تعکیس سرنخی برای شناسایی تضادها

تعکیس سرنخی برای شناسایی تضادها

تعکیس

شما هم تا به حال تلاش ها، تظاهرات و نمودهای بیرونی شخص برای اینکه فاصله بین خود واقعی و ایده آلش را از بین ببرد، دیده اید؟ یا حتی خودتان تلاش کرده اید تا فاصله ی بین خود واقعی و ایده آل را از بین ببرید؟ خود واقعی دقیقا همان خودی است که مطابق واقعیت درونی و بیرونی فرد است در صورتی که خود ایده آل فاصله زیادی با واقعیت وجودی فرد دارد. که شخص سعی می کند خود ایده آلش را مطابق تصورات ذهنی، غیر واقعی تصور کند و اینجا دقیقاً همان جایی است فاصله بین خود ما ایجاد میشود و فرد از یکپارچگی خود فاصله می گیرد و سرشار از تضادهای درونی می شود زیرا تصوراتش با واقعیت بیرونی خودش بسیار متفاوت است. وقتی چنین شرایطی پیش می آید فرد از مکانیسمی به نام تعکیس استفاده می کند.

در این مقاله قصد داریم این مکانیسم را به عنوان سرنخی برای شناسایی تضاد به تفصیل توضیح دهیم.

سرفصل ها:

تعکیس چیست؟

تعکیس، به معنای آن است که شخص میل دارد آنچه در وجود خود او می گذرد و جریاناتی را که در روح او صورت می گیرد، خارج از وجود خود تصور کند و همچنین عوامل خارجی را مسئول و مسبب مسائل روحی و درونی خود فرض می کند.

وجه اشتراک اساسی تعکیس با خود ایده آلی این است که استفاده از تعکیس، فرد را از خود واقعی اش دوری کند به گونه ای که فرد برای دوری و یا انکار از تضادهای درونی اش و رد کردن کوچکی و حقارت اش به خود تصوری اش پناه می برد و هر چه فاصله ی بین این دو خود بیشتر می شود، تضادهای درونی گسترش می یابد و موجب آزار و اذیت فرد می شود.

در واقع شخص به وسیله ی ایجاد خود تصوری ازخود واقعی اش فاصله می گیرد به عبارتی در تعکیس شخص نه تنها عیب ها و نقص ها بلکه احساسات و تمایلات خود را در دیگران می بیند.

فردی که از تعکیس استفاده می کند و میل دارد تمامی حالات و تمایلات روحی خودش را عینی و خارجی سازد مثلا روزی که خودش غمگین و افسرده است، تمایل دارد دیگران را هم افسرده و ناراحت و غمگین ببیند، فردی که به تعکیس روی می آورد به گونه ای شرایط زندگی خود را تحت نفوذ دیگران می بیند.

 

تعکیس چیست

اثرات تعکیس چیست؟

یکی از اثرات اساسی تعکیس هم نوعی احساس خلأ دائمی و تهی بودن درونی است که خود فرد نسبت به آن هیچ گونه آگاهی و بینشی ندارد مثل فردی که با روی آوردن به پرخوری می خواهد خلأ درونی و تهی بودن خود را پر کند. (رجوع: مقاله ی مسائل پشت پرده ی اضافه وزن)

تعکیس چگونه هیجانات و اظطراب ها و کشمکش ها را تعدیل می کند

فرد در ابتدا سعی می کند وجود خود را آن طور که هست ببیند، در واقع خود را شبیه خود تصوری اش ببیند و حتی گاهی خود واقعی اش را به صورت خشمگین و با دیده ی حقارت می بیند و میل به تنبیه و آزار دارد، در واقع جنگی بین خود ایده آل و خود واقعی فرد در جریان است.

تعکیس و احساس حقارت

فردی که دچار تضاد است و از تعکیس استفاده می کند در نگاه ظاهری، دیگران را تحقیر می کند و دیگر اینکه دیگرانند که وی را تحقیر می کنند نه خودش و استفاده از این روش ها به ساختار روحی فرد، تمایلات پرخاشگرانه و میل غلبه و تسلط بر دیگران است. در واقع بازتاب این تعکیس و رابطه اساسی آن با تضادها به شکل بیرونی در تیپ شخصیتی مهر طلب گونه یا عصبی بروز می کند.

بیشتر بخوانید : (مقاله ی پشت نقاب مهرطلبی)

نتیجه اینکه این حقارت در تیپ مهر طلب قالب خجالتی بودن، خشک و کناره گیر میشود و حتی محبت های کوچک از جانب دیگران را به صورت اغراق گونه می بیند یا در مقابل اشخاص خودبین، خودخواه و مغرور یک حالت تدافعی پیدا می کند و به مقدار زیادی حقارت، رنج، خشم، نفرت را در درون خود احساس می کند.

تعکیس احساس حقارت از نظر یک فرد که سبک عصبی را انتخاب کرده به گونه ای است که اگر این احساس حقارت در بخشی از درون خودش منعکس نمی شد، عزت نفس و اعتماد به نفس فرد از هم فرو می پاشید بنابراین این تعکیس و خود را دیگران دیدن همانند این است که فرد آیینه در جلوی خودش گذاشته و تمایل دارد خودش را به صورت ایده آل فرض می کند، ببیند.

در واقع این احساس حقارت با جنبه عصبیت فرد نمود بیرونی پیدا کرده ولی در عوض موجب حفظ حداقل سطح اعتماد به نفس فرد شده است. و در این مرحله نقطه قوت استفاده از این تضاد این است که وقتی احساس یأس و درماندگی شخص عصبی ازبین رفت و خود ایده آلی که با آن فاصله ماورایی دارد ناشی از تصورات و احساس حقارتش است، ضعیف می شود و فرد در می یابد این حقارت که در قالب شخص عصبی نمود بیرونی پیدا می کرده صرفاً حقیقتی بیرونی نداشته و فقط حسی بوده که درون فرد وجود داشته و با خودکاوی و خودشناسی بیشتر رفع می شود.

خشم به خود از طریق تعکیس چگونه انتقال پیدا می کند

اول اینکه عده ای به راحتی قادر هستند خشم خود را ابراز کنند بدون هیچ کینه و ابایی دائماً سوهان روح خود هستند در واقع بی پروایانه از دیگران عیب و ایراد می گیرند و احساس رنجش و ناراحتی را به همراه دارند در واقع این افراد فقط به دنبال خود ایده آل خودشان هستند که برایشان مظهر قدرت و اراده و نیرومندی است.

طریقه دوم این است که شخص آگاهانه یا نا آگاهانه در ذهن و تصورات خود به دنبال این است که کجا موجب خشم، درد، ناراحتی و رنج را برای دیگران فراهم آورده در واقع ترس و اضطراب در این افرد دزدان انرژی و شدت گرفتن تعکیس برای ارائه خشم هستند.

و طریقه ی سوم تعکیس برای ارائه خشم این است که نمود این خشم و تضادها بر روی بدن فرد ظاهر می شود و فرد دچار خستگی، سوء هاضمه، سردرد یا مشکلات روان تنی می گردد.

 

خشم به خود از طریق تعکیس چگونه انتقال پیدا می کند

(رجوع: مقاله ی هم وابستگی چگونه از طریق بیماری های جسمی نمود پیدا می کند؟ کتاب شفای زندگی از لوئیز هی)

نتیجه

استفاده از این مکانیسم قدرتمند که در قالب های مختلف نمود بیرونی پیدا می کند فقط برای حفظ حالت ایده آلی است که بسیار از ذهنیات و تصورات خود دور است و منجر به این می شود که شخص رفتارها و تمایلاتی را که در بیرون از خودش است، منعکس می سازد و به طرق مختلف در جستجوی انتقال و سلب مسئولیت های خود به دیگران هستند مثلاً فوراً به دوران کودکی خود بر می گردند یا فشارها را به خانواده ی خود نسبت می دهند و عدم توجهی که نسبت به آنها روا داشته اند و یا توجه لازم را در دوران حساس زندگی به آنها روا نداشته اند.

9 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *