کهن الگوها بخشی از ناخودآگاه جمعی محسوب می‌شوند و در خدمت سازمان‌دهی، هدایت و آگاهی دادن به افکار و رفتار انسان هستند. آن‌ها مجموعه‌ای از الگوهای جهانی هستند که در انسان‌ها پس از سال‌ها تکامل ایجاد شده‌اند. آگاهی از کهن الگوی مردان باعث می‌شود که بدانید چه ویژگی‌هایی بیشتر در
روانشناس سوئیسی به نام کارل یونگ، پیشتاز استفاده از کهن الگوها در روانکاوی محسوب می‌شود. بااین‌حال، مفهوم کهن الگو قبل از این روانشناس نیز وجود داشته است. امروزه کهن الگوها توسط روانشناسان مکتب یونگی، اسطوره شناس‌ها و نویسنده‌ها به شدت مطالعه می‌شود و اگرچه کارل یونگ روانشناس پیشتاز در استفاده
کهن الگوها همه جا هستند. آن‌ها ما را راهنمایی می‌کنند، به ما الهام می‌بخشند، بر زندگی ما حاکم هستند و درون هر یک از ما زندگی می‌کنند. کهن الگوها بر 99 درصد رفتار انسان‌ها تاثیر می‌گذارند. درواقع، مسئله این نیست که آیا کهن الگو ها بر زندگی ما تاثیرگذار هستند
سرفصل ها هفاستئوس در مقام کهن الگو کیست؟ شجره نامه و اسطوره شناسی هفاستئوس نقش های کهن الگوی هفاستئوس کدامند؟ چگونه کهن الگو یا آرکیتایپ هفاستئوس را فعال کنیم؟ ویژگی های مرد هفاستئوسی دوران کودکی مرد هفاستئوسی دوران نوجوانی و جوانی مرد هفاستئوسی دوران میانسالی مرد هفاستئوسی دوران کهنسالی مرد
سرفصل ها آرس در مقام کهن الگو کیست؟ شجره نامه و اسطوره شناسی آرس نقش های کهن الگوی آرس کدامند؟ ویژگی های مرد آرسی دوران کودکی مرد آرسی دوران نوجوانی و جوانی مرد آرسی دوران میانسالی مرد آرسی دوران کهنسالی مرد آرسی وضعیت شغلی و حرفه ای مرد آرسی روابط
کهن الگو هرمس در سفر درونی همه چیز آروم بود تا به یک سفر دعوت شدم، با این سفر کل زندگی ام زیر و رو شد؛ این سفر مثل سفرهای قبلی زندگیم نبود چون لیدر یا رهبر تور، ما را با کلی چالش رو به رو کرد، در این سفر
کهن الگوی آپولو در سفر درونی : من یک آپولو هستم…… از داستانش کلی لذت بردم، به نظر شما آپولو چیست؟؟؟؟؟ من از موقعی که توی سفر درونی ام آپولو رو شناختم، با بعدی از خودم آشنا شدم که هم تاریکی داره و هم روشنایی، استعدادهام و نقص هام رو
مقدمه: نقل قول های یک مادر در مورد کودک پسرش ؛ مدام ساکت است و درون خودش فرو رفته است طوری که متوجه هیچ کدام از احساسات او نمی شوم، درک نمی کنم درون او چه می گذرد و این موضوع عصبانی ام می کند. احساس می کنم با یک موجود
کهن الگوی پوسیدون (پوزئیدون) در سفر درونی داشت گریه می کرد، صدای گریه اش توی فضا پیچیده بود. با عصبانیت بهش گفت: مرد که گریه نمی کنه، صدای گریه ات تا اون طرف خیابون میرسه. کلی سرزنشش کرد که چرا انقدر گریه می کنی، ناله می کنی؟ در جواب سرزنش
