دو سبک یا شیوه ی گفتگو در کوچینگ

دو سبک یا شیوه ی گفتگو در کوچینگ

دو سبک یا شیوه ی گفتگو در کوچینگ

وقتی به او پیشنهاد داده شد که یک دوره ی کوچینگ را بگذراند، اولین سوالش این بود که آیا این (کوچ ) یا (مربی ) چگونه گفتگو می کند؟ لحنش چگونه است، دستوری یا غیر دستوری؟ با مراجعینش چگونه و با چه شیوه ای صحبت می کند؟ و…
چون در گذشته تجربه ی خوبی از لحن و شیوه ی گفتار یک مربی نداشت،  این موضوع برایش مهم بود.
در این مقاله قصد داریم به 2 سبک یا شیوه ی گفتگو در کوچینگ بپردازیم.

 سرفصل ها

دو شیوه ی گفتگو در کوچینگ کدامند

شیوه یا سبک گفتگوی مربیان در کوچینگ  به دو نوع تقسیم بندی می شود:

  • شیوه ی دستوری

  • شیوه ی غیردستوری

 

دو شیوه ی گفتگو در کوچینگ کدامند

شیوه دستوری گفتگو

مثالی از شیوه ی دستوری گفتگو در یک جلسه ی کوچینگ:
کوچ یا مربی: پس می گویی که باید از عقب انداختن کارها دست برداری. مثلاً چه کارهایی را به تعویق می اندازی؟
مراجع: خب فکر کنم می توان آن را به طور کلی، اداره کردن نامید. من به کارهای اداری مانند تکمیل فرم ها، ارسال وسایل علاقه ندارم. میزی سرشار از کاغذ و صندوقی پر از ایمیل دارم، اوضاع کمی از کنترل خارج است.
کوچ یا مربی: بسیار خوب و باید سریعاً اوضاع را تحت کنترل خود درآورید؟
مراجع: فکر می کنم همین طور باشد.
کوچ یا مربی: خب این کار را به چند روش می توانید انجام دهید. توصیه می کنم اول بنشینید و فهرستی از تمام کارهای ضروری و همه کارهایی که به تعویق می اندازید، تهیه کنید و رتبه بندی آنها را بر اساس بالا، متوسط و پایین تعیین کنید. می توانم در این کار کمکتان کنم. سپس زمان خاصی از روزتان را به مرور و تلاش بر اساس آن لیست اختصاص دهید.
به قول معروف، (زود دست به کار شوید).
مراجع: بسیار خوب (حالت تردید)
توجه کنید که در این گفتگو، کوچ یا مربی سهم زیادی داشت و محتوای گفتگو را هدایت کرد.
در این گفتگو، مربی ایده یا راه حل می دهد و از مراجع انتظار می رود که از آن پیروی کند.
در کوچینگ مشارکتی به فرد این اعتماد وجود دارد که او پاسخ های خودش را داشته باشد و فقط نیازمند کمک در فرآیند یادگیری اش است. در این مثال، مراجع احتمالاً شناخت کافی از خود و علاقه اش به پیشرفت دارد. نقش کوچ یا مربی این است که در بررسی جنبه های مهم این وضعیت به مراجع کمک کند تا ایده ها یا نکات سودمندی را برای پیشرفت خود کشف کند.

 

شیوه غیر دستوری گفتگو


مثالی از شیوه ی غیر دستوری گفتگو در یک جلسه ی کوچینگ:
کوچ یا مربی : شما چه کارهایی را به تعویق می اندازید؟
مراجع: خب فکر کنم می توان آن را به طور کلی، اداره کردن نامید. من به کارهای اداری مانند تکمیل فرم ها، ارسال وسایل علاقه ندارم. میزی سرشار از کاغذ و صندوقی پر از ایمیل دارم، اوضاع کمی از کنترل خارج است.
مربی: نداشتن کنترل بر اوضاع چه تاثیری دارد؟
مراجع: اثرات مختلفی از خجالت جزئی در زمان عذرخواهی تا سردرگمی های جدی، یک بار سه عدد از کارت های بانکی ام منقضی شدند، زیرا پرداخت هایم را به حساب بانکی جدیدم منتقل نکرده بودم. در فرودگاه رم گیر افتاده بوده و راهی برای پرداخت هزینه پرواز به خانه را نداشتم.
مربی: عدم مدیریت این اوضاع چه اثرات دیگری را برای شما به همراه دارد؟
مراجع: راستش را بخواهید، کمی احساس شلختگی دارم. یعنی انسان بزرگ سالی که نمی تواند در موعد مقرر فرمی را ارسال کند و بابت گم کردن فرم، مجبور است فرم دیگری را درخواست کند. واقعاً احمق به نظر می رسم.
مربی: بسیار خوب، کمی درباره عواقبش صحبت کردیم، حالا بیا از جهت دیگری به موضوع نگاه کنیم. چه چیزی نمی گذارد این کار را انجام دهید؟
مراجع: می توانم بگویم که زمان کافی را ندارم، اما فکر نمی کنم این کاملاً درست باشد. فکر می کنم بیشتر به این خاطر است که علاقه ای به انجام آن ندارم.
مربی: چرا به کارهای اداری علاقه نداری؟
مراجع: حس می کنم که تحت کنترل هستم، انگار کسی مرا مجبور به انجام تکلیف درسی یا همچین چیزی می کند، در حالی که می توانم کار دیگری را انجام دهم.
مربی: جالب است نه؟ آیا این درست است؟
مراجع: خوب نه، البته که نه؛ در واقع عکس این قضیه درست است. اگر این کارها را انجام دهم خیلی راحت تر و سبک تر می شوم، می توانم با وجدانی آسوده کارهای دلخواهم را انجام دهم.
اینجا مربی یا کوچ بدون ارائه دستور، بر تمرکز و توجه مراجع تاثیر می گذارد. در نتیجه، مراجع خودش یاد می گیرد و بینش و دیدگاه جدیدی را نسبت به موقعیت پیدا می کند.
در این مثال، مراجع معمولاً حس می کند که با حمایت از افکار و ایده هایش به طور متمرکز، توانسته است جواب های خود را کشف کند. با نمایش بیشتر توانایی های درونی شان، طبیعتاً انگیزه و رضایتشان افزایش خواهد یافت.

مزایا و معایب شیوه ی دستوری گفتگو در کوچینگ

مزایای شیوه ی دستوری گفتگو در کوچینگ:

باید اذعان کنیم که سبک یا شیوه ی دستوری فواید خاص خودش را دارد و می تواند در مواردی لازم باشد. به عنوان مثال آموزش ساده مهارت ها یکی از این موارد است. اگر من طرز کار مخلوط کن را بلد باشم و شما نباشید، ممکن است از پرسش هایم برای کشف افکار و احساسات خود در این زمینه خوشحال نشوید. فقط می خواهید طرز کار و ترتیب استفاده هر دکمه را بدانید.

برخی اوقات کوچ یا مربی نباید در گفتگو غیرفعال یا خنثی باشد. مثلاً یک بازخورد ملایم می تواند کار آمدتر از مشاهدات یا سوالات غیر مستقیم برای یک فرد باشد. فردی را تصویر کنید که همواره از موضوع بحث خارج می شود و ظاهراً تمایلی به تمرکز بر موضوع مدنظرشان ندارند.

برای موثر بودن به عنوان مربی، گاهی باید یک مشاهده ارائه دهید. زمانی که مربی به اهداف یک فرد متعهد می شود و مشاهده با یک قصد سازنده صورت می گیرد، در نتیجه کاملاً مناسب است.

معایب شیوه ی دستوری گفتگو در کوچینگ

سبک دستوری در کوچینگ، معایبی واقعی به همراه خواهد داشت؛

  • کوچ یا مربی به جای کمک به مراجع در یافتن پاسخ، قصد دارد که به تنهایی پاسخ را بیابد و بنابراین از اطلاعات یا نکات ارزشمند غافل می ماند.
  • ممکن است در گفتگو فشار زیادی بر کوچ تحمیل شود که باید همه چیز را بداند و بتواند درست کند.
  • کوچ معتقد است که بهترین پاسخ ها را برای مراجع دارد، در حالی که معمولاً این طور نیست.
  • وقتی کوچ یا مربی تصور کند که دانش بیشتری دارد، مراجع احساس می کند که تحت تسلط یا کنترل است.
  • در حین گفتگو، تمرکز و انرژی معمولاً بر روی افکار کوچ است که توانایی مراجع را در استفاده از خرد و یادگیری خودش کاهش می دهد.
  • راه حل های کوچ یا مربی ممکن است ارتباط کمی با مراجع داشته باشد و بنابراین توصیه های او بی معنا می شود. این می تواند اعتبار مربی را کاهش دهد.
  • وقتی مراجع علاقه کمی به ایده های کوچ داشته باشد، گفتگو تاثیری بر روی او نخواهد گذاشت (چیزی عوض نخواهد شد).
  • اگر مراجع کلاً از مسئولیت پذیری دوری کند، ممکن است از موضع کنترل کوچ استقبال کند، زیرا سبک دستوری کوچ به مراجع اجازه می دهد تا فعالیت کمتری در فرآیند داشته باشد.

 

معایب شیوه ی دستوری گفتگو در کوچینگ

مزایا و معایب شیوه ی غیر دستوری گفتگو در کوچینگ

مزایای شیوه ی غیر دستوری گفتگو در کوچینگ:

وقتی افراد را به یادگیری از خود ترغیب می کنیم، مزایای زیر را به دست می آوریم؛

  • مراجع احساس می کند که واقعاً مورد توجه است و از تلاش کوچ یا مربی برای درک خود قدردانی می کند.
  • این رابطه مبتنی بر برابری است که اعتماد و گشودگی را افزایش می دهد. مربی یا کوچ ادعای عقل کل بودن را ندارد و مراجع حس می کند که سهم ارزشمندی در یافتن راه حل ها دارد.
  • راه حل ها مبتنی بر فهم همان فردی است که در حال تجربه موقعیت است.
  • بینش ها، دیدگاه ها و ایده های به دست آمده تناسب بیشتری با مراجع دارند و بنابراین مراجع در قبال اقدامات و نتایج، احساس مسئولیت و مالکیت بیشتری دارد.
  • اگر ایده ها به نتیجه دلخواه مراجع منجر نشود، مراجع همچنان در قبال ایده احساس مسئولیت می کند و در نتیجه تمایل بیشتری به پافشاری و کسب نتایج بهتر خواهد داشت.
  • حمایت از تغییر طرز تفکر و توجه به سایر دیدگاه ها، مراجع را به ادامه یادگیری ترغیب می کند. اگر گفتگو را سنگی بدانیم که داخل برکه ای پرتاب می شود، سوالات مانند کاتالیزورهایی هستند که واکنشی را به دنبال دارند. پیامدهای مکالمه کوچینگ معمولاً فراتر از خود فرآیند گفتگو هستند.

معایب شیوه ی غیر دستوری گفتگو در کوچینگ:

  • به کارگیری این سبک و زبان مستلزم آن است که کوچ مهارت های بیشتری داشته باشد. گفته ها، مشاهدات، خلاصه ها و سوالات باید طوری طراحی شوند که موثر باشند و کنترلی نباشند.
  • ممکن است عدم هدایت گفتگو یا ارائه پاسخ توسط کوچ یا مربی برای مراجع خسته کننده یا اذیت کننده باشد.
  • کنترل کوچ بر روند گفتگو بسیار کمتر است و گاهی اوقات این می تواند موجب احساس ناراحتی، ناامنی و عدم کنترل شود.
  • وقتی که کوچ افکار و تجربیات مراجع را با سرعتی که او راحت است اکتشاف می کند، مکالمات طولانی تر می شوند.
  • کوچ باید سعی کند که گفتگو در جهت سودمندی ادامه یابد. یعنی با اینکه به مراجع اجازه می دهد دیدگاه های خود را کشف کند، روند گفتگو را به جلو هدایت کند. بنابراین کوچ باید میان بحثهای انحرافی و موضوعات سودمند در گفتگو، تفاوت قائل شود. به طور مثال در بررسی موضوع سلامت، بیشتر باید درباره غذایتان صحبت کنید تا رستوران محبوب همسرتان، اما نه همیشه.

نتیجه

کوچینگ سبکی بسیار موثر است زیرا حمایتی و غیر دستوری است. با گفتگو و تامل باعث می شود مراجع، افکار، بینش ها و ایده هایی را کشف کند که اغلب احساس تعلق و انرژی اش در یک موقعیت را افزایش می دهد. پس از هر جلسه، مراجع یا متربی با تداوم این حالت ذهنی به سطوح بالاتری از بینش و آگاهی دست خواهد یافت.

از نگاه کوچ یا مربی، رویکرد غیردستوری تمایل ذاتی مان را برای ارائه پاسخ ها یا یاری از طریق ارائه راه حل به چالش می کشد. اگر این سبک به درستی انجام شود، بسیار ماهرانه به نظر می رسد. و لازم به ذکر است؛ گاهی بنابر تشخیص کوچ، شاید لازم باشد در موقعیتی سبک دستوری در گفتگو به کار برده شود. برای مراجع، این فرآیند کوچینگ می تواند تجربه عمیقی باشد که زندگی اش را واقعاً عوض کند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از

60 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فائزه نوری
3 ماه قبل

گفتگو بخش اصلیه کوچینگه

وحیده
3 ماه قبل

لذت بردم خیلی

عباس احمدی
3 ماه قبل

سبک های جالبی بود واقعا

طاهره
3 ماه قبل

چقدر مقاله خوب و کاملی بود

معصومه
3 ماه قبل

فوق‌العاده هستید استاد👏👍