ادامه یا اتمام رابطه بعد از خیانت؟

خیانت در رابطه + ادامه یا اتمام رابطه

مقدمه:
در مورد خیانت به راحتی تصمیم می گیرید یا برایتان سخت است؟

زمانی که در رابطه ای، خیانت آشکار می شود یکی از سوالات و موضوعات اصلی این است که؛ چه کار کنیم؟ لازم است در رابطه بمانیم یا آن را به اتمام برسانیم؟ چگونه این تصمیم مهم را بگیریم و چه عواملی را در تصمیم گیری خود مورد بررسی قرار دهیم؟ و…

قرار است جهت تصمیم گیری در مورد خیانت همسر یا خیانت در رابطه به شما کمک شود.

در این مقاله قصد داریم به مسائلی در خصوص ادامه یا اتمام رابطه در خیانت بپردازیم.

 

وقتی خیانت آشکار می شود، چه تصمیمی بگیریم؟

به محض اینکه موضوع خیانت همسر یا خیانت در رابطه آشکار می شود، باید تصمیم بگیرید که برای احیاء و ترمیم رابطه خود تلاش کنید یا به آن پایان بدهید. توصیه من به شما این است که هر تصمیمی می گیرید، سعی کنید آگاهانه باشد و فقط بر پایه احساسات تان عمل نکنید.

احساسات شما هر چقدر هم که شدید باشند، بر اساس فرضیاتی هستند که اغلب اوقات ذهنی و طبق تصورات شخصی خودتان هستند و ممکن است غیر واقعی، ناکارآمد و یا از حقیقت به دور باشند. ممکن است اکنون احساسات تان چیزی را درست تلقی کنند و بعداً افسوس بخورید که چرا عجولانه و وسواس گونه عمل کرده اید و کاری را کرده اید که به راحتی نمی توان آن را تغییر داد.

  • دو گزینه در خیانت که به بن بست می رسند؟

    دو مورد از گزینه هایی که پیش رو دارید به بن بست می رسند:

اولین گزینه این است که با هم بمانید و هیچ گاه دلایل خیانت را بررسی نکنید و یا اطمینان حاصل کنید که این اتفاق هرگز تکرار نخواهد شد. این کار به معنای شروع یک زندگی در سکوت و خاموشی و ناامیدی است.

دومین گزینه این است که با هم بمانید و حداقل یکی از شما به خیانت ادامه دهد، در حالی که طرف مقابل او با افسردگی یا خشم دست و پنجه نرم می کند.در این موقعیت ها هیچ امیدی به موفقیت آمیز بودن رابطه نیست.

به جز مواردی که در آنها هر دو طرف رابطه به توافق می رسند که رابطه ((شفاف و واضحی)) داشته باشند، خیانت در رابطه حل نمی شود.

دو گزینه در خیانت که به ترمیم رابطه کمک می کند…

تنها دو راه حل جایگزین مناسب و قابل قبول برای این موقعیت وجود دارد.

جایگزین اول این است با همسرتان متحد و همراه شوید و برای بهبود رابطه خود تلاش کنید. خطری که شما را به عنوان فرد خیانت دیده تهدید می کند این است که احتمال دارد کورکورانه به سوی همسر خود جذب شوید و بدون توجه به مسائل دیگر، بر تمام و کمال بودن رابطه پافشاری کنید.

این حالت، نمونه ای از ((عشق یکطرفه)) است. شما می گویید: ((فقط می خواهم همسرم به من برگردد.)) اما آیا در این صورت خوشحال و خوشبخت خواهید بود؟

جایگزین دوم اینکه از یکدیگر خداحافظی کنید و جدا از هم زندگی جدیدی را آغاز کنید. خطری که شما را به عنوان مرد یا زن خیانتکار تهدید می کند این است که ممکن است کورکورانه به سوی فرد سوم رابطه جذب شوید و بدون توجه به مسائل دیگر، بر ماندن در کنار او پافشاری کنید. این حالت، نمونه ای از ((عشق رمانتیک)) است.

با خودتان می گویید: ((وقتی عشقی که در دلم احساس می کنم تا این حد قوی است، پس حتماً واقعی است.)) اما آیا واقعاً همین طور است؟

پیش از اینکه تصمیمی بگیرید که دیگر راه برگشتی ندارد، بیایید این دو نوع عشق(عشق یکطرفه و عشق رمانتیک) را دقیق تر بررسی کنیم. اکنون یعنی زمانی که خیانت همسر اتفاق افتاده است، زمان مناسبی برای انتخاب راه حل های سریع و فوری نیست.

حل خیانت: بررسی عشق یک طرفه

عشق یکطرفه، نوعی دلبستگی شدید اما بدون هیچ تضمین و اطمینانی است که نسبت به همسر خود دارید و باعث می شود بدون توجه به مشکلات و ناکارآمدی رابطه، در کنار او بمانید.

نقطه کوری که در پس این احساس وجود دارد یعنی مسئله ای که قادر به دیدن و درک آنها نیستید، این است که همسرتان چقدر به شما بی مهری کرده، همواره رفتار ناشایستی با شما دارد و هر کاری هم که  می کنید این وضعیت تغییری نمی کند.

در واقع با پافشاری جهت برگشت همسرتان تنها و تنها بر احساس ارزشمندی خود پا می گذارید و عزت نفس خود را تخریب می کنید البته اگر قصد شما فقط برگشتن همسرتان و چسبیدن به او باشد.

بعضی از شما چنین روابطی را نگه می دارید، در حالی که هر بیننده ای که این رابطه را از بیرون نظاره کند، به مشکل دار بودن و سوء استفاده های موجود در آن پی می برد. می گویید: ((اما من این شخص را دوست دارم.))؛

انگار این دوست داشتن برای توجیه این وابستگی کافی است به عبارتی با وجود این ویژگی، شما یک هم وابسته هستید.

خیلی مصمم و قاطعانه و حتی گاهی ناامیدانه تلاش می کنید تا همسرتان در رابطه بماند و یا به آن برگردد، بدون اینکه فکر کنید آیا این فرد برای شما مناسب است یا نه. در این شرایط، عزت نفس شما کاهش پیدا می کند، حس محق بودن در شما کم می شود و درک شما از عشق محدود می شود، به طوری که حتی به ذهنتان خطور نمی کند که از خود بپرسید: ((نیازهای اساسی من چه چیزهایی هستند و در این رابطه زناشویی کدام یک از آنها برطرف شده و یا نادیده گرفته شده اند؟ آیا همسرم می تواند به شیوه ای که مورد نظر من است تغییر کند؟))

 

  • حل خیانت در رابطه: بررسی باورها

به رابطه ی پدر و مادر خود سر بزنید و الگوهایی که باعث شده شما بیش از حد سازگار باشید را شناسایی کنید. سازگاری که در اینجا گفته شد یک نوع سازگاری منفی است که با ویژگی مثبت انعطاف پذیری منافات دارد یعنی تا حدی که در مقابل خیانت همسر هیچی نگویید.

یعنی لازم است عشق را فراتر از آنچه در خانه تجربه کرده اید، مورد توجه قرار بدهید تا بتوانید از درون شاهد تحول خود باشید.

باید از خودتان بپرسید: ((آیا در مورد توانایی و ظرفیت همسرم در عشق ورزی، خودم را گول زده ام؟ آیا مدت هاست که رفتارهای ناپسند این فرد را با بهانه های مختلف توجیه کرده ام؟

آیا نکته ای در وجود من یا گذشته ام وجود دارد که باعث می شود به افرادی که به من خیانت می کنند و یا بر من کنترل و تسلط پیدا می کنند، علاقه پیدا کنم و دائم فکر خوشحال کردن آنها باشم؟))

باید مسئولیت رفتارهایی که در پدید آمدن مشکلات رابطه تان تاثیر داشته اند را بپذیرید و حق دارید از همسرتان هم همین قدر توقع داشته باشید.

وقتی خیانت می بینید دقیقاً همانند بنایی هستید که باید تخریب و از نو ساخته شود. مسئولیت کامل این سوال را کاملاً برعهده بگیرید که چرا جذب این آدم شده ام؟؟؟؟

لازم است  الگو و باورهایی که شما را به این زندگی و این نوع آدم ها می کشاند را شناسایی کنید. کدام زخم ها از دوران کودکی با من همراه بوده اند که کارم به اینجا کشیده شده است؟

در دام کدام تله یا تله ها هستم؟، کدام باورها مرا زندان خود کرده اند؟ و….

لازم است به این سوالات با مسئولیت پذیری  و صداقت کامل جواب دهید تا بتوانید در پی تغیر خود و زندگی تان باشید و اوضاع خود را سر و سامان دهید.

 

حل خیانت: بررسی عشق رمانتیک

عشق رمانتیک:((من حاضرم به خاطر کسی که به من احساس دوست داشته شدن و زنده بودن می دهد، همه چیزم را فدا کنم.))

عشق رمانتیک، نوعی دلبستگی شدید اما بدون تضمین و اطمینان است که شما، یعنی فرد خیانت کار ممکن است نسبت به فرد سوم رابطه داشته باشید.

ممکن است این عشق باعث شود مایل به ترک کردن همسر خود باشید، بدون توجه به اینکه زندگی زناشویی شما چقدر رضایت بخش و موفق بوده است.

پیش خودتان فکر می کنید: ((حتماً عشق من نسبت به این فرد سوم عشقی واقعی است؛ چون اگر این طور نبود این قدر به سمت او جذب نمی شدم و نمی خواستم این قدر به خاطر او فداکاری کنم.))

نقطه کوری که در پس این احساس است یعنی نکته ای که قادر به دیدن آن نیستید، این است که اشتیاق و هیجان فراوان شما نسبت به این فرد ممکن است مربوط به نیازهای برآورده نشده دوران کودکی شما باشد، نه خود این فرد سوم.

چگونه احساسات مخرب و مسموم خود نسبت به نفر سوم رابطه و احساسات ناخوشایند و ناامیدانه خود نسبت به همسرتان را توجیه می کنید و به آنها معنا می دهید؟

اگر با فرد سوم رابطه پیوند احساسی و عاطفی برقرار کرده اید، بدون شک دوست ندارید سوالات مذکور را از خودتان بپرسید. احتمالاً فقط دوست دارید از شرایط فعلی خود لذت ببرید، اما به شما پیشنهاد می شود عشق رمانتیک را بهتر بشناسید تا بتوانید تصمیم درستی مبنی بر ماندن در رابطه زناشویی خود و یا ترک آن بعد از خیانت همسر بگیرید؛ چون احتمالاً هر تصمیمی که بگیرید غیرقابل برگشت خواهد بود و بعداً نباید افسوس بخورید.

  • تغییرات عاطفی در عشق رمانتیک

قدرت هیجان و اشتیاق رمانتیک می گوید: ((عشق رمانتیک مملو از جذابیت، سرمستی، به اوج رسیدن و شادمانی)) است. این ارتباط لذت بخش و فوق العاده اغلب اوقات به دلیل جاذبه شدید دو نفر به یکدیگر ایجاد می شود، بدون هیچ زحمتی حاصل می شود و این احساس را در شما به وجود می آورد که جفت عالی و مناسب خود را یافته اید.

  • ویژگی های عشق رمانتیک

    در عشق رمانتیک، اغلب اوقات فرد سوم رابطه در مرکز توجه زندگی شما قرار می گیرد و تمام جسم و ذهن شما را پر می کند. شدیداً مشتاق هستید که هر زمان فراغتی را با او بگذرانید تا در وجود هم غرق شوید و یکی شوید. دائماً به این فرد فکر می کنید و مدام می خواهید کارهای مختلفی را برای این فرد و به همراه او انجام دهید.

    در ضمن، به دلیل اینکه اساساً انسان ها مایلند به احساسات و رفتارهای خود معنا ببخشند، این گونه واکنش های خود را عشق واقعی تلقی می کنید. این احساس شدید و دور از فکر شما چه ویژگی های دیگری دارد؟
    هر چه قدر زمان و احساس بیشتری را روی این فرد سوم سرمایه گذاری می کنید، برای او هدیه می خرید و زمان هایی را با هم می گذرانید، احساس عشق و علاقه شما نسبت به آن فرد بیشتر می شود. به همین شکل، هر چه قدر زمان و احساس کمتری را در رابطه با او به خرج دهید، نسبت به او احساس عشق و علاقه کمتری دارید.

  • تغییرات شناختی در عشق رمانتیک

زمانی که عاشق می شوید، معمولاً یک تحریف ادراکی در شما رخ می دهد، به این صورت که آن فرد را کاملاً ایده آل تلقی می کنید و ویژگی های مثبت زیادی را به آن شخص نسبت می دهید، در حالی که هیچ فردی قادر نیست آن ویژگی ها را یکجا داشته باشد. فردی که به او علاقه دارید از نظر شما زیبا، توانمند، هیجان انگیز و احساساتی است و مهم تر از همه اینکه از دید شما او تنها کسی است که برای شما ساخته شده است.

دلیل این حالت هر چه که باشد، با تمرکز اغراق آمیز و انتخابی بر ویژگی های مثبت آن فرد و نادیده گرفتن ویژگی های منفی و قابل بحث او، چنان عمیق و بی چون و چرا به این فرد سوم وابسته می شوید که هیچ شریک زندگی قدیمی و پایداری نمی تواند با آن رقابت کند.

در همین حین، ممکن است دیدگاه شما نسبت به همسرتان نیز تحریف شود؛ البته به شکل منفی و او را سپر بلای فرد سوم رابطه کنید تا او بهتر به نظر بیاید.

شاید همسر خود را فردی خسته کننده، محدود، دلمرده و سرزنش گر بنامید و بدین ترتیب ترک کردن او و رابطه برقرار کردن با فردی دیگر را توجیه کنید.

 

  • تغییرات فیزیکی در عشق رمانتیک

آنتونی والش در کتاب ((دانش عشق: شناخت عشق و تاثیرات آن بر ذهن و بدن)) می گوید:

((عشق، اتفاقی طبیعی است که انسان را به اوج می برد.))

به عبارت دیگر، تجربه کردن اشتیاقی شدید نسبت به یک فرد، ریشه ای بیولوژیکی دارد و طی آن بدن شما مملو از مواد شبهه آمفتامین از جمله: دوپامین، نوراپی نفرین و فنیل اتیلامین می شود. با این حال، تاثیر این مواد که به شکل ایجاد جاذبه نسبت به یک فرد است، مخصوصاً فنیل اتیلامین، همیشگی و ماندگار نیست.

بدن کم کم نسبت به آنها مقاوم می شود و برای دستیابی به آن تاثیر خوشایند، نیاز به تولید بیشتر آن ماده دارد. در مرحله بعدی عشق، مغز مواد جدیدی به نام اندورفین را ترشح می کند. اندورفین، نوعی مسکن طبیعی است که هیجان شدید شما را تسکین می دهد و نوعی حس امنیت و آرامش را در شما به وجود می آورد.

این ماده به شما کمک می کند که حس شیفتگی شدید و پرحرارت را پشت سر بگذارید و آن را تبدیل به دلبستگی صمیمانه تر و پایدارتری کنید.

ایراد این نظریه بیولوژیکی این است که فرآیند تبدیل شدن عشق رمانتیک به یک عشق متعالی و پخته را فرآیندی ساده و بی زحمت جلوه می دهد، طوری که انگار مغز و بدن شما خود به خود شما را از یک حالت احساسی، به یک حالت احساسی دیگر می برند.

با این وجود، در هر رابطه طولانی مدتی احتمال دارد شما و همسرتان یک دوره ((توهم ردایی و واقع بینی)) را تجربه کنید؛ سپس برای مدتی دچار سردی و بی روحی شوید. ما نمی دانیم که برای نجات رابطه خود باید آماده رویارویی با نوسانات و دگرگونی های حس عشق و علاقه در رابطه خود باشیم و آنها را بپذیریم.

تاثیر توقعات غیرواقع بینانه در ایجاد خیانت

اگر رابطه زناشویی شما، عقاید شما در مورد عشق را تحقق نمی بخشد، ممکن است مشکل از عقاید شما باشد نه لزوماً رابطه زناشویی تان. ممکن است توقعات غیرواقع بینانه شما علت نارضایتی شما در رابطه باشند، نه اینکه صرفاً همسرتان باعث ایجاد این نارضایتی شده باشد.

این توقعات غیرواقع بینانه که می توانند موجب خیانت همسر شوند عبارتند از:

  1. من و همسرم باید همیشه پیوندی عمیق و ناگفته را بین خود احساس کنیم.
  2. همسرم باید بتواند نیازهای من را پیش بینی کند.
  3. من نباید مجبور باشم برای حفظ عشق و علاقه مان کاری انجام بدهم.
  4. من نباید مجبور باشم برای جلب اعتماد همسرم کاری انجام بدهم.
  5. من لایق دوست داشته شدن هستم.
  6. این حس جاذبه فیزیکی یا درست است و یا غلط.
  7. همسرم باید بدون هیچ قید و شرطی من را دوست داشته باشد.
  8. همسرم باید هر وقت که از لحاظ عاطفی به او نیاز دارم، در دسترس من باشد.
  9. عشق، احساسی است که نمی تواند با اجبار و یا به طور عمدی و آگاهانه به وجود بیاید. یا وجود دارد و یا وجود ندارد.
  10. ازدواج موفق، ازدواجی است که در آن هیچ اختلاف نظر و جر و بحثی وجود نداشته باشد.
  11. اگر من در رابطه زناشویی ام احساس شادی و رضایت نمی کنم، حتماً همسرم مقصر است.
  12. من و همسرم نباید مجبور باشیم که برای داشتن اشتیاق فیزیکی نسبت به یکدیگر تلاش کنیم؛ این حس یا به صورت طبیعی و خود به خود به وجود می آید و یا به وجود نمی آید.
  13. وقتی حس اشتیاق در رابطه از بین برود، خود آن رابطه هم از بین می رود.

هم در ذهن خود و هم به همراه دیگران، این عقایدی که در مورد عشق وجود دارند را بررسی کنید و از خودتان بپرسید که کدام یک از این باورها در ذهن شما وجود دارند؟ از نظر شما این باورها تا چه حد واقع بینانه و مفید هستند؟

شاید این عقاید را رد کنید و آنها را فرضیاتی تلقی کنید که افرادی ساده تر یا سطحی نگرتر از شما به آنها اعتقاد دارند اما گول نخورید. احتمالاً بعضی از این عقاید در پس گله و شکایت های شما پنهان شده اند.

بررسی و ارزیابی اینکه نارضایتی شما تا چه حد به توقعات غیرواقع بینانه برمی گردد(که در این صورت خود ((شما)) باید تغییر کنید) و چه بخشی از این نارضایتی به ناتوانی همسرتان در برطرف کردن نیازهای اصلی شما برمی گردد(که در این صورت همسرتان باید تغییر کند) کار ساده ای نیست.

 

راهکاری برای رفع خیانت همسر و برقراری رابطه ی سالم

یکی از عواملی که ما را به یک رابطه ی سالم و به دور از خیانت همسر سوق می دهد؛ پشت سر گذاشتن عشق رمانتیک و تبدیل کردن آن به عشقی متعالی و پخته است. اما چگونه؟؟؟

عشق، امری راکد و ثابت نیست. ما انسان ها دچار نارضایتی می شویم، از هم فاصله می گیریم و دوباره این عشق و علاقه به سراغمان می آید و باز هم به یکدیگر برمی گردیم.

افرادی که از این فرآیند آگاه نیستند، به محض اینکه دوران شادی و رضایت آنها به پایان می رسد از رابطه خود دور می شوند و تصور می کنند که این دوران سخت برای همیشه باقی خواهد ماند. چنین افرادی، از رابطه فرارمی کنند، دچار افسردگی می شوند و یا به خیانت روی می آورند. سایر افراد، فراز و نشیب های رابطه را جزئی از یک فرآیند پویا و فعال می دانند که زمانی که پیش بینی و درک شوند، می توانند موجب ارتقاء و احیاء رابطه آنها شوند و حتی خود این افراد میزان سختی آن را کمی افزایش می دهند.

  • حل خیانت: چگونه به یک عشق بالغانه برسیم؟

اگر بپذیرید که احساس عشق و علاقه در رابطه ثابت و دائمی نیست بلکه در چرخه هایی طبیعی در نوسان است، آمادگی بیشتری برای تحمل آشفتگی هایی خواهید داشت که پس از دوره های شادمانی و رضایت در رابطه به وجود می آیند و آینده ای فراتر از آن را خواهید دید.

بعضی محققان اثبات کرده اند که دوره های نارضایتی، هر چهار سال یک بار اتفاق می افتند. عده ای دیگر از محققان، مراحل عشق را در فرآیندی خطی، از عشق رمانتیک به سوی توهم زدایی و عشق متعالی و بالغانه جای می دهند.

همان طور که بری دین و مایکل گلن، دو روان شناس مطرح اشاره می کنند،  مرحله اول شامل ایجاد و گسترش رابطه و پیمان بستن می شود. مرحله دوم، تنزل سطح رابطه و خیانت را به همراه دارد و در آن هر دوی شما سازگاری کمتری از خود نشان می دهید، آمادگی کمتری برای تغییر کردن دارید و شروع به کناره گیری از رابطه و رفتارهای سختگیرانه می کنید که این گونه کارها برای رابطه شما خطرناک هستند.

در این هنگام احتمال دارد این احساس به شما دست بدهد که یکدیگر را به شدت ناامید کرده اید و دچار مشکلاتی در رابطه خود شده اید، مشکلات مشابهی که در قالب های مختلف تکرار می شوند.

اگر این مشکلات روحیه هر دوی شما را در هم نشکند یا شما را خسته و درمانده نکند و اگر بتوانید با محدودیت ها و کاستی های یکدیگر کنار بیاید و درصدد رفع آنها برآیید، احتمالاً وارد مرحله سوم رابطه خواهید شد. مرحله سوم، مرحله سازگاری، هماهنگی، پیوستگی و وضوح و شفافیت در رابطه است.

فردی که او را می پرستیدید و از نظر شما کاملاً ایده آل بود، اکنون ضعف ها یا کاستی هایی را از خود نشان می دهد. ظاهراً آن افسانه خیالی که در آن زندگی می کردید، تبدیل به داستانی واقعی شده است و پایان آن دیگر ((آنها تا ابد خوش و خرم زندگی کردند)) نیست. ممکن است انتقادات شما شدت پیدا کنند و تند و تیزتر شوند و اشتیاق فیزیکی شما نسبت به یکدیگر کاهش پیدا کند.

اگر می خواهید روی این دو دریای متلاطم پلی بسازید، باید با تنزل پیدا کردن چیزهایی که وقتی در حال و هوای اظهار عشق بودید آنها را بسیار جذاب و هیجان انگیز و یا ساده می پنداشتید، کنار بیایید یعنی آنها را بپذیرید..

اگر این مرحله جذاب اما فریبنده از عشق رمانتیک را پشت سر نگذاشته اید، بعید است که بتوانید  به یک رابطه سالم و به دور از خیانت همسر دست پیدا کنید و عشق پخته را تجربه کنید.

نتیجه:

در این مقاله سعی کردیم شما را به عنوان یک زوج در رابطه ی عاطفی به ارزیابی عقاید، باورها و تصورات خود در مورد عشق و رابطه تشویق کنیم زیرا مواجه شدن با خیانت همسر یا خیانت در رابطه فقط یک مسئله و مشکل بیرونی نیست بلکه به درون هر انسانی بازمی گردد و لازم است به صورت ریشه ای به این موضوع پرداخته شود.

تا زمانی که باورهای مخرب خود را تغییر ندهید، به شناسایی و شفای زخم ها و عقده های خود نپردازید در هر رابطه ای با این مشکل مواجه می شوید.

به این نکته توجه داشته باشید در صورت وجود خیانت در یک رابطه ی عاطفی فقط و منحصراً مشکل از طرف فردی که خیانت می کند نیست و دو طرف در رابطه لازم است به احیا و بازسازی فردی خود و بازسازی و ترمیم رابطه ی عاطفی شان بپردازند.

37 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *