ترس های بعد از خیانت همسر

ترس های بعد از خیانت همسر

طبق تجربه، ثابت شده است هر زمانی خیانت است، یکی از حالات رایج و طبیعی بعد از آن، ترس است.

زمانی که در رابطه ای، خیانت همسر اتفاق می افتد، معمولاً بعد از خیانت با ترس ها و نگرانی هایی درگیر می شویم که می توانیم از آنها به عنوان ترس های بعد از خیانت همسر، یاد کنیم.

آیا بعد از خیانت همسر، امکان دارد به هم بازگردیم؟

آیا وقتی با خیانت همسر مواجه می شویم، دوباره می توانیم به هم اعتماد کنیم؟

اگر بعد از خیانت همسر تغییر ایجاد شود، این تغییر دائمی و صادقانه است؟

بعد از خیانت همسر، فرزند یا فرزندانمان چه می شوند؟

در اینجا هدفمان این است که  ترس های بعد از خیانت را بشناسیم و ببینیم در مقابل این ترس ها چه کنیم و چه تصمیمی بگیریم همچنین در این مقاله قصد داریم به ترس های بعد از خیانت همسر بپردازیم. 

ترس های بعد از خیانت همسر کدامند

اکنون چهار مورد از رایج ترین ترس هایی که مردان و زنان بعد از خیانت همسر با آنها مواجه می شوند را مورد بررسی قرار می دهیم.

اولین ترس بعد از خیانت همسر؛ اکنون که آسیب های زیادی به رابطه وارد شده است، آیا امکان دارد که باز هم به یکدیگر برگردیم؟

دومین ترس بعد از خیانت همسر؛ حالا که به من خیانت کرده ای، آیا می توانم به تو اعتماد کنم که باز هم به من خیانت نخواهی کرد؟ (ترس از خیانت مجدد همسر)

سومین ترس بعد از خیانت همسر؛ بله، تو داری برای نجات رابطه زناشویی مان از خیانت، تغییراتی در خودت ایجاد می کنی اما آیا این تغییرات دائمی و صادقانه هستند؟ (ترس از دائمی نبودن تغییرات بعد از خیانت)

چهارمین ترس بعد از خیانت همسر؛ آیا باید به خاطر فرزندانمان با هم بمانیم؟ (ترس از آسیب دیدن فرزندان)

داشتن نگاهی دقیق و موشکافانه به هر یک از ترس های بعد از خیانت، به شما کمک می کند که تصمیمی آگاهانه تر، دقیق تر و رضایت بخش تر، در مورد جدا شدن از همسرتان یا ماندن با او بعد از خیانت بگیرید.

یکی از دلایل وجود این ترس ها بعد از خیانت همسر، عدم احساس ارزشمندی است.

 

ترس های بعد از خیانت همسر کدامند

اولین ترس بعد از خیانت همسر

(اولین ترس بعد از خیانت همسر این است؛ اکنون که آسیب های زیادی به رابطه وارد شده است، آیا امکان دارد که باز هم به یکدیگر برگردیم؟)

بعد از وقوع خیانت همسر، طبیعی است که فکر کنید عشق از دست رفته دیگر هیچ گاه به رابطه برنمی گردد و اعتمادی که از بین رفته، دیگر به دست نخواهد آمد.

با این حال، از شما می خواهم کل زندگی مشترک تان را بر اساس احساسی که در گذشته نسبت به آن داشتید قضاوت کنید، نه احساسی که اکنون دارید. به گذشته نگاه کنید. آیا با همسرتان خوشحال و صمیمی بودید؟ آیا به خاطر دارید وقتی که عاشق هم شدید، چه چیزی باعث شد شما دو نفر به سوی یکدیگر جذب شوید؟

انجام پیش بینی امیدوار کننده در مورد آینده، اغلب اوقات به این سال های اولیه بستگی دارد. اگر آغاز رابطه شما قوی و مستحکم بوده است، یعنی هر دوی شما سعی می کردید مشکلات خود را به شکل سازنده ای حل و فصل کنید، احساس عشق و علاقه مشترکی داشتید،

دیدگاه مشترکی نسبت به آینده داشتید، رابطه ی زناشویی رضایت بخشی داشتید و فعالیت های زیادی را با هم انجام می دادید، بیشتر از آنچه که تصور می کنید امید به بهبود این رابطه وجود دارد. اما اگر نقاط مثبت کمی پیدا کنید و رابطه شما به ندرت مفید یا رضایت بخش بوده است، حل آن پیچیده تر می شود.

نگاه کردن به زندگی گذشته در حل خیانت همسر

یکی از خطرات نگاه کردن به زندگی گذشته تان این است که نسبت به خاطرات خود منصفانه برخورد نخواهید کرد و آنها را با دیدگاهی توام با خشم و غرض می نگرید. مراقب باشید که برای توجیه و عادی جلوه دادن وضعیت فعلی، گذشته را تحریف نکنید.

اغلب اوقات، مرد یا زن خیانت کار خاطرات تلخ را انتخاب می کنند و به یاد می آورند تا خیانت خود را توجیه کنند و همسران خیانت دیده فقط خاطرات خوب را به یاد می آورند تا خود را تبرئه کنند و ثابت کنند:

من آن قدرها هم که تو نشان می دهی بد نبودم و رابطه ما به این اندازه که تو وانمود می کنی بد و عذاب آور نبوده است.

سعی کنید نکات خوب و بد رابطه خود را واقع بینانه و صادقانه بیان کنید و با دیدگاهی جانبدارانه به قضیه نگاه نکنید. در این هنگام است که زوج ها سخنانی نسنجیده، کلی، ساده انگارانه و خودخواهانه را در مورد رابطه خود به زبان می آورند.

پیش بینی های مثبت در مورد آینده رابطه خود می توانند موجب افزایش آگاهی و ارتقاء شما شوند. فرضیه ای که به شما می گوید بعد از خیانت دیگر نمی توان این رابطه را احیاء کرد و هیچ چیز موجب بهبود رابطه شما نخواهد شد، به خودی خود می توانند موجب شکست شما شوند.

اگر دست از تلاش برای بهبود و ارتقاء رابطه ی خود برداشته اید، باید از وقوع چنین چیزی آگاه باشید و از خود بپرسید که آیا حس ناامیدی بی مورد و عجولانه ای را در خود ایجاد کرده اید یا خیر؟ شادی هایی که شما دو نفر با هم داشتید تضمینی برای داشتن آینده ای رضایت بخش نخواهد بود؛ دوران ماه عسل و سال های شیرین اول ازدواج نمی توانند رابطه شما را از چنگال مشکلات عدیده و تلخی های بی شمار نجات دهند. اما اگر زمانی با یکدیگر خوشبخت بوده اید، می توان پیش بینی خوشبینانه تری در مورد آینده رابطه شما انجام داد.

 

نگاه کردن به زندگی گذشته در حل خیانت همسر

دومین ترس بعد از خیانت همسر

(حالا که به من خیانت کرده ای، آیا می توانم به تو اعتماد کنم که باز هم به من خیانت نخواهی کرد؟)

اگر از همسر خود خیانت دیده اید، احتمالاً نگران هستید که هرگز نتوانید دوباره به همسر خود اعتماد کنید و یا در رابطه زناشویی خود احساس امنیت پیدا کنید. آیا این ترس ها و نگرانی ها طبیعی هستند؟ کاملاً مشخص است که هیچ فرمول ثابت و دقیقی برای ارزیابی این ریسک شما وجود ندارد، اما پنج شاخص وجود دارند که سرنخ هایی را در اختیار شما قرار می دهند.

شاخص های تشخیص خیانت همسر و اعتماد کردن کدامند

شاخص اول در تشخیص خیانت همسر و اعتماد کردن؛ نگرش های درونی و ذاتی

زمانی که کسی می گوید به تک همسری معتقد است، این سخن او تا حدودی تضمین می کند که او در رابطه خود چنین باوری را عملی سازد؛ اما اگر همسر شما حتی به صورت شفاهی هم اطمینان مورد نظرتان را در شما ایجاد نمی کند، دلایل چندانی برای اعتماد کردن به وی نخواهید داشت.

در اینجا لازم است به فرضیاتی که مرد یا زن خیانتکار دارد و در پس هر خیانت نهفته است بپردازیم:

  • آنچه که همسرم از آن اطلاع ندارد، نمی تواند به او آسیبی برساند.
  • من فقط یک بار فرصت زندگی کردن دارم و این حق را دارم که تا جای ممکن شاد و خوشبخت باشم و لذت ببرم به عبارتی نقاب شادی و خوشبختی را بر شهوت خود می گذارد.
  • خیانت به من کمک می کند تا بدون از هم پاشیدن کانون خانواده، نیازهایم را برطرف کنم. این کار را به خاطر فرزندانم انجام می دهم.
  • قرار نیست انسان، موجود تک همسری باشد.
  • من بر رفتارهای آنی و لحظه ای خودم کنترل ندارم.
  • من هرگز قسم نخورده ام که انسان خوب و کاملی باشم.
  • اینکه همسرم اکنون از خیانت من باخبر است اما آن را به روی من نمی آورد، نشان می دهد تا زمانی که خودم آن را مطرح نکرده ام مشکلی پیش نخواهد آمد.

شاخص دوم در تشخیص خیانت همسر و اعتماد کردن؛ داشتن سابقه فریبکاری

احتمال دروغگویی و فریبکاری مجدد در همسری که سابقه دورویی و فریب را داشته، بیشتر از فردی است که فقط یک بار خیانت کرده است.

منظور این نیست خیانتی که یک بار اتفاق افتاده باشد قابل بخشش تر از خیانت چند باره است یا اینکه یک بار خیانت کردن بدین معناست که این اتفاق دیگر تکرار نخواهد شد. با این حال، همسری که سابقه دور و درازی در دروغگویی و فریب دارد، احتمال بیشتری برای تکرار این الگوی رفتاری دارد، تا فردی که فقط یک بار سابقه خیانت داشته است.

شاخص سوم در تشخیص خیانت همسر و اعتماد کردن؛ توانایی برقرار کردن ارتباط کلامی واضح

احتمال ماندن در رابطه و تلاش برای حل مشکلات آن در همسرانی که از نیازهای خود آگاه هستند و می توانند با حسی متقابل در مورد این نیازها گفتگو کنند و به توافق برسند، بیشتر است.

در مقابل، همسرانی که از نیازهای خود آگاه نیستند و از شما توقع دارند نیازهای آنها را درک کنید یا افرادی که از ترس بروز درگیری و مشاجره، این نیازها را در دل خود می ریزند، نارضایتی شدیدتر و عظیم تری را تجربه خواهند کرد.

چنین افرادی شما را مسئول احساس بیگانگی آنها نسبت به خودشان می دانند و حس رضایت و خشنودی از زندگی را در کنار فرد دیگری جستجو خواهند کرد.

اگر هر دو شما یاد بگیرید که صادقانه و مستقیم به شکل گفتگو در مورد نیاز هایتان صحبت کنید، فرآیند حل و فصل کردن مشکلات رابطه خود را آغاز می کنید و احتمال خیانت کردن هر یک از شما کاهش پیدا می کند.

شاخص چهارم در تشخیص خیانت همسر و اعتماد کردن؛ توانایی گوش دادن به حرف های شما و همدلی کردن با اندوه شما

احتمال تکرار خیانت در همسرانی که نمی توانند از نیازهای خود فراتر بروند و نیازهای شما را نیز مورد توجه قرار دهند، بیشتر است. منطقی به نظر می رسد، بنابراین از خودتان بپرسید که آیا همسرتان می تواند:

  • شما را به جای بخشی از خودش و فردی مثل خودش به عنوان فردی مجزا و مستقل تلقی کند.
  • شرایط سختی که در آن قرار گرفته اید و ضربه احساسی که خیانت بر شما وارد کرده است را درک کند.
  • نسبت به اندوه شما احساس همدردی و پشیمانی داشته باشد.
  • به نظرات و دیدگاه های شما گوش فرا دهد، حتی اگر با نظرات خودش متفاوت باشند.

اگر پاسخ شما به اکثر این سوالات (خیر) باشد، نباید از خود بپرسید (آیا همسرم دوباره به من خیانت خواهد کرد؟)، بلکه باید از خود بپرسید (چرا همسرم نباید دوباره خیانت کند؟)

 

شاخص چهارم در تشخیص خیانت همسر و اعتماد کردن

شاخص پنجم در تشخیص خیانت همسر و اعتماد کردن: تمایل به شناخت دلایل خیانت و پذیرفتن مسئولیت و نقش خود در وقوع آن

تمام امیدهای شما مبنی بر ایجاد یک رابطه متعهدانه واهی هستند، مگر اینکه همسر شما مایل به دانستن علت وقوع این خیانت باشد و به سهم خود مسئولیتی که در وقوع آن داشته را بپذیرد. یکی از نکات قابل توجه در حل خیانت همسر این است که هر دو طرف رابطه مسئولیت و سهم کارهای خود را بپذیرند.

گاهی فرد خیانت دیده  فکر می کند که اگر خودش در رابطه ی دیگری نیست یعنی خیانت نمی کند ولی اگر دقیق تر و عمیق تر نگاه کنیم به این می رسیم که خیانت در فرد آسیب دیده به شکل دیگری وجود دارد مثل تحمل کردن خیانت، خیانت به خود و… که لازم است اینها را در خود شناسایی کند.

اگر به عنوان مرد یا زن خیانت کار تمایل دارید بدانید که چرا این خیانت  اتفاق افتاد و چه چیزی باعث شد که خیانت کنید اگر واقعاً به خاطر آسیبی که به همسرتان وارد کرده اید متاسف هستید و تصمیمی قاطعانه گرفته اید تا رفتار خود را اصلاح کنید، اکنون وقت آن رسیده که اقدامی کنید و این موضوع را با همسرتان در میان بگذارید، بدون هیچ حس رنجش و یا حرف مبهم و دوپهلویی.

دفاعیه ها و توجیهات خود را بگذارید برای بعد، یعنی زمانی که دیدگاه دقیق تری نسبت به آنها دارید. اکنون این دفاعیات و توجیهات فقط همسرتان را در مورد صداقت و حسن نیت شما در متعهد شدن به ایجاد تغییر، به شک می اندازند. فقط زمانی که قدرت درونی خود در رو به رو شدن با کاستی های خود را نشان می دهید و نقش داشتن خود در این وقایع را می پذیرید، همسرتان احساس امنیت خواهد کرد تا به ساختن آینده ای در کنار شما فکر کند.

سومین ترس بعد از خیانت همسر

یکی از حالات بعد از خیانت یا یکی از ترس های بعد از خیانت همسر این است که؛ (بله، تو داری بعد از خیانت برای نجات رابطه زناشویی مان تغییراتی در خود ایجاد می کنی اما آیا این تغییرات، دائمی و صادقانه هستند؟)

اغلب اوقات این اتفاق رخ می دهد که همسرتان ناگهان و کاملاً داوطلبانه تغییرات مورد نظر شما که آنها را به زبان نیاورده بودید اما همیشه امید داشتید در وجود او رخ بدهند را در خود ایجاد می کند. ممکن است همسری که بیشتر به فعالیت های نشسته و بدون تحرک علاقه دارد، ناگهان سراغ ورزش مورد علاقه شما برود یا پدری که هیچ وقت کنار فرزندانش نبود، تصمیم بگیرد وقت بیشتری را با آنها بگذراند.

ممکن است این تغییرات در ابتدا امیدوار کننده باشند، اما شاید پس از مدتی از خود بپرسید این تغییرات تا چه حد از صمیم قلب انجام شده اند و ماندگار هستند. حتی احتمال دارد با ایجاد این تغییرات حس بدی به شما دست بدهد و از خودتان بپرسید: (چرا حتماً باید همسرم خیانت و خطر جدا شدن از من را به جان می خرید تا تغییراتی که تمام این سال ها می خواستم را در خود ایجاد کند؟)

تغییرات بعد از خیانت همسر را چگونه باور کنیم

به علاوه، این تغییرات ممکن است، بعد از خیانت همسر باعث ترس شما شوند، چون شما را فریب می دهند تا به فردی اعتماد کنید که شاید دوباره ناامیدتان کند.

شما به عنوان همسر آسیب دیده، ممکن است از خود بپرسید: (دارد من را فریب می دهد؟ نکند به محض اینکه دوباره نسبت به او حس تعهد و اعتماد پیدا کنم، تصور کند همه چیز رو به راه است و دوباره شیوه قبلی خود را در پیش بگیرد؟) شما به عنوان مرد یا زن خیانت کار، ممکن است نگران این موضوع باشید که:

(نکند همسرم فقط به این خاطر تغییر کرده است که من را به سمت خودش بکشد و فریبم بدهد تا فرد سوم رابطه را رها کنم؟ نکند به محض اینکه به رابطه مان برگشتم دوباره خودخواه و از خودراضی شود و کاری کند که با خودم بگویم ای کاش این رابطه را تمام کرده بودم؟)

اگر همسرتان و شما حاضر نشدید تغییراتی که برای شما مهم و الزامی هستند را در خود ایجاد و یا نتوانستید به عهد و پیمان خود عمل کنید، راه حل عاقلانه این است که این رابطه را به پایان برسانید و او را ترک کنید.

اما اگر می بینید که او تلاش خود را می کند، شک و تردیدهای خود را کنترل کنید، حس بی اعتمادی را در خود کاهش دهید و صادقانه فرصت تغییر کردن و اثبات خود را به همسرتان بدهید. همسرتان نمی تواند وارد زندگی شما شود، مگر اینکه شما این درب را به روی او باز کنید.

اگر در صورت تلاش مرد یا زن خیانتکار، همچنان شما بی اعتماد هستید لازم است بر روی تله ی بی اعتمادی خود کار کنید.

چهارمین ترس بعد از خیانت

(آیا باید به خاطر فرزندانمان با هم بمانیم؟)

یکی از ترس هایی که بعد از خیانت زنان و مردان، ذهن پدر و مادرها را شدیداً به خود مشغول می کند، تاثیری است که طلاق و از هم پاشیدن کانون خانواده بر فرزندانشان خواهد گذاشت؛ البته باید هم نگران این موضوع باشند یعنی این ترس بعد از خیانت طبیعی است.

با اینکه نتایج تحقیقات به سن، جنسیت و سازگاری روانی فرزندان تان در هنگام وقوع طلاق بستگی دارند، اکثر تحقیقات نشان می دهند فرزندان خانواده ای که در آن طلاق رخ داده است، در مقایسه با فرزندانی که در خانواده های دارای هر دو والد رشد کرده اند، در فعالیت های گروهی از لحاظ آموزشی، امور اجرایی، سازگاری روانی، عزت نفس و توانایی های اجتماعی، عملکرد بسیار ضعیف تری دارند؛ حداقل طی دو سال نخست وقوع طلاق.

با این حال، به نظر می رسد آنچه که بیش از همه در سلامت فرزند تاثیر دارد عدم حضور هر دو والد در یک منزل مشترک نیست، بلکه درگیری ها و مشاجراتی است که فرزند پیش از طلاق، حین انجام آن و پس از آن شاهد آنها بوده است.

 

چهارمین ترس بعد از خیانت

وضعیت فرزندان بعد از خیانت همسر

جامعه شناسی به نام آرونز کانی

(طی مطالعاتی که بر روی نود و هشت طلاق انجام داد، متوجه شد که هم آقایان و هم خانم ها معتقدند ماندن در رابطه زناشویی فقط به خاطر فرزندان اشتباه است، احساس می کند باید زودتر از اینها از هم جدا می شدند و فرزندان آنها در فضای صادقانه تر، آرام تر و منطقی تری که پس از طلاق بر خانه حکم فرما شده است، احساس بهتری دارند.)

البته، انسان ها معمولاً توضیحاتی ارائه می دهند تا رفتار خود را توجیه کنند؛ اگر این زوج ها کنار هم مانده بودند تا مشکلات خود را حل کنند، ممکن بود نتیجه متفاوت تر و بهتری بگیرند.

هیچ کس شما را تشویق نمی کند که خیلی سریع و بدون اینکه اول سعی کنید مشکلات خود را حل کنید، از هم جدا شوید. با این حال، اگر فقط به خاطر فرزندان تان کنار هم مانده اید و اگر به خاطر احساس گناه، ترس و یا وظیفه شناسی در یک رابطه ناموفق و ناخوشایند مانده اید، ممکن است در دراز مدت به این نتیجه برسید که با این کار هیچ لطفی در حق فرزندان خود نکرده اید.

علاوه بر این، اگر در پیوند زناشویی خود احساس نارضایتی می کنید و به شدت افسرده و منزوی شده اید، احتمالاً فرزندانتان به خاطر این وضعیت شما عذاب می کشند.

چه در خانه مشترکی باشید و چه نباشید، شما یک خانواده هستید و سازگاری روانی فرزندان تان بیشتر به در دسترس بودن عواطف شما بستگی دارد تا اینکه صرفاً از لحاظ فیزیکی به آنها نزدیک باشید.

اگر خانه را ترک کنید یا قرار باشد فقط گاهی اوقات فرزندان خود را ببینید، باید تمام تلاش خود را برای حفظ تعامل بین خود و مراقبت از آنها به کار ببندید. یکی از عواملی که بر روی رشد فردی فرزندانتان تاثیرگذار است، تلاش برای رشد شخصی خود و همچنین کار درونی است.

پس لزوماً ماندن در یک رابطه ی تخریب شده برای فرزندان مناسب نیست و این ترس بعد از خیانت لازم است مورد بررسی قرار گیرد و به بهانه ی وجود فرزندان نباید تمام ارزش ها را زیر پا گذاشت که همین نادیده گرفتن ارزش ها برای فرزندان مناسب و قابل توجه نیست.

نتیجه:

پس یکی از موضوعات مهمی که بعد از وقوع خیانت همسر معمولاً  در هر فردی تحت عنوان یکی از حالات بعد از خیانت اتفاق می افتد؛ ترس های بعد از خیانت است که لازم است هر کدام از این ترس ها، به شکل دقیق و عمیق مورد بررسی و شناسایی قرار بگیرند.

نگاه دقیق به هر کدام از این ترس های بعد از خیانت همسر، به حل و فصل موضوع خیانت و همچنین تصمیم گیری در رابطه ی عاطفی کمک می کند.

33 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *