تغییر تله بی اعتمادی

تغییر تله بی اعتمادی و بدرفتار

مدام و به طور مکرر شاهد بدرفتاری های آدم ها با خودم هستم و شرایط زمانی بدتر می شود که به سختی اعتماد می کنم و در ارتباط با آدم های دور و نزدیک، پیرامون موضوع اعتمادسازی دچار مشکل می شوم و به این شرایط که می رسم با خودم می گویم در برابر این همه بدرفتاری و بی اعتمادی چه کار کنم؟ چه راهکارهایی برای این مشکلم وجود دارد؟؟؟
در این مقاله قصد داریم به توضیح راهکارهایی جهت تغییر و رهایی از تله ی بی اعتمادی و بدرفتاری بپردازیم.

مراحل  تغییر تله ی زندگی بی اعتمادی و بدرفتاری:

  1. در صورت امکان از مشاور یا درمانگری صاحب صلاحیت برای تغییر این تله ی زندگی کمک بگیرید. مخصوصاً اگر سابقه ای از بدرفتاری جنسی یا جسمی داشته اید.
  2. دوستی قابل اعتماد پیدا کنید. تمرین های مربوط به تصویرسازی ذهنی را انجام دهید. سعی کنید خاطرات مربوط به بدرفتاری را به یاد بیاورید و حوادث را با جزئیات کامل بازگو کنید.
  3. در حین تصویرسازی ذهنی، خشم خود را بر سر فردی که از شما سوء استفاده کرده است، خالی کنید. با این کار در تصویر ذهنی بر احساس عجز و بیچارگی خود، غلبه کنید.
  4. خودتان را مقصر نپندارید. شما مستحق بدرفتاری و سوء استفاده شدن نیستید. از فرد بدرفتار، عذرخواهی نکنید.
  5. در عین حال که به تغییر این تله ی زندگی می پردازید، به تدریج رابطه ی خود را با افراد سوء استفاده گر، قطع کنید.
  6. در صورت امکان برای فردی که از شما سوء استفاده کرده است، پیامدها و اثرات رفتارش بر زندگی فعلی تان را بازگو کنید یا برای او در این زمینه، نامه بنویسید.
  7. بدرفتاری های موجود در رابطه های فعلی تان را تحمل نکنید.
  8. سعی کنید با فردی قابل اعتماد وارد رابطه ای صمیمی شوید. به کسی اعتماد کنید که از اعتماد شما سوء استفاده نمی کند.
  9. سعی کنید با افرادی رابطه برقرار کنید که قصد آسیب زدن به شما را ندارند و به حقوق شما احترام می گذارند.
  10. با نزدیکان خود بدرفتاری نکنید.

 

1-در صورت امکان از درمانگر یا مشاوری صاحب صلاحیت برای تغییر  تله ی بی اعتمادی و بدرفتاری کمک بگیرید.

اگر تله ی زندگی بی اعتمادی و  بدرفتاری شدید است از شما نمی خواهیم که به تنهایی با آن رو به رو شوید. این تله ی زندگی بسیار عمیق و پابرجاست و به مشکلات زیادی در روابط بین فردی دامن می زند. تغییر تله ی بی اعتمادی و بدرفتاری نسبتاً سخت و طاقت فرساست پس لازم است که کمک بگیرید.

2-دوستی قابل اعتماد پیدا کنید. تمرین های مربوط به تصویرسازی ذهنی را انجام دهید. سعی کنید خاطرات مربوط به بدرفتاری را به یاد بیاورید و حوادث را با جزئیات کامل بازگو کنید.


یادآوری خاطرات مربوط به بدرفتاری، بسیار سخت و طاقت فرسا است. مخصوصاً زمانی که قصد تصویرسازی صحنه های بدرفتاری جسمی، کلامی و جنسی را دارید. درمانگر یا مشاور در این تصاویر بایستی از شما حمایت کند.

این کار خیلی سخت است. عواطف ناشی از این تصویرسازی ها، سخت، دردناک و آشفته ساز هستند.درمانگر یا دوست شفیق می توانند به شما در کنترل این احساسات و عواطف کمک کنند تا در مسیر بهبودی قرار بگیرید.

شما دلایل محکمی دارید برای اینکه نخواهید این خاطرات را به یاد بیاورید. ممکن است یکی از این دلایل این باشد که چنین حوادثی را والدین شما دامن زده اند.

 

3-در حین تصویرسازی ذهنی، خشم خود را بر سر فردی که از شما سوء استفاده کرده است، خالی کنید. با این کار در تصویر ذهنی بر احساس عجز و بیچارگی خود، غلبه کنید.


با افرادی که از شما سوء استفاده کرده اند، برخورد کنید. خودتان را در تصویر ذهنی، قوی تر، بزرگ تر و قدرتمندتر از آن فرد تجسم کنید. در این صورت می توانید خشم خود را بروز دهید. درماندگی دوران کودکی را کنار بگذارید. در حین بروز خشم به بالش یا دفتر تلفن، محکم مشت بزنید.

این تمرین می تواند شما را توانمند سازد. به شما کمک می کند تا از زیر یوغ فرد بدرفتار رها شوید. اگر چه از زمانی که مورد سوء استفاده قرار گرفته اید، سالها گذشته است، اما شما در برخی شرایط عیناً مثل کودکی وحشت زده رفتار می کنید: ترسو، بی پناه، ناتوان و اسیر دست فرد بدرفتار. می خواهیم شما مثل فردی بزرگسال رفتار کنید که از حقوق خودش دفاع می کند نه مثل کودکی که خودش را لایق بدرفتاری می داند.

 

4-خودتان را مقصر نپندارید. شما مستحق بدرفتاری و سوء استفاده شدن نیستید. از فرد بدرفتار عذرخواهی نکنید.

شما گناهکار نبوده اید. شما کودکی ضعیف و درمانده بودید و در آن شرایط که تسلیم شدید چاره ای جز این نداشتید. بایستی درک این مسئله کاملاً برای شما روشن شود. هیچ بچه ای نباید مورد سوء استفاده اطرافیان قرار بگیرد.

مهم نیست که چه احساسی داشته باشید، بدرفتاری به خاطر بد بودن شما رخ نمی دهد. این تنها نوعی بهانه جویی و دلیل تراشی است. افراد سوء استفاده گر همیشه قربانیان خود را تحقیر می کنند. از احساس بی ارزشی و ضعف خود، آگاه شوید و کودک آسیب پذیر خود را پیدا کنید و یا این کودک رنجیده خاطر و آزرده دل، همدلی و مهربانی کنید.

از دست والدی که شما را حمایت و مراقبت نکرده است، عصبانی شوید. عصبانیت ماحصل راهبردهای تصویرسازی است. با این کار، خشم و عصبانیت را از خودتان دور کنید.

اگر به گونه ای در تصویرسازی ذهنی، خشمگین می شوید که باعث خودآسیب رسانی می شود(مثل پرخوری، اعتیاد، افسردگی، بی معنایی)، باید برای حل و فصل آن از مشاور یا درمانگر کمک بگیرید و تدبیری بیندیشید. قرار است از خشم برای قوی تر شدن خودتان استفاده کنید و نه تضعیف خودتان.

 

5-در عین حال که به تغییر زندگی تان می پردازید، به تدریج رابطه ی خود را با افراد سوء استفاده گر قطع کنید.


مراجعان و افرادی که با تله ی بی اعتمادی و بدرفتاری درگیر هستند وقتی که ارتباط خود را با افراد سوء استفاده گر قطع می کنند به پیشرفت و بهبودی بیشتری دست می یابند.

برخی از آنها موقتاً رابطه شان را قطع می کنند و برخی نیز برای همیشه عطای رابطه را به لقای آن می بخشند. تصمیم نهایی به عهده ی شماست. همچنین گفتن یا نگفتن دلایل قطع رابطه نیز بر عهده ی خود شماست.
اما حداقل برای مدتی در مراحل شروع بهبودی، بهتر است رابطه قطع شود. داشتن رابطه با این افراد یکی از آبشخورهای تقویت و ماندگاری تله ی زندگی مان محسوب می شود. این افراد با ادامه ی ارتباطشان، به شما پیام های غلط انداز می دهند: “شما فردی درمانده، بیچاره، مظلوم، گناهکار و بی ارزشی هستید.”
بهبودی در محیط زهرآگین(منظور محیطی است که با نیازهای هیجانی اساسی در تعارض باشد)، سخت و دشوار است.

 

6-در صورت امکان برای فردی که از شما سوء استفاده کرده است، پیامد و اثرات رفتارش بر زندگی فعلی تان را بازگو کنید یا برای او در این زمینه نامه بنویسید .

این تمرین نیز برای توانمندسازی شماست. وقتی که با فرد سوء استفاده گر رو به رو می شوید بخشی از ذهن شما مثل یک کودک، ناتوان است و قادر به دفاع از خودش نیست. بخشی از ذهن شما هنوز هم می ترسد. اما با این شرایط سنی نبایستی مثل کودک رها شده و رنجیده خاطر عمل کنید. بایستی جلوی فردی که به شما صدمه زده است، بایستید.

برای فردی که به شما آسیب زده است، نامه بنویسید. نوشتن نامه راه خوبی برای کاهش اثرات بدرفتاری های گذشته بر ذهن شماست. با این کار بینش شما از واقعیت زندگی تان بیشتر می شود.

نوشتن نامه باعث می شود که از دام خودسرزنش گری خلاص شوید. نوشتن نامه در حکم تمرینی برای برخوردهای چهره به چهره ی بعدی با فرد خطاکار است. در متن این نامه به کارهای اشتباه آن فرد اشاره کنید. علاوه بر این به اثرات کارهای او بر احساسات و آرزوهای خود بپردازید.

برای در میان گذاشتن احساس ها و افکار خود به فرد بدرفتار از کسی کمک بگیرد که بتواند شما را برای این کار آماده سازد. این مسئله اهمیت خاصی دارد زیرا بسیاری از افراد بدرفتار، منکر مسئولیت و نقش خودشان می شوند.

تجارب بالینی ما نشان می دهد که اغلب اوقات، زمانی که اثرات بدرفتاری دامن گیر فرزند شده باشد، والدین از دیوار حاشا بالا  می روند. باید خودتان را برای مقابله با این پیشامد آماده کنید.

نکته ی مهم این است که شما واقعیت ها را بیان کردید. موفقیت شما به واکنش فرد بدرفتار بستگی ندارد. به عبارتی، موفقیت شما با بیان احساسات و شیوه ی گفتن حرف دلتان بستگی دارد و نه اثرپذیری طرف مقابل.

7-بدرفتاری های موجود در روابط فعلی تان را تحمل نکنید.


به روابط فعلی خود دقت کنید. روش هایی را بنویسید که باعث می شوند دیگران از شما سوء استفاده کنند(مثل آسیب زدن، فریب خوردن، تحقیر شدن، سرزنش شدن). همه ی این روش ها باید کنار گذاشته شوند.

تا زمانی که با این روش ها به تقویت تله ی زندگی تان می پردازید، نمی توان انتظار بهبودی داشت. از همین لحظه شروع کنید. اجازه ندهید هیچ کس با شما بدرفتاری کند.

اگر فردی که با شما بدرفتاری می کند، نامزد، همسر یا دوست صمیمی شما باشد، کار سخت می شود.
می توانید از حقوق خودتان دفاع کنید تا به طرف مقابل این فرصت را بدهید که روابط خودش با شما را تغییر دهد. خشمتان را بازگو کنید و با این کار به حمایت خودتان برمی خیزید. از دست خودتان عصبانی نشوید. با این افراد، جراتمندانه برخورد کنید. شرایط را کنترل کنید.

منکر احساس های خودتان نشوید. اگر طرف مقابل نخواست الگوی روابطش را تغییر بدهد، باید رابطه را قطع کنید. واقفیم که این کار برای شما سخت است اما باز هم تاکید می کنیم که چنین تصمیم هایی باید در جریان درمان و با کمک درمانگر اتخاذ شوند و بر اساس این تصمیم ها عمل گردد. شما برای چنین تصمیم هایی باید حمایت شوید.

8-سعی کنید با فردی قابل اعتماد  وارد رابطه ای صمیمی شوید. به کسی اعتماد کنید که از اعتماد شما سوء استفاده نمی کند.

ممکن است اعتماد کردن به دیگران برای شما سخت باشد، حتی زمانی که دیگران خیرخواه شما هستند و نیت بدی ندارند. از قضا همین روش اعتماد نکردن شما باعث شده است که تله ی زندگی دست از سر شما برندارد. روابط خود را عینی و واقعی ارزیابی کنید و نه از منظر تله ی زندگی. سعی کنید روابط صمیمی خود را با اعضای خانواده ، دوستان، نامزد، همسرتان یا فرزندان تان مجدداً ارزیابی کنید.

افراد دور و بر  خودتان را این گونه ارزیابی کنید؛ از یک سو، ذکر تمام دلایلی که نشان می دهند که این افراد  بدرفتارند. اگر بعد از نوشتن این دلایل و سبک و سنگین کردن آنها به این نتیجه رسیدید که دلیل محکمی برای بی اعتمادی وجود ندارد، سعی کنید به آن فرد اعتماد کنید. به تدریج حالت دفاعی خود را کم کنید. سعی کنید صمیمی شوید و به افراد شایسته و لایق، اعتماد کنید.

9-سعی کنید با افرادی رابطه برقرار کنید که قصد آسیب زدن به شما را ندارند و به حقوق شما احترام می گذارند.


نامزد و دوستان صمیمی فعلی و گذشته ی خود را ارزیابی کنید و ببینید که کدام یک از آنها با شما بدرفتاری کرده اند یا می کنند. اگر متوجه شدید که در برخی از این روابط با شما بدرفتاری می شود از درمانگر یا مشاورتان برای قطع این روابط کمک بگیرید. حفظ رابطه با نامزد یا همسر بدرفتار به تمام معنا آسیب رسان است.

سعی کنید برای انتخاب شریک زندگی آینده، علائم خطر را بشناسید. اگر به نشانه های خطر دقت کنید، می توانید تا حدودی اطمینان خاطر پیدا کنید که فرد قابل اعتمادی پیدا کرده اید. حتی اگر جذابیت جسمی و جنسی طرف مقابل کم باشد، اما با این حال با فردی زندگی مشترک را شروع کرده اید که به حقوق شما احترام می گذارد و به شما آسیب نمی زند.

اگر چه واقعیت این است که افراد زیادی هستند که مهربان تر از اعضای خانواده ی شما رفتار می کنند اما مشکل این است که شما انتظار دارید همه مثل اعضای خانواده تان با شما رفتار کنند. این فکر شما به دلیل تعمیم پذیری زیادش ، چندان گره گشا نیست.

روابط جدید را به تدریج شروع کنید. در روابط جدید بر حقوق خود پافشاری کنید و نگذارید روند رابطه از کنترل شما خارج شود. در رابطه برای خودتان ارزش قائل شوید. اگر این کارها را بکنید آنگاه دیگران نیز همین گونه با شما رفتار خواهند کرد.

 

10-با نزدیکان خود، بدرفتاری نکنید.


بلاهایی که دیگران در دوران کودکی به سر شما آورده اند، شما به سر همسر، فرزندان و زیردستان خود نیاورید. برای بدرفتاری هیچ عذر و بهانه ای پذیرفته نیست. بدرفتاری های گذشته را دست آویز و بهانه ی بدرفتاری های فعلی قرار ندهید.

اگر شما نسبت به فردی که دوستش دارید بدرفتاری کنید از همین حالا دست به کار شوید: “دست از این رفتارها بردارید.” اگر به تنهایی از پس این کار برنمی آیید، کمک بگیرید. این فرآیند شما را در چرخه ی پایان ناپذیر احساس گناه و قول مجدد گرفتار می کند. توقف این چرخه ی معیوب به شما کمک می کند.

از افرادی که شما به آنها صدمه زده اید، دلجویی و معذرت خواهی کنید. به آنها بگویید پی به رفتار بدتان برده اید و بخواهید شما را ببخشند. مهم این است که شما به اشتباه خود پی برده اید و به دنبال تغییر هستید.

به فکر کودک درون خود باشید. تغییر بدرفتاری با دیگران یکی از بهترین شیوه ها برای جلوگیری از بدرفتاری است.

نتیجه:

راه رهایی از تله ی بی اعتمادی و بدرفتاری، راهی طولانی اما ممکن و شدنی است. به همین دلیل غلبه بر این تله، کاری ارزشمند و قابل ستایش است. طی کردن این مسیر باعث می شود به خواسته خود برسید: “دوست داشتن و دوست داشته شدن و احساس ارزشمندی.” تمام زندگی تان را درگیر این کار نکنید. برای خلاص شدن از شر این تله ی بی اعتمادی و بدرفتاری از افراد صاحب صلاحیت کمک بگیرید. به دلیل بدرفتارهایی که در دوره ی کودکی با شما شده است، این تله ی زندگی شکل گرفته است. نباید از کمک طلبی شرمسار باشید. با یاداوری حرف ها و کارهای والدین یا افراد بدرفتار، این امکان را به خودتان بدهید که روابط انسانی و حمایت گر را تجربه کنید.

One Response

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *