پنج باور مخرب افسانه ای در مورد عشق و رابطه عاطفی
باورها، داستان ها و افسانه های زیاد و رایجی را در مورد رابطهی عاطفی و عشق میشنویم مثل عشق در نگاه اول و…
اما آیا این افسانه ها در مورد رابطهی عاطفی و عاشق شدن، درست هستند؟ این باورهای افسانه ای کدامند؟ ساختن رابطه های خود بر پایهی این داستان ها و افسانه ها، درست است؟ این باورها چه تاثیری بر رابطه های عاطفی میگذارند؟ و…
در این مقاله قصد داریم به توضیح و بررسی (5 باور مخرب افسانه ای در رابطه و عشق) بپردازیم.
سرفصل ها:
|
-
باور افسانه ای اول در مورد عشق و رابطهی عاطفی
عشق حقیقی بر همه چیز فائق میشود
همگی ما در اعماق وجود خود، به طرزی اسرارآمیز این افسانه را باور داریم، اگر واقعاً عاشق باشیم، خوشبخت خواهیم شد و بر تمامی مشکلات فائق خواهیم آمد.
به روابط گذشته یا مشکلاتی که داشتید و یا دارید بیاندیشید و فهرستی از حداقل چندین جمله را که درباره گذشته تان صدق میکند، تهیه کنید.
مثال هایی از گفته ها و تجربه ها:
اگر عاشق همسر خود باشم، دیگر اهمیتی ندارد که:
- او مشروبات الکلی مینوشد.
- او تمام وقت از من انتقاد میکند.
- ما همیشه بر سر اینکه چگونه بچه هایمان را بزرگ کنیم، دعوا داریم.
- او مذهب متفاوتی دارد.
- او شغلی ندارد و دو سال اخیر هم بیکار بوده است.
- خلق و خوی بدی دارد و یکدفعه منفجر میشود.
- مدام با زن ها یا مردهای دیگر ارتباط دارد.
- او مشکل میتواند احساساتش را بیان کند.
- او سی سال از من بزرگتر است.
- ما در دو نقطهی مختلف کشور زندگی میکنیم.
و…
در اینجا لازم است به پیامدهای این باور افسانه ای در مورد رابطه عاطفی بپردازیم:
- شما از رو به رو شدن با مشکلات زندگی خود و یا ارائهی راه حل های این مشکلات با گفتن این جمله به خود اجتناب میکنید که: ( اگر ما عاشق یکدیگر باشیم، هیچ یک از مشکلات و تفاوت های ما اهمیت چندانی نخواهند داشت.)
- شما با گفتن این جمله به خودتان که: (اگر بیشتر به او مهر بورزم، او تغییر خواهد کرد) در روابط خالی از مهر و خشونت بار، خواهید ماند.
کسانی که اعتماد به نفس و همچنین عزت نفس پاینی دارند و گذشته ای مملو از نادیده انگاشته شدن یا آزار و اذیت دیدن داشتند، بیشتر خود را در روابط مسمومی قرار میدهند که بیرون آمدن از آن برایشان مشکل است. این گونه افراد مدام خود را متقاعد میکنند که اگر موفق شوند همسر خود را بیشتر دوست داشته باشند، رفتار نامطلوب آنها از بین خواهد رفت و با عشق جایگزین خواهد شد. اما این دام و تله ای بیش نیست. اختلافات رفتاری همسر شما تحت کنترل نیروهایی است که هیچ گونه ربطی به مهر ورزیدن یا نورزیدن شما ندارد.
- از لحاظ روحی خود را زجر میدهید و هنگامی که ازدواج نمیتواند موفق شود با گفتن این جمله به خود، خود را مقصر میدانید که: (اگر بیشتر او را دوست میداشتم، توانسته بودم رابطه را حفظ کنم.)
-
باور افسانه ای دوم در مورد عشق و رابطهی عاطفی
وقتی عشقی، عشق حقیقی باشد همان لحظه که فرد را دیدید، خواهید دانست
وقتی یک فیلم رمانتیک را تماشا میکنید، این موضوع را میبینید.
وقتی به یک آهنگ گوش میدهید، آن را میشنوید.
وقتی که هنوز مجرد هستید، درباره اش خیالبافی میکنید.
فکر میکنم همه به طرزی پنهانی، عشق در نگاه اول را باور داریم. این عقیده که: (اگر عشق، عشق حقیقی باشد، همان لحظهی اول که او را ملاقات کردیم، خواهیم دانست.) ممکن است انواع دیگری از عشق نیز وجود داشته باشند. اما بر طبق این باور افسانه ای، (عشق حقیقی) عشقی است که مثل رعد و برق شما را ذوب کند.
در اینجا لازم است به پیامدها و مشکلات احتمالی این باور افسانه ای در مورد رابطه عاطفی و عشق بپردازیم:
- شما آنچنان به جاذبه ای که بین شما به وجود آمده است میپردازید که از بررسی دیگر قسمت های رابطه باز میمانید.
- به شروع های آنچنانی معتاد میشوید و فرصت های دیگر را برای عشق واقعی و پردوام از دست میدهید.
عشق در نگاه اول چیست
این چیست که وقتی شما کسی را برای اولین بار ملاقات میکنید، تکانتان میدهد؟ اگر این عشق نیست، پس چیست؟
-
هوس در نگاه اول:
شما جاذبه جنسی خاصی نسبت به فردی از جنس مخالف در خود احساس میکنید و سپس بسیار بیشتر از آن چیزی که عملاً وجود دارد، دچار عواطف و احساسات میشوید. شما نه به این دلیل که عاشق شده اید، بلکه به این دلیل که تحریک شده اید مدام به او فکر میکنید.
جاذبه جنسی شدید به خصوص با کسی که با تصویر ذهنی شما از شریک عاطفی مطلوب مطابقت دارد، به سادگی با عشق اشتباه گرفته میشود. خصوصاً اگر شما به دنبال یک اوج احساسی لحظه ای باشید اما این اوج احساسی یا (هوس در نگاه اول) غالباً به دنبال شکست رابطه، یک (حضیض احساسی) یا سرخوردگی را با خود به همراه خواهد آورد.
-
شیفتگی با تصویر آنها: بعضی اوقات، وقتی به کسی علاقه مند میشوید، عاشق او نیستید بلکه عاشق تصویر او هستید:
(چه قیافه ای دارد)؛ (چه کاره است)؛ (چه قدر پول دارد)؛ (چه ماشینی سوار میشود)؛ (چه کارهایی در زندگی انجام داده است). شما از تمامی این چیزها در سرتان رویایی میسازید و ماهیت فرد را نادیده میگیرید: (خواستگار من دکتر است) (نامزدم هیکلی فوق العاده دارد)
گذشته از این آیا ممکن است کسی را ملاقات کنید و در همان لحظه احساس کنید که او همسر مطلوب شماست و اشتباه نکرده باشید؟ زوج هایی وجود دارند که سی سال با هم زندگی کرده اند و میگویند که در همان ملاقات اول، میدانستند که همسر مطلوب خود را یافته اند. آیا این همان (عشق در نگاه اول) نبوده است؟
آنها جاذبه ای قوی و ارتباطی روحی را تجربه کرده اند که سپس آن را به رابطه ای قوی و موفق بدل ساخته اند. آنان در نگاه اول وجود چیزی را در یکدیگر تشخیص داده اند اما عشق حقیقی میان آن دو، میبایست در طول سالیان شکل گرفته باشد.
اولین تاثیری که کسی بر ما میگذارد کافی نیست تعیین کند آیا او میتواند همسر یا شریک عاطفی سالم و مهربان باشد. شما به تاثیرات دوم، سوم، چهارم و پنجم نیز نیاز دارید. شما به وقت احتیاج دارید تا علاوه بر ظاهر فرد، ماهیت و شخصیت او را نیز کشف کنید.
به یاد داشته باشید که عاشق شدن ساده است اما ایجاد یک رابطهی سالم، مستلزم کار سخت است.
-
باور افسانه ای سوم در مورد عشق و رابطهی عاطفی
تنها یک عشق واقعی در دنیا وجود دارد که برای من مناسب است. در هر رابطه ای، زمانی فرا میرسد که از خود میپرسیم: آیا آن مرد همان شوهر ایده آل من است؟ یا آن زن همان همسر ایده آل من است؟
قسمتی از مشکل ما در پاسخ به این سوال، مربوط به کلمهی همان است. چرا که این پیش فرضی را برای شخص قرار میدهد که فقط و فقط در این دنیا یک همسر و شریک عاطفی مناسب وجود دارد و این که ما باید همان یک نفر را پیدا کنیم وگرنه خوشبخت نخواهیم شد. هیچ کس حتی اگر شبیه آن فرد نیز باشد، پذیرفته نیست. ما باید مطمئن شویم که عاشق (همان) یک نفر شده ایم.
بنابراین وقتی مجردیم، با نگاهی تردیدآمیز از گذرگاه زندگی عبور میکنیم: هر شریک بالقوه را زیر ذره بین به دقت معاینه میکنیم. هر غیب او را به عنوان مدرکی دال بر این که او (همان) نیست، میگیریم.
آن (همان) باید بهتر حرف بزند، دو بچه از ازدواج قبلی اش نداشته باشد، بیشتر پول دربیاورد، 10 کیلو اضافه وزن نداشته باشد. اما در این تلاش خود به منظور اجتناب از اشتباه و از دست ندادن همان چه بسا غالباً خود را از تجربهی عشق واقعی و رابطهی سالم، محروم میکنیم.
وقتی به ازدواج و رابطه با کسی فکر میکنیم به خصوص در شرایط دشوار، به طرزی پنهانی از خود میپرسیم: (آیا همان همسر مطلوب من است؟) یا (آیا شخص دیگری نیز وجود دارد که با او خوشبخت تر باشم؟)
در اینجا لازم است به پیامدها و مشکلات احتمالی این باور افسانه ای در مورد رابطه عاطفی و عشق بپردازیم:
- شریک عاطفی خود را با آن تصویر رویایی مقایسه میکنید که از همان یک نفر در سر خود ساخته اید و از درک منحصر به فرد بودن آن شخص، باز میمانید.
- باور به این افسانه ما را از شروع یک زندگی جدید، پس از آن که زندگی قبلی پایان پذیرفته است، باز میدارد. اگر فقط به یک عشق حقیقی باور دارید و سپس آن یک نفر را از دست بدهید، بقیه عمرتان را با این منظور که هیچ کس دیگری نمیتواند جایگرین شریک عاطفی یا همسرتان باشد، خواهید گذراند. نمیتوان به شکل قطع گفت که چه تعداد شریک بالقوه برای شما روی زمین هست و زندگی میکند اما قویاً باور دارم تعداد امکاناتی که شما بتوانید خوشبختی و عشق را تجربه کنید، محدود به یک شخص نمیشود.
قلب یک انسان ظرفیت فوق العاده ای برای عشق ورزیدن دارد و این که ما مقدار عشقی را که اجازه میدهیم در زندگی از آن بهره مند شویم محدود کنیم، فقط به این دلیل که به افسانه های عشقی باور داریم.
-
باور افسانه ای چهارم در مورد عشق و رابطهی عاطفی
شریک عاطفی، شما را از هر لحاظ ارضاء میکند
فرض کنید برای شغل مورد علاقه تان یک مصاحبه دارید. از شخصی که احتمالاً شما را استخدام میکند تا برایش کار کنید، میپرسید: میتوانید درباره این شغل بیشتر برایم توضیح بدهید؟
(اساساً از شما انتظار دارم تمامی نیازهای مرا برآورده کنید. من از شما توقع دارم که بدانید خواستهی من از شما چیست، حتی وقتی که به شما نمیگویم چه میخواهم. از شما میخواهم که ذهن مرا بخوانید و تمام توقعات پنهانی مرا دریابید و آنها را به زبان بیاورید.
از شما میخواهم هنگامی که سردرگم هستم، تمام جواب ها را بدانید و زمانی که غمگینم، مرا خوشحال کنید و در اوقاتی که اعتماد به نفسم را از دست داده ام، کاری کنید تا نسبت به خودم احساس بهتری داشته باشم. البته این توقع را نیز از شما دارم که هر وقت حوصله ام سر میرود، همواره مرا سرگرم کنید. در ضمن باید از تمامی علایق من نیز لذت ببرید، به طوری که بتوانید همراهی مطلوب برای من باشید.)
مطمئنم که شما نیز بر این باورید که چنین توقعاتی عجیب و غریب هستند. صرف نظر از این که چه مقدار به شما حقوق خواهند داد، باز نمیتواند شما را وسوسه کند تا خود را در چنین موقعیت پرفشار و ناممکنی قرار بدهید.
گرچه این داستان کمی اغراق آمیز است اما حقیقت این است که بسیاری از ما در زندگی به طرزی ناخودآگاه از شریک عاطفی خود، این توقع را داریم که هر نیاز ما را برآورده کند و هنگامی که این کار را نمیکند، از او دلسرد و منزجر میشویم. من این پدیده را متهم کردن دیگران مینامم. به خصوص هنگامی که خود نیز از پاره ای نیازهایتان آگاه نیستید و طبیعتاً قادر نخواهید بود تا آن نیازها را با صراحت بازگو کنید.
در اینجا لازم است به پیامدها و مشکلات احتمالی این باور افسانه ای در مورد رابطه عاطفی و عشق بپردازیم:
- از شناسایی رابطهی خوب و سالم باز میمانید، فقط به این دلیل که شریک عاطفی شما نیازهایی را که خود باید برای خودتان برآورده کنید، برآورده نمیکند.
این رویا که عشق حقیقی همه مشکلات را حل میکند، رویایی مهلک است. این رویا میتواند باعث شود که شما رابطه خوب خود را پایان بدهید، با این چشمداشت که همسرتان کاری را برای شما انجام دهد که باید خودتان انجام بدهید. اگر پیش از ازدواج و رابطه احساس تهی بودن میکنید، پس از ازدواج و رابطه نیز به همان اندازه، احساس تهی بودن خواهید کرد.
- از همسرتان به دلیل ندادن چیزی به شما که میبایست خودتان در جای دیگر آن را پیدا کنید، منزجر خواهید شد.
اشکال دیگری که باور به این شریک عاطفی مطلوب تمام نیازهای شما را برآورده میکند، این است که به او فشار میآورید تا برای شما همه چیز باشد.
شرکای عاطفی میتوانند نیازهای یکدیگر را برآورده سازند اما نه همهی آنها را.ما هر کدام فهرستی خاص از آرزوهایی داریم که فکر میکنیم یک شریک عاطفی مطلوب باید بتواند برای ما برآورده کند. اما در این باره نکته ای وجود دارد، پاره ای از نیازها هستند که فقط همسر شما باید انها را ارضاء کند، اما نیازهای دیگری وجود دارند که دوستان، خانواده و یا آشنایان شما و مهم تر از همه خودتان نیز میتوانید برآورده کنید.
لازم و مهم است ما بین چیزهایی که دوست داریم در همسرمان وجود داشته باشد و چیزهایی که باید در همسرمان وجود داشته باشد، فرق بگذاریم.
-
باور افسانه ای پنجم در مورد عشق و رابطهی عاطفی
جاذبه جنسی قوی، همان عشق است
آیا تا به حال خودتان را متقاعد کرده اید که عاشق کسی هستید که تنها بهانه ای برای ادامهی روابط نامشروع تان داشته باشید؟
آیا با گفتن این جمله به خودتان که دیوانه وار دل باخته اید، کسی را تعقیب کرده اید، و بعد تشخیص داده باشید که آن عشق نبوده، بلکه شهوت بوده است؟
آیا تا به حال در رابطه ای بوده اید که تنها زمانی که هیچ دعوایی میان شما وجود نداشت، وقتی بود که در بستر بودید؟
به راستی که این افسانهی عشقی ما را توی دردسر میاندازد. پایه و اساس این افسانهی عشقی، احساس گناهی است که ما به طور ذاتی، به واسطهی فرهنگ خود، دربارهی روابط جنسی داریم.
از آن جایی که اجتماع، تعلیم، تربیت و اخلاقیات ما، اغلب این اجازه را به ما نمیدهد و آن را مردود میداند، پس به اشتباه تصور میکنیم که هر گاه نسبت به کسی جاذبهی جنسی داریم، عاشق او هستیم. این موضوع را فرمول (تداخا شهوت در عشق) مینامند.
تداخل شهوت در عشق چیست؟
- ابتدا، جاذبهی جنسی قدرتمندی نسبت به یک فرد پیدا میکنید و یا به عبارت ساده تر، احساس شهوت میکنید.
- سپس بر اساس آن میل عمل کرده و با او مبادرت به رابطهی نامشروع میکنید.
- سپس از این که با شخصی که ارتباط روحی چندانی با او ندارید، از لحاظ جنسی صمیمی شده اید، احساس گناه و ناراحتی میکنید.
- سرانجام برای آن که شهوت خود را موجه جلوه دهید، با او رابطهی نزدیک ایجاد میکنید.
روشن است که منظور این نیست که هر وقت رابطه ای ایجاد کردید بر طبق فرمول تداخل شهوت در عشق، عمل کرده اید. گرچه چنانچه به باور افسانه ای پنجم اعتقاد دارید، ممکن است بیشتر از آن چیزی که فکرش را میکنید، خود را در چنین شرایطی بیابید.
در اینجا لازم است به پیامدها و مشکلات احتمالی این باور افسانه ای در مورد رابطه عاطفی و عشق بپردازیم:
- خود را با کسانی درگیر میکنید که با آنها هیچ گونه تناسب و تفاهمی ندارید.
- بیش از آنچه باید، به رویایتان میچسبید و به سختی کسانی را که برای شما مناسب نیستند، رها میکنید.
چنان چه جاذبهی زیادی نسبت به کسی تجربه میکنید:
- لزوماً به این معنا نیست که عاشق او هستید.
- لزوماً به این معنا نیست که شما برای همریگر آفریده شده اید.
- لزوماً به این معنا نیست که رابطه و ازدواج سالم و موفقی خواهید داشت.
ممکن است به این معنا باشد که؛
جاذبهی جنسی میان شما قوی است. به طوری که میتواند پایه ای برای یک رابطهی سالم باشد البته چنان چه در حوزه های دیگر رابطه تناسب داشته باشید.
نتیجه:
پس در این مقاله به 5 باور افسانه ای مخرب در مورد رابطهی عاطفی و عشق پرداختیم که اعتقاد به هر کدام از این باورهای افسانه ای، پیامدها و نتایج احتمالی را به دنبال دارد که آگاهی و شناخت نسبت به هر کدام از اینها ما را در راهبری یک رابطهی عاطفی سالم کمک میکند.
به عبارتی نسبت به یک سری از باورهای مخربی که به شکل ناسالم در ما نهادینه شده اند و جای بازسازی و ترمیم دارند، آگاه میشویم تا در نهایت بتوانیم رابطهی سالم و متعادلی را تجربه کنیم.
لازم است و پیشنهاد میشود در ابتدای یک رابطه این باورها را مورد بررسی قرار دهیم.
50 Responses
عالی عالی
بهترینید آقای قورچیان عزیز💜
خیلی عالی و بجا بود مقالتون
بیخودی سعی نکنید بگید عقایدتون امروزیها رفتار مخرب همسرتون زندگیتونو خراب میکنه
عشق همه چیز نیست دوستان
منکه خیلی برام مهمه همسرم با خدا باشه و انقدر نکته های منفی نداشته باشه
محشر بود مقالتون آقا قورچیان
باید دین طرف براتون خیلی مهم باشه وگرنه به مشکل میخورید
درود به شما استاد خیلی خوب گفتید
کاملا قبول دارم این مقاله رو
اتفاقا بعد ازدواج کوچکترین رفتارش هم براتون مورد اهمیته و الکی نگید چون عاشقشی براتون مهم نیست
متاسفانه الان ازدواج ها ديگه سر عشق نیست
به بهترین نحو توضیح دادید
خیلی عالی بود
خسته نباشید اطلاعات مفیدی بود
ممنونم که ما رو آگاه میکنید
سپاس از اطلاعات ارزشمندتون
باورهای عاطفی اشتباه تا آخر عمر اثرش باقیه
خیلی از باورهای غلطمون موجب عادت میشه اگه جلوشونو نگیریم
آگاهی نسبت به باورهامون باید همونطور که گفتید انجام بشه
باور های غلط ما باید اصلاح بشه درسته
سپاس. باید نسبت به باور هامون آگاه بشیم
خیلی از باورهای ما درست نیست
دقیقا خیلی از مواقع همین باور ها رابطه ها رو خراب میکند
چ مقاله خوبی
باور هایی که نمیدونستم و نمیدویتم خیلی هاش رو فهمیدم مرسیی
خیلی خوب و کامله مقالتون
پیامد ها و نتايج خیلی هاش رو نمیدونستم مرسی
عالی بود ممنون بابت مقاله عالیتون
خیلیم عالیی
😍👏
خیلی خوب و مفید بود
عالیی عالیییی
خییلی خوب بود
خیلی عالی و کاربردی بود
❤️👏
خیلی خوب بور
👏👏👏👏👏
خیلی خوب. بود
خیلی عالی بود
وواای واقعا همینه
بسیار خفننننن
عالی
کاملا درسته زندگی ما پر از باور اشتباه ست
حق میدم هیچ کسی راضی نباشه از رابطه و ازدواج، این باورهای افسانه ای تو فرهنگ ما همیشه بوده و هست، تو شعرامون ،آهنگامون، تو رمان ها و فیلمامون، چقدر پاکسازی میخواد آخه😑
من خودم این مسئله رو داشتم که طرف مقابلم باید ایده آل میبود و تا یک مسئله کوچیک پیش میومد دیگه اون ادمو نمیخواستم چون فکر میکردم وقتی ادما عاشق میشن دیگه کوچکترین مشکلی بینشون نیست و همه چی عالیه و ممنونم از مقاله های مفید و خوبتون
قطعا وجود یک نیمه ی گمشده و جفت روحی در دنیا برای هر کدام از ما، باور فوق العاده اشتباهیه
مقاله روشنگرانه ای بود مخصوصا بخش پیامد و مشکلات احتمالی اعتقاد به هر باور افسانه ای. سپاس.
سپاس گذارم
تجربه ی خیلی سخت و ویرانگری در گذشته داشتم اصلا عاشق نشدم فقط شرایط اقتصادی عالی بود و رفتار ظاهریش هم خوب بود
بغیر از این دو تا عشقی اصلا وجود نداشت و نه اندام درستی داشت ولی چون نیاز اقتصادی داشتم بدون شناخت ازوادج کردم بیشتر نگران از دست دادن موقعیت اقتصادی بودم که بعد از ۱۴ سال با تجربه های دردناکی جدا شدم