تغییر تله طرد اجتماعی

تغییر تله طرد اجتماعی

تغییر تله طرد اجتماعی

ممکن است اگر جز افراد دارای تله ی طرد اجتماعی باشید، فکر کنید که رهایی از این تله و تغییر آن غیرممکن است اما خبر خوب اینجاست که تغییر کردن غیرممکن نیست و برای هر تله یا طرحواره ای که در ما شکل گرفته است، راهکارهایی جهت تغییر و غلبه بر آن وجود دارد.

در این مقاله قصد داریم به تغییر تله ی طردشدگی بپردازیم.

مراحل تغییر تله ی زندگی طرد اجتماعی

مراحل تغییر تله ی طرد اجتماعی عبارت است از؛

  1. ریشه های تحولی تله ی زندگی طرد اجتماعی را در دوران کودکی تان درک کنید. احساس حقارت و انزوای کودک درونتان را درک کنید.
  2. موقعیت هایی را بنویسید که در زندگی روزمره ی خود دچار احساس آشفتگی و اضطراب می شوید.
  3. موقعیت هایی را بنویسید که از آنها اجتناب می کنید.
  4. چنانچه در موقعیت هایی دچار احساس تنهایی و تفاوت می شوید و با جبران افراطی یا حمله ی متقابل، سعی در پنهان سازی این احساس ها دارید، سعی کنید این موقعیت ها را بنویسید.
  5. مراحل اول تا چهارم را بنویسید. سپس ویزگی هایی را بنویسید که باعث می شوند از دیگران منزوی شوید، احساس حقارت کنید یا آسیب پذیر جلوه کنید.
  6. اگر واقعاً مشکلات و کمبودهایی دارید که واقعی هستند، پس راهکارهایی را برای غلبه بر این مشکلات و کمبودها یا کاهش اثرات آنها پیدا کنید. به تدریج بر این مشکلات غلبه کنید.
  7. در اهمیت عیب ها و نقص هایی که نتوانسته اید تغیر بدهید، تجدید نظر کنید. منظور این است که دیدگاه خودتان را درباره ی عیب ها و نقص های تغیرناپذیر، عوض کنید.
  8. برای هر کدام از عیب ها و نقص های خود، کارت آموزشی تهیه کنید.
  9. از موقعیت های کاری و اجتماعی که اجتناب می کنید، سلسله مراتبی تهیه کنید. سعی کنید به تدریج به این موقعیت ها وارد شوید.
  10. وقتی در جمع به سر می برید سعی کنید آغازگر مکالمه با دیگران باشید.
  11. سعی کنید در گروه ها، شخصیت اصلی خودتان را بروز دهید و نقش بازی نکنید.
  12. دست از تلاش برای جبران افراطی حوزه های نادلپذیر، ناخوشایند و نامحبوب بردارید.

توضیحات مراحل تغییر تله ی زندگی طرد اجتماعی

 

1-ریشه های تحولی تله ی زندگی طرد اجتماعی را در دوران کودکی تان درک کنید. احساس حقارت و انزوای کودک درون تان را درک کنید.

ابتدا سعی کنید این احساس ها را تجربه کنید. اجازه بدهید که خاطرات دردناک و زجر آور دوران کودکی به ذهنتان بیایند. حس دردناک متفاوت بودن و طرد شدن های دوران کودکی  را که از قضا هضم شان برای شما سخت است، به خوبی تجربه و درک کنید. سعی کنید گوشه ی دنجی پیدا کنید و این خاطرات را به یاد بیاورید. کاملاًً قابل درک است که یادآوری این خاطرات برای شما دردناک باشد.

چشم های خود را ببندید و سعی کنید خاطرات دردناک مربوط به طردشدگی را تا جای ممکن با وضوح به یاد بیاورید. اگر یادآوری خاطرات دوران کودکی سخت است، می توانید یکی از تجارب فعلی خود را که سخت دچار شرمساری شده اید، به یاد بیاورید آن گاه این خاطره با خاطره ی دوران کودکی پل بزنید.

خاطرات دردناک دوران کودکی شما اغلب ته رنگی از تهدیدشدگی، ریشخند، تنهایی، جدایی و نامحبوبیت اجتماعی دارند.

خاطرات مربوط به طرد اجتماعی اغلب دردناک هستند. ما دوست داریم که مایه ی تسلی خاطر این کودک طرد شده باشیم. در این تصویرسازی ها خودتان را به عنوان فردی بزرگسال تجسم کنید که مایه ی آرامش و راحتی کودک درون شما می شود.

طرد اجتماعی، احساس تنهایی و سردمهری را به دنبال دارد. کودک درون تان را در آن فضای سرد و نامهربان، تنها نگذارید. قبل از اینکه به تصویرسازی خاتمه بدهید، خودتان را به عنوان فردی بزرگسال تجسم کنید و از کودک آسیب دیده حمایت کنید.

 

2-موقعیت هایی را بنویسید که در زندگی روزمره ی خود دچار احساس آشفتگی و اضطراب می شوید.

ابتدا موقعیت هایی را بنویسید که اگرچه دچار آشفتگی و اضطراب می شوید، اما از آنها فرار نمی کنید، ممکن است در این فهرست، موقعیت های زیادی قرار بگیرند، مثل مهمانی رفتن، ملاقات با افراد غریبه، صحبت با جنس مخالف، صحبت در حضور جمع، غذا خوردن در حضور جمع، گرفتن حق خود، ابراز احساسات.

حال جلوی هر کدام از این موارد بنویسید که چرا احساس می کنید متفاوت هستید و دیگران خوش ندارند شما را ببینند.

سپس جلوی هر ستون، بدترین حالت ممکن را بنویسید. دقیقاً بنویسید اگر پیش گویی های شما درست از آب دربیایند چه اتفاقی می افتند. سپس این سناریو را تجسم کنید. از چه فاجعه ای می ترسید؟ آیا مردم شما را مسخره می کنند؟

آیا دیگران دست رد به سینه شما می زنند؟ آیا دیگران پی به حقارت و خودکم بینی شما می برند؟ آیا می ترسید که آبروی نصفه و نیمه ی خودتان را از دست بدهید؟

 

3-موقعیت هایی را بنویسید که از آنها اجتناب کنید.

در این مرحله، موقعیت هایی را ذکر کنید که در تلاش هستید از آنها فرار کنید. منظور، موقعیت ها یا فعالیت هایی است که بیشتر مواقع یا اغلب اوقات از آنها اجتناب می کنید.

زمانی که فهرست شما تکمیل شد مثل مرحله ی قبل جلوی هر مورد دو ستون ترسیم کنید. ستون اول، مربوط به دلایل اجتناب شما از فعالیت هاست و ستون دوم مربوط به نوشتن بدترین حالت ممکن.

 

4-چنانچه در موقعیت هایی دچار احساس تنهایی و تفاوت می شوید و با جبران افراطی یا حمله ی متقابل سعی در پنهان سازی این احساس ها دارید،سعی کنید این موقعیت ها را بنویسید.

مواردی در زندگی شما وجود دارد که سعی می کنید ثابت کنید برعکس هستند. این روش، نوعی حمله به تله ی زندگی یا جبران افراطی است. معمولاً این کار باعث می شود که موقتاً صورت مسئله را پاک کنید، اما مشکل کماکان سر جای خود باقی است.

ممکن است احساس حقارت خود را با موفقیت های شغلی، کمال گرایی و رسیدگی افراطی به ظاهر بپوشانید. دست زدن به راهبردهای حمله، سخت شکننده و ناتوان است. ممکن است به آسانی و هر لحظه دست تان رو شود.

ما تمایل داریم که شما شخصیت استوارتر و مستحکم تری پیدا کنید. می خواهیم تجارب فعلی شما را به گونه ای سازمان دهی کنیم که باورهای شما تغییر کند. اگر این روش ها را دنبال کنید، متوجه می شوید که می توانید از کابوس تجارب دردناک دوران کودکی تان رهایی یابید.

بزرگسالان در مقایسه با کودکان و نوجوانان، آمادگی بیشتری برای پذیرش تفاوت ها دارند. بزرگسالان احتمالاً کمتر از آنچه شما تصور می کنید، طردتان می کنند و مایه ی رنج و عذاب شما می شوند.

 

5-مراحل اول تا پنجم را بنویسید. سپس ویژگی هایی را بنویسید که باعث می شوند از دیگران منزوی شوید، احساس حقارت کنید یا آسیب پذیر جلوه کنید.

1.برای هر خصوصیت ناخوشایند خود یک صفحه اختصاص بدهید. برای هر برگه یک عنوان بگذارید مثل

“بچه چاق”، “بچه ی احمق”. سپس در هر صفحه این مراحل را دنبال کنید.

2.هر ویژگی و خصوصیت را دقیق تعریف کنید.

3.تمامی شواهدی را بنویسید که ثابت می کنند این ویژگی شما درست است.

4.تمامی شواهدی را بنویسید که ثابت می کنند این ویژگی شما درست نیست.

5.نظر دیگران(دوستان و اعضای خانواده) را درباره ی این ویژگی خود جویا شوید.

6.شواهد عینی و مستدلی را بنویسید که از ویزگی منفی شما حمایت می کنند.

7.خود انتقادگری شما چقدر از اعتبار لازم برخوردار است. آیا در خودانتقادگری راه افراط را می پیمایید؟

8.آیا شما بیش از دیگران به عیب های خود حساسیت دارید؟

 

6-اگر واقعاً مشکلات و کمبودهایی دارید که واقعی هستند، پس راهکارهایی را برای غلبه بر این مشکلات و کمبودها یا کاهش اثرات آنها پیدا کنید. به تدریج بر این مشکلات غلبه کنید.

برای غلبه بر مشکلات و کمبودهای واقعی، طبق برنامه ریزی گام به گام عمل کنید. بی گدار به آب نزنید و الله بختکی حرکت نکنید. سعی کنید با یادگیری مهارت های اجتماعی، کاهش وزن یا افزایش وزن، ثبت نام در کلاس های آموزشی سخنرانی به رفع مشکلات و کمبودهای واقعی خود کمک کنید.

افراد معمولاً برای راحت شدن از شر نقطه ضعف ها چنان احساس شرمساری کنیم که حتی دوست نداشته باشیم به این نقطه ضعف ها فکر کنیم تا چه رسد به اینکه برای حل و فصل آنها چاره اندیشی کنیم.می توان با تکنیک ایفای نقش، مهارت های زیادی را گرفت. اگر از قبل درباره ی شیوه ی حرف زدن خود تمرین کنید، اضطراب شما در موقعیت های اجتماعی کم می شود.

تکنیک تصویرسازی ذهنی نیز می تواند نقش برجسته ای در آماده سازی شما برای تعامل های اجتماعی داشته باشد. به جای اینکه قبل از ورود به موقعیت های اجتماعی، ذهن خود را صرف فاجعه سازی کنید، می توانید از تصیرسازی مقابله ای استفاده نمایید. منظور این است که مراحل تعامل اجتماعی را در ذهن خود با موفقیت تجسم کنید که مثل فردی ماهر و کارکشته در روابط اجتماعی، عمل می کنید.

7-در اهمیت عیب و ایرادهایی که نتوانسته اید تغییر بدهید، تجدید نظر کنید. منظور این است که دیدگاه خودتان را درباره ی عیب و نقص های تغییرناپذیر، عوض کنید.

انجمن الکلی های گمنام از این عبارت زیاد استفاده می کنند: ((پروردگارا به من توان بده تا آنچه را که می توانم، تغییر بدهم و به من شجاعتی بده تا آنچه را که نمی توانم تغییر بدهم، بپذیرم.

پروردگارا درکی به من عطا کن تا تفاوت بین اینها را بفهمم.)) برخی از مشکلات را می توانید تغییر دهید و در برابر برخی از مشکلات باید گردن تسلیم فرود آرید و آنها را بپذیرید. تغیر خویشتن و پذیرش خویشتن را فراموش نکنید. باید بین این دو در زندگی خود، تعادلی مطلوب بیافرینید.

ممکن است نقطه ضعف هایی داشته باشید که هیچ گاه نتوانید آنها را تغییر دهید. ممکن است قدتان کوتاه باشد یا خیلی بلند. یا اصلاً نتوانید برخی از ویژگی های رفتاری تان را عوض کنید. با این حال این نکته را فراموش نکنید افرادی که در دام تله ی زندگی طرد  اجتماعی افتاده اند در اهمیت نقطه ضعف های خود اغراق می کنند.

به این مسئله دقت کنید که نقطه ضعف ها و ویژگی های مثبت و کارامد شما در نگاهی جامع نگر و عاقلانه چگونه به نظر می رسند؟

نقاط ضعف و قوت خود را بنویسید. یک بار دیگر به ارزیابی منصفانه و درست این نقاط ضعف و قوت بپردازید. به این سوال ها جواب بدهید؛ ایا در اهمیت ضعف های خودم اغراق کنم؟ ایا ارزش نقاط قوتم را کم می کنم؟

آیا از نظر دیگران نیز من همین نقاط ضعف و قوت را ادارم؟ با پاسخ دهی به این سوال ها، نقاط ضعف شما در ذهنتان جایگاه خودشان را پیدا می کنند و سعی نمی کنید همه چیز را از منظر این نقاط ضعف ارزیابی کنید. شما به دلیل حاکمیت بی چون و چرای تله ی زندگی طرد اجتماعی، هر چیزی را که می خو.اهید ارزیابی کنید آن را از منشور نقاط ضعف خود می گذرانید. به همین دلیل حتی موفقیت ها و دستاوردهایتان را یا بی ارزش می کنید یا از داشتن آنها خوشحال نمی شوید.

قصدمان این است که شیوه ی تفکر شما درباره ی خودتان متعادل و معقول باشد.

شما که در دام این تله ی زندگی افتاده اید احتمالاً هنوز اعتقاد دارید که بزرگسالان به همان شکلی که بچه ها همسن و سال تان، شما را مسخره کرده اند، دست به تمسخر شما می زنند. اصلاً این گونه نیست.

بزرگسالان در مقایسه با کودکان، انعطاف پذیری و سعه ی صدر بیشتری دارند. بزرگسالان، تفاوت ها را بیشتر درک می کنند. تنها کودکان یا بزرگسالان نابالغ، تفاوت ها را درک نمی کنند.

در هر صورت ممکن است شما عیب و ایرادهایی داشته باشید که خواهان تغییر آنها نباشید. شاید برخی از این عیب و ایرادها جز وجودتان شده باشند.

اینکه شما چقدر بخواهید در رفتار و شیوه ی تفکرتان تغییر ایجاد کنید بستگی به تصمیم شما دارد. اما باید از پیامدهای تغییر ندادن رفتارها و شیوه ی تفکرتان آگاه باشید. تظاهر نکنید رفتارها و افکاری را که نمی خواهید عوض کنید، ارزشمندند زیرا این گونه رفتارها و افکارتان پیامدهای چندان مطلوبی به دنبال ندارند.

یکی از چالش برانگیزترین کارها، در زندگی تعادل آفرینی بین معمولی بودن و خاص بودن است. اگر این تعادل را از دست بدهیم، حس هویت خودمان را از دست می دهیم و روابط اجتماعی مان تحت تاثیر قرار می گیرد.

 

8-برای هر کدام از عیب ها و نقص های خود، کارت آموزشی تهیه کنید.

هر وقت تله ی زندگی تان دست به کار شد و افکار منفی نگرانه و فاجعه آمیز را در ذهن شما به راه انداخت، کارت آموزشی را مطالعه کنید. با این کار، پادزهری در مقابل سم پاشی های تله ی زندگی تان(افکار منفی نگرانه و مقایسه آمیز) ایجاد کنید.

در کارت آموزشی به اغراق آمیز جلوه دادن نقاط ضعف تان دقت کنید. علاوه بر این، باید به نقاط قوت خود نیز اشاره کنید. در این کارت آموزشی باید به راهکارهای برطرف سازی نقاط ضعف خودتان نیز نیم نگاهی داشته باشید.

کارت آموزشی می تواند به شما کمک کند تا تله ی زندگی تان را خنثی کنید و ذهن شما را در مسیر درست هدایت می کند.

مثالی از یک کارت آموزشی:

می دانم که الان مضطربم. انگار همه به من نگاه می کنند. احساس می کنم که زبانم بند آمده است و نمی توانم با کسی حرف بزنم. اما همه ی این احساس ها و افکار ناشی از این است که تله ی زندگی ام دوباره دست به کار شده است. اگر خوب به اطراف نگاه کنم، متوجه می شوم که آدم ها این قدر بیکار نیستند که مرا نگاه کنند. حتی برخی که به من نگاه می کنند منظورشان تحقیر و تمسخر من نیست.

اگر به تدریج حرف زدن را شروع کنم بعد از مدتی آرامش پیدا می کنم. اگر هم اندکی مضطرب و عصبی باشم چندان ایرادی ندارد. به جز من کسان دیگری هم در این جمع همین مشکل را دارند. موقعیت های اجتماعی می تواند هر کسی را دچار اندکی اضطراب کند. این مقدار اضطراب برای عملکرد مناسب اجتماعی لازم است. بهتر است از تکنیک آرامش استفاده کنم و آن گاه برای صحبت با فردی مناسب، اقدام نمایم.

 

9-از موقعیت های کاری و اجتماعی که اجتناب می کنید، سلسله مراتبی تهیه کنید. سعی کنید به تدریج به این موقعیت ها وارد شوید.

مرحله ی نهم، حساس ترین مرحله برای تغییر است. معمولاً تله ی زندگی تان دست به کار می شود تا این مرحله را ماست مالی کنید یا از خیر انجام آن بگذرید. در مقابل این وسوسه های تله ی زندگی، مقاومت کنید.

عوامل زیادی باعث تداوم و بقای حاکمیت تله ی زندگی بر ذهن، احساس و رفتار شما می شوند، اما در بین این عوامل، اجتناب، ام الفساد محسوب می شود. تا وقتی فرار را بر قرار ترجیح بدهید، تله ی زندگی تان هیچ گونه تغییری نمی کند.

در دوران بزرگسالی پی می بریم که احتمال طرد شدن مان در مقایسه با دوران کودکی، خیلی کمتر است. افراد بزرگسال، انعطاف پذیری بیشتری دارند، اما شما کماکان بر این تفکر خود اصرار می ورزید که دیگران به محض دیدن تفاوت ها، شما را طرد می کنند. اگرچه بزرگ شده اید اما انگار ذهن شما گرفتار همان ذهن دوران کودکی است.

شما از تغییرات جهان، خودتان و دیگران چندان آگاه نیستید. شما تجارب فعلی را از چشم انداز ذهنیت کودکانه، درک و تفسیر می کنید. اگر کماکان از موقعیت ها فرار کنید متوجه نمی شوید که دیگران چقدر شما را قبول دارند. به عبارتی با فرار از موقعیت های فعلی، فرصت تغییر را از دست می دهید.

به خوبی می دانیم که انجام  این مرحله برای شما طاقت فرسا و سخت است. سعی می کنیم تا جای ممکن این مرحله را ساده تر کنیم. شما به دلیل اضطراب زیاد، سعی می کنید از موقعیت های اجتماعی فرار کنید.

تقریباً دست به هر کاری می زنید تا دچار اضطراب نشوید. اگر تله ی زندگی طرد اجتماعی در ذهن شما نقش بسته باشد، اضطراب زیادی تجربه می کنید. ممکن است دامنه ی اجتناب به تقریباً همه ی موقعیت های اجتماعی نفوذ پیدا کرده باشد. تله ی زندگی طرد اجتماعی نمی گذارد آب خوش از گلوی شما پایین برود. هر چند کماکان به زندگی خود ادامه می دهید اما رضایت چندانی از زندگی ندارید.

به فهرستی که در مرحله ی سوم تهیه کردید، نگاهی بیندازید. آن فهرست را بر اساس میزان دشواری، طبق مقیاس زیر، نمره گذاری کنید.

مقیاس دشواری:

0؛ خیلی راحت

2؛ کمی سخت

4؛ نسبتاً سخت

6؛ خیلی سخت

8؛ ناممکن

 

از آسان ترین موقعیت یا فعالیت شروع کنید. سعی کنید چندین بار با یک موقعیت یا فعالیت اجتنابی رو به رو شوید تا کاملاً تسلط پیدا کنید. اگر در حین پرداختن به یک سطح دشواری، موارد مشکل سازی پیش آمد که از قبل در فهرست شما گنجانده نشده بودند، خیلی نگران نشوید.

این موارد جدید را نیز در همان سلسله مراتب قرار بدهید. اگر پیش بینی می کنید که در حین اجرای رویارویی با مشکل رو به رو شوید، برای حل و فصل آن دست به چاره گشایی بزنید. با استفاده از تمرین تصویرسازی مقابله ای، سناریوی ذهنی خوبی از انجام موفقیت امیز این مشکلات بسازید.

گام به گام پیش بروید. عجله نکنید. به موفقیت های خود در پشت سر گذاشتن مراحل ارزش و بها بدهید تا پشتکار شما بیشتر شود. شروع اولین مرحله سخت است. به خودتان این فرصت را بدهید تا رشد اجتماعی شما تسهیل گردد. تله ی زندگی طرد اجتماعی، رشد اجتماعی شما را متوقف ساخته است. ممکن است از این فرصت ها لذت ببرید.

 

10-وقتی که در جمع به سر می برید سعی کنید آغازگر مکالمه با دیگران باشید.

زمانی که در جمع هستید اگر چه برای شما دشوار است، اما سعی کنید با اطرافیان خود سر صحبت را باز کنید. از لاک خودتان خارج شوید و اندکی تغییر در الگوهای مکالمه ای خودتان ایجاد نمایید. الگوی مکالمه شما این گونه است که کم حرف می زنید، جواب سوال های دیگران را خیلی کوتاه می دهید و معمولاً خودتان آغازگر مکالمه نیستید. در این روند، تغییراتی ایجاد کنید.

در جمع بیشتر مشغول نشخوار فکری هستید و مدام به این موضوع فکر می کنید که دیگران در حال ایراد گرفتن از شما هستند. اندکی از این حال و هوای ذهنی خارج شوید و با برقراری ارتباط با اطرافیان در این راه قدم بگذارید.

بسیاری از افراد خودشان را گول می زنند به ظاهر وارد روابط اجتماعی می شوند، اما در همان جمع، گوشه گیر و منزوی هستند.

سعی کنید در جمع، با برخی از افراد دوست شوید. سپس دامنه ی دوستی خود را گسترش دهید. این راهکار می تواند عصای دست شما برای غلبه بر تله ی طرد اجتماعی باشد. سنگ بزرگ برداشتن علامت نزدن است.

سعی نکنید یک مرتبه و یک شبه به جمع های بزرگ بپیوندید. این کار برای شما سخت و ناممکن جلوه می کند. شما در جمع، معذب و ناراحت هستید زیرا فکر می کنید همه ی اعضای آن جمع، چهار چشمی مواظب شما هستند که دست از پا خطا کنید و آبروی شما را ببرند. بنابراین با هدف گزینی های کوچک تر می توانید بر این احساس بازدارنده غلبه کنید.

 

11-سعی کنید در گروه ها، شخصیت اصلی خودتان را بروز دهید و نقش بازی نکنید.

اجتناب می تواند به شکل های بسیار ظریف و زیرکانه ای بروز کند. شما سعی می کنید نقش بازی کنید و ویژگی های درونی تان را از معرض نگاه عیب جوی دیگران در امان نگه دارید. اگرچه شما ممکن است وارد جمع شوید، اما سعی می کنید نقص هایتان برملا نشود.

یا سعی می کنید با کسانی رابطه برقرار کنید که از قماش خودتان هستند یا اینکه برعکس سعی می کنید با منزلت طلبی اجتماعی و موفقیت گرایی تحصیلی و مال پرستی از دست این تله ی زندگی رها شوید اما زهی خیال باطل. این راهکار عملاً باعث تقویت تله ی زندگی تان می شوند.

شما برای این کارها، هزینه ی گزافی می پردازید. مراوده های اجتماعی برای شما با تنش و سختی همراه می شود. سعی کنید تا جای ممکن با دیگران صادقانه برخورد کنید. حرف ما این نیست که به شیوه ای نامتعارف و نامعمول، خودافشایی کنید.

دست از پنهانکاری بردارید. یکی از بیماران درباره ی نگه داشتن رازهای خانوادگی و شخصی حرف جالبی زد: ((نگه داشتن راز مساوی است با تنهایی و گوشه گیری.)) افراد نزدیک و دور را در نگرانی های خود سهیم کنید.

مشکلات خودتان را با دیگران در میان بگذارید. این تنها روشی است که از رهگذر آن می توانید عیب ها و ایرادهای خودتان را بپذیرد. پذیرش عیب ها و ایرادها، کم نعمتی نیست. خودتان را از این نعمت بی نصیب نکنید.

 

12-دست از تلاش برای جبران افراطی حوزه های نادلپذیر، ناخوشایند و نامحبوب بردارید.

به خودتان فرصت بدهید تا متوجه شوید که دیگران شما را به خاطر آنچه هستید دوست دارند و نه آنچه می خواهید بشنوید. ممکن است برخی از مردم شما را به خاطر ثروت و منزلت تان دوست داشته باشند اما بدانید که چنین احترام و دوست داشتنی از سر صداقت نیست. به خودتان سخت می گیرید تا در انظار مردم، فردی قابل احترام باشید. دست از این کار بردارید، آنگاه پی می برید که آرامش واقعی در پذیرش عیب ها و ایرادهاست.

اگر چه روش مرحله به تله ی زندگی هزینه های سنگینی بر شما متحمل خواهد کرد، اما با این حال رفتارهای شما واضح تر از آن هستند که شما بخواهید لاف بزنید. کسانی که واقعاً موفق باشند نیازی به بازگوی موفقیت ها و فخرفروشی ندارند.

منظورمان این نیست که با خودافشایی عیب ها و ایرادها، خودتان را خوار و خفیف کنید، بلکه منظورمان این است که به تدریج دست از برتری طلبی بیمارگونه بردارید.

نتیجه:

بیرون آمدن از لاک تله ی زندگی طرد اجتماعی، نیازمند سفری پرمشقت از تنهایی و بی یاوری به سمت روابطی سالم و انسانی است. به این سفر از دید مثبت نگاه کنید. این سفر مزایای زیادی به دنبال خواهد داشت. پاداش نهایی این سفر، رضایتمندی از زندگی اجتماعی است. می توانید لذت همراه جمعیت بودن را تجربه کنید.  پس شروع کنید.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از

38 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
طاهر
3 ماه قبل

بسیار لذت بخش بود

طاهره
3 ماه قبل

خیلی مفید و کاربردیه سپاس

طناز
3 ماه قبل

من خیلی با این مشکل درگیر بودم ممنونم ازتون که توضیح دادید

تیموری
3 ماه قبل

بهترین مقاله ای ک خوندم

ترنم
3 ماه قبل

این مقاله خیلی به من کمک کرد سپاس