هم وابستگی زیر ذره بین

هم وابستگی زیر ذره بین

هم وابستگی چه هست و چه نیست

 زمانی که با بیشتر مردم صحبت میکنی و از آنها می پرسی:

از خودت مراقبت میکنی

آیا خودت را دوست داری

به خودت عشق می ورزی

اکثراً با نگاهی عجیب و تمسخر آمیز به تو می گویند یعنی خودشیفته و خودخواه باشم.

از نوع واکنش ها به این سوال ها متوجه می شویم چه قدر ما انسان ها یاد نگرفتیم از خود مراقبت کنیم و به خود عشق بورزیم …

متأسفانه گاهی کلمات، معانی و ارزش اصیل خود را در زندگی روزمره از دست می دهند یا به کاربردن بعضی واژه ها غیر متعارف و دور از اذهان به نظر می رسد.

یکی از واژه هایی که به عنوان مسئله ای از گذشته تا به امروز، نادیده گرفته شده است، مبحث (هم وابستگی) است که در مقاله های قبل به آن پرداختیم.

می توانیم جستجوی واژه ی (هم وابستگی) را مورد سنجش قراردهیم و می بینیم که منابع و گفتمان کمی را در این باره می یابیم.

با اینکه، این مسئله آن قدر مهم است که 95% دنیا به منزله یک مشکل یا بیماری درگیر آن هستند و اهمیت این موضوع را از این حیث که کتاب هایِ در این باره در زمره ی پرفروش ترین ها هستند، میتوانیم دریابیم.

 

هم وابستگی چه هست و چه نیست

بنابر اهمیت این موضوع و نپرداختن و عدم توجه به آن، ( گروه آموزشی من حقیقی) بر آن است تا این مسئله را با نگاهی عمیق و از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهد. در تکمیل مقالات قبلی هم وابستگی، قصد داریم در این مقاله به زبانی ساده بگوییم که هم وابستگی چه هست؟ و چه نیست؟

وقتی بحث هم وابستگی به میان می آید، افکار و عقاید افراد متفاوت است، بعضی آن را به فیلمی ترسناک تشبیه می کنند که قهرمان آن برای رسیدن به محبوب خود به هر عملِ جنون آمیزی دست می زند یا هم وابستگی را نوعی جنون و افراد مبتلا به آن را بیماران وسواسی می خوانند. بعضی دیگر هیچ ارتباطی با وابستگی و خودشان نمی بینند زیرا با پدر و مادری معتاد زندگی نکرده اند و در کودکی با آنان بدرفتاری نشده است. برخی تصور می کنند بهبودی از وابستگی متقابل یا فرزند والدی معتاد بودن به این معناست که باید والدین خود را مسئول تمام اعمال خود بدانند.

بهبودی هیچ گونه ارتباطی به هیچ یک از موارد فوق ندارد و صرفاً “پذیرفتن مسئولیت در قبال خویشتن” است.بعضی افراد هم وابستگی را نشانه ی نسلی که فقط “من، من” می کنند می دانند، بهانه ای دیگر برای عده ای که خود خواهی های خود را در رأس همه چیز قراردادند. بعضی دیگر به غلط معتقدند که بهبودی ازهم وابستگی به طلاق و از بین رفتن اعتقادات مذهبی آنان منجر می شود. برخی معتقدند که قطع وابستگی به مفهوم سرد و بی عاطفه شدن است.

عده ای هم مثل یکی از دوستان من به غلط  باور دارند که هم وابستگی به معنای لذت بردن از ازدواج است، که پر بیراه هم نمی گویند. هم وابستگی یعنی به پا بودن؛ یعنی همسر فردی معتاد بودن؛ یعنی “من به آدم ها آویزان می شوم و به آنها می چسبم. “یعنی” وارد اتاقی می شوم و بلافاصله جذب بیمارترین فرد آن جمع می شوم. درحالی که تمامی این شرح حال ها می تواند علائم هم وابستگی باشد، تنها بخشی از آن به شمار می آید.

هم وابسته به کسی اطلاق می شود که اجازه می دهد رفتار دیگران در او تاثیر بگذارد و خودش نیز دچار وسواس فکری درکنترل رفتار آنان است. اما هنوز هم

هم بستگی در ماورای این معانی قرار دارد، گو اینکه کنترل و وسواس می تواند نقطه ای شروع خوبی برایش باشد. بین کسی را دوست داشتن و اسیر شدن در ازدواجی غم انگیز تفاوت فاحشی وجود دارد. تفاوت بزرگی بین بخشش به منظور جلب محبت کسی که ما را آزار می دهد و بخشش با همه ی وجود و سخاوت وجود دارد. تفاوت بزرگی بین کمک به فردی معتاد و بال و پر دادن به کسانی که دوستشان داریم، بین دوست داشتن خود و خودشیفتگی، بین خودمحوری و ماندن درمحور خویش وجود دارد.

بعضی ها هم وابستگی را بیماری می خوانند، اما چگونه می توانیم پی ببریم که بیماری است یا مشکل؟ آیا از اینکه خود را بیمار بنامیم به خود کمکی کرده ایم درحالی که از احساس بی کفایتی و کمبود عزت نفس به اندازه ی کافی در رنجیم؟ اگر دقیق تر به مساله نگاه کنیم رفتار های مرتبط با هم وابستگی معنی بیشتری برای مان پیدا می کند. این مساله زمانی قابل درک می شود که عشق را با کنترل اشتباه بگیریم زیرا چیزی جز کنترل یاد نگرفته ایم.

 

رفتارهای مرتبط با وابستگی، از کنترل گرفته تا مراقبت، رفتارهایی هستند که زندگی ما را در زمانی که کار دیگری بلد نبودیم، نجات دادند. دربیشتر موارد، چه اعتیاد مطرح بود و چه نبود، رفتارهای وابستگی چیزی بود که هر فردی می توانست از خود بروز دهد. طبیعی است که وقتی ازدواجمان با شکست مواجه شود درد بکشیم یا وقتی پی می بریم فرزندمان مواد مصرف می کند، دیوانه شویم. بسیاری از رفتارهای هم وابستگی مثل نگرانی و کنترل رفتارهایی است که همه ی افراد عادی هم گاهی از خود بروز می دهند اما مشکل زمانی پدیدار می شود که دیگر نمی توانیم این رفتارها را مهار کنیم.

هم وابستگی رفتاری عادی هم هست. زمان هایی وجود دارد که زیاده از حد کار می کنیم، زیاده از حد توجه می کنیم، خیلی کم احساس می کنیم یا بیش از حد درگیر مسائل می شویم و فراموش می کنیم که مسئولیت افراد دیگر از کجا شروع می شود و مسئولیت ما در کجا خاتمه می یابد، یا اینکه آن قدر مشغله ایجاد می کنیم که خود را نادیده می گیریم.

هم وابسته ها شاید بیش از حد محبت کنند، به آدم ها نیازمند و آویزان شوند (آنها با محبت زیادی ما را به قتل می رسانند و آن قدر به خوشحال کردن ما ادامه می دهند که دیگر نمی توانیم آنها را تحمیل کنیم.) اما با نگاهی دقیق تر، اگر همین افراد بتوانند این موارد را حل و فصل کنند به افرادی برجسته تبدیل می شوند و حتی برخی از آنها با استفاده از این تجارب کار آفرینانی موفق می شوند. تحقیقات نشان می دهد افرادی که در خانواده های آشفته بزرگ می شوند به مراتب بهتر از سایر افراد می توانند با استرس مقابله کنند.

 

وقتی که ما مراقبت از خود را شروع کنیم، کسر بودجه های گذشته مان به سرمایه تبدیل می شود. بسیاری ازافراد هم وابسته، سخاوتمند وایثارگرند. آنها کار را از سر وسواس و پشتکار به اتمام می رسانند. آنها می خواهند کمک کنند و زمانی که بیاموزند اول باید به خود کمک کنند، از عهده ی آن برمی آیند. بسیاری از هم وابسته ها به رهبرانی تبدیل می شوند که دنیای ما را متحول می کنند.

هم وابستگی به مفهوم عبور از مرزها است. از کجا می توانیم بفهمیم  اعمال ما از نوع هم وابستگی است؟ زمانی که از خط عبور کنیم و به محدوده ی هم وابستگی وارد شویم، تنها هدف ما رسیدن و رسیدگی به دیگران می شود اما آنچه انجام می دهیم رنج آور است و کارایی ندارد.

بدیهی است که دیدن دیگران آسان تر از دیدن خودمان است. ویژگی رفتارهای هم وابستگی این است زیرا این رفتارها زمانی از ما حمایت کردند و به یکباره رها کردنشان ممکن است خطرناک باشد.

از آنجا که رفتارهای وابستگی به یک خط فکری و فرهنگی تبدیل شده است بسیاری از مردم یادگرفته اند که وابسته باشند. این گروه هم وابسته ها می دانند که اعمال به خصوصی معقول و به لحاظ درمانی صحیح نیست. بنابراین آنها را مخفی می کنند. این روزها پنهان کاری از گذشت آسان تر است. آدم ها احتیاجی ندارند در خانه بمانند و به تلفن زل بزنند تا طرف مربوطه تلفن کند. هم وابسته های جدید به جای قطع وابستگی، با تلفن همراه و مشغولیات ذهنی شان خانه را ترک می کنند.هم اکنون نقاب زدن به اضطراب و افسردگی و غم که به دنبال وابستگی می آید، با دسترسی به انواع داروهای ضد افسردگی و اضطراب آسان تر شده است. با اینکه مصرف دارو انتخابی شخصی است، بهتر است از آن به عنوان وسیله ای برای تحمل شرایط دردناک استفاده نکنیم تا ارتباط مان با نیازها و واقعیت وجودی مان قطع نشود.

 

هم وابستگی چه هست و چه نیست

نتیجه:

مبحث هم وابستگی آن چنان پیچیده است که می تواند با مجموعه ای از ویژگی ها و عوامل و حتی اختلالات پیوند بخورد و تعریف شود، در واقع هم وابستگی عبور از مرزها و نداشتن تعادل است که شناخت نشانه ها و ویژگی های هم وابستگی به طور جزئی ما را در تشخیص مرز باریکِ  میان بهبودی و بیماری یاری می دهد و این آگاهی سبب می شود بتوانیم عوامل بیمارگونه را خنثی و زندگی خود را در جهت سلامت پیش ببریم.

این مقاله به زبانی ساده و روان ما را به شناختِ بهتر مبحث هم وابستگی می رساند.

2 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *