سومین مهارت در کوچینگ

سومین مهارت در کوچینگ

سومین مهارت در کوچینگ

شهود چیست؟

چرا لازم است یک کوچ یا مربی، مهارت شهود را داشته باشد و پرورش دهد؟

چگونه شهود را در خود پرورش دهیم؟

 شهود یک مربی در فرآیند کوچینگ چه تاثیراتی دارد؟

و…

در این مقاله قصد داریم به (شهود) تحت عنوان سومین مهارت در کوچینگ بپردازیم.

سرفصل ها:

شهود در کوچینگ

اگر به مربی های حرفه ای نگاه کنید متوجه خواهید شد که آنها اغلب به نظر بهترین مسیر انجام یک گفتگو را برای به دست آوردن اطلاعات یا بینش مربوطه می‌دانند. به عنوان یک کوچ حرفه ای گاهی اوقات آنچه که از گفتگو جا افتاده را کشف می‌کنید و درباره آن کنجکاو می‌شوید. بعد از آن ممکن است سوالی بپرسید و یا مشاهده ای انجام دهید که گفتگو را به سمت بهتری ببرد.

ممکن است شما از یک اظهار نظر یا عبارت ساده، مسئله ای را در مورد شخصی بفهمید یا مطلبی را در مورد موقعیتی بفهمید. این یکی از خصوصیات متمایز کننده یک مربی عالی و فردی است که نقش کوچینگ  را بسیار ارزشمند می‌سازد. ما روش شکل گیری این رفتار را شهود می‌نامیم.

شهود قابلیتی است که همه ما دارای آن هستیم و می‌توانیم آن را به یک مهارت تبدیل کنیم. برای یک کوچ یا مربی، این قابلیت چیزی است که با کمک آن یک گفتگوی کوچینگ را شکل دهد و هدایت کند.

 

شهود در کوچینگ

گفتگو زیر یک شهود آشکار را به تصویر می‌کشد

کوچ یا مربی: خب، چه چیزی در مورد مصاحبه ها وجود دارد که آن را دوست نداری؟

مراجع: خب همه چیزش. منظورم این است که کلاً این موقعیت با من سازگار نیست. من به محل مصاحبه وارد می‌شوم و به نظر همه چیز در جهت نادرست پیش می‌رود.

کوچ یا مربی: شاید بهتر باشد کمی بیشتر درباره اش توضیح دهی…

مراجع: خب، احتمالاً سوالات هستند که مرا اذیت می‌کنند؛ من می‌دانم چه می‌خواهم بگویم، اما به نظر می‌رسد که پاسخ های من در جهت صحیح جریان نمی یابند. در نهایت خیلی زیاد درباره چیزهای نامربوط صحبت می‌کنم، مانند احمق ها به نظر می‌رسم. هنگامی که از آنجا خارج می‌شوم می‌فهمم که می‌توانسته ام خیلی بهتر از این عمل کنم.
کوچ یا مربی: می‌دانی، من در تعجبم، در آن موقعیت به چه کسی می‌خواهی خود را ثابت کنی؟

مراجع: منظورت را نمی فهمم.

کوچ یا مربی: خب، چه کسی ممکن است از تو انتظار داشته باشد که در مصاحبه ها این گونه رفتار کنی؟

مراجع: آه ساده است، حدس می‌زنم پدرم. او می‌گوید من اگر تحت فشار باشم موفق نمی شوم، عادت داشت بگوید (تو در مقابل دیگران، خوب عمل نمی کنی). در این گونه موارد خواهرم همیشه بسیار بهتر از من بود؛ حدسم این است که همیشه به نوعی در سایه او زندگی کرده ام.

از این گفتگو متوجه می‌شوید  که کوچ یا مربی می‌توانست چندین مسیر مختلف را به دست گیرد، که بسیاری از آنها، از این منطقی تر به نظر می‌رسیدند. آنچه روی داد این است که در طی گفتگو کوچ به این افکار و یا احساسات رسید که فرد دیگری در این مسئله دخیل است.

همچنین مربی یا کوچ وجود نوعی احساس تحمیل یا تسلیم را در مراجع خود حس کرد.

(در آن موقعیت به چه کسی می‌خواهی خود را ثابت کنی؟) یک سوال عادی برای یک کوچ یا مربی نیست. این سوال تنها به عنوان یک فکر به ذهن کوچ یا مربی رسید و او فکر را دنبال و به سوال تبدیل کرد.

شهود- خرد عملی

شهود عبارت است از دسترسی به پتانسیل مغز خود، برای فراهم نمودن راهنمایی و اطلاعاتی  عاری از محدودیت های ذهن خودآگاهمان.

از طریق شهود قادریم به تجربیات، دانش و خرد عظیمی دست پیدا کنیم، به گونه ای که گاهی با منطق در تضاد است.

شهود روشی است که ذهن ناخودآگاه ما برای ارتباط با ذهن خودآگاهمان اتخاذ می‌کند و از راه های نامحسوسی مانند افکار، حواس، احساسات، خیال، اصوات و یا ترکیبی از اینها استفاده می‌کند.

شهود کارکردی از سوی مغز و بدن ماست. تصور کنید  که چگونه درباره (حس ششم)  یا (داشتن حسی درباره چیزی) صحبت می‌کنیم. شهود احتمالاً هر بخشی از بدن ما را درگیر می‌کند زیرا تلاش می‌کند افکار ما را هدایت و جهت دهی کند.

تحقیقات فعلی در رشته علوم اعصاب نشان می‌دهد که معده ما در حقیقت به واسطه شبکه ای از نورون ها دارای قابلیت پردازشی است که این امر نام مغز دوم یا مغز کوچک را برای آن توجیه می‌کند. بنابراین احتمالاً می‌توانید با دسترسی واضح تر به (احساسات دلی) خود، به ناحیه پرباری برای اکتشاف دست یابید.

ارتباط غیرکلامی

مغز ما این توانایی را دارد که ارتباطات را از موقعیت ها یا افراد با فراتر رفتن از نشانه های مشهودی که به صورت منطقی به آنها پاسخ می‌دهیم، درک کند. شهود این توانایی را به کار می‌گیرد.

معمولاً ما به زبان، لحن، حالت بدن، حالت چهره و… افراد پاسخ می‌دهیم. در همان موقعیت انواعی از ارتباطات وجود دارد که ذهن خودآگاه ما آنها را ثبت نمی کند، مثلاً سرعت تنفس فرد یا تغییرات اندک در رنگ چهره او و حرکات ماهیچه ای کوچک در صورت او. اینها تا حدودی مانند زوزه سگ می‌مانند، ما با آنها پیوندی نداریم. اما ذهن ناخودآگاه ما قادر است اطلاعات بیشتر و مختلفی را جمع آوری، ارزیابی و تفسیر کند.

گاهی اوقات ما بدون زبان  با هم ارتباط برقرار می‌کنیم. برای مثال بعد از داخل شدن به اتاقی که دو نفر در آن به بحث با هم مشغول بوده اند، چیزهایی از این قبیل

می‌گوییم (جو سنگینی حاکم بود)، اما منظور ما از این حرف چیست؟ احتمالاً منظورمان این است که نشانه هایی در داخل اتاق دیده ایم که نشان دهنده وقوع بحثی در آن بوده اند. اگر بخواهیم دقیقاً توضیح دهیم که چه نشانه هایی موجب شده به چنین نتیجه ای برسیم، همیشه قادر نخواهیم بود پاسخ کاملی بدهیم. شاید بگوییم که دو نفر ساکت نشسته بودند، شاید بگوییم آنها به همدیگر نگاه نمی کردند اما آیا اینها جو اتاق را کامل توصیف می‌کنند؟

مغز انسان منبعی است که همیشه دست کم گرفته می‌شود؛ تحقیقات نشان می‌دهد که در حال حاضر ما از کمتر از 100 درصد پتانسیل واقعی مغز خود استفاده می‌کنیم. به عبارت دیگر مغز ما بسیار هوشمندتر از ما است. در حالی که ما تلاش زیادی می‌کنیم که بیش از سه موضوع را به صورت همزمان با هم مقایسه کنیم، اما قدرت پردازش مغز ما بسیار بیشتر از این است.

یک ابزار عملی

چیز عجیب یا رمزآلودی درباره‌‎ی شهود وجود ندارد؛ شهود چیزی است که تمام ما به طور مرتب و عملی از آن استفاده می‌کنیم. ممکن است از آن به منظور انتخاب هدیه مناسب برای دیگری استفاده کنید، از برنامه ریزی چیزی در تقویم خود اجتناب کنید زیرا احساس می‌کنید اتفاق دیگری ممکن است مانع آن شود یا وقتی کسی حقیقت را نمی گوید متوجه شوید.

شهود بر اساس دانسته های قبلی شما ایجاد می‌شود، دانشی که از قبل دارای آن هستید و از طریق افکار، احساسات، تصاویر یا اصوات به شما منتقل شده است.

چگونه شهود خود را در کوچینگ بهبود دهیم

می دانم که در کوچینگ، اعتماد شما به خرد درونی خود، چیزی است که باید خودتان به آن برسید. بهبود دسترسی به شهود خود و استفاده از آن نیازمند تمرین است و توجه به نحوه استفاده پیشین شما از آن، به شما کمک می‌کند.

لحظه ای در ذهن خود مرور کنید که در حال حاضر چه مقدار از تصمیمات یا انتخاب های خود را با حداقل تفکر منطقی انجام می‌دهید. قبل از آن چه اتفاقی برایتان می‌افتد؟ چه آن را غریزه یا احساس دلی بخوانید، از قبل دارای آن هستید، زمانی که خانه را ترک کرده اید، از کجا می‌فهمید که چیزی را فراموش کرده اید؟ از کجا می‌فهمید که کسی حقیقت را می‌گوید یا خیر؟

به دلیل اینکه شهود با استفاده از نشانه های نسبتاً نامحسوسی با ما صحبت می‌کند(خیال، احساسات، افکار، اصوات و…)، باید یاد بگیریم که نسبت به این نوع ارتباط پذیراتر باشیم.

هنگامی که از انواع زبان هایی که ناخودآگاه شما استفاده می‌کند مطلع شدید، هماهنگ شدن با آن را تمرین کنید که شما را قادر به شنیدن، حس کردن یا تصور پیام هایی کند که از ناخودآگاهتان به وجود می‌آید. البته احتمالاً در صورتی که احساس عصبی بودن، عصبانیت یا هیجان داشته باشید یا ذهنتان پر از افکار دیگر باشد، قادر نخواهید بود این کانال ارتباطی را باز کنید.

قوی ترین نشانه های حاصل از شهود هنگامی به شما می‌‍رسند که احساس آرامش داشته باشید.

 

چگونه شهود خود را در کوچینگ بهبود دهیم

تمرین یا راهکاری برای پرورش شهود در کوچینگ

از شهود خود استفاده کنید. وعده غذایی بعدی خود را بر طبق آنچه شهودتان به شما می‌گوید انتخاب کنید. اگر در رستوران هستید، منو را بخوانید و از خود بپرسید (بهترین انتخابی که می‌توانم بکنم چیست؟)

این سوال را با آرامش از خود بپرسید تا مطمئن شوید که قادر به شنیدن، حس کردن یا دیدن پاسخ آن هستید. هنگامی که آرامید، معمولاً تنفستان کمی آرامتر و عمیق تر است و گویی از طریق شکم یا بخش میانی بدن خود تنفس می‌کنید.

بر یک گزینه غذایی در منو تمرکز کنید، خوردن آن را تصور کنید و سپس ببینید بدنتان چه حسی دارد، یا چه تصاویر دیگری به ذهنتان می‌رسند. سپس همین فرآیند را برای گزینه بعدی انجام دهید و با اولی مقایسه اش کنید. هنگامی که دو یا سه گزینه را تصور کردید، از مقایسه های خود استفاده کنید تا ببینید شهودتان کدام یک را به عنوان انتخاب بدنتان پیشنهاد می‌کند. البته همیشه می‌توانید شهود خود را نادیده بگیرید و خوب است که با آگاهی این کار را انجام دهید.

انتخاب غذا به این طریق می‌تواند استراتژی خوبی برای کسانی باشد که می‌خواهند غذاهای سالم تری بخورند و وزن شان را کم کنند. حفظ حالتی آرام، دسترسی بهتری به خرد بدنیتان ایجاد می‌کند. اگر تصمیمیات شما بر اساس این خرد باشد، اغلب انتخاب هایتان به گونه ای خواهند بود که برای شما و بدنتان مناسب باشند. مراقب باشید، ممکن است در نهایت چیزی غیرمنتظره را برای خوردن انتخاب کنید!

یکی از ویزگی های شهود به عنوان مهارتی در کوچینگ

شهود مصون از خطا نیست؛ بلکه فقط منبعی دیگر از افکار و ایده هاست. به دلیل اینکه شهود کانال نامحسوسی از اطلاعات است، به سادگی توسط افکاری که قبلاً در ذهن خودآگاه ما قرار گرفته اند مختل و یا نادیده گرفته می‌شود.

این کار تا حدودی مانند تنظیم کردن یک رادیو روی یک ایستگاه خاص است. اگر دو ایستگاه را همزمان بگیرید، احتمالاً بر ایستگاه با صدای بلندتر تمرکز خواهید کرد.

تله‌ی شهود چیست که لازم است یک کوچ یا مربی آگاهی داشته باشد

شهود همچنین ممکن است اوضاع را به هم بریزد و یا هنگامی که خواهان آن هستیم از ما دوری کند. برای مثال به نظر می‌رسد که من نمی توانم اسب های برنده را با استفاده از شهود خود دریک مسابقه اسب دوانی انتخاب کنم (بله، این کار را امتحان کرده ام).

حال نمی دانم به این دلیل است که شهود من ناکارآمد است یا اینکه من نیت درستی در استفاده از آن ندارم، یا اینکه علاقه من به برنده شدن موجب ایجاد خللی در دسترسی به خردم در این زمینه می‌شود.

احتمالاً آنچه که معقول تر است این است  که هیچ دانش، تجربه یا مهارتی در زمینه انتخاب اسب های برنده ندارم. به عبارت دیگر ذهن ناخودآگاه من اطلاعات یا تجربه کمی در این زمینه دارد. احتمالاً به همین دلیل است که رفتن این مسابقات معمولاً این قدر گران به نظر می‌رسد.

ولی من از توانایی خود در استفاده از شهودم در محیط کوچینگ مطمئن هستم، زیرا در این زمینه دارای تجربه و مهارت های ورزیده ای هستم. همین نکته برای بسیاری از افرادی که در یک زمینه خاص تخصص دارند نیز صادق است. برای مثال شرط می‌بندم یک لوله کش با استفاده از شهودش بسیار سریعتر از منطق  خود می‌تواند نقصی را در یک سیستم گرمایش پیدا کند. آنچه که جادویی به نظر می‌رسد، تنها خرد عملی ما بر اساس سالها تجربه و مهارت فنی است.

 

تله‌ی شهود چیست که لازم است یک کوچ یا مربی آگاهی داشته باشد

نتیجه:

پس یکی از مهارت های دیگری که یک کوچ یا مربی لازم است در فرآیند کوچینگ به کار گیرد و آن را پرورش دهد، شهود است.

اگر تصمیم دارید یک کوچ یا مربی شوید در ابتدا به شناخت موضوع شهود و همچنین شناسایی میزان آن در خود بپردازید و شروع به پرورش آن کنید تا بتوانید فرآیند کوچینگ موثری را پیش ببرید.

33 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *