مقدمه:
در مورد خیانت به راحتی تصمیم می گیرید یا برایتان سخت است؟
زمانی که در رابطه ای، خیانت آشکار می شود یکی از سوالات و موضوعات اصلی این است که؛ چه کار کنیم؟ لازم است در رابطه بمانیم یا آن را به اتمام برسانیم؟ چگونه این تصمیم مهم را بگیریم و چه عواملی را در تصمیم گیری خود مورد بررسی قرار دهیم؟ و…
قرار است جهت تصمیم گیری در مورد خیانت همسر یا خیانت در رابطه به شما کمک شود.
در این مقاله قصد داریم به مسائلی در خصوص ادامه یا اتمام رابطه در خیانت بپردازیم.
تعریف خیانت در رابطه
خیانت مفهومی گسترده و پیچیده است که تعاریف و برداشتهای مختلفی از آن وجود دارد در زبان فارسی خیانت با واژگانی مانند بیوفایی بدعهدی مکر و حیله ناراستی بیتوجهی به امانت و دغل بازی مترادف است.
اما از دیدگاه روانشناسی تعریف خیانت در رابطه دامنه وسیعتری پیدا کرده و به طور کلی به عنوان عمل نافرمانی عمدی شناخته میشود.
از نگاه سوزان جانسون زوج درمانگر مشهور هر رفتاری که به اعتماد و پیوند زناشویی آسیب برساند خیانت تلقی میشود، از نگاه او خیانت شامل سه بخش اصلی است:
- داشتن رابطه پنهانی با فردی غیر از همسر
- داشتن رابطه عاطفی و وابسته شدن به فرد سوم برای گذراندن وقت
- داشتن رابطه جنسی با فرد سوم و به معنای خیانت کامل
خیانت به همسر پیامدهای بسیار منفی و مخربی برای هر دو طرف و همچنین خانواده دارد. اما سوال مهم این است که بعد از خیانت همسر چه کنیم؟ بهترین راه حل این است که برای حمایت عاطفی و افراد مورد اعتماد خود یا یک متخصص مراجعه کنید و یا از مشاوره زوج درمانی کمک بگیرید
وقتی خیانت آشکار می شود، چه تصمیمی بگیریم؟
به محض اینکه موضوع خیانت همسر یا خیانت در رابطه آشکار می شود، باید تصمیم بگیرید که برای احیاء و ترمیم رابطه خود تلاش کنید یا به آن پایان بدهید. توصیه من به شما این است که هر تصمیمی می گیرید، سعی کنید آگاهانه باشد و فقط بر پایه احساسات تان عمل نکنید.
احساسات شما هر چقدر هم که شدید باشند، بر اساس فرضیاتی هستند که اغلب اوقات ذهنی و طبق تصورات شخصی خودتان هستند و ممکن است غیر واقعی، ناکارآمد و یا از حقیقت به دور باشند. ممکن است اکنون احساسات تان چیزی را درست تلقی کنند و بعداً افسوس بخورید که چرا عجولانه و وسواس گونه عمل کرده اید و کاری را کرده اید که به راحتی نمی توان آن را تغییر داد.
-
دو گزینه در خیانت که به بن بست می رسند؟
دو مورد از گزینه هایی که پیش رو دارید به بن بست می رسند:
اولین گزینه این است که با هم بمانید و هیچ گاه دلایل خیانت را بررسی نکنید و یا اطمینان حاصل کنید که این اتفاق هرگز تکرار نخواهد شد. این کار به معنای شروع یک زندگی در سکوت و خاموشی و ناامیدی است.
دومین گزینه این است که با هم بمانید و حداقل یکی از شما به خیانت ادامه دهد، در حالی که طرف مقابل او با افسردگی یا خشم دست و پنجه نرم می کند.در این موقعیت ها هیچ امیدی به موفقیت آمیز بودن رابطه نیست.
به جز مواردی که در آنها هر دو طرف رابطه به توافق می رسند که رابطه ((شفاف و واضحی)) داشته باشند، خیانت در رابطه حل نمی شود.
دو گزینه در خیانت که به ترمیم رابطه کمک می کند…
تنها دو راه حل جایگزین مناسب و قابل قبول برای این موقعیت وجود دارد.
جایگزین اول این است با همسرتان متحد و همراه شوید و برای بهبود رابطه خود تلاش کنید. خطری که شما را به عنوان فرد خیانت دیده تهدید می کند این است که احتمال دارد کورکورانه به سوی همسر خود جذب شوید و بدون توجه به مسائل دیگر، بر تمام و کمال بودن رابطه پافشاری کنید.
این حالت، نمونه ای از ((عشق یکطرفه)) است. شما می گویید: ((فقط می خواهم همسرم به من برگردد.)) اما آیا در این صورت خوشحال و خوشبخت خواهید بود؟
جایگزین دوم اینکه از یکدیگر خداحافظی کنید و جدا از هم زندگی جدیدی را آغاز کنید. خطری که شما را به عنوان مرد یا زن خیانتکار تهدید می کند این است که ممکن است کورکورانه به سوی فرد سوم رابطه جذب شوید و بدون توجه به مسائل دیگر، بر ماندن در کنار او پافشاری کنید. این حالت، نمونه ای از ((عشق رمانتیک)) است.
با خودتان می گویید: ((وقتی عشقی که در دلم احساس می کنم تا این حد قوی است، پس حتماً واقعی است.)) اما آیا واقعاً همین طور است؟
پیش از اینکه تصمیمی بگیرید که دیگر راه برگشتی ندارد، بیایید این دو نوع عشق(عشق یکطرفه و عشق رمانتیک) را دقیق تر بررسی کنیم. اکنون یعنی زمانی که خیانت همسر اتفاق افتاده است، زمان مناسبی برای انتخاب راه حل های سریع و فوری نیست.
بیشتر بخوانید: عامل خیانت چیست
ریشه خیانت چیست؟
برای اینکه به شکل دقیقتر بفهمیم خیانت در رابطه چیست؟ ابتدا باید ریشههای پیچیده آن را مورد بررسی قرار بدهیم. زیرا خیانت مانند یک خنجر زهرآگین قلب اعتماد و تعهد را نشانه گرفته و تار و پود روابط را از هم جدا میکند.
طبق تحقیقات روانشناسان ریشه خیانت در اعماق تاریکی روان انسان، عوامل اجتماعی فرهنگی و تعاملات پیچیده آنها نهفته است. برای درک عمیقتر این معضل لازم است که به شکل دقیق کدام از این عوامل را مورد بررسی قرار بدهیم:
علل روانشناختی
برخی از زخمهای التیام نیافته درونی باعث ضعف شخصیت افراد شده و در رابطه شخصی و زندگی ممکن است مشکلاتی را به وجود بیاورد که یکی از مهمترین آنها خیانت است. از مهمترین علل روانشناختی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- کمبود عزت نفس و رفتن به دنبال تأیید و تحسین دیگران
- ترس از تعهد عمیق و آسیب پذیریهای بعد از آن
- مشکلات حل تعارض و ناتوانی در حل اختلافات با گفتگوی سازنده
- تجربیات تلخ گذشته و الگوهای ناسالم در زندگی
- اختلالات شخصیت مرزی یا ضد اجتماعی
عوامل مربوط به رابطه
گاهی اوقات مشکلاتی در رابطه زوجین وجود دارد که اگر برای رفع آن از افراد متخصص کمک نگیرند، مشکلات بزرگتری را مانند خیانت در رابطه به وجود میآورند. برخی از این مشکلات عبارتند از:
- مشکلات ارتباطی زوجین با یکدیگر
- نارضایتی جنسی زوجین از یکدیگر
- وجود بیاعتمادی بین زوجین
- فقدان صمیمیت بین زوجین
- رابطههای پر از تنش و درگیری
عوامل اجتماعی و فرهنگی
بسیاری از عوامل اجتماعی و فرهنگی وجود دارند که میتوانند هنجارها و انتظارات اشتباه را ایجاد کنند. برخی از آن عبارتند از:
- فشارهای اجتماعی و توقعهای افراطی جامعه
- فرهنگ مردسالاری و تبعیض جنسی حاکم بر جامعه
- دسترسی آسان به روابط نامشروع به دلیل گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
- ضعف قوانین و هنجارهای اخلاقی قوی و بازدارنده
نشانه های خیانت در رابطه
درست است که نشانههای خیانت در رابطه همیشه واضح نیستند و برخی از افراد مهارت زیادی در پنهان کردن این نشانهها دارند. با این حال برخی از تکنیکهای روانشناختی خیانت وجود دارند که شانس بیشتری برای شناسایی این رفتار پنهان را به فرد میدهند.
البته در نظر داشته باشید که گاهی اوقات تشخیص خیانت همسر کار سادهای نیست. چرا که برخی از نشانههای خیانت شبیه به حالات و رفتار زوال زندگی مشترک است، به همین دلیل بهتر است از قضاوتهای شتاب زده پرهیز کنید.
در نظر داشته باشید که نشانههای خیانت زن و نشانههای خیانت مرد ممکن است اشتراکاتی داشته باشد، اما تفاوتهای خاصی در این نشانهها وجود دارد که در صورت گرفتن آگاهی از افراد متخصص و مشاور بهتر میتوانید به حل این مشکل بپردازید.
در این بخش به بررسی نشانههای خیانت در رابطه به طور کلی میپردازیم:
تغییرات در رفتار شخص
از بارزترین نشانههای خیانت در رابطه تغییر در رفتار شخص است، باید به دنبال نشانهای از عدم صداقت باشید که با شخصیت ذاتی آنها مطابقت ندارد. برخی از مهمترین نشانههای تغییر رفتار:
- شروع کردن به دروغگویی از دروغهای کوچک تا دروغهای بزرگ
- داشتن رفتارهای مشکوک مانند دیر آمدن به خانه، پنهانکاری و کارهای مخفیانه
- کنارهگیری از رابطه فیزیکی و عاطفی و عدم حضور در قرارها و گفتگوها
تغییرات در ارتباطات
تغییر در ارتباطات و رفتارهای فرد با شما و دیگران میتواند یک هشدار برای خیانت باشد، مانند:
- پنهان کردن برخی از اطلاعات از شما و رازدار افراد دیگر بودن
- تغییر ناگهانی در روابط اجتماعی مانند گذراندن زمان بیشتر با دوستان جدید و همکاران ناشناس
ایجاد تنش
شروع بحث و جدل به طور ناگهانی در زندگی یک نشانه مهم است که باید مورد بررسی قرار بگیرد.
توجه داشته باشید که همه این موارد، نشانههای احتمالی خیانت بوده و وجود هر کدام از این نشانهها به طور قطع به معنای خیانت نیست. از آنجا که زندگی بعد از خیانت بسیار سخت و پیچیده میشود، برای جلوگیری از بروز این مشکل اگر نگران وفاداری شریک زندگی خود هستید بهترین کار این است که مستقیماً با او صحبت کنید و از افراد متخصص در این زمینه کمک بگیرید.
حل خیانت: بررسی عشق یک طرفه
عشق یکطرفه، نوعی دلبستگی شدید اما بدون هیچ تضمین و اطمینانی است که نسبت به همسر خود دارید و باعث می شود بدون توجه به مشکلات و ناکارآمدی رابطه، در کنار او بمانید.
نقطه کوری که در پس این احساس وجود دارد یعنی مسئله ای که قادر به دیدن و درک آنها نیستید، این است که همسرتان چقدر به شما بی مهری کرده، همواره رفتار ناشایستی با شما دارد و هر کاری هم که می کنید این وضعیت تغییری نمی کند.
در واقع با پافشاری جهت برگشت همسرتان تنها و تنها بر احساس ارزشمندی خود پا می گذارید و عزت نفس خود را تخریب می کنید البته اگر قصد شما فقط برگشتن همسرتان و چسبیدن به او باشد.
بعضی از شما چنین روابطی را نگه می دارید، در حالی که هر بیننده ای که این رابطه را از بیرون نظاره کند، به مشکل دار بودن و سوء استفاده های موجود در آن پی می برد. می گویید: ((اما من این شخص را دوست دارم.))؛
انگار این دوست داشتن برای توجیه این وابستگی کافی است به عبارتی با وجود این ویژگی، شما یک هم وابسته هستید.
خیلی مصمم و قاطعانه و حتی گاهی ناامیدانه تلاش می کنید تا همسرتان در رابطه بماند و یا به آن برگردد، بدون اینکه فکر کنید آیا این فرد برای شما مناسب است یا نه. در این شرایط، عزت نفس شما کاهش پیدا می کند، حس محق بودن در شما کم می شود و درک شما از عشق محدود می شود، به طوری که حتی به ذهنتان خطور نمی کند که از خود بپرسید: ((نیازهای اساسی من چه چیزهایی هستند و در این رابطه زناشویی کدام یک از آنها برطرف شده و یا نادیده گرفته شده اند؟ آیا همسرم می تواند به شیوه ای که مورد نظر من است تغییر کند؟))
-
حل خیانت در رابطه: بررسی باورها
به رابطه ی پدر و مادر خود سر بزنید و الگوهایی که باعث شده شما بیش از حد سازگار باشید را شناسایی کنید. سازگاری که در اینجا گفته شد یک نوع سازگاری منفی است که با ویژگی مثبت انعطاف پذیری منافات دارد یعنی تا حدی که در مقابل خیانت همسر هیچی نگویید.
یعنی لازم است عشق را فراتر از آنچه در خانه تجربه کرده اید، مورد توجه قرار بدهید تا بتوانید از درون شاهد تحول خود باشید.
باید از خودتان بپرسید: ((آیا در مورد توانایی و ظرفیت همسرم در عشق ورزی، خودم را گول زده ام؟ آیا مدت هاست که رفتارهای ناپسند این فرد را با بهانه های مختلف توجیه کرده ام؟
آیا نکته ای در وجود من یا گذشته ام وجود دارد که باعث می شود به افرادی که به من خیانت می کنند و یا بر من کنترل و تسلط پیدا می کنند، علاقه پیدا کنم و دائم فکر خوشحال کردن آنها باشم؟))
باید مسئولیت رفتارهایی که در پدید آمدن مشکلات رابطه تان تاثیر داشته اند را بپذیرید و حق دارید از همسرتان هم همین قدر توقع داشته باشید.
وقتی خیانت می بینید دقیقاً همانند بنایی هستید که باید تخریب و از نو ساخته شود. مسئولیت کامل این سوال را کاملاً برعهده بگیرید که چرا جذب این آدم شده ام؟؟؟؟
لازم است الگو و باورهایی که شما را به این زندگی و این نوع آدم ها می کشاند را شناسایی کنید. کدام زخم ها از دوران کودکی با من همراه بوده اند که کارم به اینجا کشیده شده است؟
در دام کدام تله یا تله ها هستم؟، کدام باورها مرا زندان خود کرده اند؟ و….
لازم است به این سوالات با مسئولیت پذیری و صداقت کامل جواب دهید تا بتوانید در پی تغیر خود و زندگی تان باشید و اوضاع خود را سر و سامان دهید.
حل خیانت: بررسی عشق رمانتیک
عشق رمانتیک: ((من حاضرم به خاطر کسی که به من احساس دوست داشته شدن و زنده بودن می دهد، همه چیزم را فدا کنم.))
عشق رمانتیک، نوعی دلبستگی شدید اما بدون تضمین و اطمینان است که شما، یعنی فرد خیانت کار ممکن است نسبت به فرد سوم رابطه داشته باشید.
ممکن است این عشق باعث شود مایل به ترک کردن همسر خود باشید، بدون توجه به اینکه زندگی زناشویی شما چقدر رضایت بخش و موفق بوده است.
پیش خودتان فکر می کنید: ((حتماً عشق من نسبت به این فرد سوم عشقی واقعی است؛ چون اگر این طور نبود این قدر به سمت او جذب نمی شدم و نمی خواستم این قدر به خاطر او فداکاری کنم.))
نقطه کوری که در پس این احساس است یعنی نکته ای که قادر به دیدن آن نیستید، این است که اشتیاق و هیجان فراوان شما نسبت به این فرد ممکن است مربوط به نیازهای برآورده نشده دوران کودکی شما باشد، نه خود این فرد سوم.
چگونه احساسات مخرب و مسموم خود نسبت به نفر سوم رابطه و احساسات ناخوشایند و ناامیدانه خود نسبت به همسرتان را توجیه می کنید و به آنها معنا می دهید؟
اگر با فرد سوم رابطه پیوند احساسی و عاطفی برقرار کرده اید، بدون شک دوست ندارید سوالات مذکور را از خودتان بپرسید. احتمالاً فقط دوست دارید از شرایط فعلی خود لذت ببرید، اما به شما پیشنهاد می شود عشق رمانتیک را بهتر بشناسید تا بتوانید تصمیم درستی مبنی بر ماندن در رابطه زناشویی خود و یا ترک آن بعد از خیانت همسر بگیرید؛ چون احتمالاً هر تصمیمی که بگیرید غیرقابل برگشت خواهد بود و بعداً نباید افسوس بخورید.
-
تغییرات عاطفی در عشق رمانتیک
قدرت هیجان و اشتیاق رمانتیک می گوید: ((عشق رمانتیک مملو از جذابیت، سرمستی، به اوج رسیدن و شادمانی)) است. این ارتباط لذت بخش و فوق العاده اغلب اوقات به دلیل جاذبه شدید دو نفر به یکدیگر ایجاد می شود، بدون هیچ زحمتی حاصل می شود و این احساس را در شما به وجود می آورد که جفت عالی و مناسب خود را یافته اید.
-
ویژگی های عشق رمانتیک
در عشق رمانتیک، اغلب اوقات فرد سوم رابطه در مرکز توجه زندگی شما قرار می گیرد و تمام جسم و ذهن شما را پر می کند. شدیداً مشتاق هستید که هر زمان فراغتی را با او بگذرانید تا در وجود هم غرق شوید و یکی شوید. دائماً به این فرد فکر می کنید و مدام می خواهید کارهای مختلفی را برای این فرد و به همراه او انجام دهید.
در ضمن، به دلیل اینکه اساساً انسان ها مایلند به احساسات و رفتارهای خود معنا ببخشند، این گونه واکنش های خود را عشق واقعی تلقی می کنید. این احساس شدید و دور از فکر شما چه ویژگی های دیگری دارد؟
هر چه قدر زمان و احساس بیشتری را روی این فرد سوم سرمایه گذاری می کنید، برای او هدیه می خرید و زمان هایی را با هم می گذرانید، احساس عشق و علاقه شما نسبت به آن فرد بیشتر می شود. به همین شکل، هر چه قدر زمان و احساس کمتری را در رابطه با او به خرج دهید، نسبت به او احساس عشق و علاقه کمتری دارید.
-
تغییرات شناختی در عشق رمانتیک
زمانی که عاشق می شوید، معمولاً یک تحریف ادراکی در شما رخ می دهد، به این صورت که آن فرد را کاملاً ایده آل تلقی می کنید و ویژگی های مثبت زیادی را به آن شخص نسبت می دهید، در حالی که هیچ فردی قادر نیست آن ویژگی ها را یکجا داشته باشد. فردی که به او علاقه دارید از نظر شما زیبا، توانمند، هیجان انگیز و احساساتی است و مهم تر از همه اینکه از دید شما او تنها کسی است که برای شما ساخته شده است.
دلیل این حالت هر چه که باشد، با تمرکز اغراق آمیز و انتخابی بر ویژگی های مثبت آن فرد و نادیده گرفتن ویژگی های منفی و قابل بحث او، چنان عمیق و بی چون و چرا به این فرد سوم وابسته می شوید که هیچ شریک زندگی قدیمی و پایداری نمی تواند با آن رقابت کند.
در همین حین، ممکن است دیدگاه شما نسبت به همسرتان نیز تحریف شود؛ البته به شکل منفی و او را سپر بلای فرد سوم رابطه کنید تا او بهتر به نظر بیاید.
شاید همسر خود را فردی خسته کننده، محدود، دلمرده و سرزنش گر بنامید و بدین ترتیب ترک کردن او و رابطه برقرار کردن با فردی دیگر را توجیه کنید.
-
تغییرات فیزیکی در عشق رمانتیک
آنتونی والش در کتاب ((دانش عشق: شناخت عشق و تاثیرات آن بر ذهن و بدن)) می گوید:
((عشق، اتفاقی طبیعی است که انسان را به اوج می برد.))
به عبارت دیگر، تجربه کردن اشتیاقی شدید نسبت به یک فرد، ریشه ای بیولوژیکی دارد و طی آن بدن شما مملو از مواد شبهه آمفتامین از جمله: دوپامین، نوراپی نفرین و فنیل اتیلامین می شود. با این حال، تاثیر این مواد که به شکل ایجاد جاذبه نسبت به یک فرد است، مخصوصاً فنیل اتیلامین، همیشگی و ماندگار نیست.
بدن کم کم نسبت به آنها مقاوم می شود و برای دستیابی به آن تاثیر خوشایند، نیاز به تولید بیشتر آن ماده دارد. در مرحله بعدی عشق، مغز مواد جدیدی به نام اندورفین را ترشح می کند. اندورفین، نوعی مسکن طبیعی است که هیجان شدید شما را تسکین می دهد و نوعی حس امنیت و آرامش را در شما به وجود می آورد.
این ماده به شما کمک می کند که حس شیفتگی شدید و پرحرارت را پشت سر بگذارید و آن را تبدیل به دلبستگی صمیمانه تر و پایدارتری کنید.
ایراد این نظریه بیولوژیکی این است که فرآیند تبدیل شدن عشق رمانتیک به یک عشق متعالی و پخته را فرآیندی ساده و بی زحمت جلوه می دهد، طوری که انگار مغز و بدن شما خود به خود شما را از یک حالت احساسی، به یک حالت احساسی دیگر می برند.
با این وجود، در هر رابطه طولانی مدتی احتمال دارد شما و همسرتان یک دوره ((توهم ردایی و واقع بینی)) را تجربه کنید؛ سپس برای مدتی دچار سردی و بی روحی شوید. ما نمی دانیم که برای نجات رابطه خود باید آماده رویارویی با نوسانات و دگرگونی های حس عشق و علاقه در رابطه خود باشیم و آنها را بپذیریم.
راهکارهای پیشگیرانه از خیانت در روابط عاطفی
به یاد داشته باشید که صمیمیت احترام و اعتماد به عنوان پایه و اساس یک رابطه سالم و قوی هستند و برای حفظ و تقویت رابطه خود با همسرتان باید این موارد را همیشه مد نظر قرار بدهید.
راهکارهای پیشگیرانه از خیانت در روابط عاطفی هیچگاه تضمین ۱۰۰ درصدی ندارند و هر دو طرف باید با تلاش برای تقویت این موارد در رابطه خود احتمال وقوع آن را به صفر نزدیک کنند.
برخی از راهکارهای پیشگیرانه از خیانت در روابط عاطفی عبارتند از:
تقویت ارتباط
برای ایجاد ارتباطی با اعتماد و صمیمیت باید احساسات خود را به شکل آزادانه بیان کنید. همچنین با درک نیازهای یکدیگر و توجه به آنها به اشتراک گذاری احساسات و مشکلات و صحبت کردن در مورد نگرانیها و ترسها تا حد زیادی این ارتباط تقویت میشود.
ارتباط جنسی معنادار
رضایت داشتن از رابطه جنسی کلید خوشبختی زوجین است، پس با ایجاد روابط معنادار جنسی میتوانید رضایت رابطه را بالاتر ببرید.
احترام متقابل
در صورت احترام به حقوق و مرزهای یکدیگر و اعتماد متقابل تا حد زیادی جلوی خیانت در رابطه گرفته میشود.
صرف زمان برای ارتباط
در صورتی که زمان و انرژی خود را برای یکدیگر صرف کنید تا طی فعالیتها و سرگرمیهای مشترک بتوانید نقاط قوت یکدیگر را شناخته و تقویت کنید ارتباط شما بیشتر از گذشته محکم میشود.
توجه به تغییرات رفتاری
در صورت شناخت الگوهای رفتاری همسرتان قطعاً با کوچکترین تغییرات میتوانید متوجه آنها شوید و با صحبت کردن منطقی و در آرامش میتوانید متوجه دلیل این تغییرات گردید.
داشتن اهداف مشترک
اهداف مشترکی را برای خود در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن تلاش کنید، در واقع به عنوان یک تیم با هم کار کنید و در طی مسیر از هم حمایت نمایید.
تاثیر توقعات غیرواقع بینانه در ایجاد خیانت
اگر رابطه زناشویی شما، عقاید شما در مورد عشق را تحقق نمی بخشد، ممکن است مشکل از عقاید شما باشد نه لزوماً رابطه زناشویی تان. ممکن است توقعات غیرواقع بینانه شما علت نارضایتی شما در رابطه باشند، نه اینکه صرفاً همسرتان باعث ایجاد این نارضایتی شده باشد.
این توقعات غیرواقع بینانه که می توانند موجب خیانت همسر شوند عبارتند از:
- من و همسرم باید همیشه پیوندی عمیق و ناگفته را بین خود احساس کنیم.
- همسرم باید بتواند نیازهای من را پیش بینی کند.
- من نباید مجبور باشم برای حفظ عشق و علاقه مان کاری انجام بدهم.
- من نباید مجبور باشم برای جلب اعتماد همسرم کاری انجام بدهم.
- من لایق دوست داشته شدن هستم.
- این حس جاذبه فیزیکی یا درست است و یا غلط.
- همسرم باید بدون هیچ قید و شرطی من را دوست داشته باشد.
- همسرم باید هر وقت که از لحاظ عاطفی به او نیاز دارم، در دسترس من باشد.
- عشق، احساسی است که نمی تواند با اجبار و یا به طور عمدی و آگاهانه به وجود بیاید. یا وجود دارد و یا وجود ندارد.
- ازدواج موفق، ازدواجی است که در آن هیچ اختلاف نظر و جر و بحثی وجود نداشته باشد.
- اگر من در رابطه زناشویی ام احساس شادی و رضایت نمی کنم، حتماً همسرم مقصر است.
- من و همسرم نباید مجبور باشیم که برای داشتن اشتیاق فیزیکی نسبت به یکدیگر تلاش کنیم؛ این حس یا به صورت طبیعی و خود به خود به وجود می آید و یا به وجود نمی آید.
- وقتی حس اشتیاق در رابطه از بین برود، خود آن رابطه هم از بین می رود.
هم در ذهن خود و هم به همراه دیگران، این عقایدی که در مورد عشق وجود دارند را بررسی کنید و از خودتان بپرسید که کدام یک از این باورها در ذهن شما وجود دارند؟ از نظر شما این باورها تا چه حد واقع بینانه و مفید هستند؟
شاید این عقاید را رد کنید و آنها را فرضیاتی تلقی کنید که افرادی ساده تر یا سطحی نگرتر از شما به آنها اعتقاد دارند اما گول نخورید. احتمالاً بعضی از این عقاید در پس گله و شکایت های شما پنهان شده اند.
بررسی و ارزیابی اینکه نارضایتی شما تا چه حد به توقعات غیرواقع بینانه برمی گردد(که در این صورت خود ((شما)) باید تغییر کنید) و چه بخشی از این نارضایتی به ناتوانی همسرتان در برطرف کردن نیازهای اصلی شما برمی گردد(که در این صورت همسرتان باید تغییر کند) کار ساده ای نیست.
راهکاری برای رفع خیانت همسر و برقراری رابطه ی سالم
یکی از عواملی که ما را به یک رابطه ی سالم و به دور از خیانت همسر سوق می دهد؛ پشت سر گذاشتن عشق رمانتیک و تبدیل کردن آن به عشقی متعالی و پخته است. اما چگونه؟
عشق، امری راکد و ثابت نیست. ما انسان ها دچار نارضایتی می شویم، از هم فاصله می گیریم و دوباره این عشق و علاقه به سراغمان می آید و باز هم به یکدیگر برمیگردیم.
افرادی که از این فرآیند آگاه نیستند، به محض اینکه دوران شادی و رضایت آنها به پایان می رسد از رابطه خود دور می شوند و تصور می کنند که این دوران سخت برای همیشه باقی خواهد ماند. چنین افرادی، از رابطه فرارمی کنند، دچار افسردگی می شوند و یا به خیانت روی می آورند. سایر افراد، فراز و نشیب های رابطه را جزئی از یک فرآیند پویا و فعال می دانند که زمانی که پیش بینی و درک شوند، می توانند موجب ارتقاء و احیاء رابطه آنها شوند و حتی خود این افراد میزان سختی آن را کمی افزایش می دهند.
-
حل خیانت: چگونه به یک عشق بالغانه برسیم؟
اگر بپذیرید که احساس عشق و علاقه در رابطه ثابت و دائمی نیست بلکه در چرخه هایی طبیعی در نوسان است، آمادگی بیشتری برای تحمل آشفتگی هایی خواهید داشت که پس از دوره های شادمانی و رضایت در رابطه به وجود می آیند و آینده ای فراتر از آن را خواهید دید.
بعضی محققان اثبات کرده اند که دوره های نارضایتی، هر چهار سال یک بار اتفاق می افتند. عده ای دیگر از محققان، مراحل عشق را در فرآیندی خطی، از عشق رمانتیک به سوی توهم زدایی و عشق متعالی و بالغانه جای می دهند.
همان طور که بری دین و مایکل گلن، دو روان شناس مطرح اشاره می کنند، مرحله اول شامل ایجاد و گسترش رابطه و پیمان بستن می شود. مرحله دوم، تنزل سطح رابطه و خیانت را به همراه دارد و در آن هر دوی شما سازگاری کمتری از خود نشان می دهید، آمادگی کمتری برای تغییر کردن دارید و شروع به کناره گیری از رابطه و رفتارهای سختگیرانه می کنید که این گونه کارها برای رابطه شما خطرناک هستند.
در این هنگام احتمال دارد این احساس به شما دست بدهد که یکدیگر را به شدت ناامید کرده اید و دچار مشکلاتی در رابطه خود شده اید، مشکلات مشابهی که در قالب های مختلف تکرار می شوند.
اگر این مشکلات روحیه هر دوی شما را در هم نشکند یا شما را خسته و درمانده نکند و اگر بتوانید با محدودیت ها و کاستی های یکدیگر کنار بیاید و درصدد رفع آنها برآیید، احتمالاً وارد مرحله سوم رابطه خواهید شد. مرحله سوم، مرحله سازگاری، هماهنگی، پیوستگی و وضوح و شفافیت در رابطه است.
فردی که او را می پرستیدید و از نظر شما کاملاً ایده آل بود، اکنون ضعف ها یا کاستی هایی را از خود نشان می دهد. ظاهراً آن افسانه خیالی که در آن زندگی می کردید، تبدیل به داستانی واقعی شده است و پایان آن دیگر ((آنها تا ابد خوش و خرم زندگی کردند)) نیست. ممکن است انتقادات شما شدت پیدا کنند و تند و تیزتر شوند و اشتیاق فیزیکی شما نسبت به یکدیگر کاهش پیدا کند.
اگر می خواهید روی این دو دریای متلاطم پلی بسازید، باید با تنزل پیدا کردن چیزهایی که وقتی در حال و هوای اظهار عشق بودید آنها را بسیار جذاب و هیجان انگیز و یا ساده می پنداشتید، کنار بیایید یعنی آنها را بپذیرید..
اگر این مرحله جذاب اما فریبنده از عشق رمانتیک را پشت سر نگذاشته اید، بعید است که بتوانید به یک رابطه سالم و به دور از خیانت همسر دست پیدا کنید و عشق پخته را تجربه کنید.
تصمیمگیری در مورد ادامه یا پایان رابطه بعد از خیانت
خیانت یکی از دردناکترین تجربیات در روابط عاطفی است که میتواند اعتماد، صمیمیت و عشق را به طور کامل از بین ببرد. در مواجهه با چنین وضعیتی، افراد با طوفانی از احساسات مختلف از جمله خشم، غم، ترس و سردرگمی روبرو میشوند و با تردیدهای عمیقی در مورد ادامه یا پایان رابطه دست و پنجه نرم میکنند.
تصمیم گیری در چنین شرایطی برای ادامه رابطه بسیار دشوار بوده و نیازمند تفکر عمیق و بررسی دقیق همه جوانب و در نظر گرفتن یک رویکرد آگاهانه است.
برای اینکه تصمیم گیری در مورد ادامه یا پایان رابطه بعد از خیانت به شکل آگاهانه انجام شود، به بررسی برخی از نکات میپردازیم:
تایید و پذیرش احساسات
اولین قدم پذیرش احساسات شما به طور کامل و بدون قضاوت است. غم، ترس، انزجار و سردرگمی واکنشهای طبیعی به خیانت میباشد. سرکوب یا انکار این احساسات تنها روند التیام را طولانیتر میکند. بهتر است سکوت بعد از خیانت را طولانی نکنید و حتماً با کمک یک فرد متخصص در مورد آن صحبت کنید.
زمان کافی برای التیام
قبل از هرگونه تصمیم گیری به خودتان زمان بدهید، تا با احساساتتان کنار بیایید و اندکی التیام پیدا کنید. صحبت با یک مشاور یا فرد مورد اعتماد میتواند در این مسیر به شما کمک کند.
بررسی واقعیتها
زمانی که از نظر عاطفی کمی آرامتر شدید، بهتر است به علل خیانت بپردازید چرا که به شما کمک میکند تا درک بهتری از موقعیت، به دست آورده و از تکرار آن در آینده جلوگیری کنید. برای این کار داشتن گفتگوی صادقانه با همسرتان بسیار کمک کننده است و در صحبت خود پاسخ این سوالات را پیدا کنید:
- چه اتفاقی افتاده است؟
- چه زمانی و کجا رخ داده است؟
- چه کسی درگیر بوده است؟
- چرا این اتفاق افتاده است؟
- عواقب این اتفاق چه بوده است؟
ارزیابی رابطه
در این مرحله باید بدون در نظر گرفتن موضوع خیانت به ارزیابی رابطه خود با همسرتان بپردازید. آیا نقاط قوت و مثبتی در رابطه شما وجود دارد؟ آیا برای نجات رابطهتان تلاش مشترکی میکنید؟ و بسیاری از سوالات دیگر را باید از خود بپرسید.
تصمیم گیری نهایی
با در نظر گرفتن تمام جوانب تصمیم خود را در مورد ادامه یا پایان رابطهتان بگیرید، در نظر داشته باشید که هیچ پاسخ غلط یا درستی برای تصمیم شما وجود ندارد و مهمترین چیز این است تصمیم ادامه یا پایان رابطه بعد از خیانت به تلاش و تعهد دو طرف نیاز دارد. اگر تصمیم به ادامه رابطه دارید باید برای بازسازی اعتماد و ترمیم رابطهتان تلاش مشترکی داشته باشید.
نکات مهم در تصمیم گیری برای ادامه یا پایان رابطه
با توجه به شخصیت هر فرد شدت خیانت و نحوه مدیریت شرایط و حالات بعد از خیانت متفاوت است. به سرعت نمیتوان برای آینده تصمیم گیری کرد، قبل از انجام هر کاری باید از یک فرد متخصص در این زمینه کمک بگیرید تا راحتتر بتوانید زخمهای عاطفی خود را درمان کنید.
اما زمانی که قرار است تصمیم گیری برای ادامه یا پایان رابطه را داشته باشید، بهتر است از تعجیل در تصمیم گیری خودداری کنید و پس از بررسی تمامی جوانب مختلف و در نهایت مشورت با افراد مورد اعتماد تصمیم بگیرید.
اگر تصمیم به ادامه زندگی مشترک گرفتید، لازم است که برخی از نکات را مد نظر قرار بدهید:
بخشش
بخشش همسر به معنای فراموش کردن خیانت نیست، بلکه رها کردن خشم، کینه و رنجش و دادن فرصتی برای جبران و بازسازی رابطه است.
بازسازی اعتماد
جلب اعتماد از دست رفته، فرآیندی زمانبر و نیازمند تلاش و تعهد هر دو طرف است. صداقت، شفافیت و وفاداری از ارکان اصلی بازسازی اعتماد به شمار میروند.
تغییر و اصلاح رفتار
هر دو طرف باید برای رفع مشکلات و نقصهایی که در رابطه وجود داشته و زمینه را برای خیانت فراهم کرده، تلاش کنند.
تمرکز بر آینده
به جای غرق شدن در گذشته و خاطرات تلخ، بر ساختن آیندهای بهتر و رابطه قویتر تمرکز کنید.
در برخی از موارد ادامه زندگی مشترک پس از خیانت غیر ممکن یا به شدت دشوار است. در چنین شرایطی جدایی میتواند راه حلی برای رهایی از آسیبها و شروع یک زندگی جدید باشد. برای رفتن در این مسیر هم باید چند نکته مهم را مد نظر قرار بدهید:
- در اولویت قرار دادن سلامت روان و عزت نفس
- داشتن حمایت اجتماعی از خانواده، دوستان یا یک فرد متخصص
- تمرکز بر آینده با وجود دشواریها برای ساختن زندگی جدید
نتیجه:
در این مقاله سعی کردیم شما را به عنوان یک زوج در رابطه ی عاطفی به ارزیابی عقاید، باورها و تصورات خود در مورد عشق و رابطه تشویق کنیم زیرا مواجه شدن با خیانت همسر یا خیانت در رابطه فقط یک مسئله و مشکل بیرونی نیست بلکه به درون هر انسانی بازمی گردد و لازم است به صورت ریشه ای به این موضوع پرداخته شود.
تا زمانی که باورهای مخرب خود را تغییر ندهید، به شناسایی و شفای زخم ها و عقده های خود نپردازید در هر رابطه ای با این مشکل مواجه می شوید.
به این نکته توجه داشته باشید در صورت وجود خیانت در یک رابطه ی عاطفی فقط و منحصراً مشکل از طرف فردی که خیانت می کند نیست و دو طرف در رابطه لازم است به احیا و بازسازی فردی خود و بازسازی و ترمیم رابطه ی عاطفی شان بپردازند.
سوالات متداول
آیا میتوانم همسرم را ببخشم؟
بخشش یا نبخشیدن همسرتان، تصمیمی شخصی است که باید با در نظر گرفتن تمام جوانب و با قلبی آرام گرفته شود.
آیا میتوانم به همسرم دوباره اعتماد کنم؟
بازسازی اعتماد زمانبر و دشوار است. همسرتان باید با تلاش و صبر، اعتماد شما را دوباره جلب کند.
چه زمانی باید برای جدایی اقدام کنم؟
اگر همسرتان پشیمان نیست، به شما دروغ میگوید، یا برای حل مشکلات تلاشی نمیکند، شاید زمان جدایی فرا رسیده باشد.
آیا میتوان از خیانت جلوگیری کرد؟
هیچ راه قطعی برای جلوگیری از خیانت وجود ندارد، اما با تقویت صمیمیت و اعتماد در رابطه، حل مشکلات آن، تعیین حد و مرز و افزایش عزت نفس تا حد زیادی میتوانید از بروز خیانت جلوگیری کنید.
اگر تصمیم به جدایی بعد از خیانت بگیرم، چه کار کنم؟
در این مسیر، حفظ سلامت روان و عزت نفس خود را در اولویت قرار دهید. از خانواده، دوستان و یا متخصصان مورد اعتماد خود برای گذر از این دوران سخت یاری بخواهید.
37 Responses
خیانت یک اتفاق خیلی وحشتناک ک اصلا قابل درک نیست
افراد محدودی با خیانت کنار میان و تحمل میکنن
مسئله خیانت مسئلهای است که به راحتی نمیتوان از آن گذشت، برخی بعد از خیانت رابطه رو تموم میکنن
🌸🌸
بهترینین
من همسرم رو خیلی دوستدارم
دمتون گرم
دیگه نمیتونم اعتماد کنم ب کسی
خیانت خیلی زیادشده
خداقوت
تیم من حقیقی خیلی عالیه
عالی بود
خسته نباشین
دختر عموی من شوهرش بهش خیانت کرد دوباره ادامه داد
من خودم اگه شوهرم بهم خیانت کنه دیگه نمیتونم باهاش ادامه بدم
خوب و مفید بود
لذت بردم از مقاله خوبتون
لطفا کسایی که بچه دارین هرگزززز خیانت نکنید
چقدر خوب توضیح میدید این مسائل رو
اگه کسی میخواد این عادت از سرش بیفته یا زندگیش از هم نپاشه با یه روانشناس خوب مثل اقای قورچیان حرف بزنه
من که هیچ وقت حاضر نیستم چنین فردی رو ببخشم مگه دیوونم دوباره خودمو کوچیک کنم
بسیار عالی بود مقالتون ممنون
افرادی که خیانت میکنن انگار بیمارن
چه کسایی که بخاطر خیانت کسی که دوسش داشتن خودکشی کردن…
خیانت انگار مد شده یچیزی عادیه دیگه بین همه
دقیقا همینطوره عشق امری راکد نیست ممکنه ما اوایل رابطه راضی باشیم ولی بعدش خیر
استاد شما بینظیر هستید
چقدر جالب بود
مطمئنم اگر قبل از خیانت این مقاله رو میخوندم میفهمیدم ک جحوری باید باهاش کنار بیام و چه رفتاری از خودم نشون بدم
موافقم وقتی خیانت ببینیم میشه اون رابطه رو دوباره سر پا کرد
چقدر جالب که بعصی از خیانت ها ب گذشته و کودکی فرد مربوط میشه
من ک فکر میکنم موندن در رابطه ای ک خیانت دیده شده توش فایده ای نداره
عالی بود مقالتون اطلاعات مفیدی داشت
سلام
همیشه براین باوربودم که به هیچ عنوان نمیشه رابطه ای که درآن خیانت صورت گرفته روترمیم کردیا ادامه داد، اما بعد ازخوندن این مقاله باور ودیدگاهم تغییر کرد وازهمه مهم تر متوجه شدم که دلیل خیانت دررابطه میتواندریشه درزخم ها وعقده های کودکی امان باشد.
سپاس فراوان
خیلی زیبا و تامل برانگیز بود… بیشتر در مورد جدایی یا اصلاح رابطه فکر میکنم…
مقاله خیلی خوبی بود.
متشکرم
عالی