تله یا طرحواره چیست ؟

تله یا طرحواره چیست ؟

تله یا طرحواره چیست ؟

  • آیا اکثرا جذب افرادی می شوید که بی مهر و بی عاطفه هستند؟ آیا احساس می کنید که نزدیک ترین افراد زندگی تان به شما توجه کافی ندارند؟
  • آیا احساس می کنید انسان بی ارزشی هستید؟ آیا احساس می کنید به دلیل بی ارزشی تان، اطرافیان، شما را نمی پذیرند و دوست تان ندارند؟
  • آیا خواسته های دیگران را بر نیازهای خودتان ترجیح می دهید؟ آیا در راه فداکاری برای دیگران چنان راه افراط را می پیمایید که به خواسته های خودتان اصلا نرسید؟ آیا نیازهای واقعی تان را نمی شناسید؟
  • آیا نگران هستید که مبادا اتفاقات ناگواری برای شما پیش بیاید؟ آیا یک درد خفیف ممکن است شما را به وادی وحشت بیندازد که مبادا دچار علاج ناپذیری شده اید؟
  • آیا متوجه شده اید علی رغم برخورداری از تحسین و تشویق اجتماعی باز هم احساس نارضایتی و بی کفایتی می کنید؟
  • آیا از نداشتن عزت نفس در عذاب هستید؟

و…

احتمالاً  شما واژه ی ((تله)) یا (طرحواره)) را شنیده اید، اگر پاسختان به یکی از سوال های بالا ((بله)) هست لازم است نسبت به مبحث تله ها یا طرحواره ها آگاهی پیدا کنید.

در این مقاله قصد داریم به بیان و شفاف سازی موضوع  ((تله)) یا ((طرحواره)) بپردازیم.

سرفصل ها

 

 

تله یا طرحواره چیست؟

ما در دوران کودکی به شیوه های مختلف آسیب دیده ایم: طرد، انتقاد، حمایت افراطی، بدرفتاری، بی توجهی یا محرومیت. در اثر این تجارب اولیه، تله های زندگی بخشی از وجودمان شده اند. بعد از طی دوران کودکی و ترک خانه ی پدری ، با ایجاد موقعیت ها یا انتخاب افراد به بازآفرینی همان شرایط تلخ اولیه ی دوران کودکی می پردازیم.

به عبارتی، در حال حاضر دیگران ما را کنترل می کنند، با ما بدرفتاری می کنند یا به نیازهای ما توجه نمی کنند و از این رو تله های زندگی دست از سر ما برنمی دارند و تداوم می یابند.

شاید به دلیل همین تداوم تله های زندگی است که در دستیابی به اهداف زندگی با ناکامی و شکست رو به رو می شویم.تله های زندگی ، چگونگی تفکر، احساس، رفتار و نحوه ی ارتباط با دیگران را تعیین می کنند.

این تله ها به احساس های شدیدی مثل عصبانیت، غمگینی و اضطراب دامن می زنند. حتی زمانی که در زندگی، اوضاع بر وفق مراد است(جایگاه اجتماعی خوب، ازدواج شادکام، روابط خوب با دیگران و موفقیت شغلی) باز هم ممکن است قادر به لذت بردن از زندگی نباشیم.

ما تمایل داریم که دردها و رنج های دوران کودکی را کماکان زنده نگه داریم. این مسئله یکی از بینش های عمیق در روان درمانی های مبتنی بر روان تحلیل گری است. فروید به این پدیده، اجبار به تکرار می گفت. فرزند یک فرد میگسار با کسی ازدواج می کند که میگسار است.

کودکی که در دوران کودکی اش با بدرفتاری اطرافیان رو به رو شده است با فردی بددهن، گستاخ و پرخاشگر ازدواج می کند یا اینکه خودش از دیگران سو استفاده می کند. فردی که در دوران کودکی اش آزار جنسی را تجربه کرده است، در بزرگسالی ممکن است در دام روابط آشفته و بی هدف بیفتد. کودکی که تحت سلطه ی دیگران بوده است، ممکن است در دوران بزرگسالی به شدت دیگران را کنترل کند.

این پدیده در نگاه اول گیج کننده است. چرا ما دست به این کار می زنیم؟ چرا دوباره رنج ها و دردهایمان را زنده می کنیم و هر دم هیزمی بر این آتش می گذاریم؟ چرا نمی توانیم دست از این الگوها برداریم و زندگی بهتری برای خودمان تدارک ببینیم؟

در واقع هر کسی با متوسل شدن به روش های محکوم به شکست، به تداوم این الگوهای منفی دامن می زند. این واقعیت تعجب برانگیز را درمانگران نیز قبول دارند. در دوران بزرگسالی، شرایط و موقعیت هایی ایجاد می کنیم که شبیه به شرایط و موقعیت های دوران کودکی مان است. منظور از تله ی زندگی، تمام روش هایی است که باغث بازآفرینی شرایط دوران کودکی مان می شود.

تله ی  زندگی، اصطلاحی عامیانه است و واژه ای که متخصصان برای اشاره به تله ی زندگی به کار می برند، طرحواره است. مفهوم طرحواره از روان شناسی شناختی نشات گرفته است. طرحواره ها را می توان این گونه تعریف کرد: باورهای عمیق و تزلزل ناپذیری که در دوران کودکی درباره ی خود، دیگران و جهان اطراف در ذهنمان شکل گرفته اند.

این تله ها یا طرحواره ها نقش تعیین کننده ای در شکل گیری احساس ما درباره ی خودمان دارند. رها کردن این تله ها یا طرحواره ها مستلزم چشم پوشی از امنیتی است که در پناه این تله ها به دست آورده ایم. بنابراین این باورها علی رغم آسیبی که به ما می زنند، در پناه انها احساس امنیت می کنیم زیرا به ما قدرت پیش بینی پذیری و اطمینان آفرینی می دهند و سال های زیادی با آنها انس گرفته ایم و برایمان آشنا هستند.هر کدام از تله های زندگی در اثر عواملی شکل گرفته اند.

شما پس از بررسی تله ها و درک آنها متوجه می شوید که رشته هایی، زندگی فعلی شما را به زندگی گذشته ی شما پیوند می دهند. این رشته ی به ظاهر نامرئی همان تله ی زندگی است که شما گرفتارش شده اید.

 

شناسایی تله های زندگی و طرحواره ها

تله های زندگی سه ویژگی دارند که می توانیم با این سه ویژگی، انها را بشناسیم؛

  1. تله های زندگی، الگوها یا درون مایه های دیرپای زندگی هستند.
  2. تله های زندگی، خودآسیب رسان هستند.
  3. تله های زندگی، برای بقای خودشان می جنگند.
    تله ی زندگی، الگو یا مضمونی است که در دوران کودکی شکل گرفته است و خودش را در طول زندگی به فرد تحمیل می کند. منظور از الگوها یا مضمون ها، همان تله های زندگی است. اگر در دام تله ی زندگی افتاده باشید، ارمغان شما در دوران بزرگسالی، بازآفرینی شرایط دوران کودکی است، همان شرایطی که برای شما آسیب زا و مشکل آفرین بوده است.

زمانی که در دام تله ها میفتیم مثل پروانه ای به دور شمع می گردیم، دائماً به شرایطی جذب می شویم که به گذشته ی زندگی مان شباهت زیادی دارد. تله ی زندگی می تواند به هویت، سلامتی و ارتباط اجتماعی، شغل، حالت های خلقی صدمه بزند. تله ی زندگی تمام ابعاد زندگی را تحت نفوذ خود در می آورد.

تله ی زندگی برای بقای خودش سخت تلاش می کند. کششی قوی در افراد برای حفظ تله ی زندگی وجود دارد. این حالت بخشی از میل انسان به هماهنگی و ثبات است. می توانیم تله ی زندگی را بشناسیم. اگر چه تله ی زندگی دردناک و مشکل آفرین است اما برای افراد، عادی و معمولی شده است.

بنابراین تغییر آنها، کاری سخت و طاقت فرساست اما امکان پذیر است. از همه ی این حرف ها گذشته، در دوران کودکی این تله ها واقع بینانه بوده اند. اما مشکل اینجاست که با اینکه در حال حاضر فایده ای چندانی ندارند و راه های زیادی پیش رو داریم اما سفت و سخت به دنبال تداوم این تله ها هستیم.

 

تله های زندگی کدامند؟

تله های زندگی یا طرحواره ها عبارت است از فهرستی از الگوها یا درون مایه های مشترک زندگی انسان های  چالش آفرین.

یازده تله ی زندگی وجود دارد که عبارتند از؛

 

نتیجه

اگر بخواهیم مفاهیم بالا را به زبانی ساده تر جمع بندی کنیم، دست می یابیم که ما از دوران کودکی طی رشد خود دچار زخم ها و رنجش هایی می شویم که در پس این زخم ها، باورهایی به ما انتقال داده می شود، در واقع این باورها و الگوها در ما شکل می گیرند و ما بر اساس این باورها و الگوهای مخرب به زندگی خود ادامه می دهیم.

به عبارتی تله ها یا طرحواره ها، الگوهایی آسیب رسان هستند که از دوران کودکی در ما شکل گرفته اند و ما در طول بزرگسالی، زندگی خود را طبق آنها پایه گذاری می کنیم و به آنها دوام می بخشیم. این دوام بخشیدن تا زمانی است که نسبت به این الگوها و باورها آگاهی نداشته باشیم.

طبق تقسیم بندی جفری یانگ ۱۱ ((تله)) یا ((طرحواره))  وجود دارد که در مقاله های آتی به شکل گیری و شناسایی هر کدام از آنها به طور مفصل می پردازیم.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از

73 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
3 ماه قبل

خیلی زیبا و عالی بود ممنونم

3 ماه قبل

بسار زیبا و جالب بود نکات خیلی خوبی داشت واقعا

3 ماه قبل

ممنونم استاد ازتون خیلی جذاب و قشنگ بود

3 ماه قبل

بسیار زیبا و خفن تا آخر مقاله رو خودتون و کیف کردم

3 ماه قبل

وقتی یه عقیده ای در کودکی به بچه معقول شده باشد درست کردن آن یکم دشواره