تحلیل فیلم ماین

تحلیل فیلم mine

روز جمعه ۲۸ تیر ماه در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای گلستان ،فیلم mine توسط گروه آموزشی ((من حقیقی)) به پرده ی نمایش در آمد و حدوداً ۲۵۰نفر از معناگرایان برای تماشا و تحلیل معناگرایانه ی این فیلم توسط فراز قورچیان ،گرد هم آمدند.

می توان گفت داستان فیلم روند کارهایی است که در پروسه ی شفای زخم ها(یکی از دوره های پرطرفدار فراز قورچیان) و همچنین به دنبال آن در دوره های مشیت الهی ،رهایی از ترس و احساس ارزشمندی به طور کامل اتفاق می افتد.
رهایی یک سرباز از زندان ذهن خود.
داستان فیلم با سربازی شروع می شود که در محل مأموریت پایش بر روی مین می رود و نمی تواند تکان بخورد و طبق محاسبات ۵۲ ساعت تا آمدن گروه نجات و امداد برای کمک طول می کشد.
در این ۵۲ ساعت او نمی تواند حرکت کندو همین ایستادن و تکان نخوردن او را با خودش مواجه می کند،با همان خودی که سال ها از او فرار کرده بود،با خاطرات تلخ دوران کودکی،با زخم هایی که شفا نگرفته بودند و او را به جنگ با دنیا کشانده بود.

در طی این مدت ،مردی در ظاهر صحرا نشین که نمادی از راهبر معنوی می باشد به او نزدیک می شود و در پروسه ی شفای زخم ها او را یاری می کند. او را گام به گام به درون ناخودآگاهش هدایت می کند.

می خواهم مجدداً از ابتدای فیلم شروع کنم،به عبارتی فیلم با مکالمه ی دو سرباز شروع می شود اما داستان حول یکی از این سربازها می چرخد.در ابتدای فیلم این گفتگو مبادله می شود؛که ما برای بازی نیومدیم بلکه برای مأموریت اومدیم.

این دیالوگ ما را به سمت بنیادی ترین پیام زندگی هدایت می کند و به بیانی می گوید که زندگی بازی نیست و یک مأموریت است و تک تک نقشه ها و برنامه های زندگی ،حکمت و معنایی دارند.

ما برای کشف من حقیقی خود آمده ایم ،این کشف حاصل نمی شود مگر با شفای زخم ها.
اگر به تک تک دیالوگ ها و جریان اتفاقات در فیلم توجه کنیم متوجه می شویم که تمام شرایط به شکل مدبرانه دست به دست هم می دهند تا فرآیند شفای زخم ها صورت گیرد.

در این فیلم ،مین نماد تمام زخم هایی است که شفا نگرفته اند و به عقده تبدیل شده اند،آن قدر گره خورده اند که توان حرکت را از ما گرفته اند و اجازه ی قدم بعدی را نمی دهند.

خیلی جالب است دو سرباز تقریباً هم زمان با هم پاهایشان بر روی مین می رود اما یکی از آن ها رهایی پیدا می کند،فردی رهایی پیدا می کند و شوالیه می شود که بتواند با خود حقیقی اش رو به رو شود و مسئولیت تمامیت خود را بر عهده بگیرد.

در آخر سرباز با بخشش آخرین نفر از زندگی اش ،با بیرون آمدن شهامت واقعی،با ملاقات عشق حقیقی شفامی یابد و جرأت می کند پای خود را از روی مین بردارد یعنی از تمام زخم هایش عبور می کند.
در تمام مراحل راهبر معنوی به او کمک می کند اما فقط کمک می کند و به جای او راه را طی نمی کند،راه را نشانمی دهد.همه ی ما در این دنیا راهبران معنوی داریم که می توانند در هر شمایلی ظاهر شوند فقط باید آماده باشیم تا راهبر برسد.
راهبر تمام نشانه هایی است که در مسیر نیاز داریم ،کمک می کند تا زمانی که اجازه ی زندگی داریم ،قدم بعدی را برداریم.
راهبر معنوی(مرد صحرانشین) در این فیلم مدام این پیام را یادآور می شود که همیشه باید به زندگی ادامه داد حتی اگر خیلی سخت باشه و زمان ببره و حتی ترسناک باشه.
به گفته ی فراز قورچیان این فیلم یکی از تحسین شده ترین آثار در ژانر معنا می باشد که همه ی افراد لازم است ببینند.

18 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *