5 نکته ی جنسی در رابطه ی عاطفی

5 نکته ی جنسی در رابطه ی عاطفی

5 نکته ی جنسی در رابطه ی عاطفی

زندگی پیش از آنکه انسان ها از روابط جنسی سر در بیاورند، به مراتب ساده تر بود. همین که سن شما از کودکی فراتر می رود و برایتان در این مسئله مواردی پیش می آید، سوالاتی از این قبیل ذهنتان را درگیر و مشغول می کند:

چرا به افرادی خاص، جاذبه ی جنسی پیدا می کنیم؟

بیوشیمی جنسی چیست؟

آیا جاذبه ی جنسی در رابطه عاطفی مهم است؟

اگر در ابتدا فردی برایمان جاذبه ی جنسی نداشته باشد، چه اتفاقی می افتد؟

در صورت جاذبه ی جنسی، همسر خوبی برایم می شود؟

و…
در این مقاله قصد داریم به چند نکته ی جنسی در خصوص رابطه بپردازیم.

سرفصل ها:

  •  بیوشیمی جنسی چیست؟
  •  چرا جاذبه ی جنسی فقط به افراد خاص؟
  •  عذر و بهانه های جنسی کدامند؟
  •  آیا جاذبه ی جنسی را در رابطه احساس می کنید؟
  •  جاذبه ی جنسی فوری یا جاذبه ی جنسی تدریجی؟

 بیوشیمی جنسی چیست؟

آیا تا به حال اتفاق افتاده است که یکی از دوستان تان مرد یا زن فوق العاده ای را برای شما توصیف کرده باشد و به شما اطمینان خاطر داده باشد که او هر آنچه را که یک زن یا مرد می خواهد، داراست به طوری که مشتاق شده باشید، او را حتماً ببینید. سرانجام پس از آنکه او را نزدیک دیدید، متوجه شدید که هیچ گونه جاذبه جنسی برایتان ندارد؟

آیا تا به حال از لحاظ جنسی جذب کسی شده اید که هیچ نقطه ی مشترکی با او نداشته اید، برایش احترام قائل نبوده اید یا او را تایید نمی کردید و هرگز نیز نمی خواستید که زندگی تان را با او بگذرانید؟

موضوعی که در رابطه با جاذبه جنسی بسیار ناراحت کننده و حتی عصبانی کننده است نیز همین است. بدین معنا که ظاهراً تحت شرایط نادرست با فرد نامناسب، اغلب آن را بیش از حد احساس می کنیم و تحت شرایط درست با فرد مناسب اصلاً آن را احساس نمی کنیم.

در طول یک رابطه، بیوشیمی جنسی به طرزی طبیعی نوسان می کند. هر چه از لحاظ روحی به همسرتان نزدیک تر و با او صمیمی تر شوید، بیوشیمی جنسی افزایش پیدا می کند و همین که در اطراف خود حصارهای روحی بنا کنید، ناپدید می گردد. این امکان نیز وجود دارد که حتی ناپدید شده، سپس با گذشت مدتی مجدداً شعله ور شود اما همواره یک چیز قطعی است:

بیوشیمی جنسی باید میان شما و شریک عاطفی تان حتماً به شکلی وجود داشته باشد، تا رابطه شما از یک دوستی ساده متمایز گردد.
چه تفاوتی میان احساسی که به دوستان تان دارید، با احساسی که به نامزد/همسرتان دارید وجود دارد؟ چه چیزی نامزد/همسرتان را به کسی بیش از یک دوست مبدل می کند؟ پاسخ این است ارتباط جنسی بین شما دو نفر.

این ارتباط شما را به طرزی بسیار اساسی، مهم و جسمانی پیوند می دهد. پیوندی که تجربه ی آن با هر کس دیگری بسیار مشکل و عملاً ناممکن خواهد بود، مگر اینکه با او رابطه ی جنسی برقرار کنید. یک تعریف بیوشیمی جنسی، رزنانس است. بدین معنا که شما با همسرتان رزنانس می کنید.

 

 بیوشیمی جنسی چیست

 

معنای رزنانس در رابطه جنسی

نیروی متناوبی را که با فرکانس مشابه ارتعاشات آزاد یک جسم به آن وارد کنیم، ارتعاشات پرانرژی تری حاصل می کند که آن را رزنانس می نامند.
گرچه رزنانس بیشتر به یک ویژگی صوت اشاره دارد، اما قاعده ای که در خود رزنانس امواج صوتی صدق می کند، درباره ی انسان ها نیز صادق است.

به عبارت ساده تر، هنگامی که جسمی با فرکانس مشخص در تماس با جسمی دیگر (که در این مورد یک شخص است) و با فرکانس مشابه قرار می گیرد، ارتعاشات پرانرژی تولید شده میان آن دو جسم رزنانس نامیده می شود. این رزنانس را به طرق مختلف می توان تجربه کرد که یکی از آنها جاذبه جنسی است. ناگفته پیداست که جاذبه جنسی احساسی جز یک ارتعاش پرانرژی و پرقدرت نیز نیست.

چرا به افراد خاصی جذب می‌شویم؟

سوالی که پیش می آید این است که چرا فقط نسبت به افراد خاصی جاذبه ی جنسی داریم؟

جاذبه ی جنسی میان دو نفر، به این معناست که میان آن دو، رزنانس وجود دارد. حال می پرسیم، چه چیز این جاذبه را به وجود آورده است؟ چندی بیش نیست که دانشمندان و جامعه شناسان به مطالعه ی بعد روانی و نامرئی زندگی انسان پرداخته اند. شما چه شخصی خداشناس و مومن باشید، یا بی ایمان، مطمئناً تا کنون بدون اینکه متوجه شده باشید، ارتعاشات دیگران را احساس کرده اید.

مطمئناً کسانی را ملاقات کرده اید که پیش از آنکه حرفی بزنند، از آنها خوشتان آمده یا برعکس از آنها خوشتان نیامده است. اگر از آن شخص خوشتان آمده است، این نشان دهنده ی آن است که انرژی آنها را دریافت می کنید.

چنانچه سرشار از عشق، شور و حال و بخشش باشند، شما نیز احتمالاً احساس خوبی خواهید داشت و چنانچه احساسات و نیروهای منفی زیادی از قبیل خشم، دلخوری و انزجار داشته باشند، با این که شما چنین احساساتی را در خود ندارید، احتمالاً احساس بدی پیدا خواهید کرد.

اما چنانچه احساسات و عواطف مشابهی در خود داشته باشید، با یکدیگر رزنانس خواهید کرد.

برای درک اینکه چرا ارتعاشات برخی از مردم شما را از لحاظ جنسی تحریک می کند، باید (صوت) را بهتر بشناسیم. صوت نیز یک ارتعاش است. اما ارتعاشی بسیار آشکار به طوری که می توانیم آن را عملاً بشنویم. هر قطعه ی موسیقی با فرکانسی متفاوت و مخصوص به خود ارتعاش می کند.

برای نمونه، ارتعاشات یک قطعه ی موسیقی کلاسیک، کاملاً با ارتعاشات یک قطعه ی موسیقی هوی متال متفاوت است. این امکان نیز وجود دارد که یک سمفونی تند از بتهوون حتی تاثیر ارتعاشی شدیدتری از یک آهنگ عشقی راک داشته باشد.

با گوش دادن به هر یک از انواع موسیقی های فوق، احساس متفاوتی خواهید داشت و هر یک از آنها تاثیر کاملاً متفاوتی بر روی سیستم عصبی شما خواهند گذاشت. از گوش دادن به موسیقی یا صداهایی بیشتر لذت می برید که سیستم عصبی شما با آنها رزنانس بکند. دقیقاً به همان گونه که اصوات مختلف انرژی های مختلفی از خود صادر می کند، انسان ها نیز همچون اصوات انرژی های مختلفی دارند.

  •  ارتعاش جسمانی؛ برآیند تمامی کارهایی است که به وسیله ی غذا، سیگار، مواد مخدر، الکل، ورزش و روابط جنسی با بدن تان می کنید که به نوبه ی خود نیز می تواند تحت تاثیر ارتعاشات پرانرژی فکری یا احساسی و عاطفی قرار بگیرد.
  •  ارتعاش فکری؛ برآیند تمامی افکار، قضاوت ها و باورهای شماست.
  •  ارتعاش احساسی (عاطفی)؛ برآیند تمامی احساسات گذشته و حال و شامل تمامی برنامه ریزی احساسی شما است.
  •  ارتعاش روحی؛ برآیند احساس صلح و آرامشی است که با خود و دنیای بیرون تان دارید، به اضافه ی فلسفه ی روحی و انعکاس مجموعه ی تمامی دیگر ارتعاشات جسمانی، فکری، احساسی (عاطفی) شما.

با کسانی رزنانس جسمانی می کنید (تحریک می شوید) که انرژی ارتعاشی آنها مشابه انرژی ارتعاشی شما است.
بنابراین هنگامی که نسبت به کسی احساس جاذبه جنسی می کنید، احتمالاً به این معناست که در یک یا چند زمینه از ارتعاشات یکسانی برخوردار هستید: ارتعاش جسمانی، فکری، احساسی (عاطفی) و یا روحی. اما این لزوماً به این معنا نیست که از تفاهم کافی برخوردار هستید و همسران خوبی هم برای یکدیگر خواهید شد.

جاذبه جسمانی یکی از ارکان تفاهم و تناسب به حساب می آید اما به تنهایی کافی نخواهد بود تا با نامزد/همسرتان تفاهم داشته باشید.
تفاهم و تناسب کامل، همچنین جاذبه ی فکری، احساسی(عاطفی) و روحی را نیز ایجاد می کند در غیر این صورت رابطه تان تنها یک کوری شهوانی یا شهوت خواهد بود که فقط بر اساس رزنانس جسمانی (جنسی) بنا شده است.

بهانه‌های جنسی کدام‌اند؟

در زیر فهرستی از عذر و بهانه هایی آورده شده است که معمولاً کسانی که نسبت به همسرشان جاذبه ی جنسی چندانی احساس نمی کنند و نمی خواهند با موقعیت خود نیز کنار بیایند، اظهار می کنند. ببینید با چه تعداد از آنها ارتباط برقرار می کنید.

  • چندان نیز با زن و شوهرهای دیگر فرقی نداریم.

(بیشتر زن و شوهرها با بالارفتن سن شان روابط جنسی کمتری دارند. بنابراین فکر نمی کنیم چندان اهمیتی داشته باشد که ما دیگر روابط جنسی زیادی نداریم. خب ماه عسل که تا ابد ادامه پیدا نمی کند، اینطور نیست؟)

یکی از روش های موجه جلوه دادن عدم رضایت جنسی مان، استناد به کسانی است که خود نیز از روابط جنسی با همسرشان ناراضی هستند تا با استناد به آنها این طور وانمود کنیم که طبیعی است و با دیگران چندان تفاوتی نداریم. این عذر و بهانه درست به همان میزان مضحک است که بگویید: (بسیاری از مردم سرطان می گیرند، بنابراین مسئله ای نیست که من هم به سرطان مبتلا شوم.)

  • شوهرم خیلی مرد خوبی است، روابط جنسی دیگر چه اهمیتی دارد؟

(نامزدم دیوانه وار برایم جذاب بود اما دیگر نواحی رابطه مان یک کابوس بود. همیشه به من دروغ می گفت و واقعاً به من احساس ناامنی می داد. همسر جدیدم دقیقاً نقطه ی مقابل اوست: بسیار مهربان، شیرین و مودب است و برای احساسات من اهمیت زیادی قائل است. احساس می کنم که سرانجام شوهر خوبی پیدا کرده ام گرچه از لحاظ جنسی زیاد برایم جذاب نیست اما چیزهای خوب دیگری که در رابطه مان وجود دارد، آن را جبران می کند.)

این گفته ی کسی است که دائماً در حال افراط و تفریط است. به عبارت دیگر همواره میان مرز راست و چپ در حال نوسان است. واقعیت آن است که این زن روابط خود را در گذشته بر اساس (کوری جنسی) انتخاب می کرده است اما از آنجایی که آن روابط سرانجامی نداشته است، حال با انتخاب مردی که اصلاً برای او جذاب نیست، نقطه ی انتهایی سمت مقابل را انتخاب کرده است و به عبارتی (از طرف دیگر بام افتاده است!) او این پیش فرض را داردکه با چنین مردی خوشبخت خواهد شد.

نکته ای که این زن از آن غافل است، این است که علت شکست او در رابطه قبلی اش، جاذبه ی جنسی میان او و نامزدش نبوده است، بلکه عدم تفاهم آنها در زمینه های دیگر بوده است.

  • اصولاً چندان علاقه ای به روابط جنسی ندارم.

(مدتی است که چندان احساس شهوت نمی کنم، همین و بس. ده کیلو چاق تر شده ام و استرس شغلی زیادی هم دارم. به همین علت روابط جنسی در ذهنم در درجه ی آخر اهمیت قرار گرفته است. از اینکه با شوهرم روابط جنسی چندانی ندارم، اصلاً ناراحت نیستم. در واقع ترجیح می دهم همین طوری باشد.) این صرفاً (انکار) است؛ متقاعد ساختن خودتان به اینکه روابط جنسی برایتان چندان مهم نیست و بنابراین جاذبه ی جنسی کاملاً غیر ضروری است.

حقیقت این است که این زن مسائل و مشکلات جنسی عمیقی دارد که با انتخاب همسری که برایش جذاب نیست، از رویارویی با آنها سرباز می زند.

 

عذر و بهانه های جنسی کدامند

 چطور رابطه جنسی را در رابطه تجربه کنیم؟

یکی از دردناک ترین سوالاتی که مکرراً پرسیده می شود اهمیت جاذبه ی جنسی در روابط عشقی است:

آیا می توانیم با کسی که برایمان جذاب نیست رابطه ی پر دوامی داشته باشیم؟

این سوال از طرف کسانی است که معمولاً در روابطی غیر ارضاء کننده درگیر هستند. بدین معنا که به نامزد/همسر خود علاقه مند هستند، اما هیچگونه جاذبه ی جنسی نسبت به او ندارند. در ضمن نمی خواهند او را ترک کنند، بنابراین سعی می کنند کمبود و یا عدم وجود بیوشیمی جنسی میان خود و نامزد/همسرشان را توجیه کنند.

پاسخ صادقانه به این سوال این است: (نه، فکر نمی کنیم بتوانید با کسی که برایتان جذاب نیست، رابطه ای پردوام داشته باشید. دست کم برای کسی که می خواهد روابط جنسی را به عنوان بخشی از زندگی در رابطه ی خود با همسرش منظور کند، عملاً ممکن نخواهد بود.)

چنان چه زن و مردی دیگر سالخورده باشند و علاقه ی چندانی به روابط جنسی نداشته باشند، به عنوان پایه و اساس ازدواج شان بیشتر به یک دوستی مستحکم نیاز خواهند داشت. اما دلیلی وجود ندارد که افراد میان هفتاد تا هشتاد سالگی یا حتی پیرتر، از روابط جنسی ارضاء کننده با همسرشان لذت نبرند.

در زیر برخی از دلایل اینکه چرا ممکن است با کسی درگیر شوید که نسبت به او جاذبه ای احساس نمی کنید، آمده است:

  • از صمیمیت حقیقی روی گردانید. رابطه جنسی، یک زوج را به طریق بسیار خاص به یکدیگر پیوند می دهد. هیچ چیز صمیمی تر از این نیست که با کسی تماس جنسی برقرار کنید. هنگامی که با همسرتان همبستر می شوید، صمیمیت فوق العاده ای میان خودتان و او می آفرینید.

اگر درگیر شدن با کسی برایتان جذاب نیست، ظاهراً به این معناست که از روابط جنسی اجتناب کرده اید اما عملاً روشی است که ناخودآگاه برای دوری از صمیمیت در زندگی تان می کنید به عبارتی ترس از صمیمیت دارند. در واقع در زندگی تان، هنگامی که می دانید قرار نیست با کسی از لحاظ جنسی صمیمی شوید، به طرزی طبیعی خود را از آسیب پذیر بودن محافظت کرده اید. چنانچه الگوی همیشگی شما در انتخاب هایتان، کسانی هستند که جاذبه ی جنسی چندانی نسبت به آنان احساس نمی کنید.

  • از روابط جنسی روی گردانید. برخی از مردم با انتخاب کسانی که برایشان جذاب نیستند، نه تنها از صمیمیت، بلکه از رابطه جنسی نیز اجتناب می کنند.

این موضوع درباره شما صدق می کند، چنانچه

  •  در گذشته مورد آزار و اذیت یا سوء استفاده ی جنسی قرار گرفته اید.
  •  در گذشته به شما تجاوز شده است.
  •  همسر قبلی تان از لحاظ جنسی شما را (کنترل) می کرده است.
  •  در برنامه ریزی احساسی تان نسبت به رابطه جنسی نگرش و احساسی منفی دارید.

چنانچه موارد فوق درباره شما صدق می کنند، امکان دارد عاشق کسی شوید که هرگز شما را تحریک نمی کند تا بدین وسیله توانسته باشید از روابط جنسی خودداری کنید. حتی ممکن است از این مسائل و مشکلات خود در رابطه با روابط جنسی باخبر نباشید.

یا از اینکه مرتباً کسانی را پیدا می کنید که برایتان چندان جالب نیستند و شما را ارضاء نمی کنند، شکایت کنید و غمگین نیز باشید اما چنانچه کمبود و یا عدم وجود جاذبه ی جنسی یک روند ثابت و همیشگی روابط شما است، ممکن است لازم باشد بر روی التیام جنسی خود کار کنید.

  • سعی در حفظ موضع کنترل گرانه ی خود دارید. هنگامی که از لحاظ جنسی جذب کسی می شوید، در واقع به نوعی اجازه داده اید که آن شخص بر روی شما کنترل داشته باشد، گویی در ذهن خودتان به آن فرد می گویید، (تو آنچنان مرا تحت تاثیر قرار می دهی که موجب می شوی هنگامی که در کنار تو هستم، بخواهم کنترل خود را از دست بدهم.)

چنانچه نیاز دارید، موضع کنترل گرانه ی خود را حفظ کنید یا می ترسید که دیگران شما را کنترل کنند، ممکن است همسری انتخاب کنید که جذابیتی اندک برایتان داشته باشد یا اصلاً برایتان جذاب نباشد تا احساس امنیت کنید.

از آنجا که نمی خواهید جاذبه ی جنسی قدرتمندی نسبت به او احساس کنید، سعی می کنید تا از لحاظ روحی فاصله ی مشخصی را همواره با او حفظ کنید تا این توهم یا تصور غیرواقعی را ایجاد کنید که در رابطه تان، شما از سهم بیشتری در قدرت برخوردارید.

جاذبه جنسی فوری یا جاذبه جنسی تدریجی

یکی از بزرگ ترین اشتباهاتی که به هنگام همسر گزینی مرتکب می شویم، قضاوت عجولانه است. چنانچه کسی در ابتدای آشنایی برایتان جذاب نباشد (نسبت به او جاذبه ی جنسی نداشته باشید)، لزوماً به این معنا نخواهد بود که در آینده پس از آنکه او را بهتر شناختید نیز هرگز برایتان جذاب نخواهد بود. ممکن است در میان گذاشتن افکار و احساسات تان با یکدیگر بتواند چنان رزنانس فکری و احساسی (عاطفی) قدرتمندی میان شما ایجاد کند که رزنانس جسمانی را نیز فعال کند.

جاذبه نباید تنها براساس قیافه و ظاهر نامزد/همسرتان باشد، بلکه باید برخاسته از احساس شما، هنگامی که با او هستید نیز باشد. به همین دلیل جاذبه ی تدریجی عملاً اصیل تر و واقعی تر از شهوت در نگاه اول است. چرا که برخاسته از کلیت شخص است و نه تنها بعد جسمانی او

چنانچه فقط با تکیه بر بیوشیمی و جاذبه جنسی با کسی درگیر شوید، امکان دارد یک روز صبح از خواب بیدار شوید و ببینید حتی از او خوش تان هم نمی آید!

چنانچه می خواهید این عادت (شهوت در نگاه اول) را کنار بگذارید، باید در روابط جدیدتان صبورتر باشید و فرصت کافی بدهید تا جاذبه ی حقیقی خودش را نشان دهد. به یاد داشته باشید، منتظر ماندن برای اینکه بیوشیمی جنسی رشد کند، به این معنا نیست که ماه ها و سال ها در رابطه ای که فاقد هر گونه شور و حال و حرارت است، باقی بمانید، به این امید که روزی به طرزی معجزه آسا بیدار شوید و ببینید نسبت به نامزد/همسرتان جاذبه ی جنسی پیدا کرده اید.
معمولاً این طور است که مردم به روابط غیرارضاء کننده همچنان ادامه می دهند، تنها به این دلیل که از رو به رو شدن با حقیقت هراس دارند.

 

جاذبه ی جنسی فوری یا جاذبه ی جنسی تدریجی

نتیجه:
در این مقاله به چند نکته ی جنسی مهم پرداختیم که بسیار لازم است هر فردی چه در رابطه ی عاطفی باشد و چه نباشد، نسبت به آنها شناخت و آگاهی داشته باشد. به عبارتی این گونه سوال ها در ذهن هر فردی به وجود می آید که نیاز است پاسخ آنها را دریافت کند. در واقع نکته ی اساسی در اینجاست که زیربنا و چراهای مسائل جنسی ما کدامند و واقعیت چیست و چه می گوید.
بنابراین هنگامی که نسبت به کسی احساس جاذبه جنسی می کنید، احتمالاً به این معناست که در یک یا چند زمینه از ارتعاشات یکسانی برخوردار هستید: ارتعاش جسمانی، فکری، احساسی (عاطفی) و یا روحی، اما این لزوماً به این معنا نیست که از تفاهم کافی برخوردار هستید و همسران خوبی هم برای یکدیگر خواهید شد. جاذبه جسمانی و موارد مربوط به آن یکی از ارکان تفاهم و تناسب به حساب می آید اما به تنهایی کافی نخواهد بود تا با نامزد/همسرتان تفاهم داشته باشید.
تفاهم و تناسب کامل، همچنین جاذبه ی فکری، احساسی (عاطفی) و روحی را نیز ایجاد می کند در غیر این صورت رابطه تان تنها یک کوری شهوانی یا شهوت خواهد بود که فقط بر اساس رزنانس جسمانی (جنسی) بنا شده است. به طور خلاصه می توان از این مقاله نتیجه گرفت که جاذبه ی جنسی یکی از عوامل و فاکتورهای مهم در رابطه هست اما به تنهایی در کیفیت یک رابطه تعیین کننده نیست و به عوامل دیگری که در رابطه تاثیرگذارند، نیاز است پس برای تجربه کردن و برقراری یک رابطه ی عاطفی سالم لازم است نسبت به باقی عوامل تاثیرگذار در رابطه ی عاطفی شناخت پیدا کنیم.

98 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *