طبق هر آنچه در مورد هم وابستگی در مقاله های قبل گفته شد،هم وابستگی اختلال یا بیماری ای است که ماهیت پیچیده ای دارد و زمانی که شناخت و آگاهی نسبت به آن پیدا می کنیم ،اگر واقعا از آشفتگی هایمان خسته و درمانده باشیم دغدغه ای که برایمان پیش می آید این است که برای رهایی از هم وابستگی چه کنیم ؟درمانش چیست؟آیا بهبود پیدا می کنیم ؟برای بهبودی آن چه مسیری را پیش بگیریم؟؟؟؟
از آن جایی که هم وابستگی ماهیتی پیچیده دارد و انواع وسواس ها و اعتیادها را در برمی گیرد پس درمان آن مثل سرماخوردگی و بیماری های جسمی دیگر به سرعت انجام نمی شود بلکه درمان آن یک روال و فرآیند است و نیاز به مراقبت دارد(🌟رجوع:مقاله ی هم وابستگی و مراقبت از خود🌟) در واقع می توانیم درمان و بهبودی هم وابستگی را به یک سفر تشبیه کنیم ،یک سفر طولانی مدت و لذت بخش …..
در این مقاله سعی داریم به طور مفصل در رابطه با درمان و بهبودی هم وابستگی توضیحاتی را ارائه دهیم.
سرفصل ها:
|
نخستین قدم تعیین کننده:
از آن جایی که یکی از ابعاد یا ویژگی های اصلی در هم وابستگی تمایل به اداره و کنترل افراطی بر امور دیگران است (🌟رجوع :مقاله ی هم وابستگی چیست ؟،کتاب هم وابستگی دیگر بس است نویسنده ؛ملودی بیتی)و همین موضوع موجب آشفتگی و اختلال در فرد می شود برای بهبودی و رهایی از رنج و کژکارکردی ناشی از هم وابستگی در ابتدا باید به عجز خود در مورد اداره و کنترل دیگران پی ببریم.
ما در مورد اداره و کنترل اعتقادها،باورها،افکار،احساسات ،تصمیم ها،انتخاب ها و رفتارهای دیگران درمانده و ناتوانیم اما در عوض به این کشف نائل شدیم که ما اختیاردار خودمان هستیم و بر روی باورها ،افکار ،احساسات،تصمیم ها و انتخاب های خودمان تسلط داریم در واقع با آگاهی نسبت به این موضوع که ما نسبت به کنترل اوضاع زندگی دیگران عاجز و ناتوانیم ،به خودمان روی می آوریم و فرآیند بازیابی خود حقیقی مان آغاز می شود دقیقا جایی که زندگی اصیل و راستین ما به جریان می افتد و به این درک می رسیم که؛اختیار و قدرت برابر است با مسئولیت به همراه آگاهی.
ما زمانی به قدرت می رسیم که از پرداختن افراطی به زندگی دیگران و ناتوانایی های طبیعی خود دست برداریم و با آگاهی و مسئولیت ،زندگی خود را بر عهده بگیریم .
لازم به ذکر است که به کار بردن کلمه ی عجز،ناتوانی و درماندگی نیست دقیقا عین قدرت است ،پذیرش عجز ،قدرت است زیرا ما را از یک کار حاشیه ای به سمت رسالت اصلی مان به عنوان یک انسان سوق می دهد ،ما در زمان هم وابستگی قدرت را به نمایش می گذاریم در صورتی که از درون پر از خلأ هستیم اما در بهبودی از هم وابستگی تمرین می کنیم که به خود حقیقی مان نزدیک شویم تا قدرت درون مایه ی ما شود.راز کوچک ساده ی نزدیک شدن به خود حقیقی ،حذف کارهای مازاد است که برای خود تراشیده ایم.
فرآیند چهار مرحله ای در بهبودی:
برای کشف دوباره ی خود حقیقی و راستین مان و شفای کودک درونمان ،می توانیم فرآیندی را که دربرگیرنده ی چهار عمل زیر است را شروع کنیم؛
۱)هستی یا وجود خود حقیقی یا کودک درون مان را کشف کنیم و چنین هستی یا بودنی را تجربه کنیم.۲)نیازهای کنونی جسمی ،روانی ،هیجانی و معنوی مان را شناسایی کنیم و برآوردن این نیازها را به کمک افراد مورد اطمینان و حمایت کننده تجربه کنیم.
۳)درد و رنج ناشی از عدم سوگواری برای آنچه که از دست داده ایم و ضربه های عاطفی را متحمل شده ایم را شناسایی کنیم ،این درد و رنج را دوباره تجربه کنیم و برای آن سوگواری کنیم.
۴)مسائل اساسی مان را شناسایی و روی بهبودی آنها کار کنیم.این اعمال به گونه ی تنگاتنگی با هم در ارتباط هستند و لزومی ندارد که به یک ترتیب خاصی انجام شوند.
کار بر روی آنها و از این رهگذر بهبودی خود حقیقی مان با فعالیت و کشف یک حیطه که به حیطه ی دیگری وصل گردد معمولاً با سبکی دَوَرانی به دست می آید.این رویکرد به حوزه های سنتی شناختی (مغز)،هیجانی و تجربی(قلب) و شخصیت(که دربردارنده ی عوامل جسمانی و یادگیری است) می پردازند.هر یک ازاینها جنبه های مهم خود حقیقی هستند به علاوه این رویکرد از آنجایی که نه تنها حیطه های جسمی،روانی و هیجانی و همین طور حیطه ی معنوی هستی ما را در بر می گیرد بلکه ظرفیت بهبودی و درمان مان را هم گسترش می دهد.
ابزار و شیوه های مؤثر و لازم جهت بهبودی:
- مشاوره ی فردی یا روان درمانی ممکن است کار بر روی خانواده ی گسترده را هم در برگیرد.
- بستری شدن یا دیگر برنامه های فشرده ی بهبودی .
- استفاده از برنامه های آموزشی درباره ی هم وابستگی.
- یادداشت روزانه یا خاطره نویسی شخصی.
- تماس و معاشرت منظم با یک یا تعداد بیشتری از دوستان مطمئن و قابل اعتماد.
6. ادامه ی ارتباط هوشیارانه با نیروی برتر یا قدرت مطلق.
7. داروهای خواب آور،مسکن،ضد اضطراب و آرام بخش ها معمولا هم وابستگی را بدتر میکند و به طور کل استفاده از آنها مجاز نیست.
بیشتر بخوانید : وسواس و هم وابستگی |
مرحله های بهبودی هم وابستگی:
-
✨بیداری یا آگاهی
-
✨مسائل اساسی
-
✨تبدیل ها
-
✨یکپارچگی
-
✨معنویت
✨بیداری یا آگاهی : بهبودی با بیداری یا آگاهی شروع میشود،این بیداری ممکن است آنی و بهت آور باشد یا آهسته و با شگفتی و هیجان کمتری همراه باشد.
معمولاً در جریان یک سلسله از چندین بیداری یا آگاهی های مجزا و جدا از هم ولی مرتبط روی می دهد که در یک دوره ی زمانی طولانی ادامه می یابد ،این دوره زمانی ممکن است از چند ماه تا چند سال طول بکشد.
این بیداری ها معمولا از طریق تجربه ی یک یا تعداد بیشتری از اتفاق هایی که در زیر به آنها اشاره می شود،حاصل می گردد؛
-
⚡شنیدن داستان فردی که درباره ی چگونگی شناسایی هم وابستگی خود یا بهبودی اش حرف می زند.
-
⚡خواندن مطلبی درباره ی هم وابستگی و شناسایی وضعیت خود به مثابه هم وابسته یا کودک بزرگسال.
-
⚡کشف و شناسایی خود در فرآیند روان درمانی.
-
⚡طرح موضوع از طرف متخصص یاری رسان و فراهم نمودن موقعیتی از جانب وی که به این بیداری منجر شود.
-
⚡حضور در یک گفتگو ،گردهمایی آموزشی یا کنفرانس و آشنایی با هم وابستگی.
-
⚡نیایش نیروی مطلق یا رجوع به هر یک از موارد فوق و سپس خود را در معرض آنها قرار دادن.
یکی از شفا بخش ترین اتفاق ها و تجربه های این فرآیند بیداری ،تأثیر نامگذاری دقیق بر روی آنچه اتفاق می افتد،در اینجا می توانیم نامگذاری هر یک از بخش های متعدد هویت خودمان ،تجارب و زندگی درونی مان را شروع کنیم.
برای مثال من ممکن است خودم را به عنوان کودکی بزرگسال از خانواده ای ناکارآمد و یا کژکارکرد شناسایی کنم و به این نتیجه برسم که هم وابسته هستم.این نوع عمل خودشناسی اغلب بخش عمیق فرآیند بیداری است البته این عمل نه خود انتقادگری و نه سرزنش دیگران است بلکه تقریبا نامگذاری حقیقت آن چیزی است که اتفاق افتاده است.
این نامگذاری نجات دهنده است با انجام چنین کاری ما کشف می کنیم که بد،مریض،دیوانه یا احمق نیستیم .حقیقت این است که ما فقط آزرده و جریحه دارشده هستیم.ما با فهم این آزردگی و استفاده از آن در فرآیند بهبودی از زنجیره ی درد و رنج غیر ضروری،گیجی و اغتشاش ذهنی آن رها می شویم.
✨مسائل اساسی؛این مرحله هنگامی آغاز می شود که ما برنامه ی بهبودی فعالانه ای را شروع می کنیم تا از مسائل اساسی ویژه مان آگاه شویم و به نامگذاری بعضی از آنها بپردازیم.این مرحله احتمالا دومین مرحله ی طولانی است و معمولا پنج سال یا بیشتر طول
می کشد.
✨تبدیل ها؛مرحله ی تبدیل ها هنگامی آغاز می شود که ما به اولین تغییراساسی در خودمان که چگونگی کار بر روی تعارض و تضادهای ماست ،دست یافته باشیم.ازطریق کار بر روی تعارض هایمان ،یاد می گیریم که(( لیموها را به شربت لیمو تبدیل کنیم.))
سرانجام اکثر مسائل هم وابستگی و کودک بزرگسال مان و همین طور ضعف هایمان را به فرصت های مطلوب و توانمندی تبدیل می کنیم.
ما چه چیزی را تبدیل و دگرگون می کنیم؟بسیاری از نشانه ها و علامت های هم وابستگی و آزردگی مان را تغییر داده و دگرگون می کنیم .
ما خود گم شده ی مان را به یک خود زنده و محقق شده و همین طور نقش های زندانی کننده ی مان را به خودجوشی و خودانگیختگی تبدیل می کنیم.
هستیِ در هم جوشیده یا اسیر شده را به خود مختاری و وابستگی سالم و هستی گرفتار آمده در روابط نامعین را به حریم های سالم معین و به صمیمیتی مشخص تغییر می دهیم و اعتیادها و وسواس های عملی خودمان را به انتخاب های سالم و آفرینندگی تبدیل می کنیم.(🌟رجوع شود به :مقاله ی هم وابستگی چگونه به هم آفرینندگی تبدیل می شود؟🌟)
✨یکپارچگی:ما هنگامی به یکپارچگی و تمامیت خود دست پیدا می کنیم که بر روی تعارض ها یا آشفتگی مان،بسیار مؤثرتر از گذشته کار کنیم و از عهده ی آنها برآییم.
برای مثال ناراحتی و تعارض یا مسئله ای که عادت کرده بودیمماه ها به روی آن وقت صرف کنیم تا از عهده اش برآییم ،اکنون تنها با چند ساعت ،چند روز یا چند هفته تلاش ،می توانیم از پس آن برآییم به علاوه این عمل را هم بسیار کاملتر از قبل انجام می دهیم .انجام چنین کاری برای ما این امکان را فراهم می آورد که آزادانه تر زندگی کنیم و از زندگی مان لذت ببریم.
✨معنویت؛مرحله ی معنویت چندین اصل از روابط متقابلی را که این مراحل با یکدیگر دارند توضیح می دهد.ابتدا این اصل که قبل از اینکه بتوانیم به مرحله ی بعدی برویم لازم است مرحله ی کنونی را تقریباً تکمیل کرده باشیم .برای مثال اگر ما هنوز به شکل مناسب و مؤثری بیدار نشده باشیم ،کار بر روی مسائل اساسی که بسیار هم ثمربخش و مفید است ،مشکل خواهد بود.
با توجه به این اصل ضمن اینکه مراحل پیشین را به سوی مرحله ی بعدی ترک می کنیم ،همزمان می توانیم بفهمیم که در هر مرحله ی بهبودی رو به رشد،ما تمام مراحل پیشین را ارج می نهیم ،حمایت می کنیم و آنها را بارور می سازیم،سپس در حالی که در مورد معنویت مان آگاه تر و آگاه تر میشویم همزمان قادر خواهیم بود نیازهایمان را در هر یک از مراحل پیشین مورد توجه قرار دهیم.
از آنجایی که معنویت شامل تمامی مراحل پیشین می گردد ،طولانی ترین مرحله از مراحل بهبودی است.فعالیتی وجود ندارد که ما انجام دهیم و معنوی نباشد،معنویت مربوط به مذهب نمی شود البته ضمن اینکه در شرایطی مناسب دربرگیرنده و حامی مذهب است،فراتر از مذهب هم عمل می کند(🌟انواع تجربه های مذهبی ازویلیام جیمز🌟)معنویت برای شناسایی و بهبودی از هم وابستگی بسیار مهم و حیاتی است چرا که معنویت در ارتباط با روابط ما با خود،دیگران و خداوند است.
نتیجه:
پس دریافتیم هر چه بیماری عمیق تر باشد نیازمند درمان عمیق تری ست در واقع هم وابستگان سال های زیادی را از خود حقیقی شان دور بوده اند پس با خود، بیگانه و غریبه اند و اکنون برای نزدیک شدن و شناخت به این خود و همچنین یک زندگی سالم باید مراحل و فرآیندی را طی کنند به بیان ساده تر گویی تازه متولد شده اند که لازمه ی این نو شدن و ادامه دادن ،رهایی از هم وابستگی ست که این رهایی، نقشه ی راهی برای بهبودی می طلبد،مطمئنا هر سفری نیازمند نقشه است که در این مقاله به تفصیل به آن پرداختیم.
3 Responses
به به، چقدر خوبه انسان چنین اثری از خودش به جا بگذاره. درود ها بر شما
سلام خدمت گروه حرفه ای و پرتلاش من حقیقی
بسیار ممنونم بابت آگاهی ها و آموزش های خوبی که در راستای شناخت بهتر و رسیدن به من حقیقی خود، در اختیارمان قرار می دهید.
نویسنده عزیزی که نمی شناسمت، امروز من، زندگی من و حال من رو ساختی. مدتها شاید سه چهار سالی بود که دنبال جواب سوالهام می گشتم و امروز جواب سوالاتم رو در وبسایت شما پیدا کردم. من رنج زیادی کشیدم، حس کسی را دارم که بی هویت شده و این مسأله را روانشناس هم تشخیص داده بود. سالها به خودشناسی پرداختم و برای خودآگاهیم زحمت کشیدم، اما نمی دونستم این مسأله ای که دارم هم بستگی نام داره! امروز حدود پنج ساعت در وبسایت شما بودم. پنج شش مقاله کامل در مورد هم بستگی، کنترل ، تله اطاعت و … خوندم و خیلی لذت بردم. امیدوارم موفق باشید و همچنان با انگیزه سایت بسیار خوبتون رو مدیریت کنید.