تاثیر انتخاب ها در موفقیت

تاثیر انتخاب ها در موفقیت

روزی از ریچارد برانسون پرسیدند، آیا احساس می کند که شانس در موفقیت او نقش داشته؟ جواب داد: (بله، البته همه ی ما خوش شانس هستیم. اگر شما در یک جامعه ی آزاد زندگی می کنید، خوش شانس هستید.

شانس همیشه و هر روز در اطراف ماست. دائم چیزهای خوش یمنی برای ما رخ می دهند، چه آن ها را تشخیص دهیم، چه تشخیص ندهیم. من خوش شانس تر یا بدشانس تر از دیگران نیستم. فرق من این است که وقتی شانس سر راه من قرار می گیرد، از آن استفاده می کنم.)

 نظر شما چیست؟

شما چگونه فکر می کنید؟

آیا عاملی که بر موفقیت ها تأثیر می گذارد، شانس است یا عامل دیگری در میان است؟

تا به حال به انتخاب هایتان فکر کرده اید؟

انتخاب های آگاهانه دارید یا آن قدر انتخاب نمی کنید تا منفعل بودن انتخاب شما می شود؟

در واقع یکی از عواملی که بر موفقیت های ما تأثیرگذار است، شانس نیست بلکه انتخاب های ما و نگرش ما نسبت به مسئله ی شانس است.

در این مقاله بر آن هستیم به تأثیر عامل انتخاب بر موفقیت به طور مفصل بپردازیم.

سرفصل ها:

  • انتخاب های ما در موفقیت چه نقشی دارند

  • مسائل کوچک در انتخاب ها

  • تأثیر انتخاب های متفاوت در موفقیت

  • نقش مسئول بودن در انتخاب ها بر موفقیت

  • عملکردی مؤثر برای انتخاب های آگاهانه و موفقیت

انتخاب های ما در موفقیت چه نقشی دارند

هر چیزی که در زندگی شماست به این دلیل وجود دارد که قبلاً در مورد چیزی، یک انتخاب کرده اید. انتخاب ها ریشه ی هر کدام از دستاوردهای شماست. هر انتخاب تان رفتاری را شروع می کند که به مرور زمان به یک عادت تبدیل می شود.

اگر انتخاب بدی کنید، مجبورید دوباره همه چیز را از اول شروع کنید و انتخاب های جدیدی کنید که اغلب سخت تر هستند. اگر اصلاً انتخابی نکنید در واقع انتخاب کرده اید که دریافت کننده ی منفعلی از هر چیزی باشید که سر راهتان قرار می گیرد.

در واقع شما انتخاب هایی می کنید و بعد انتخاب هایتان شما را می سازند. هر تصمیمی، هر چند کوچک و بی اهمیت، مسیر موفقیت و زندگی تان را عوض می کند.

این که به دانشگاه بروید یا نه، با چه کَسی ازدواج کنید، در غیبت و شایعه سازی شرکت کنید یا ساکت بمانید، یک تماس کاری دیگر بگیرید یا کارتان را تمام کنید و به خانه بروید، بگویید دوستت دارم یا نه، همه ی این تصمیم ها مسیر موفقیت  زندگی شما را عوض می کنند. هر انتخاب شما روی مسیر موفقیت  تأثیر می گذارد.

آگاه شدن از انتخاب هایی که باعث موفقیت شما می شود، پیچیده به نظر می رسد ولی سادگی اش متعجب تان خواهد کرد. دیگر ۹۹ درصد از انتخاب های شما ناخودآگاه نخواهد بود. دیگر بیشتر رویه های روزانه و عادت هایتان، ناشی از واکنش به برنامه ریزی تان نخواهد بود.

از خودتان خواهید پرسید که؛ چند تا از رفتارهایم را انتخاب نکرده ام؟ چه کارهایی انجام می دهم که انجام دادنشان را آگاهانه انتخاب نکرده ام؟ چه کارهایی انجام می دهم که انجام دادنشان را آگاهانه انتخاب نکرده ام ولی در عین حال هر روز انجامشان می دهم؟

بزرگ ترین مساله ی شما این نیست که از روی عمد، انتخاب های بد می کنید. اتفاقاً حل کردن این مشکل خیلی راحت است.

بزرگ ترین مسأله ی شما این است که موقع انتخاب هایتان اصلاً به آنها توجه نمی کنید، در نیمی از مواقع حتی از انتخاب کردن آنها آگاه نیستید!

اغلب نوع تربیت و فرهنگ ماست که انتخاب هایمان را شکل می دهد. آنها این قدر در رفتارها و عادت های روزانه ی ما حل می شوند که به نظر می رسد فراتر از کنترل ما هستند.

آیا تا به حال برایتان اتفاق افتاده در حالی که مشغول کسب و کارتان بوده اید و از زندگی تان لذت می بُرده اید، ناگهان با یک انتخاب یا مجموعه ای از انتخاب های کوچک احمقانه، در نهایت همه ی تلاش ها، زحمات و شتاب زندگی تان را از بین برده باشید، آن هم بدون هیچ دلیل مشخصی؟ شما قصد خراب کردن خودتان را نداشته اید ولی با فکر نکردن درباره ی تصمیم هایتان و نسنجیدن خطرات و نتایج بالقوه آن تصمیم ها، خودتان را مقابل عواقب ناخواسته و پیش بینی نشده ای دیده اید.

هیچ کَس قصد ندارد چاق شود، ورشکسته شود یا طلاق بگیرد ولی اغلبِ این عواقب و عدم موفقیت ها ، نتیجه ی مجموعه ای از انتخاب های بدِ کوچک هستند.

 

تاثیر انتخاب ها در موفقیت

مسائل کوچک در انتخاب ها

آیا تا به حال یک فیل شما را گاز گرفته است؟ یا یک پشه نیش تان زده است؟ در زندگی، چیزهای کوچک هستند که شما را نیش می زنند. گاهی وقت ها، اشتباه های بزرگی را می بینیم که ممکن است زندگی حرفه ای و موفقیت آمیز و شهرت آدم را در یک لحظه نابود کنند، مثلاً کمدینی مشهور در یک نمایش عمومی حرف های تبعیض نژادی بزند یا یک آدم معروف به صلح دوستی رفتار عجیب و غریب جنگ طلبانه ای از خودش نشان دهد یا یک تنیسور محبوب به طرز نامشخصی یک شخصی عالی رتبه را با سخنرانی آتشینی تهدید کند. واضح است که این جور انتخاب های بد، واکنش های بزرگی در پی دارند.

خیلی از ما باید نگران انتخاب های تکراری، کوچک و به ظاهر بی اهمیت مان باشیم. در مورد تصمیم هایی صحبت می کنم که شما فکر می کنید اصلاً هیچ تفاوتی به وجود نمی آورند.

این چیزهای کوچک هستند که به ناچار و به طور قابل پیش بینی، موفقیت  شما را از بین می برند.

خواه حرکت های احمقانه یا رفتارهای بی اهمیت باشند، خواه در پوشش رفتارهای مثبت پنهان باشند؛ این تصمیم های به ظاهر ناچیز و بی اهمیت می توانند شما را از مسیر موفقیت  کاملاً منحرف کنند، چون شما متوجه شان نیستید.

از اقدام های کوچکی که شما را از مسیرموفقیت  دور می کنند، غافل می مانید یا در آنها غرق می شوید.

یک قوطی لیموناد و یک بسته چیپس می خورید و ناگهان بعد از خوردن آخرین تکه ی چیپس، متوجه می شوید که همه ی تلاش آن روزتان را برای خوردن غذای سالم از بین برده اید در صورتی که حتی گرسنه هم نبوده اید.

تلویزیون توجه تان را جلب کرده و دو ساعت تمام را صرف تماشای برنامه های احمقانه ی تلویزیون کرده اید آن هم در حالی که مشغول آماده کردن یک ارائه ی مهم برای جلب نظر یکی از مشتریان با ارزش تان بوده اید.

بدون هیچ دلیل موجهی یک دروغ غیرارادی به یکی از اعضای خانواده تان می گویید، در حالی که گفتن حقیقت مشکلی به وجود نمی آورد. موضوع چیست؟

شما به خودتان اجازه داده اید که بدون فکر، انتخاب کنید و تا وقتی ناخودآگاه انتخاب می کنید، نمی توانید آگاهانه آن رفتار بیهوده را تغییر دهید و به عادت های سازنده تبدیلش کنید. حالا وقت بیدار شدن است و انتخاب های توانمند کننده.

تأثیر انتخاب های متفاوت در موفقیت

انگشت اتهام به سوی دیگران نشانه گرفتن، کار راحتی است مگر نه؟

(به خاطر رییس بدعنق ام، در کارم پیشرفت نمی کنم.) (اگر به خاطر غیبت ها و بدگویی های همکارانم نبود، آن ترفیع به من می رسید) (خلق و خوی بد همیشگی من، به خاطر کارهای دیوانه کننده ی فرزندانم است.) و وقتی نوبت به روابط عاشقانه می رسد، سنگ تمام می گذاریم؛ همیشه طرف مقابلمان همان کسی ست که باید تغییر کند.

دارن هاردی تعریف می کند: چند سال پیش یکی از دوستانم از همسرش شکایت می کرد. به نظر من، او بانویی فوق العاده و بی نظیر بود و دوستم خیلی خوش شانس بود که او نصیبش شده بود. این موضوع را دائم به او می گفتم ولی او همچنان می گفت که همسرش باعث و بانی بدبختی های اوست. آن وقت بود که من تجربه ای را با او در میان گذاشتم که به معنای واقعی کلمه، رابطه ی مشترکم را تغییر داده بود.

سال ها قبل در عید شکرگزاری تصمیم گرفتم برای همسرم یک دفترچه ی سپاس گزاری درست کنم. یک سال تمام هر روز حداقل یکی از کارهای همسرم را که برایشان واقعاً از او ممنون بودم در دفترچه ای نوشتم.

سال بعد وقتی در عید شکرگزاری، آن دفترچه را به همسرم دادم، در حالی که اشک می ریخت به من گفت که آن دفترچه بهترین هدیه ای ست که تا به حال گرفته است. سپاس گزاری و نیت من برای پیدا کردن بهترین رفتارهای او، چیزی بود که هر روز در قلب و چشمانم قرار می دادم.

این موضوع باعث شد که به شکل متفاوتی با همسرم رفتار کنم که البته در مقابل باعث شد او هم رفتار متفاوتی با من داشته باشد.

بعد از اینکه تجربه ام را با دوستم در میان گذاشتم او هم تصمیم گرفت تا یک دفترچه ی سپاس گزاری درباره ی همسرش تهیه کند، با انتخاب اینکه روی خصوصیات مثبت همسرش تمرکز کند و دنبال آنها باشد، نظرش درباره ی او تغییر کرد و همین باعث شد شیوه ی مراوده و رفتارش هم با او عوض شود.

در نتیجه همسرش در مورد طرز رفتاری که با او داشت، انتخاب های متفاوتی کرد و این چرخه ادامه یافت. به عبارتی همین انتخاب های متفاوت می تواند مسبب موفقیت  شما شود.

 

نقش مسئول بودن در انتخاب ها بر موفقیت

همه ی ما مردان و زنان خود ساخته ای هستیم ولی فقط آدم های موفق هستند که از امتیاز این صفت برخوردار می شوند.

این امتیاز، مسئول بودن یا مسئولیت پذیری است. اگر روی این مفهوم متمرکز شوید و آن را تمرین کنید، در مدت دو تا سه سال تغییرات خیلی بزرگی در زندگیتان اتفاق خواهد افتاد و دوستان و خانواده تان به سختی (شخصیت قدیمی تان) را به یاد می آورند.

در یک سمینار، سخنران از حاضران پرسید: (در یک رابطه ی عاشقانه، شما چند درصد مسئول هستید؟ جواب های متفاوت حضار به این صورت بود؛ (پنجاه، پنجاه) (پنجاه و یک، چهل و نه) (هشتاد، بیست) و…)

سخنران چرخید و خیلی بزرگ روی تخته نوشت:

(صد، صفر) و گفت: (شما باید ۱۰۰ درصد مسئولیت رابطه را قبول کنید و در قبال آن انتظار دریافت هیچ چیزی نداشته باشید، فقط وقتی یک رابطه ی عاشقانه مؤثر خواهد بود که شما ۱۰۰ درصد مسئولیت آن را بر عهده بگیرید در غیر این صورت رابطه ای که بر مبنای شانس و احتمال بنا شده باشد، همیشه در معرض فاجعه است و خراب شدن.)

اگر همیشه برای هر چیزی که تجربه می کنید ۱۰۰ درصد مسئولیت را بپذیرید یعنی کاملاً مسئولیت همه ی انتخاب ها و رفتارهایتان را به عهده بگیرید، در این صورت قدرت در دستان شما خواهد بود و همه چیز به خودتان بستگی خواهد داشت. شما در مقابل هر کاری که انجام داده یا نداده اید مسئول هستید.

وقتی به اعمال و رفتار خیلی از مردم جهان نگاه کنید، می بینید که انگشت اتهام سمت دیگران نشانه می گیرند، خودشان را قربانی می دانند، دیگران را سرزنش می کنند و از شخص دیگری یا دولت انتظار دارند که مشکلاتشان را حل کند. اگر تا به حال برای دیر رسیدن به جایی، ترافیک را سرزنش کرده اید یا گفته اید به خاطر کاری که فرزندتان، همسرتان یا همکارتان انجام داده است، حال و حوصله ندارید، در این صورت شما هم ۱۰۰ درصد مسئولیت شخصی را نپذیرفته اید.

شما به تنهایی مقابل کارهایی که انجام می دهید و نمی دهید، یا نحوه ی واکنش به اتفاقاتی که برایتان رخ می دهند، مسئول هستید.

این طرز فکر قدرت بخش، زندگی شما را به شکل اساسی، متحول می کند. شانس، شرایط یا موقعیت مناسب، چیزهایی نبودند که مهم باشند. به خودتان بستگی دارد که مهم باشند یا نه.

اهمیتی ندارد چه کسی رییس جمهور باشد یا وضعیت اقتصادی چه قدر بد باشد یا مثلاً فلانی چه می گوید یا چه کار می کند چون شما هنوز هم ۱۰۰ درصد در کنترل خودتان هستید.

با انتخاب این که از قربانی بودن در گذشته، حال و آینده رها باشید، به موفقیتی فوق العاده می رسید.

 

نقش مسئول بودن در انتخاب ها بر موفقیت

عملکردی مؤثر برای انتخاب های آگاهانه و موفقیت

می خواهم شما را با یکی از بزرگ ترین استراتژی هایی آشنا کنم که تا در پیشرفت شخصی خود استفاده کنید. این استراتژی به شما کمک می کند تا کنترل انتخاب های روزانه تان را به دست گیرید و باعث می شود هر چیزی سر جای خودش قرار گیرد و منجر به رفتارها و اقداماتی می شود که عادت های شما را مثل خدمت گزارانی وظیفه شناس و وفادار هدایت می کند.

اولین قدم برای تغییر، آگاهی است. اگر می خواهید از جایی که هستید به جایی که می خواهید باشید، برسید، نقطه ی شروع تان باید آگاهی از انتخاب هایی باشد که شما را از هدف مدنظرتان دور می کنند.

باید درباره ی هر انتخابی که امروز می کنید، کاملاً آگاه شوید تا بتوانید برای حرکت رو به پیشرفت، شروع به انتخاب های هوشمندانه تری کنید. برای کمک به شما در آگاه شدن از انتخاب هایتان، از شما می خواهم اقداماتی را شناسایی کنید که به آن جنبه از زندگی تان مربوط هستند که می خواهید بهبود بخشید.

اگر تصمیم گرفته اید از بدهی خلاص شوید باید هر پولی را که از جیبتان خارج می کنید، ثبت کنید. اگر تصمیم گرفته اید وزنتان را کم کنید باید هر چیزی را که در دهانتان می گذارید، ثبت کنید.

اگر تصمیم گرفته اید برای یک رقابت ورزشی آماده شوید، باید هر قدمی را که بر می دارید و هر تمرینی را که انجام می دهید، ثبت کنید. فقط کافی ست همیشه یک دفترچه یادداشت و یک خودکار را در جیب یا کیف تان بگذارید. باید همه ی موارد را یادداشت کنید.

هر روز و بدون هیچ تخلفی و بدون عذر و بهانه و بدون هیچ استثناء قائل شدنی طوری که انگار ناظر بزرگ در حال تماشای شماست.

نوشتن این چیزها روی یک برگه ی کاغذ، آن چنان کار بزرگی به نظر نمی رسد ولی ثبت پیشرفت ها و اشتباهات خودتان یکی از دلایل رسیدن به موفقیت است.

این فرآیند مجبورتان می کند تا درباره ی تصمیم گیری هایتان آگاه باشید ولی همان طور که جیم ران می گوید: (چیزی که انجام دادنش راحت است، انجام ندادنش هم راحت است.)

جادوی این وظیفه در سختی اش نیست، جادویش در انجام مکرر است. بنابراین، چیزهای ساده ی زندگی تان را نادیده نگیرید چون همین ها باعث اتفاقات بزرگ در زندگی تان می شوند. بزرگ ترین تفاوت موفق ها با ناموفق ها این است که موفق ها تمایل دارند کارهایی را انجام دهند که ناموفق ها مایل به انجامشان نیستند.

یادتان باشد که این موضوع در زمان هایی از زندگی تان مؤثر خواهد بود که با انتخاب های دشوار و خسته کننده مواجه هستید.

 

عملکردی مؤثر برای انتخاب های آگاهانه و موفقیت

نتیجه:

پس بنابراین اگر نگرش شما نسبت به موفقیت  این است که عاملی که بر آن تأثیرگذار است، شانس است لطفاً این نگرش را تغییر دهید. شانس عامل تأثیرگذار بر موفقیت نیست بلکه انتخاب های ما هستند که موفقیت را هموار می سازند البته باید بگویم فقط انتخاب، مسبب موفقیت نیست بلکه انتخاب های آگاهانه است که مسیر موفقیت را روشن می سازد.

یکی از موضوعاتی که ما را به سمت انتخاب های آگاهانه راهبری  می کند، نقش مؤثر اعمال کوچک و متفاوت است، پس آن ها را دست کم نگیریم و روزانه و به طور مکرر انجام دهیم. این جمله را پیشه ی راه خود قرار دهیم که فقط و فقط شما مسئول تام زندگی موفقیت آمیز خود هستید.

86 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *