این ویدئو راجب یکی از خاطره های فراز قورچیان از زمان کودکیه که باعث شده کل خونه آتش بگیره.
اما این ویدئو فقط تعریف یک خاطره نیست بلکه راجب یکی از بزرگترین زخم های خود ایشون زمانی که در سنین خیلی کم بودند است. که رفتار ما حتی با یک پسر بچه ی 5 یا 6 ساله میتونه باعث به وجود آمدن احساستی عمیق در وجودش بشه که شاید شفای این زخمها سالها زمان ببره...
40 Responses
عالی عالی
خیلی خوبه اقای قورچیان بازم از این فیلما بگیرید
منم کاملا موافقم با حرفاتون
فوقالعاده هستید استاد عزیز
کیف کردم
موفق باشید عالی بود
خسته نباشید
واقعا بعضی اتفاقات خیلی تاثیرات داره
چقدر جذاب بود
واقعا قشنگ بود
عالی بود
خیلی خوب بود
چقدرعالی
پرفکت
واقعا عالی هستین استاد
🌸🌹
خیلی عالی بود
خسته نباشید
خیلی راضی ام از مقاله هاتون
خفن
چقدر عالی بودین
بسیار عالی
چقدر قشنگ
بینظیر بود
لذت بردم از دیدنش
چقدر حس خوبی داد
واقعا من هم همچین خاطرات دردناکی داشتم
چه خاطرهی جالبی بود واقعا عبرت امیزه
ای کاش من هم می تونستم رخم هایم را شفا بدم اما نمیشه ، سخته ، ای کاش در باره شفای زخم بیشتر توضیح بدید
سلام خدمت شما
شفای زخم رو در مقالات وب سایت و صفحه اینستاگرام آقای قورچیان محتوای بسیار زیادی هست و میتونید مطالعه بفرمایید .
الهى بگردم 😔 چقد سخت بوده براى بچه با سن كم 😔
خداروشكر كه زخمتون شفا پيدا كرد و راه شفاى زخم ها رو يادمون دادين . 🙏🏼
آرزوم اینه بتونم تک تک زخم هام رو شفا بدم.ممنون بابت اشتراک این خاطره جالب و آموزنده
مدت کوتاهی دلیل اینکه چرا جرات نه گفتم کم رو متوجه شدم، این نوع نگاه تون منو یاد پدرم انداخت
که باید ازش تبعیت میکردیم
مرسی که به اشتراک گذاشتین🙏🏻🌹
واقعا عالی بود ممنون اقای قورچیان .منم دقیقااا تا قبل از کارگاه شفای زخم همیشه نگاه سنگین اطرافیان که من بچه ی پرورشگاهم و همیشه با یک حقارت خاص بهم نگاه میکردن داشتم ولی در کارگاه شفای زخم ۱۶ شفا گرفتم و حس کردم خدا چقدر منو دوست داشته چنین زندگی ای بهم هدیه داده و شاکرم بابت تمام دردهایی که کشیدم شاکرم بابت زخمهایی که در من به وجود اومد و دارم یک به یک رو سعی میکنم با گروه من حقیقی شفا بدم ولی فقط میدونم از بعد از اومدن به کارگاهتون نگاه خداوند به من خیلی خیلی خیلی عمیقتر و پررنگتر شده و عاشقانه ستایش میکنم و همه رو مدیون تمام گروه من حقیقی هستم مخصوصا استاد بزرگم جناب اقای قورچیان . ممنون از اینکه در کنار ما هستین.🙏🙏
اولش برام طنز وجالب بود اما بعدش واقعا قلبم به درداومد موقعی که گفتین حق بازی کردن با بچه هارونداشتم وازطراف افراد کوچه محکوم شده بودم واین برای یک بچه ۶ساله خیلییییی دردناکه
عالی
من از دوران کودکی کلمه روسپی رو از پدرم زیاد شنیده بودم با اینکه هیچ وقت این کارو نکرده بودم ولی باور شده بود یه روسپی هستم ولی در کارگاه زخمم شفا پیدا کرد ممنون فراز عزیز
کارگاه شفای زخم که عالیه، ان شاءالله به زودی برگزار بشه
واااای آقای قورچیان ممنونم بابت اینکه اینو به اشتراک گذاشتینو با اونجمله تون که گفتین “زیر بار سنگین نگاه های دیگران” خاطره ای برامزنده شد کهجواب خیلی از سوالام بود
مرسی واقعا🌹🙏🙏🙏
مشابه همین شرم اجتماعی رو من بعد کارگاه شفاش دادم 👌👌👌