ی رابطه جنسی

چند مسئله ی رابطه جنسی

چند مسئله ی رابطه جنسی:

غیرممکن است در مورد مسائل جنسی هیچ گونه چرایی در ذهنتان نباشد، چراهای شما در این باب کدامند؟

شما در مورد رابطه ی جنسی چه سوالاتی دارید؟

مسئله ی جنسی یکی از موضوعات مهم در رابطه ی عاطفی است که همیشه مورد بحث بوده است، به عبارتی چون خیلی مواقع پاسخ به سوال هایمان در این مورد داده نشده است به یکی از موضوعات مهم تبدیل شده است.

در این مقاله قصد داریم به چند مسئله ی رابطه ی جنسی از نظر روان شناسی و علمی بپردازیم.

سرفصل ها:

  •  محل رابطه ی جنسی و عشق در مغز
  •  مرد به خاطر رابطه ی جنسی حاضر است چه کارهایی انجام دهد؟
  •  آیا مردهای پولدار، زن ها را به لذت جنسی بالاتری می رسانند؟
  •  چرا زن ها به ارگاسم می رسند؟
  •  چرا مردها صبح، هنگام بیدار شدن از خواب نعوظ دارند؟
  •  آیا جوانان امروز همان قدر که به اطلاعات جنسی اهمیت می دهند؛  دیدگاه مسئولانه ای نیز به روابط جنسی دارند؟

 محل رابطه جنسی و عشق در مغز

لوسی برون، پروفسور عصب شناس همراه با هلن فیشر تیمی تشکیل دادند و MRI مغزی 17 زن و مرد جوان را مورد بررسی قرار دادند. این افراد به تازگی رابطه زناشویی شروع کرده بودند و خودشان را عاشقانی که به تازگی دیوانه وار در دام عشق افتاده بودند، معرفی می کردند.

بدین معنا که یا بسیار شهوت داشتند یا در مراحل اولیه عشق رمانتیکی قرار داشتند. تحقیقاتی که آنها روی MRI ها انجام دادند، دلایل فیزیولوژیکی و پشت پرده احساسات زمان عاشق شدن را توضیح می داد.

این که در آن زمان ما چه احساسی داریم و چرا عشق تا این اندازه قوی است و چرا جواب رد شنیدن از جانب معشوق تا این حد برای ما دردناک و آزاردهنده است.

آنها بخش هایی از مغز را مورد مطالعه قرار دادند که در ارتباط با حس عطش و تمنای شدید، حافظه، احساسات و توجه بود. این بخش ها را در علم پزشکی هسته دمی و تگمنتوم شکمی می نامند. قسمتی از مغز که سلول های دوپامین از آن جا به قسمت های دیگر مغز پمپاژ می شوند.

هنگامی که عکس معشوق را به افراد تحت آزمایش نشان می دادند، از مغز آنها MRI گرفته شد. از طرفی، در پژوهشی دیگر که در مورد واکنش آلت تناسلی مردها و نعوظ، هنگام مشاهده عکس زن ها بود، از مغز مردها در آن لحظه، MRI هایی گرفته شد. سپس این دو MRI را با هم مقایسه کردند و در نهایت اطلاعات به دست آمده در مورد زوج های انسانی و جفت های حیوانی که مدت زمان زیادی با هم بودند را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.

آنها دریافتند وقتی عاشق می شوند خواستار دوپامین بیشتر می شوند. هر چه میزان دوپامین بالاتر رود، شور و شعف و خلسه و لذت شما نیز بیشتر می شود. فیشر و برون همچنین ثابت کردند در زمان (عشق جنون آمیز) به دلیل فعالیت هورمونی حالتی شبیه به تزریق مواد توهم زا در بدن به وجود می آید.

آنها دریافتند که هسته دمی، منطقه ای از مغز است که مربوط به عشق رمانتیکی است و مرکز دلبستگی های طولانی مدت در بخش جلویی و اصلی مغز، واقع در پالیدم و پوتامن شکمی است و احساسات مربوط به شهوت و تحریکات جنسی در بخش های مختلف مغز و به ویژه در نیم کره چپ مغز قرار دارند.

 

 محل رابطه ی جنسی و عشق در مغز

مرد به خاطر رابطه ی جنسی حاضر است چه کارهایی انجام دهد

مرد حاضر است کارهای زیادی به عنوان پاداش رابطه ی جنسی زن برای او انجام دهد و زن این را می داند و می گوید: فلان چیز را برایم بخر، با ماشین مرا جایی ببر، سینما، شام یا خونه مامانم ببر، بچه ها را روی تخت شان بگذار، دیوارها را رنگ بزن و غیره و غیره…

ما از کجا می دانیم مردها در ازای انجام این کارها رابطه ی جنسی می خواهند؟ زیرا مردها هیچ گاه این کارها را برای هم جنس خود انجام نمی دهند و اگر هم کارهای این چنینی برای مرد دیگری انجام دادند، خود به خود قرار داد سکوت میان آنها منعقد می شود و انتظار می رود که لطف آنها در زمان لازم از طرف مقابل جبران شود.

اگر مردی با همسرش رابطه جنسی ندارد اما برای او وقت می گذارد و از این قبیل کارها برای او انجام می دهد، قرارداد سکوت میان آنها نیز منعقد می شود درست مانند این که اگر مرد بود باید کارهای او را جبران می کرد. او می خواهد سرویسی که ارائه داده جبران شود، حال این جبران با رابطه ی جنسی باشد یا دریافت خدمات مشابه.

لازم به ذکر است که گفته شود تمامی این موارد مربوط به علم روان شناسی است و با توجه به ساختار مغز زن و مرد سنجیده و بررسی می شود ولی یک انسان می تواند از این سطح فراتر رود یعنی زندگی خود را به کیفیت بالاتری برساند.

به طور مثال در صورتی که یک مرد علاوه بر اینکه نسبت به این ویژگی روان شناختی خود شناخت پیدا می کند، می تواند جهت ارتقای انسانیت خود، عشق بلاعوض را تمرین کند اما لازم است در ابتدا به این سطح و حیطه آگاه شود و در ادامه برای به تعادل رساندن و یکی شدن با همه ی انسان ها اعم از زن و مرد تلاش کند.

 آیا مردهای پولدار، زن ها را به لذت جنسی بالاتری می رسانند

در سال 2008 توماس پولت از دانشگاه نیوکسل به کمک پروفسور دانیال نتل در پژوهشی نشان داد، لذت زن ها از رابطه جنسی با میزان حساب بانکی مرد و دسترسی او به منابع، ارتباط مستقیم دارد. آنها دریافتند هر چه مرد متمکن تر باشد به همان میزان طرف مقابلش بیشتر به ارگاسم می رسد.

آنها طبق تحقیات دریافته اند، ارگاسم زن ها در اکثر مواقع با افزایش تمکن مالی و درآمد طرف مقابل شان افزایش پیدا می کند. این در حالی است که عوامل بسیار زیاد دیگری در ارگاسم زن ها تاثیر دارد ولی پول یکی از مهم ترین این عوامل به شمار می رود.

میزان ارگاسم زن ها به فیزیک مرد و جذابیت او بستگی دارد و پژوهش پولت و ناتل نیز ثابت کرد تمکن مالی مرد حتی از ظاهرش نیز مهم تر است.

پولت نتل و دیوید باس همگی معتقدند ارگاسم زن ها، راهی برای نشان دادن احساسات عمیق شان به مرد مورد تاییدشان است بدین ترتیب که با این کار به او می فهمانند از رابطه جنسی شان با آن مرد بسیار راضی هستند در نتیجه آن مرد باید او و بچه هایش را تامین کند. مهم ترین نکته این است که منابع بیشتر، مردها را موجه تر و قابل قبول تر می کند و باعث ارگاسم بیشتر زنان می شود.

 چرا زن ها به ارگاسم می رسند

تنها انسان های ماده به ارگاسم می رسند. تقریباً در تمام دیگر گونه های موجودات، رابطه ی جنسی به فعالیتی 7 تا 10 ثانیه ای محدود می شود که کاملاً به خدمت تولید مثل گرفته شده است و هیچ مقدمه و تشریفات خاصی ندارد.

تخمک گذاری انسان های ماده نمود ظاهری ندارد؛ بدین معنا که مرد هیچ گاه متوجه نمی شود زن چه موقع برای رابطه جنسی آماده است. به نظر می رسد این تدبیر نوعی مطابقت تکاملی محسوب می شود و به این علت است که مرد را همیشه دور و بر زن نگه دارد.

زن ها چه تخمک گذاری داشته باشند یا نداشته باشند، تقریباً همیشه امکان برقراری رابطه ی جنسی دارند و این موضوع باعث می شود؛ رابطه ی جنسی ترفندی دائمی و همیشگی برای به دام انداختن و غل و زنجیر کردن مردها باشد. تا همیشه دور و بر زن ها بپلکند.

محققان، لنزهای فیلم برداری کوچکی در واژن زن ها کار گذاشته اند تا پروسه ی به ارگاسم رسیدن زن ها را مورد بررسی قرار دهند. تصاویر حاکی از آن است که در لحظه ی اوج لذت جنسی، ماهیچه های واژن رو به بالا کشیده می شوند و دهانه رحم را باز می کنند و به جلو کشیده می شوند تا اسپرم های موجود را ببلعند و دقیقاً عملی شبیه به عمل جاروبرقی انجام می دهند و به همین علت است که همزمانی ارگاسم زن و مرد از اهمیت بالایی برخوردار است تا شانس باروری افزایش پیدا کند. از نقطه نظر بارداری، ارگاسم زن ها تنها در حین یا پس از انزال مرد اتفاق می افتد نه قبل از آن.

زیست شناسانی که سیر تکاملی و تحول انسان را بررسی می کنند، همچنین ارگاسم زن ها را به نوعی تدبیر مادر هستی برای کنترل نوع بشر می دانند.
آنها بر این باورند اگر زنی احساس مردی که با او رابطه جنسی برقرار کرده ژن های مناسب مورد نیاز او را ندارد، بدنش تمایلی برای به ارگاسم رسیدن پیدا نمی کند.

گرچه، اگر او هر شب در رختخواب آماده و پرجنب و جوش باشد، می توان گفت مادر طبیعت دست کم از نقطه نظر سیر تکاملی می خواهد به او بگوید این مرد ژن های مناسب برای بچه دار شدن را دارد.

 

 چرا زن ها به ارگاسم می رسند

چرا مردها صبح، هنگام بیدار شدن از خواب نعوظ دارند

این امر به دو دلیل اتفاق می افتد: اول اینکه سطح تستسترون مرد در هنگام طلوع خورشید به بالاترین حد خود می رسد یعنی درست قبل از آن که برای آغاز روز و شکار رختخواب را ترک می کند و در غروب آفتاب میزان آن به کم ترین حد خود می رسد. طبیعت این تدبیر را برای او این طور اندیشیده است که در صورت عدم بازگشت او از شکار، بتواند ژن های خود را آخرین لحظات ممکن انتقال دهد.

از طرف دیگر رگ های عصبیئی که باعث نعوذ می شوند از دور غده ی پروستات که دقیقاً زیر مثانه قرار دارد، رد می شوند. در نتیجه مثانه پر به رگ های عصبی فشار می آورد و باعث نعوظ آلت تناسلی مرد می شود. از آن جایی که انتظار زن از مرد، شکار اول وقت و دسترسی به منابع بیشتر است و مرد نیز از نظر روانشناختی یا بصری نمی تواند در زمان طلوع خورشید از خواب بیدار شود مادر طبیعت وارد عمل می شود تا وظیفه اش را تمام و کمال به اتمام برساند.

 آیا جوانان امروز همان قدر که به اطلاعات جنسی اهمیت می دهند؛ دیدگاه مسئولانه ای نیز به روابط جنسی دارند

بنابر تحقیقات و بررسی های صورت گرفته در انگلستان، 80 درصد از دختران نوجوان در هنگام مستی یا فشار جدید نیاز جنسی، بکارت خود را از دست می دهند و بیش از نیمی از آنها بی محابا و بدون رعایت نکات ایمنی و محافظتی رابطه ی جنسی دارند. در تحقیقی که از 3000 دانش آموز 15 تا 18 ساله مدرسه به عمل آمد، معلوم شد 39 درصد از آنها بدون رضایت واقعی خود یا طرف مقابل شان برای اولین بار رابطه ی جنسی دارند. این آمارها نشان دهنده عمق بی توجهی جوانان و نوجوانان در جوامع افسار گسیخته غربی است که با رفتارهای پرخطر آینده خود را خراب می کنند.

شواهدی که از پژوهش بچه های طلاق بر می آید، حاکی از آن است که فرزندان این والدین نیز برای یافتن شریک زندگی خود از همان استراتژی ها و تاکتیک های پدر و مادرشان استفاده می کنند. وقتی والدین از یکدیگر جدا می شوند، بچه ها یاد می گیرند که نمی توانند در زندگی تنها روی یک نفر حساب کنند.

این بچه ها زودتر به بلوغ می رسند، و بسیار زودتر از هم سن و سالانی که والدین شان با هم هستند، رابطه ی جنسی را شروع می کنند. تمامی این ها نشان دهنده این است که جوانان امروز ممکن است در برخی زمینه های رابطه جنسی اطلاعات بیشتری نسبت به والدین شان داشته باشند؛ اما دیدگاه غیر مسئولانه ای نسبت به مسائل امنیتی و بهداشت دارند و نسبت به والدین شان ریسک بیشتری به جان می خرند

 

 آیا جوانان امروز همان قدر که به اطلاعات جنسی اهمیت می دهند؛ دیدگاه مسئولانه ای نیز به روابط جنسی دارند

نتیجه:

در این مقاله به چند مسئله ی جنسی در باب زنان و مردان از منظر علم و روان شناسی پرداختیم. زمانی که در مورد موضوع یا مسئله ای آگاهی و شناخت نداریم آن مسئله به مشکل تبدیل می شود و مسئله ی جنسی هم از آن دسته موضوعاتی است که تا زمانی که در مورد آن هیچ گونه شناختی نداریم، به یک موضوع مهم و پررنگ تبدیل می شود پس لازم است در ابتدا از منظر روان شناسی و علمی آن را مورد بررسی قرار دهیم و بعد از مرحله ی شناخت به این درک می رسیم، آن قدرها هم پیچیده و مشکل نیست اما دستیابی به این درک حتماً مستلزم کسب آگاهی اولیه است.

ممکن است وقتی در حال خواندن این مقاله باشید با خود بگویید پس بحث معنویت و انسان معنوی چگونه می شود؟ و باید در پاسخ به این سوال باز تاکید کنیم که در اینجا مسئله ی جنسی فقط از دیدگاه روان شناسی و علم مورد بررسی قرار گرفته است که در جای خود درست است و معنویت، بعد و کیفیت بالاتری از زندگی است یعنی یک انسان می تواند از بعد علمی هم بالاتر رود و کیفیت بالاتری را زندگی کند اما این کیفیت بالاتر، نیازمند عبور کردن از مراحل اولیه است.

در این مقاله به تمام پرسش هایی که در خصوص رابطه ی جنسی است نپرداخته ایم بلکه رایج ترین آنها را مورد بررسی قرار داده ایم.

رابطه جنسی زنان

رابطه جنسی زنان

رابطه جنسی زنان

وقتی زن و مردی به تازگی یک رابطه ی عاطفی مشترک را شروع می کنند هر کدام از آنها در مورد یکدیگر کنجکاو می شوند و چراهایی برایشان پیش می آید. یکی از زمینه هایی که همیشه در ذهن مردان و زنان چراهای زیادی به دنبال دارد، زمینه ی رابطه ی جنسی است.

معمولاً سوال های رایج مردان یا به عبارتی شکایت های مردان در مورد رابطه ی جنسی زنان این است که؛ چرا زن ها در رابطه ی جنسی پا پیش نمی گذارند؟

چرا زن ها در رابطه ی جنسی به مردهای قوی فکر می کنند؟

زن ها از رابطه ی جنسی چه می خواهند؟ و…

در این مقاله قصد داریم به رابطه ی جنسی زنان بپردازیم.

سرفصل ها:

  • زن ها از رابطه ی جنسی چه می خواهند؟
  •  چرا زن ها به ندرت برای رابطه جنسی و همبستری پا پیش می گذارند؟
  •  چرا زن ها، مردهای بزرگ تر از خودشان را ترجیح می دهند؟
  • چرا زن ها در رابطه ی جنسی ناز و نوازش را دوست دارند؟
  •  چرا زن ها در حین رابطه ی جنسی حواسشان به دور و بر است؟
  •  چرا زن ها به مردهای قوی و آرام فکر می کنند؟

 زن ها از رابطه ی جنسی چه می خواهند

این توهم که مردان و زنان از رابطه ی جنسی خواسته های یکسانی دارند، امروزه میان افراد جامعه رواج پیدا کرده است. بسیاری از مجلات و برنامه های تلویزیونی این طور القا کرده اند که نه تنها اولویت های زن و مرد برای یک رابطه ی جنسی خوب یکسان است بلکه انگیزاننده های جنسی هر دو نیز یکسان است اما این طور نیست.

بیش از یک دوره 30ساله، ما هزاران مطالعه و تحقیق و بررسی راجع به خواسته های زن ها از رابطه ی جنسی، جمع آوری و تجزیه و تحلیل کرده ایم. این مطالبات و بررسی ها توسط دانشگاه‌ها، موسسات بهداشت و محققان حرفه ای مسائل جنسی مجلات محبوب انجام شده است.

ما از تمامی این تحقیقات به دو نتیجه رسیده ایم. اول این که، انگیزه زن ها از رابطه ی جنسی با هزاران سال پیش هیچ تفاوتی نکرده است. تقریباً تمام مطالعات نشان داده است، چه زنی که در عرصه تجارت و کسب و کار قدرتمند است یا زنی که خانه دار است و بچه دارد یا حتی زنان غارنشین 100000 سال قبل، همه و همه معیارهای یکسانی برای رتبه بندی یک رابطه ی جنسی خوب دارند و دوم اینکه انگیزه رابطه ی جنسی زن قرن بیست و یکمی امروزه قوی تر از اجدادش نیست، تنها موردی که تغییر یافته این است که امروزه قبح مطرح کردن آن در جمع از بین رفته و در رسانه های گروهی به راحتی راجع به آن بحث و گفتگو می شود. پیدا کردن مردی که به منابع دسترسی دارد و یا توانایی به دست آوردنش را دارد از اولویت های مهم اوست.

زن برای رابطه ی جنسی به مقدمه نیاز دارد. در حقیقت او حاضر نیست واژه (رابطه ی جنسی) را بی محابا به کار برد، بلکه مایل است در (آغوش) کشیده شود. پس از همبستری او دوست دارد راجع به احساساتش صحبت کند. اما شکایت بسیاری از زن ها این است که این امکان برایشان فراهم نیست چون تا می خواهند صحبت کنند، متوجه می شوند که او خواب است.

زن ها در رابطه ی جنسی در وهله اول نیازمند دریافت عشق و احساسات هستند. در حالی که مردها رابطه ای مملو از هیجان و به دور از خجالت را در رابطه ی جنسی می پسندند.

به دلیل تفاوت منشا و اولویت های زن و مرد اگر بگوییم آنها در خصوص رابطه جنسی با یکدیگر سازگاری ندارند، حرف نامعقولی نگفته ایم. زن ها در اکثر مواقع مردها را موجودات (خودخواهی) معرفی می کنند که همیشه (عجله) دارند و مردها، زن ها را موجوداتی (بدون تخیل) و (ماشینی) می دانند.

وقتی درک کردید و پذیرفتید که سیم پیچی مغز زن ها و مردها( کتاب مغز زنانه از لوآن بریزندین) از یکدیگر متفاوت است و هر یک از آنها طرز فکر متفاوتی از عشق و رابطه ی جنسی دارند و اولویت های هر کدام با دیگری فرق دارد، می توانید تغییرات لازم را بر روی طرز فکرتان در خصوص رابطه ی جنسی اعمال کنید و خیلی زود خواهید دید که به یک عاشق ممتاز و ویژه تبدیل می شوید.

 

 زن ها از رابطه ی جنسی چه می خواهند

خلاصه ای از خواسته عمده بسیاری از زن ها که قبل از نیاز به رابطه جنسی، از مردها انتظار دارند

  •  احساس جذاب بودن و خاص بوددن به آنها بدهند.
  •  همسرشان آنها را در آغوش بکشد و ناز و نوازش کند.
  •  راجع به احساساتشان صحبت کنند.
  •  احساس دوست داشته شدن و حمایت شدن را به آنها انتقال دهند.

یک زندگی ایده آل و موفق بدان معناست که در آن افراد از قضاوت درباره نیازهای طرف مقابل دست بردارند و در عوض در جهت برآورده کردن آن نیازها تلاش کنند. نیازهای جنسی ما از یکدیگر متفاوت است، نمی گوییم کدام خوب و کدام بد است فقط می گوییم متفاوت است.

چرا زن ها به ندرت برای رابطه جنسی و همبستری پا پیش می گذارند

این موضوع تقریباً از شکایت های شماره یک تمام مردها از زن ها در تمام کشورهاست. دلیل آن ساده است: موتور رابطه ی جنسی مردها بسیار قوی تر از زن ها خلق شده است. میزان هورمون تستسترون آنها 10 تا 20 برابر بیشتر از زن هاست و هیپوتالاموس شان، یعنی منطقه ای از مغز که ترشح هورمون ها باعث تمایلات جنسی می شود، بسیار بزرگ تر است.

میلیون ها سال است نسل بشر از مردها به وجود می آید و زن ها باردار می شوند و نوزاد می زایند. ابتدایی ترین وظیفه زن ها حامی و پشتیبان بودن است تا بتوانند از نوزادانشان پرستاری و مراقبت کنند و آنها را از شر حوادث امن نگاه دارند. هیچ چیز عوض نشده است.

همچنین زن ها این خدمات را به مرد زندگی شان هم ارائه می دهند و دوست دارند آنها را حمایت و پشتیبانی کنند. اگرچه تمرکز مردها روی رابطه ی جنسی آن قدر شدید و قوی است که اغلب نمی توانند تشخیصی دهند که آیا این زن اکنون در حال نشان دادن عشق و محبتش است یا تقاضای رابطه ی جنسی دارد و به همین دلیل است که مردها اغلب فکر می کنند پیام ارسالی به نوعی درخواست رابطه ی جنسی است و بعد که دست رد به سینه شان می خورد، حالشان گرفته می شود و زن ها نیز به موازات آن گیج و مبهوت می شوند.

مشکل مردها تنها نحوه سیم پیچی مغزشان است و طوری طرح ریزی شده است که نسل انسان را باقی نگه دارد. در دوران های دور آنها مجبور بودند برای استفاده از هر موقعیتی برای رابطه ی جنسی آماده باشند، حتی به قیمت به جان خریدن خطر. زیرا بارداری اغلب اتفاق نمی افتاد و بسیاری از نوزادان در همان سنین کم می مردند. بیشتر آنها حتی تا سنین نوجوانی زنده نمی ماندند.

موتور رابطه ی جنسی زن ها به این دلیل کند می چرخد که در دوران بارداری فرصت رابطه ی جنسی فراهم نیست و آنها باید از نوزادان شان مراقبت کنند. اگر زن ها مدام رابطه ی جنسی می خواستند، ممکن بود جنین شان را از دست بدهند یا این که دائماً باید باردار می بودند و بچه می زاییدند.

در هر دو صورت این برای خود و جنین شان گران تمام می شد.

 

چرا زن ها به ندرت برای رابطه جنسی و همبستری پا پیش می گذارند

چرا زن ها مردهای بزرگ تر از خودشان را ترجیح می دهند

دیوید باس دریافته است زن ها در تمام 37 فرهنگی که او مورد مطالعه قرار داده است، مردهای بزرگ تر از نظر سنی را بیشتر ترجیح می دهند. به این دلیل که مردهای بزرگ تر احتمالاً منابع بیشتری در اختیار دارند. به عنوان مثال، میانگین درآمد یک مرد استرالیایی 20 ساله در سال 2008، 27000دلار، درآمد. مرد 30ساله، 44000 دلار و درآمد مرد 40 ساله 53000دلار بوده است.

همچنین مردان مسن تر ثبات بیشتری دارند و قابل اعتمادترند و تمایل بیشتری برای متعهد شدن دارند. زن ها ترجیح می دهند مردها فقط 3تا5 سال از آنها بزرگ تر باشند زیرا احتمال مردن مردهای سن بالاتر بیشتر است و این بدان معناست که منابع آنها پایان می یابد. در برخی فرهنگ ها، گاهی اوقات زن ها با مردهای جوان تر از خودشان ازدواج می کنند اما این معمولاً تنها زمانی اتفاق می افتد که زن ثروتمند باشد یا این که مرد با این وصلت به ارثیه و یا قدرت و مقامی برسد. این نوع ازدواج ها معمولاً ازدواج های (تعیین شده) هستند.

گاهی اوقات زن های بزرگ تر با مردهای بسیار جوان تر از خودشان جوش می خورند که این موضوع دو علت دارد: اول این که، زن خود به منابع دسترسی دارد و نیازی به منابع مرد ندارد و دوم این که، رتبه این زن ها پایین است زیرا از سن بچه دار شدن شان گذشته است.

این زن ها می توانند مردهای جوان تر را به دلیل رابطه ی جنسی یا مستفیظ کردن آنها از قدرت و منابع مالی خود، جذب کنند. اما عمر این گونه روابط معمولاً کوتاه است.

چرا زن ها در رابطه ی جنسی ناز و نوازش را دوست دارند

در کتاب (چرا مردها گوش نمی کنند و زن ها نمی توانند نقشه بخوانند)

ما نشان داده ایم که زن ها بیش از 10000نقطه حساس و دریافت کننده در سطح بدنشان دارند. این میزان برای مردها 3000 نقطه است. حساس بودن به ناز و نوازش به زن ها کمک می کند احساسات و شرایط فرزندان خود را به خوبی درک کنند. این موضوع به خودی خود توضیح می دهد که چرا زن ها عاشق ناز و نوازش هستند و چرا تماس فیزیکی برای آنها بسیار اهمیت دارد. گرچه تماس فیزیکی به زعم مردها تمایل برای رابطه ی جنسی برداشت می شود و این سوء تفاهم باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی در روابط زوجین در همه جای جهان می شود.

زن ها خواستار تماس های غیر رابطه ی جنسی هستند. از جمله هم آغوشی، دست در دست بودن، نوازش موها، ماساژ و هر نوع بوس و مغازله دیگر.

بسیاری از مردها همه این کارها را به امید رسیدن به رابطه ی جنسی انجام می دهند اما وقتی رابطه شان دائمی تر می شود و خیال شان راحت تر است دست از انجام این کارها برمی دارند.

 

چرا زن ها در رابطه ی جنسی ناز و نوازش را دوست دارند

چرا زن ها در حین رابطه ی جنسی حواس شان به دور و بر است

اعتراض مردها در همه جا این است که وقتی پای رابطه ی جنسی به میان می آید، به نظر می رسد زن ها زیادی حواس شان پرت دور و بر است. مردها مدعی اند زن ها در حین همبستری مدام می گویند اتاق خیلی روشن است یا خیلی تاریک است، خیلی سر و صدا است یا خیلی ساکت است.

دیوارها نازک اند و ممکن است کسی آنها را ببیند یا صدایشان را بشنوند ولی مردها به این چیزها اهمیت نمی دهند. زیرا مغز مردها یک وجهی است و تمام تمرکز و فکر و ذکرشان بر روی کاریست که انجام می دهند و تقریباً کر می شوند و محرک های خارجی را نمی بینند.

دانشمند عصب شناس پروفسور گرت هالستگ و تیمش، فعالیت مغزی 13زن را در حالت ارگاسم بررسی کردند به این نتیجه رسیدند؛ وقتی زن تحریک می شود، فعالیت در بخش سنسور حسی ابتدای کورتکس بالا می رود. اما در آمیگدال و هیپوکامپوس(بخشی از مغز که به هوشیاری و هیجان مربوط می شود) فعالیت کم می شود. این آزمایش نشان می دهد اگر زن ها ریلکس و آسوده نبوده و از نگرانی دور نباشند و حواسشان پرت باشد، نمی توانند از همبستری و رابطه جنسی لذت ببرند.

مغز چند بعدی زن ها می توانند در آن واحد به تمام محرک های دور و برش پاسخ دهد. در دوران های گذشته، اگر زوجی که در حال همبستری و رابطه ی جنسی بودند و هر دو بر روی عمل خود تمرکز داشتند و آنقدر غرق این عمل بودند که حتی ممکن بود طعمه شکار حیوانات دیگر شوند.

برای این که زن ها سرحال بوده و حوصله داشته باشند، مرد باید موقع شناس باشد و اطمینان حاصل کند که زن استرس ندارد، موزیک آرامی بگذارد تا صداهای خارجی و بیرونی در آن گم شود و مطمئن باشد که او آرام است و حواسش پرت نمی شود.

چرا زن ها در رابطه ی جنسی ناز و نوازش را دوست دارند

بیشتر زن ها معمولاً تمایل پیدا کردن به مردهای قوی را در یک دوره دو سه روزه و در زمان تخمک گذاری شان تجربه کرده اند. بدن او افراد قوی را طلب می کند زیرا مردهای قوی شانس بیشتری برای بقا دارند و زن ژن های او را می خواهد.

مردهایی قوی و با تستسترون بالا همیشه بر مردهای ساکت و آرام غالب می شوند و این موضوع برای زن هایی که در زمان تخمک گذاری هستند جذابیت دارد. در بقیه ماه از مردهای ساکت و قابل اعتماد خوششان می آید.

زن ها در عین حال که آگاهانه در جستجوی مردهای حمایت گری هستند که آنها را زیر چتر حمایت خود بگیرند، همچنین خواستار مردهایی با ژن های خوب هستند.

 

چرا زن ها در رابطه ی جنسی ناز و نوازش را دوست دارند

نتیجه:

همان طور که گفته شد یک زندگی ایده آل و موفق بدان معناست که در آن افراد از قضاوت درباره نیازهای طرف مقابل دست بردارند و در عوض در جهت برآورده کردن آن نیازها تلاش کنند. نیازهای جنسی ما از یکدیگر متفاوت است، نمی گوییم کدام خوب و کدام بد است فقط می گوییم متفاوت است.

در این مقاله به رازهایی جنسی در مورد زنان پرداختیم که لازم است هر زن و مردی برای ورود به رابطه و همچنین ایجاد یک رابطه ی جنسی سالم، این موضوعات را بدانند تا با آگاهی و درک بیشتری از تفاوت ها، رابطه را پیش ببرند.

رابطه جنسی مردان

نکات رابطه جنسی مردان

رابطه جنسی مردان

وقتی به صحبت های زن های متاهل گوش می دهیم، اعتراض بسیاری از آنها این موضوع است که چرا مردان، قبل از رابطه ی جنسی مقدمه چینی ندارند یا چرا زمانی هم که با هم دعوا و مشاجره داشته ایم، خواستار رابطه ی جنسی می باشد، درست زمانی که هیچ عشق و علاقه ای بین ما نیست.

آیا این یک نوع مشکل در مردان است یا تفاوتی میان زنان و مردان در رابطه ی جنسی است که لازم می باشد نسبت به آنها آگاه شوید؟

در این مقاله قصد داریم به مسائل و واقعیت هایی در مورد رابطه ی جنسی مردان بپردازیم.

سرفصل ها:

 چرا رابطه‌ی جنسی برای مردها فقط همبستری است

پروفسور راکول و رابن گور دریافته‌اند قسمتی که نیمکره چپ و راست مغز را به هم وصل می کند، در مردها نسبت به زن ها 12 درصد کوچک تر است و قسمت کورپوس کالوزوم، رگی که اطلاعات دو نیمکره مغز از طریق آن مبادله می شود در مردها 30 درصد کم تر از زن ها ارتباط برقرار می کند و به همین دلیل است که مردها تنها می توانند در آن واحد یک کار خوب انجام دهند.

مغز بیشتر مردها شبیه کندوی زنبور عسل، متشکل از اتاقک های کوچک کوچک است که هر یک از این اتاقک ها مختص انجام یک مهارت خاص است که مستقل از بقیه عمل می کند.

این ساختار مغزی، از آنها موجوداتی (تک محوری) ساخته است که در آن واحد تنها می توانند روی یک موضوع تمرکز کنند و در نتیجه شدیدتر و دقیق تر از زن ها روی یک موضوع خاص متمرکز شوند. داشتن مغزی (تک بعدی) باعث می شود مردها با شور و حرارت زیادی یا روی عشق متمرکز شوند یا روی رابطه ی جنسی، و به ندرت اتفاق می افتد که این دو با یکدیگر مصادف شوند. این امر باعث می شود مردها دست به عملی بزنند که برای آنها به هیچ عنوان قابل فهم نیست؛ یعنی همبستری با زنی که دوستش ندارند.

از نظر مردها آن رابطه فقط رابطه ی جنسی است و سپس او می تواند همه چیز را فراموش کند. او لازم نمی داند راجع به آن صحبت کند یا موضوع را پیش بکشد مگر این که بخواهد برای دوستانش قپی بیاید.

مغز مردها رابطه ی جنسی را عملی ساده می داند درست مانند اصلاح صورت؛ و تا دفعه بعد اصلاً به آن فکر هم نمی کنند. اما از نظر زن ها عشق و رابطه ی جنسی با هم عجین شده اند و یکی از آنها نتیجه ی دیگری است. به ندرت رابطه ی جنسی برای زن رابطه ی جنسی است. باید احساس عشق و دوست داشتن ضمیمه آن باشد.

اگر بدون داشتن احساس با کسی رابطه ی جنسی برقرار نماید، احتمالاً این را برای افزایش اعتماد به نفس خود انجام می دهد. حتی اگر زنی بخواهد فقط برای ارضاء جنسی و جسمی خود رابطه ی جنسی برقرار نماید، در این صورت نیز به دنبال مردی می گردد که حداقل های لیست فرد ایده آلش را داشته باشد.

 

 چرا رابطه ی جنسی برای مردها فقط همبستری است

 چرا مردها درباره ی رابطه ی جنسی حقیقت را به زن ها نمی گویند

برای جلوگیری از کشمکش و تنش، بیشتر مردها آن چه زن ها دوست دارند بشنوند را به آنها می گویند. همان طور که سن مردها بالاتر می رود و تجربه بیشتری کسب می کنند، راحت تر می توانند درباره عشق و رابطه ی جنسی به زن ها کلک بزنند.

علت این نیست که مردها می خواهند دروغ بگویند، بلکه به این علت است که زن‌ها اغلب از شنیدن حقیقت ناراحت می شوند. گرچه بیشتر مردها آن را انکار می کنند، دروغ گفتن به زن ها موضوعی است که آنها در آن تبحر پیدا کرده اند و این بازی است که خود زن ها مروج آن هستند.

از نقطه نظر مردها، گفتن دروغ مصلحت آمیز یا گفتن نیمی از حقیقت یا جملاتی که زن باور کند، تنها راه حل امن برای تنها نخوابیدن روی کاناپه است. مثل این که به شریک زندگی اش بگوید او تنها زنی است که آرزو خوابیدن با او را داشته است.

زمانی که مردی به زن دیگری چشم می دوزد؛ مغزش با دوپامین انباشته می شود و می خواهد همه آنها را با هم در بربگیرد و خوش باشد. بدن او اختصاصاً برای چنین واکنشی طرح ریزی شده است و برایش اهمیتی ندارد که آیا طرف مقابل را دوست دارد یا خیر.

وقتی شریک زندگی اش او را به چشم چرانی متهم می کند، اولین واکنش معمول او دروغ و انکار است و می گوید:

(عزیزم من به کسی نگاه نمی کردم، تو خیلی جذاب تر از او هستی، چرا باید وقتی تو را دارم زن دیگری را نگاه کنم.) و… دروغ های بسیار دیگری که گوش همه زن ها با آنها آشناست وقتی زن همیشه از روش متهم کردن استفاده می کند، مرد را دروغگو بار می آورد و بدین ترتیب مرد برای اجتناب از عواقب بد و نیز جریحه دار شدن احساسات زن، دروغ می گوید.

در واقع این شناخت به واقعیت مردهاست که می تواند یک رابطه را به سمت شفافیت و کیفیت برساند و از دروغ و انکار به دور باشد.

 

 چرا مردها درباره ی رابطه ی جنسی حقیقت را به زن ها نمی گویند

 

مطالعات و بررسی ها به طور جالبی نشان می دهد از هر 4 زن 3 زن اذعان کرده است که برای بهره مندی از مزایایی که دروغ گفتن دارد به آن متوسل می شود. در حالی که 73 درصد از زن ها ابراز کرده اند برای کسب منافع و مورد لطف و عنایت قرار گرفتن مردها، به آن ها چراغ سبز نشان می دهند و تنها نیمی از مردها اعلام کرده اند که از نقشه ای که برای آنها کشیده شده است، مطلع هستند.

در مقابل 71 درصد از مردها اعتراف کرده اند وقتی می خواهند زنی را برای رابطه ی جنسی راضی کنند به او دروغ می گویند و به راحتی می گویند و به عنوان مثال در مورد زیبایی و جذابیت او اغراق می کنند و به راحتی می گویند (دوست دارم) در حالی که اصلاً چنین منظور ندارند اما گزارشات حاصله حاکی از آن است که 97 درصد از زن ها به دروغ مردها پی می برند.

اگر زنی مردش را طوری بار می آورد که درباره چیزهای کوچک به او دروغ بگوید، خیلی زود او جرات گفتن دروغ های بزرگ تر را هم پیدا می کند. وقتی مردها درباره رابطه جنسی به زن ها دروغ می گویند، آنها احساس امنیت بیشتری می کنند و مردها خیلی زود دستشان می آید که مطابق میل زن ها حرف زدن، باعث می شود مدت زمان بیشتری آنها را کنار خود حفظ کنند.

به طور خلاصه، بیشتر مردها هر کاری برای راضی و خوشحال کردن زن ها لازم باشد انجام می دهند تا آنها را زمین بزنند و از رابطه ی جنسی بیشتر بهره مند شوند. آنها تا آن جا که ممکن است مهربانی و صمیمیت و توجه و تعریف و تمجید و کارهای رمانتیک انجام می دهند تا او را راضی کنند.

زن ها این گونه رفتارها را ریا کارانه، توطئه محور و فریب کارانه می دانند، اما مردها این رفتارها را به نوعی دفاع از خود می دانند. نمی توان گفت این رفتارها خوب یا بد است، بلکه همانی است که هست، بنابراین بهتر است آن را بپذیرید و در خلال این گونه رفتارهای آقایان، با آن ها کنار بیایید. نکته اصلی که در این جا وجود دارد این است که روابط همیشه براساس ارائه خدمات و دریافت مایحتاج است.

 چرا برای مردها مهم است که زن‌ها آغازگر رابطه‌ی جنسی باشند

نزدیک شدن به زن ها برای همبستری و رابطه جنسی همیشه ریسک بالایی دارد. بیشتر مردها روحیه شکننده ای دارند زیرا عدم پذیرش را به منزله شکست و خرد شدن شخصیت شان می دانند.

اگر زنی دست رد به سینه مرد زد، مرد له می شود. در حیوانات، بیشتر نرها برای اظهار تمایل فقط اندام جنسی شان را به حیوان ماده نشان می دهند. در حیوانات پیش نمی آید که حیوان ماده به کار حیوان نر بخندد، رویش را برگرداند یا بگوید سردرد دارد.

مردها مجبورند مدام با واکنش های این چنینی و عدم پذیرش کنار بیایند، گرچه هر بار که این اتفاق بیفتد حال شان گرفته می شود و مرور زمان از درد آن نمی کاهد و به همین علت است که بیشتر مردها دوست دارند همسرشان پیش قدم شود، این موضوع دلهره پیشنهاد رابطه ی جنسی را تسکین می دهد و باعث می شود آنها احساس رضایت و ارزشمندی داشته باشند.

البته اغلب مردها می توانند با التفات و توجه بیشتر و عشق ورزیدن به زن ها در زندگی مشترک شان مدام چنین احساس هایی را تجربه کنند. این نوع رفتار کردن با زن ها معمولاً آنها را برای پذیرش پیشنهاد سکس و رابطه ی جنسی راغب تر می کند. اگر مردها در روابط شان با زن ها باریک بین تر و نکته سنج تر باشند، در اکثر مواقع بیش از آن چه با خواهش ساده به دست می آورند، نصیب شان می شود.

بیشتر زن ها دوست دارند مردشان به ایما و اشاره های آنها پی ببرد و زن های کمی هستند که مستقیماً درخواستشان را مطرح می کنند. به نظر می رسد زن ها بر این باورند بالاخره مرد سرنخ آنها را می گیرد ولی این کارها مردها را بیشتر گیج می کند.

 

 چرا برای مردها مهم است که زن ها آغازگر رابطه ی جنسی باشند

نتیجه:

این جمله ای است که تکرار هزاران باره ی آن مهم است؛ هیچ بدتر یا برتری میان زنان و مردان وجود ندارد و تنها تفاوت های میان آنهاست که این به معنای برتر بودن نیست بلکه باید این تفاوت ها شناخته شوند و زن و مرد در رابطه ی خود به پذیرش آنها برسند تا بتوانند رابطه ی خود را به کیفیت برسانند.

زمانی که زن و مرد در رابطه ی جنسی و عاطفی خود به شناخت و پذیرش این تفاوت ها می رسند، رابطه از انکار و دروغ و پیچیدگی دور می شود و به شفافیت نزدیک می شود.

زمانی که به پذیرش و درک این تفاوت ها در رابطه جنسی و رابطه ی عاطفی می رسیم، می توانیم فراتر از تفاوت های جنسیتی پیش رویم.

رابطه جنسی چیست

رابطه جنسی چیست ؟

از شما یک سوال دارم؛ رابطه ی جنسی چیست؟

این سوال وقتی از زنان و مردان پرسیده می شود با پاسخ های متفاوتی رو به رو می شوید به همین خاطر با این سوال درگیر می شوید که به راستی رابطه ی جنسی چیست؟، چه تعریفی دارد؟، آیا این تعریف از دید زنان و مردان متفاوت است؟ و…..

پادکست رابطه جنسی

در این مقاله قصد داریم به تعریف رابطه ی جنسی بپردازیم.

سرفصل ها:

 رابطه جنسی چیست؟

 چرا به روابط موقت تن می دهیم؟

 

 رابطه جنسی چیست

وقتی بحث تعریف (رابطه جنسی) و تعریف خیانت به همسر پیش کشیده می شود، مردها و زن ها تعاریف متفاوتی دارند.ما شش پژوهش اصلی را در ارتباط با این سوال در تلاش برای رسیدن به تعریف جامع و کاملی از رابطه جنسی بررسی کرده ایم.

وقتی بیل کلینتون رییس جمهوری آمریکا، آن سخنرانی مشهور را درباره ی مانیکا لوانیسکی انجام داد، این موضوع به یکی از موضوعات داغ آن زمان تبدیل شد و او گفت:

من با آن خانم رابطه جنسی نداشته ام.

از لحاظ قانونی حق با او بود زیرا رابطه ی جنسی دهانی جزء روابط جنسی، طبقه بندی نشده است. اما از نظر بقیه، او قطعاً با آن خانم رابطه جنسی داشته است.

در این جامعه به یک تعریف اشتراکی و جمعی رسیده ایم که دیدگاه زن ها و مردها را راجع به رابطه جنسی بیان می کند:

  • تعریف مردها از رابطه ی جنسی: هر نوع فعالیت جنسی شامل بصری، بیانی و جسمی.
  • تعریف زن ها از رابطه ی جنسی: هر نوع فعالیت جنسی یا عاطفی.

از دیدگاه مردها، رابطه جنسی شامل هر نوع فعالیت جسمی از نوازش و هم آغوشی گرفته تا همبستری کامل است. اگر چه، تعریف آن از دیدگاه زن ها هر نوع فعالیت جسمی یا غیرجسمی است که فرد در آن وارد شده و از طریق آن با فرد مقابل پیوند احساسی برقرار می کند.

این تعریف از بوسه ها و نوازش های عاشقانه گرفته تا ملاقات های پنهانی برای صرف قهوه یا ناهار و ایمیل های شخصی و صمیمی یا گفتگوهای اینترنتی را شامل می شود؛ حتی اگر همبستری هرگز در آن رابطه اتفاق نیفتد. تمام مطالعات نشان می دهد مردها رابطه ی جنسی را فقط فعالیت جسمی جنسی و از این دست می دانند در حالی که زن ها آن را ارتباطی احساسی می دانند.

مردها رابطه ی جنسی را همبستری می دانند در حالی که زن ها رابطه ی جنسی را زبان عشق می دانند.

تقریباً تمام مطالعات نشان داده است که مردها نسبت به زن ها تمایل بیشتری برای همبستری بدون هیچ گونه احساسی دارند. در سال 1990، جان تونسند و گری لوی از دانشگاه سیرکیوز، 382 پرسش نامه را بررسی کردند و دریافتند تنها جذابیت های جسمی و ظاهری کافیست که مردی بخواهد با زنی همبستری کند.

آنها دریافتند برای این که زنی بخواهد با مردی رابطه جنسی برقرار کند، لازم است از فیلتر عشق و علاقه، تعهد و منابع او عبور کند و از خود می پرسد: آیا او مرا دوست دارد؟، آیا او دوست دارد ارتباطش را با من ادامه دهد؟، آیا پای زن دیگری در میان است؟ و آیا او پول دارد یا می تواند به آن دست یابد؟

در پژوهشی دیگر، دریافت شد زن های جوان تر تمایل بیشتری برای برقراری رابطه جنسی با مردهایی دارند که علاقه مند به نگهداری فرزندهای پیشین زن یا فرزندی که می خواهد به دنیا بیاورد، هستند.

در حالی که زن های مسن تر به پتانسیل و علاقه مرد برای نگهداری از فرزندان او اهمیت نمی دهند و همچنان دسترسی مرد به منابع از مهم ترین معیارهای او برای تصمیم گیری در خصوص برقراری رابطه جنسی با مرد است.

مدت زمان آشنایی زن و مرد هم از عوامل موثر برای برقراری رابطه جنسی با مرد است. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده است اگر زنی مرد جذابی را به مدت پنج سال بشناسد برای رابطه ی جنسی با او راغب می شود ولی اگر این مدت شش ماه باشد چنین تمایلی از خود نشان نمی دهند.

از نظر مردها، زمان هیچ تاثیری ندارد، چه او را پنج سال بشناسد یا تنها پنج دقیقه با او آشنا شده باشد، او همیشه حاضر است.

 

رابطه جنسی چیست

 چرا به روابط جنسی موقت تن می دهیم

ضرری که از روابط موقت متوجه مردها می شود، واضح و مبرهن است. مثل اینکه برچسب (هوس باز) به آنها می خورد، در معرض ابتلا به بیماری های خطرناک قرار می گیرند، با خانواده غیرتی زن طرف شوند، ممکن است مخارج پرهزینه طلاق یا نگهداری از بچه هایی که مال خودشان نیست بر آنها تحمیل شود.

زن ها نیز در این نوع روابط آبروی خود را به خطر می اندازند. ممکن است زن هرزه شناخته شوند که در روابط کوتاه مدت جنسی برای مردها خوشایند هستند ولی در نقش همسر دائم مرد، فردی منفور به حساب می آیند.

همچنین زنی که وارد رابطه موقت تعریف نشده می شود، ممکن است یک بچه روی دستش بماند و مجبور باشد او را به تنهایی بزرگ کند و شانس همسریابی مجدد خود را کاهش دهد و سختی ها بر او تحمیل می شود و منابعش را از دست می دهد.

ولی بی شک از بعد تکامل و بقا نسل این موضوع قطعاً به نفع مردها است. مردها برای این که به این هدف برسند، تمایل دارند با زن های جذاب زیادی رابطه جنسی داشته باشند. این بدان معنا نیست که مردها این کار را انجام می دهند؛ بلکه تنها بدین معناست که خواه ناخواه به این سمت کشیده می شود.

اگر او با 50 زن ارتباط داشته باشد، می تواند سالانه بیش از 50 فرزند داشته باشد که از لحاظ بقاء نسل او منطقی به نظر می رسد.

اما عکس این موضوع صادق نیست زیرا در هر صورت در هر سال تنها یک فرزند می تواند به دنیا بیاورد. از این معادله نتیجه می گیریم زنان اجدادی ما باید دلیل دیگری برای برقراری رابطه موقت خود داشته باشند.

رفتار برخی زن های امروزی این توهم را به وجود می آورد که دلیل برقراری رابطه موقت زن ها درست مانند دلیل مردها است. یعنی عملی که انجام می دهند بسیار شبیه مردها است ولی انگیزه آنها از انجام این کارها بسیار متفاوت است.

 

چرا به روابط جنسی موقت تن می‌دهیم

نتیجه:
در این مقاله به تعریف رابطه ی جنسی پرداختیم و پی می بریم که این تعریف از دید مردان و زنان متفاوت است و لازم نسبت به این تفاوت ها آگاهی و شناخت داشته باشیم تا بتوانیم رابطه را به سمت کیفیت پیش ببریم.

هر چه قدر نسبت به تفاوت ها شناخت بیشتری پیدا کنیم، درک بهتری از یکدیگر در رابطه ی عاطفی به دست می آوریم.

چه اصراری برای خواستن بهترینها داریم؟

  • چرا برای به دست آوردن و به دست نیاوردن بهترین ها، ترس داریم؟
  • آیا به برترین می رسیم؟
  • چه عاملی، بهترین و بدترین را تعیین می کند؟
  • برای رسیدن به بهترین ها تقلا و اصرار می کنیم؟ حقیقت چیست؟
  • موانع رسیدن به حقیقت کدامند؟
  • غرور! غرور خود را می شناسید؟
  • آیا خواسته های شما حقیقی هستند؟ . .