کهن الگو هرمس + در سفر درونی

کهن الگو هرمس + در سفر درونی

کهن الگو هرمس در سفر درونی

همه چیز آروم بود تا به یک سفر دعوت شدم، با این سفر کل زندگی ام زیر و رو شد؛

این سفر مثل سفرهای قبلی زندگیم نبود چون لیدر یا رهبر تور، ما را با کلی چالش رو به رو کرد، در این سفر تازه متوجه شدم که ماجراجویی چیست…لیدر ما در این سفر فردی بود که احساس می کردم فقط رهبر این سفر نیست بلکه راهنمای زندگی ام پیدا شده بود، فقط یک سفر معمولی و تفریحی نبود برایم بخش مهمی از سفر درونی ام شد…

تجربه هایش را با گفتار و سخنی زیبا و دلنشین عنوان می کرد، آن قدر زیبا و فصیح که بر جانم می نشست و از طریق تجربه هایش توانستم نقشه ی راه را در سفر درونی ام پیدا کنم و نسبت به خودشناسی و کشف خودم کنجکاو شدم….

هنر بیان تجربه هایش همیشه برایم شاخص بود و لذت می بردم که چگونه می تواند به این شیوایی سخنوری کند و با گفته هایش راه گشای دنیای درون باشد؟

چگونگی این ویژگی شاخص را در کهن الگوی هرمس پیدا کنید و در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به کهن الگوی هرمس بپردازیم.

سرفصل ها

  • هرمس در مقام کهن الگو کیست
  • شجره نامه و اسطوره شناسی هرمس
  • نقش های کهن الگوی هرمس کدامند
  • ویژگی های مرد هرمسی
  • چگونه کهن الگو یا آرکیتایپ هرمس را فعال کنیم
  • دوران کودکی مرد هرمسی
  • دوران نوجوانی و جوانی مرد هرمسی
  • دوران میانسالی مرد هرمسی
  • دوران کهنسالی مرد هرمسی
  • حرفه و وضعیت شغلی مرد هرمسی
  • روابط مرد هرمسی
  • مسیر رشد و تعادل مرد هرمسی
  • چالش های روانی مرد هرمسی
  • هرمس منفی
  • راهکارهایی عملی جهت پرورش کهن الگوی هرمس
  • خلاصه ای از ویژگی های این کهن الگو

 

 

هرمس در مقام کهن الگو کیست

هرمس در مقام کهن الگویی و انسان، تجسم حرکت، تیزهوشی ذهنی، فصاحت در گفتار و حرکت سریع است و در مقام مرد، از محدوده ها و مرزها گذر می کند و با سهولت از شر میزان ها خلاص می شود.

هرمس، پیام رسان رب النوع هاست. کهن الگوی شیوایی در سخن گویی و راهنمای ارواح به جهان زیرین، حامی پهلوانان، مسافران، دزدان و بازرگانان، شهره به خالق چنگ، اعداد و الفباست.

او از بین تمام کهن الگوها، دوستانه ترین رفتار را نسبت به آدمیان داشت و کهن الگویی ست که شانس می آورد.

هرمس را همواره به چهره مرد جوانی کشیده اند. هومر او را چون شاهزاده ی جوانی توصیف می کند که تازه ریش درآورده است. در مقام پیام رسان رب النوع ها، کلاهی سفری با لبه ی پهن بر سر داشت که گاهی دو بال کوچک بر آن دیده می شد. کفش هایش بالدار بودند و معمولاً عصایی به دست داشت.

در انتهای عصا دو بال بود که دو افعی به دور آن پیچیده بودند. این نوعی چوبدستی جادویی و سمبل اقتدار و فناناپذیری قاصد کهن الگوها بود.

کهن الگوی هرمسی جنبه های بالقوه ی مثبت و منفی دارد. خلاقیت، توانایی ارتباط و قدرت تفکر و عمل سریع، خصایصی هستند که می توان به گونه ای خلاقانه از آنها برای موفقیت و شکست استفاده کرد. هرمس در عین حال کهن الگوی مثبت و صریحی است که فرد را با معنای کودک مرتبط می سازد و منجی کودک درون است.

 

هرمس در مقام کهن الگو کیست

شجره نامه و اسطوره شناسی هرمس

هرمس فرزند زئوس و مایا بود. مایا الهه ای خجالتی بود و در غار می زیست، در همان جا بود که یک شب زئوس را ملاقات کرد. مایا فرزند اطلس، تیتانی بود که بهشت را بر شانه هایش حمل کرد. مایا یکی از هفت دختر اطلس بود که صورت فلکی ثور را در آسمان، جلوه گر می سازد.

هرمس از بدو تولد شروع به راه رفتن کرد. در صبح به دنیا آمد، بعد از ظهر همان روز چنگ را ابداع کرد و آن را نواخت، در غروب آفتاب گاوهای آپولو را دزدید و شب هنگام به گهواره ی خود بازگشت و معصومانه شروع به به بازی کرد. اولین روز زندگی نمایانگر تم های اصلی ویزگی های هرمسی است. او به محض تولد، خود را به خطر انداخت، گهواره را ترک کرد و وارد دنیا شد. بیرون غار، مادرش متوجه لاک پشتی شد که آهسته حرکت می کرد و به فکر افتاد که با این لاک پشت چه می توان کرد. فوراً اندیشه اش را عملی ساخت، لاک او را از تنش جدا کرد، دو تکه نی به آن وصل کرد و هفت سیم محکم را به نی ها بست. حالا چنگ اختراع شده بود. هرمس چنگ را نواخت و آواز خواند. موسیقی او شادی، عشق و خواب آسوده را فرا می خواند.

چنگ را در گهواره نهاد. هرمس نوزاد حالا هوس گوشت کرده بود. بار دیگر از غار خارج شد، حالا در جستجوی طعمه بود. گاوهای پروار برادر ناتنی خود آپولو را دزدید و وادارشان کرد عقب عقب راه بروند و آنها را به سمت غاری برد تا پنهانشان کند. او با به هم زدن دو سنگ آتش زنه، آتش برافروخت، دو گاو را کباب کرد و خورد. وقتی کارش تمام شد، آتش را خاموش کرد و از میان رودخانه رفت تا ردپایی از خود باقی نگذارد. سپس بی آنکه سر و صدایی کند، به غار مادرش بازگشت، در گهواره اش دراز کشید، قنداق را به تن کرد و چنگ خود را در آغوش گرفت.

آپولو متوجه ربوده شدن رمه اش شد و رد پای رمه را که به نظر می رسید عقب عقب راه رفته اند، گرفت. سرش کلاه نمی رفت. با عصبانیت ردپا را تا غار مایا پی گرفت و از هرمس خواست تا محل اختفای گاوها را بگوید. هرمس نوزاد معصومانه همه چیز را انکار کرد و گفت که خبری از رمه ی گمشده ندارد و پرسید، (آیا به من می آید که قدرت دزدیدن گاوها را داشته باشم؟ من هنوز شیر مادرم را می خورم و می خوابم و قنداق شده ام و در رختخواب گرم و نرم خود  می خوابم. من دیروز به دنیا آمده ام، پاهایم نرم است و زمین سخت) و هرمس به سر پدرش قسم خورد که چیزی درباره ی گاوها نمی داند.

آپولو به این نمایش معصومانه خندید و هرمس را متقلب مکاری خواند که همچون دزدی تعلیم دیده سخن می گوید. آپولو و هرمس در حضور زئوس ماجرا را بازگو کردند. زئوس هرمس را واداشت تا محل اختفای گاوها را به آپولو نشان دهد.

هرمس را بیش از هر چیز به پیک رب النوع ها بودن و کسی که خدمات مفید و بسیار زیادی را به دیگر المپی ها ارائه کرد، می شناسند. او بنا به درخواست زئوس به جهان زیرین رفت و پرسفون را به نزد مادرش بازگرداند. همچنین آرس را که در خمره ای برنجی زندانی شده بود، نجات و زئوس را وقتی مشغول زایمان دیونیزوس بود، یاری داد و آفرودیت ، آتنا و هرا را به مسابقه ای برد که در آن پاریس می بایست از میان آن سه تن، یکی را به عنوان زیباترین انتخاب کند و پاریس، آفرودیت را انتخاب کرد.

 

نقش های کهن الگوی هرمس کدامند

  • پیام رسان
  • مکار
  • برادر کوچک تر رقابت جو
  • راهنما
  • کیمیاگر
  • منجی کودک
  • پیام رسان؛ هرمس به طور منظم و به راحتی در میان المپی ها در دنیای زیرین، بین المپ و زمین و زمین و جهان زیرین، بی هیچ دغدغه ای از یک سطح به سطحی دیگر و فراتر از مرزها سیر می کرد.

مردان و زنانی که چنین سیالند، ممکن است در عین حال که در خانه هستند، در عوالمی چون سیاست، رسانه های جمعی و بازرگانی نیز فعالیت کنند. آنان سوداگران و رابط هایی هستند که کالا، اطلاعات و فرهنگ را از مکانی  به مکان دیگر می برند. هرمس ظرف یک روز از شهری به شهری و از کشوری به کشور دیگر سفر می کند تا آهن آلات بخرد یا اولین کسی است که به مکانی صعب العبور سفر می کند. هرمس ممکن است تجلی انسانی داشته باشد و یا بتوان حضورش را با امواج رادیویی، تلویزیونی یا نوشتاری حس کرد. بزرگ نمایی، کسب درآمد، بستن قرارداد یا وارد شدن در چالش ها برای انسان های هرمسی، از اقدامات هرمس است.

جهانگرد نامور کهن، مارکوپولو، راه بازرگانی از اروپا به قاره هند و چین را باز کرد، سر ریچارد برتون، کسی که به سرزمین های اسلامی و از جمله مکه سفر کرد، برای اینکه از سفرهای خود لذت ببرند و در سفرها و سفرنامه های خود موفق باشند، باید همچون هرمس می بودند.

این موضوع درباره ی خانم الکساندر دیوید- نیل نیز که به تبت سفر کرد و سفرنامه اسرارآمیز خود را نگاشت، صحت دارد. نامورترین کاشفان و واقعیت های غیرمترقبه معاصر، نویسندگانی چون کارلوس کاستاندا و لین اندروز هستند که هر یک درباره ی ماجراها، خطرجویی ها و خردی که از مردان و زنان حکیم و بومی آمریکا بدست آورند، کتاب هایی به نگارش درآورده اند، کاستاندا و اندروز همچون هرمس، آنجا که از دنیای عادی به دنیای ارواح سفر می کنند، از سطحی به سطح دیگر سفر کرده اند.

هرمس مدرن ممکن است در بخش خدمات برون مرزی فعالیت کند. برای مثال کارمند سازمان ملل متحد، جهانگرد، سخنران یا راهنمای تور می شود. مرد هرمسی چه مشغول داد و ستد قراردادها باشد و چه ارزیابی زیورآلات، از قدرت مجاب کنندگی فوق العاده ای برخوردار بوده و

(قراردادی خلاقانه) می بندد.

ذهن هرمسی از بابت اینکه چیزی غیرقانونی یا نادرست باشد، مضطرب یا مشوش نمی شود. گهگاه از مرز و خط تعادل مابین درست و غلط به یک طرف می افتد. در نتیجه ممکن است فردی نصیحت کننده باشد یا برعکس عضوی از مافیا شود و درست مثل هرمس از مرزهای جهان قانون رد شده و به دنیای زیرین تبهکاری پا نهد. تنها توجه وی به این است که آیا تهدید و یا گفتگویش کارآمد هست یا نه؟ او به واسطه تفکر خلاقانه اش در حل مسائل، خبره است.

  • مکار؛ هرمس در اولین روز تولد، گاوهای برادرش آپولو را دزدید و با واداشتن گاوها به عقب عقب رفتن، هوشمندانه ردپایی از خود باقی ننهاد. بعد هم تلاش کرد تا خود را نوزادی بی آزار جا بزند و مکارانه خود را به خواب زد. این هرمس حیله گر است، کهن الگویی که شهره به ویژگی هایی چون تیزهوشی، فریبکاری و قدرت تغییر قیافه و هیئت است.

فرد هرمسی مبتکر است و هر آنچه را بخواهد با حیله گری و یا دزدی به دست می آورد. اغلب به خاطر تیزهوشی، بسته به آنکه چه چیزی را از چه کسی دزدیده، به جای آنکه نکوهش شود، تحسین می شود. وقتی رابین هود است، از ثروتمندان ستمگر می دزدد و به فقرا می بخشد.

مکاری است که به واسطه قهرمان بودن مورد ستایش واقع شده است.

در زندگی واقعی، به احتمال زیاد مکاران بیشتر کلاهبردار می شوند تا قهرمان. ممکن است سوداگرانی بی وجدان شوند که از هوش سرشارشان برای به دام انداختن آدم های بیچاره و واداشتن آنان به خرید کالاهای غیرضروری استفاده کنند یا مردان کاملاً شیادی شوند که مردم را می فریبند. هرمس در مقام یک حیله گر، کهن الگویی است که در یک مرد با شخصیت ضد اجتماعی جذاب جلوه گر می شود، کسی که هرگز به خاطر دروغ ها و دزدی هایش احساس گناه نمی کند.

الزاماً نیازی به متجلی شدن جنبه حیله گرانه هرمسی در جهان بیرون آن هم به صورت منفی وجود ندارد. قدرت تفکر حیله گرانه در یک درمانگر به او کمک می کند تا دریابد در ذهن دیگری چه می گذرد. یک کارآگاه می تواند از این توانایی در حرفه ی خود بهره گیرد.انسان هرمسی از این توانایی در راستای حل بدیع و خلاقانه ی مشکلات خود استفاده می کند.

  • برادر کوچک تر رقابت جو؛ ترتیب تولد می تواند منجر به رشد کهن الگوی هرمسی شود. ارتباط هرمس با برادر بزرگش آپولو، کلید درک جنبه ی رقابت جویی و بیش طلبی این کهن الگوست. هرمس وقتی پا به دنیا نهاد، دریافت که دستانش خالی است و بلافاصله از برادر بزرگترش دزدی کرد. آپولو در واکنش به هرمس، گاه احساس قربانی شدن و خشم می کرد و گاه خشم خود را فرو می خورد و مسحور او می شد، با اینکه هر دو برادر ضمن مبادلات کالایی بالاخره مهارت ها و یا قدرت را از یکدیگر یاد گرفتند، اما این هرمس بود که با دستانی خالی شروع کرد و همه چیز را به دست آورد.

وقتی برادر کوچک تری باشد که بعد از برادر بزرگ تر پا به عرصه وجود می گذارد، بلافاصله شروع به استفاده از جذابیت های  کودکانه ی خود می کند. با گذشت زمان همچنان در اندازه  و تجربه کوچک تر باقی می ماند و متوجه می شود که باید از زیرکی و شیرین سخنی خود استفاده کند. او به عنوان برادر کوچک تر نمی تواند بر برادر بزرگ تر خود فائق آید.

در مقام کهن الگویی، برادر جوان تر شیوه به کارگیری واژه ها را می آموزد تا از نزاع های جسمانی که در آن زورش نمی رسد، خلاصی یابد. برای رسیدن به خواسته ای که متعلق به برادر بزرگ تر است، چه مادی باشد و چه امتیازی ویژه، از سیاست و تدبیر استفاده می کند.

(برادر کوچک تر) خود را همچون زیردستی می بیند که برای رسیدن به موقعیت باید بجنگد.

  • راهنما؛ هرمس از نظر اسطوره شناسی، اغلب دیگران را از قلمرویی به قلمروی دیگر راهنمایی می کرد. در مقام هرمس، مصاحب ارواح مرده جهان زیرین بود. همچنین برای بازگرداندن پرسفون از جهان زیرین به نزد مادرش دیمیتر، راهنمای او بود.

نماد هرمس، سنگ است، ستونی کوچک یا هرمی از سنگ های کوچک بر هم نهاده که محدوده ها، جاده ها، مقبره ها و ورودی خانه را مشخص می ساخت. در نتیجه هرمس، مشخص کننده ی محدوده ها و مرزها و در عین حال رب النوع فراتر از مرزها بود.

مورای اشتاین روان شناس و تحلیل گر یونگی، هرمس را رب النوع گذرهای مهم خواند. هرمس کهن الگویی است که در مراحل روان شناختی زندگی حاضر و ناظر است به خصوص در مرحله ی انتقالی میانسالی. او کهن الگوی آستانه ای است، جایی که در آن یک وضعیت یا اندیشه یا غیره، با وضعیت یا اندیشه ی دیگری می آمیزد.

یک روان درمانگر اغلب نقش هرمسی راهنمایی ارواح در مراحل عبوری مهم زندگی را ایفا می کند. انسان ها در مقاطعی از زندگی شان به خاطر از دست دادن آدم های مهم زندگیشان و یا از دست دادن یک نقش به افسردگی، عدم اطمینان یا اضطرابی دچار می شوند که ناشی از مواجهه با پدیده ای نو است. آنان ممکن است به خاطر از سر گذراندن دوره ای انتقالی از یک مرحله به مرحله ی دیگر به روان شناس احتیاج پیدا کنند.

روان درمانگر همان گونه که هرمس مسافران زیادی را یاری می کرد، برای مدتی فرد را در این سفر همراهی می کند. گاهی درمانگر به فرد کمک می کند تا خطرات یک موقعیت را ببیند و به حیات خود ادامه دهد و این همان کاری است که هرمس درباره ی اودیسه کرد. وقتی اودیسه آماده ی دیدار با سیرسه همان ساحره ای که مردان اودیسه را به شکل خوک درآورده بود گردید، هرمس به یکباره هویدا شد و به اودیسه این بینش را اعطا کرد تا از خود در مقابل قدرت سیرسه محافظت کند. الگوی هرمسی، راهنمای افرادی  است که خواهان معنا و یکپارچگی گستره های آگاهی، زندگی انسانی (زمینی) و روحی (زیرزمینی) و نیز آغازکننده ارتباط هستند و می دانند چه می خواهند.

هرمس به عنوان مسافر سطوح مختلف خواهان فهم، یکپارچپی سازی و برقراری ارتباط بین دنیای ذهنی آگاه و تفکر بعدی که من یا ایگو خواستار عمل کردن آن است و ضمیر ناخودآگاه جمعی است.

  • کیمیاگر؛ هرمس را کهن الگوی کیمیاگری همان علم اسرار آمیزی که مس را به طلا تبدیل می کند و پژوهشی روانی و روحی برای تبدیل بی ارزشی ها به ارزشمندها خوانده اند.

(کیمیاگر) در جستجوی یافتن معنا در رویدادهای پیشین و جویای دگرگونی تجارب است.یونگ این الگوی هرمس را تحت عنوان مرکوری، کیمیاگری روح خوانده است.

  • منجی کودک؛ هرمس به دنیای زیرزمینی هبوط کرد تا پرسفون را که توسط دیمیتر دزدیده شده بود، بازگرداند. او دیونیزوس را در دوران نوزادی، حداقل دو بار نجات داد و مانع آسیب دیدن وی شد.. آرس نیز به وقت خردسالی، زندگی خود را به هرمس مدیون بود. هرمس کهن الگو یا استعاره ای است که آنچه را معصومانه و آسیب پذیر و الهی و مقدس است، با معنا بخشیدن به تجربه ای دردناک، پاسداری می کند.

هنگامی که انسان ها از دوران کودکی پرفشار خود صحبت می کنند یا وقتی مطلبی می خوانم که درباره ی کودکانی است که در شرایط دهشت بار و نومیدانه گم شدن در بیابان و جنگل و یا شناور ماندن بر روی آب نیز خود را نباختند، حضور محافظ هرمس را احساس کرده ام. این کودکان با دریافت پیامی انگیزشی، شهامت پیدا کرده اند به راهشان ادامه بدهند.

برای کودک هرمسی که مورد سو استفاده و بدرفتاری قرار گرفته، پیام درونی چنین است: ( من دارم آزمایش می شوم) برای کودکی که ناامید نمی شود و وا نمی دهد، پیام چنین است: (کسی خواهد آمد) یا (نباید بمیرم. باید به خاطر فلانی زنده بمانم.) در چنین هفت خوانی، کودک به این پیام که روح او را از متلاشی شدن نجات می دهد، چنگ می زند.

هرمس، حامی کودک درون بزرگسال افسرده نیز هست. او در این موقعیت، ممکن است در شخص دیگری تجلی یابد، کسی که با فراهم کردن تجربه ای آزاد کننده یا بینشی، بخش شوخ و بازیگوش درون فرد را آزاد می کند و بخش آسیب پذیر فرد بزرگسالی را که گرفتار دنیای زیرزمینی است، رهایی می بخشد.

 

نقش های کهن الگوی هرمس کدامند

ویژگی های مرد هرمسی

هرمس ذهنی سریع الانتقال دارد. اهمیت یک ایده یا موقعیت را درمی یابد و سریعاً براساس شهودهای خود عمل می کند. او ماهیت فیزیکی (همیشه پویایی) دارد، در عین حال با ظرافت تمام و فعالانه، از یک شخص به شخص دیگر و از مکانی به مکان دیگر تغییر جهت می دهد. تلاش در به قلاب انداختن وی همان قدر دشوار است که استوار نگه داشتن جیوه.

چگونه کهن الگو یا آرکی تایپ هرمس را فعال کنیم

هر گاه با نگرشی کنجکاوانه و آزاداندیشانه، خواهان ریسک و قدم نهادن به قلمرو جدیدی اعم از سفر کردن و خواندن باشیم، هرمس را به حضور و همسفری خود فراخوانده ایم. این کهن الگو و خودانگیختگی درونی، ارتباط با دیگران و آنچه را که شاهدش خواهیم بود، یعنی مکان، مواد و انسان ها را فراهم می سازد.

تقارنی که به نظر می رسد معنادار باشد، اتفاقات تصادفی پیش بینی نشده ای که ما را به شرایطی رهنمون می سازند که باور نمی کردیم و به گونه ای اسرار آمیز از آن به درآمده ایم.

کسانی که ذهن متمایل به برنامه ریزی و زمان بندی دارند، نقشه می کشند و می دانند که در چه زمانی شاهد چه چیزی خواهند بود، هرمس را نخواهند دید. بنابراین وقتی به سفر از قبل برنامه ریزی نشده ای می رویم و قصدمان صرفاً خوش گذرانی و نگرشمان فقط ماجراجویی است، نمی دانیم با چه چیزی مواجه خواهیم شد و اجازه می دهیم رویدادهای هر روز همان گونه که هستند، شکل بگیرند، هرمس را به همراهی و یگانگی با خود فراخوانده ایم.

در ضمن زمانی با هرمس پیام رسان و ارتباط دهنده تماس برقرار می کنیم که امکان سخن گفتن را می یابیم و خواهان خودانگیخته بودنیم.

سخنان شیرین هرمس از قبل برنامه ریزی نشده است، سخنانی که بی مقدمه بیان می شوند و ممکن است تجربه ای عمیق و پر تب و تاب را چه برای گوینده و چه برای شنونده امکان پذیر سازند و انسان ها را از سطحی به سطح دیگر انتقال دهند.

وقتی به جای سخنرانی از روی متنی از پیش تعیین و تنظیم شده، صرفاً طرح اولیه ای را در ذهن داریم و به طور خودانگیخته سخن می گوییم، هرمس را با خود همراه ساخته ایم.

در خودانگیختگی، می توانیم هرمس خلاق خود را برگزینیم و اجازه دهیم تا موضوع، جریانی سیال داشته باشد، نه اینکه طرحی شسته رفته و آپولویی باشد و درباره ی چیزی حرف بزنیم که شخصاً تجربه نکرده ایم. برای همراهی با هرمس، قبل از هر چیز باید شهامت این کار را داشته باشیم. داشتن تجاربی در عرصه خودانگیختگی، اعتماد به هرمس را افزایش می دهد.

 

چگونه کهن الگو یا آرکی تایپ هرمس را فعال کنیم

دوران کودکی مرد هرمسی

هرمس پیش رس ترین کهن الگو و از اولین روز تولد، فعال، خلاق و مکار بود. در یک هرمسی خردسال هم ویژگی های هرمسی مشابهی دیده می شود. او زود به حرف می آید، زود راه می افتد و زود فعالیت خود را آغاز می کند. خیلی زود نرده های تختخواب و گهواره را پشت سر می نهد و به دنیا پا می گذارد. هر چه را که به دستش برسد، وارسی و در هر بسته ای را باز می کند. حتی وقتی که او را در حالی که (دستش را در ظرف شکلات فرو برده) گیر می اندازید، باز هم قیافه معصوم و جذابی دارد. کنجکاو و صمیمی است. علاقه ای اصیل به همه چیز و همه کس دارد و در نتیجه می تواند با هر قماشی و در هر سن و سالی کنار بیاید. کودکی چنین شگرف، به دنیا سحرآمیز و شیفته وار می نگرد.

سال های اولیه پیش دبستانی و مدرسه برای هرمس خردسال به سهولت طی می شوند. او به سادگی یاد می گیرد و مدرسه را مکانی قابل رقابت و خوب می بیند مگر اینکه از وی توقع داشته داشته باشند آهسته و آرام سر جای خود بنشیند و درس بخواند.

سال های اولیه پیش دبستانی و مدرسه برای هرمس خردسال به سهولت طی می شوند. او به سادگی یاد می گیرد و مدرسه را مکانی قابل رقابت و خوب می بیند مگر اینکه از وی توقع داشته باشند آهسته و آرام سر جای خود بنشیند و درس بخواند.

برخی از مشکلات بالقوه ی او، از همان دوران معصومانه کودکی آغاز می شود. ممکن است حتی زمانی که بیان حقیقت چندان هم دشوار نیست و حتی قابل قبول است، داستان پردازی و دلیل تراشی کند و حتی دروغ بگوید. برای (مایملک دیگران) چندان ارزشی قائل نیست و هر چه را که برایش جذاب باشد، (دله دزدانه) برمی دارد. ممکن است این رفتار معصومانه و کودکانه، به تدریج او را به دزدی خرده پا تبدیل کند ولی چون در این کار نیت شریرانه ای ندارد، معمولاً بزهکاری هایش را جدی نمی گیرد و دلیل تراشی هایش خنده دار و سرگرم کننده به نظر می رسند. همین نکته می تواند بر شخصیت وی تاثیری قطعی بگذارد. چناچه هنگام صحبت کردن به شدت مورد قضاوت قرار گیرد، از همان کودکی برچسب بد بودن بر پیشانی او خواهد خورد.

 

دوران کودکی مرد هرمسی

  • دوران نوجوانی و جوانی مرد هرمسی

ضرب المثل (خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج) یقیناً وصف الحال پسر هرمسی است. مرد هرمسی در دوران نوجوانی و جوانی، قوانین متعارف را زیر پا می گذارد. در رسیدن به آنچه از زندگی می خواهد علاقه مند است اما به راه مرسوم در رسیدن به هدف علاقه ای ندارد. در ضمن واگرا بودن علائق وی(علاقه مندی هایش چارچوب ندارد) باعث می شود تا مسیری زیگزاگی طی کند.

هرمس نوجوان ممکن است دبیرستان یا کالج را رها کند تا فرصت بیشتری برای انجام یک فعالیت مبتکرانه یا یک اختراع، مدیریت یا حتی نواختن در یک گروه موسیقی راک، یا گروه ورزشی بیس بال یا گلف داشته باشد. یک مرد هرمسی معمولاً برای خوشایند دیگران یا تایید گرفتن از آنها کار نمی کند( این ویژگی آپولو یا زئوس است). موفقیت او بیشتر به این دلیل است که نفس کار، او را شیفته ی خود می سازد و خلاقیتش را به جریان می اندازد.

او معمولاً مسائل را صرفاً هوشمندانه و یا به وسیله ی احساسات حل نمی کند بلکه اهداف منفعت طلبانه ای را در نظر دارد.

نبوغ، شانس، توانایی و پشتکار در عرصه های گوناگون، ویژگی های یک هرمس موفق هستند.

ممکن است مرد هرمسی در نوجوانی و جوانی، جلوه های دیگری از خود را نشان و از شهری به شهر دیگر و از شغلی به شغل دیگر تغییر جهت دهد. اگر او علاقه ی خود را پیگیری نکند و نبوغ و توانایی بالقوه اش تبدیل به جسارت نشود شاید کارمند دون پایه ای باقی بماند و تا ابد سرگردان باشد.

ممکن است در دوران نوجوانی و جوانی، خصوصیات دزدی و دروغگویی هرمسی نمایان شوند و او در مسیر بزهکاری قرار گیرد. او مرد با اعتماد به نفس یقه سفید و به هر حال تبهکاری است.

ممکن است در دوران نوجوانی و جوانی، خصوصیات دزدی و دروغگویی هرمسی نمایان شوند و او در مسیر بزهکاری قرار گیرد. او مرد با اعتماد به نفس یقه سفید و به هر حال تبهکاری است.

ممکن است مرد هرمسی در دوران جوانی تمایلات معنوی، فلسفی و یا روان شناختی متضاد با ویژگی های تبهکارانه ای که گفته شد، پیدا کند. این مسیری است که ریچارد آلپورت استاد نابغه ی روان شناسی دانشگاه هاروارد طی کرد. او یک آینده درخشان را رها کرد تا در هندوستان یک گورو (راهنمای معنوی) را بیابد. راهنمای معنوی مشهور رام داس، مردی هرمسی است که می توان وی را راهنمای ارواح خواند.

  • دوران میانسالی مرد هرمسی

اگر او یک مرد هرمسی بالغ با شغلی چالش برانگیز و از نظر مادی رضایت بخش باشد، آنگاه درمی یابد که میانسالی در مقایسه با سایر مراحل زندگی، فرصت های به مراتب بهتری را برای رشد، سفر و تنوع برایش فراهم می آورد. مرد هرمسی بسیار بیشتر از دیگر مردان، دنیای بیرون را پاداش دهنده می یابد. او ممکن است به سیر و سفر در دنیای درون خود بپردازد و با میانسالی خود سازگاری بیشتری نشان دهد.

اما اگر مرد هرمسی در میانسالی همچون دوران جوانی، از شهری به شهری و از شغلی به شغل دیگر، از رابطه با زنی  به زن دیگری بپردازد، زندگی ناخوشایندی خواهد داشت و دیگر برایش چندان جالب نخواهد بود که با این کارها فقدان توان مادی خود را بپوشاند و بدیهی است که در این راه، شکست خواهد خورد.

برخی از مردان هرمسی در دوران میانسالی اتفاقات کشنده ای را تجربه می کند و برخی نیز به شدت افسرده می شوند. فرجام رفتارهای ضداجتماعی و جامعه ستیزانه مرد هرمسی در میانسالی متفاوت است. ممکن است از نظر اقتصادی موفق باشد، اما همچنان اصلاح ناپذیر باقی می ماند. شاید هم رسوا شود یا به زندان بیفتد و یا به خاطر ارتکاب به جرایمی، فراری باشد.

 

دوران میانسالی مرد هرمسی

  • دوران کهنسالی مرد هرمسی

مرد هرمسی در کهنسالی ممکن است آدمی غیرعادی به حساب آید. از آن آدم هایی که نه در خانه دلش شاد است، نه جایی در وطن دارد.

اگر در کهنسالی همچنان موضع کودکانه خود را حفظ و یا هویت دزدی خرده پا را کسب کرده باشد، همچنان سرگردانی خانه به دوش خواهد بود که به دنبال فرصت ها از شهری به شهر می رود، اینجا و آنجا چیزی را به دست می آورد و به واسطه هوش و قدرت ارتباطی خود امرار  معاش می کند. تنوع امروزی این گونه از هرمس ها را روان شناسانی می شناسند که در بیمارستان هایی مشغول به کارند که عهده دار اداره ی امور سامان دهی به بی خانمان ها هستند. بیماران هرمسی، خوب یاد گرفته اند که چگونه اجازه ی ورود بگیرند، سرپناهی پیدا کنند و باز به راه خود ادامه بدهند و کار خودشان را بکنند.

در عوض هرمس های مثبت و مشارکت جویی هم وجود دارند که قادر به راهنمایی دیگر رهروان در مسیری هستند که خود پیموده اند، مسیری که در آن تجارب عمیقی را کسب کرده اند و قادرند معنای آن را دریابند. ممکن است آنها بازرگانان زیرکی باشند که بتوانند به دیگران درس های زیادی بدهند، کاشف قلمروهای عوالم روحی و روانی باشند که می توانند نقشه ی راه را برای دیگران ترسیم کنند و یا سیاستمدارانی باشند که ترجیح می دهند وی را دولتمردی سالخورده بدانند. مرد هرمسی می تواند سخنور یا مولفی باشد که قادر است آنچه را که در سفرهای خود آموخته است، به دیگران آموزش دهد. هرمس تمام عیار تا زمان مرگ هم قلمروهای جدیدی را می جوید، آدم های جدیدی را می بیند و یا با ایده های جدید وسوسه می شود. او حتی به مرگ هم ماجراجویانه می نگرد.

  • حرفه و وضعیت شغلی مرد هرمسی

هرمس پیام رسان رب النوع ها، راهنمای ارواح به دنیای زیرین و راهنمای مسافرین، رب النوع سخنوری، راهزنان، سوداگران و پهلوانان و دو ابزار موسیقی یعنی چنگ و فلوت بود. مرد هرمسی در موقعیت های کار به کهن الگوی هرمسی شباهت دارد. بعید است که مرد هرمسی در یک شرکت سهامی، متخصص دون پایه شود. فردیت و گوناگونی علایق، او را از دیگران متمایز می سازد. علاقه ای به انجام دستورالعمل ها ندارد. ذهن سریع الانتقال او مسیرها و راه حل ها و میان برهای متفاوتی را پیدا می کند.

مرد هرمسی احتمالاً در هر عرصه ای، مبتکر است و نگرشی کارآفرینانه دارد. بهترین واژه بی طرفانه ای که می توان درباره ی او به کار برد، فرصت طلبی است. او قادر است به اشخاص و ایده ها چنگ بیندازد و از هر فرصتی کمال استفاده را ببرد. این خصوصیات به اضافه ی توان ارتباط دهی باعث می شود بازرگان یا اهل گفتگو و مذاکره خوبی از کار دربیاید. او مخترعی بااراده است که در همه زمینه ها، آرای روشنی را ارائه می دهد و از محدوده های معمولی فراتر می رود تا آنچه را که می خواهد به چنگ آورد.

گوردن سومر که او را با نام استینگ می شناسند، هرمسی معاصری است که در حرفه های مختلف خوش درخشیده است. او معلم مدرسه و ستاره موسیقی راک، شاعر و رهبر خوانندگان گروه پولیس بوده و آلبوم های وی تیتراژ میلیونی دارند. استینگ از موسیقی راک پا به عرصه ستاره سینما شدن نهاد. از همخوانی در گروه پولیس به اجرای یک نفره در آلبوم رویای لاک پشت آبی پرداخت.

روزنامه نگاری، استینگ را مردی خوانده که عجله دارد، به آسانی سفر می کند و درخششی موجز دارد. ظرف سه ماه به سه کشور متفاوت می رود.

هرمس علاقه ندارد در بند بماند و خواهان آزادی حرکت در همه عرصه های روانی و جسمی از جمله جنبه های روشن و تاریک شخصیت خود است. به همین دلیل خیلی یونگی به نظر می رسد به این معنا که قادر است در کهنسالی، یک تحلیل گر یونگی شود.

عنوان (پسر خوب، پسر بد) برای هرمس لقب مناسبی است.

کهن الگوی هرمسی ویژگی هایی را فراهم می سازد که برای یک روان درمانگر خوب بودن مناسب است. همچون هرمس که یار و یاور مسافران بود، روان درمانگر نیز در سفرهای روان شناختی انسان ها یار و یاور آنهاست و همراه با مراجعین به حیطه های تاریک و روشن آنان، دوران انتقالی بحرانی ایشان همچون میانسالی و شرایط روان پریشانه و مرزی سفر می کند. وقتی هرمس در کسی حضور داشته باشد، چه مرد و چه زن قادر به دیدن جنبه های تاریک، کینه، روان پریشی، غرایز، پرخاشگری، رمزآمیزی، درخشان یا عادی بودن خود و دیگرانند، بی آنکه هیچ قضاوتی درباره ی خود یا دیگران انجام دهند. این توانایی بیان جنبه ی دوستانه هرمس است.

شاخص ترین ویژگی که حضور هرمس را در روان انسان مشخص می سازد، توانایی وی در برقرار کردن ارتباطی مجاب کننده است، نگرشی دوستانه که باعث باز شدن راه برای فرد هرمسی می گردد.

توان بالقوه و خودانگیختگی یک هرمسی، واکنش های مناسبی را فراهم می سازد که خود باعث دستیابی موقعیت های مناسب می شود. شباهت به کهن الگوی هرمس باعث می شود که فرد فروشنده ای عالی، بازرگانی مبتکر، مدیر روابط عمومی موفق و به خصوص راهنمای تور بسیار خوبی از آب دربیاید.

 

حرفه و وضعیت شغلی مرد هرمسی

  • روابط مرد هرمسی

    • ارتباط با زنان

    • ارتباط مردان

    • رابطه جنسی

    • ازدواج

    • فرزندان

  • ارتباط با زنان؛ به نظر می رسد مرد هرمسی ناگهان در زندگی یک زن حضور می یابد. مثلاً در هواپیما کنار او می نشیند؛ دوست قدیمی کسی از آب در می آید که در میهمانی زن شرکت کرده، وقتی لاستیک اتومبیل خانم پنچر شده مثل یک منجی سر می رسد، یاریگر و صمیمی است، حرف هایش زن را شیفته و مجذوب می کند، به جاهایی رفته که زن فقط درباره شان خوانده است، حال و هوای ماجراجویی و شیطنت دارد و زن فکر می کند که بالاخره مرد زندگیش را پیدا کرده اما او گریزپاست.

هرمس تمام عیار، ممکن است همان طور که بی مقدمه سر و کله اش در زندگی زن پیدا شده، از زندگی زن خارج و مثلاً به یک سفر کاری برود و از همان جا تلفن کند که قرار است برای کار به جای دیگری برود و دیرتر بازمی گردد و یا تاریخ بازگشت وی مشخص نیست. شاید زن به جای همه ی اینها فقط یک کارت پستال دریافت کند. او بعدها بی هیچ توضیحی غیبش می زند تا اینکه دوباره بی هیچ عذرخواهی بازگردد. در کنار مرد هرمسی بودن، ضرب المثل (از دل برود، هر آنکه از دیده برفت) است.

شاید او از آن هرمس های پولدار نباشد که دائماً برای کار یا تفریح سوار هواپیما می شوند اما زیاد به اطراف و اکناف شهر خود سفر کند، بنابراین الگوی او هم مانند یک هرمسی ثروتمند است. ماجراجویی جدید او، شاید درگیر شدن در یک پروژه ی تازه باشد. مرد هرمسی اصلاً به عواقب ماجراجویی های خود نمی اندیشد. او دلش می خواهد در زندگی زنان حاضر شود و سپس غیبش بزند، در قبال عواطف زن احساس مسئولیت نمی کند و نسبت به او وفادار نیست.

مرد هرمسی زمانی وارد میدان عشق می شود که خود را در آستانه خانه زنی می بیند که شیفته او شده است. عشق به یک زن برای مرد هرمسی، شاید صرفاً شبیه دیدار از یک کشور جدید باشد. برای او یک زن جدید، قلمروی جدیدی برای اکتشاف است. این خصیصه باعث می شود بسیاری از مردان هرمسی همچون دون ژوان رفتار کنند و مانند زنبوری از یک گل به گلی دیگر بنشینند. هنرپیشه سینما وارن بیتی که شهره به دوست داشتن زنان زیباست، زنده کننده این جنبه از هرمس است.

شاید یک مرد هرمسی بتواند با زنی که نیازها و انتظارات غیرواقع بینانه ای از وی ندارد، به خوبی کنار بیاید. شاید او دوستان زنی داشته باشد که از دیدنش بسیار خوشحال شوند. آنها کسانی هستند که توقع ندارند او با آنان تماس بگیرد و اجازه می دهند که صرفاً خود وی هر گاه بخواهد بیاید. اینها به یک تماس تلفنی یا یک یادداشت کوتاه که گاهی می فرستد، راضی هستند و در خانه شان به روی او باز است که هر وقت دلش خواست خواست بیاید.

مردان هرمسی بالقوه مخرب هستند. تکانشی عمل کردن از ویژگی های منفی مردان هرمسی است. آنان اگر زنی را بخواهند، او را اغوا می کنند و برای رسیدن به هدف خود، دروغ می گویند، دلبری می کنند و هر کاری را که فکر می کنند موثر واقع خواهد شد، انجام می دهند، بی آنکه به عواقب آن برای زن یا در صورت همسر داشتن، به پاشیده شدن کانون خانوادگی او بیندیشند و به هیچ یک از وعده هایی که به زن می دهند، عمل نمی کنند.

  • ارتباط با مردان؛ هرمس در مقایسه با دیگر کهن الگوها دوستانه ترین ارتباط را با ورزشکاران، کاسبان، مسافران، دزدان و موسیقی دان ها داشت و وقت زیادی را صرف دوستی با مردان گوناگون می کرد. مرد هرمسی نیز همین گونه است. او دوستان و آشنایان زیادی دارد، مردانی که صرفاً با آنان به بازی گلف می رود و اگر با موسیقی سر و کار داشته باشد، گاهی هنرنمایی هم می کند. در عرصه تجارت، وقتی معامله ای می کند، خواهان آن است که رفقایش هم سود ببرند. دست و دلباز است. وقتی کالایی را وارد می کند، دوستانی را که می توانند از این سفره بهره مند شوند، خبردار می کند و آنان نیز از این گشاده دستی غیرمنتظره قدردانی می کنند.

هرمس در اعماق قلب خود، فرد تنهای مردم آمیزی است. موهبت رفتار دوستانه اش باعث می شود که هر وقت بخواهد با دیگران باشد، افراد زیادی دور او جمع شوند. از آنجا که اکثر دوستی های مردان بر اساس بده بستان و شراکت به وجود می آیند و همین مسئله موجب مایه آسیب پذیری رابطه و مانع از صمیمیت است، دایره دوستان مرد هرمسی از دیگر انواع مردان بزرگ تر است. معاشرانی که گهگاه با یکدیگر ملاقات و درباره ی علایق متفاوت خود اظهار نظر

 می کنند. مرد هرمسی علایق بی شمار دارد.

  • رابطه جنسی؛ مرد هرمسی در عرصه این رابطه نیز همچون دیگر عرصه ها خواهان کسب تجارب شخصی است. او خطر می کند و مرزها را می شکند، در نتیجه می توان حدس زد که تجارب گوناگونی داشته است. تکانشی عمل کردن و در نظر نگرفتن عواطف و احساسات و نیازهای دیگران، به عواملی چون قدرت کهن الگوهای دیگر در او و تاثیر تربیت خانوادگی، کلیسا و خاستگاه اجتماعی وی بستگی دارد.

در کودکی از دکتربازی خوشش می آید و در وادار کردن همبازی هایش به آنچه می خواهد، از قدرت مجاب کنندگی بالایی برخوردار است. معمولاً مرد هرمسی با شهود، تدبیر و قدرت مجاب کنندگی خود، در عین حال که رفتارهای دوستانه و ویژگی های یک (پسر خوب) را دارد، هدفش از ایجاد رابطه با زنان صرفاً رابطه است.

  • ازدواج؛ چنانچه مرد هرمسی در حالت عاطفی جوانی دائمی که یکی از جلوه های بالقوه کهن الگویی هرمسی است، باقی بماند، آنگاه گریزپاترین مرد مجرد دنیاست. نگرش (هیچ وقت خودت را متعهد نکن)، بیانگر رابطه مرد هرمسی با زنان ست. وقتی اولین شکوفه ماجرای عاشقانه او با یک زن فرو می افتد، او رقص کنان پا به فرار می گذارد. احساس تملک یا وابستگی زن، مرد هرمسی را فراری می دهد.

هرمس بالغ ممکن است نسبت به کار و رابطه متعهد باقی بماند، با وجود این، در هر دو محیط احتمال زیادی به مجرد باقی ماندن او هست. اگر ازدواج کند، توقع دارد همسرش در غیبت او اوضاع را مرتب و تا بازگشتش اجاق خانه را روشن نگه دارد. او می آید و می رود، در حالی که همسرش را از جزئیات کار خود باخبر نمی سازد اما توقع دارد زنش به او کمک کند که پیش برود و موفق شود.

در رابطه با مرد هرمسی، ازدواج دو روح مستقل، ممکن و عملی است. در یونان قدیم ستونی به نام (هرم) به عنوان سمبل هرمس در آستانه در و بیرون از خانه و آتشدانی گرد و روشن در مرکز خانه به عنوان نماد هستیا، رب النوع آتش قرار داشتند. آتش هستیایی خانه را خانه می کرد. زنانی که چنین الگویی دارند، مستقل و درون نگرند و از تنهایی لذت می برند. ازدواج هرمس-هستیا برای هر دوی آنها مناسب است. ممکن است زن بسیار سنتی به نظر آید اما همسر بودن تنها منبع اصلی الهام او نیست و حسادت  نمی کند.

هستیا الهه ای باکره بود. هر زنی که در ارتباط با مرد هرمسی باشد، بهتر است از الگوی هستیا یا دیگر الهه های باکره(آتنا و آرتمیس)درون خود داشته باشد چون هرمس مدام در حال رفت و آمد است.

در اسطوره ها، هرمس و آفرودیت پیوند خوبی برقرار کرده بودند. برخی زنان به جای داشتن همسازی متضاد، آن گونه که در ارتباط هرمس و هستیا دیده می شود، آفرودیتی هستند و از الهه عشق و زیبایی تاثیر پذیرفته اند و با مردان هرمسی، ویژگی های همخوان دارند.

  • فرزندان؛ هرمس پسران زیادی داشت که رفتارهایشان خارج از محدوده قابل قبول بود. اوتولیکوس در روزگار خود سرشناس ترین دزد و دروغگو بود، اما در مقایسه با میرتیلوس به مراتب کمتر نکوهیده بود. او همان کسی است که به سگدست ارابه موم زد و باعث مرگ ارابه ران شد. پان، چرت بعدازظهر را خیلی دوست داشت و هر کسی را که خلوت و آرامش وی را بر هم می زد، به شدت می ترساند. او می توانست وحشتی بی دلیل را که برگرفته از نام اوست، در دیگران ایجاد کند، وحشتی که مردم، به خصوص زمانی مستعد آن می شوند که به مکان های خلوت یا خالی از سکنه سفر می کنند. پان مثل بز ظاهر و غایب می شد. اگر چه فرزندان یک کهن الگو می توانند استعاره ای از ویژگی های پدرانه باشند اما در زندگی واقعی، اسطوره تعدیل می شود. پسران یک مرد هرمسی ممکن است در حیطه اجتماع با رفتارهای ضداجتماعی با مشکلات زیادی رو به رو شوند.

در رفتارهای تکانشی که ویژه یک فرد هرمسی است، تفکر درباره ی عواقب رفتارها جایی ندارد. ذهنی که شعارش این است که (دم را غنیمت است) و در لحظه زندگی می کند باید بداند که هر عملی بهایی دارد و تاثیر عمل خود رو ی دیگران را در نظر بگیرد و مرزها را بشناسد.

پسر هرمسی برای رسیدن به بلوغ و سازگاری با انتظاراتی که دنیا از او دارد و نیز رشد روانی باید درس هایی را بیاموزد که لازمه ی پدر نمونه بودن است. این پدر است که عرفاً باید پا درمیانی کند و فرزند را با دنیای پیرامونش پیوند دهد ولی متاسفانه رابطه پدر-فرزندی مردان هرمسی از نظر روان شناختی سالم نیست و آنان پدران چندان خوبی برای فرزندان خود نیستند، مگر آنکه از کهن الگویی پدرسالارانه استفاده کنند و یا خود پدران خوبی داشته باشند.

مرد هرمسی معمولاً در مقام یک پدر، محدوده ها را در نظر نمی گیرد و به مرزها پایبند نیست. فرزندان او خوب می دانند که می توانند هر کاری دلشان می خواهند بکنند، به خصوص اگر قدرت داشته باشند پدرشان را مجاب کنند، حال چه موضوع ساعت خوابیدن باشد چه رفتن به مدرسه. ممکن است بچه های یک پدر هرمسی بفهمند که اگر دروغ بگویند و یا بهانه تراشی کنند، خطری از جانب پدر هرمسی تهدیدشان نمی کند، در نتیجه پسران مردان هرمسی اغلب آموخته اند که قوانین ضرورتاً قابل احترام نیستند و آنها می توانند با دلیل تراشی، از زیر بار انجام وظیفه شانه خالی کنند، می توانند هر چه را که می خواهند، بدزدند، به مراجع قانونی احترام نگذارند.

آنان درباره ی درست و غلط مسائل، دچار نقص اخلاقی هستند و در نتیجه برای دوران مدرسه یا کار آمادگی چندانی ندارند. اطلاعات اندکی درباره ی نظم و انضباط دارند. بر این گمان اند که می توانند بدون دردسر از قواعد و قوانین مورد نظر عدول کرد، اما بعدها می فهمند که چنین امری معمولاً امکان پذیر نیست.

بخش مثبتی نیز وجود دارد، آن هم اینکه پدر هرمسی می داند چگونه با فرزندانش بازی کند، با آنان به ماجراجویی بپردازد، به قوه تخیل آنها اهمیت بدهد و آن را بپروراند و با آنان مثل بچه ها رفتار کند. حضور پدران هرمسی در تجمع هیپی ها بسیار شاخص بود.

برخلاف پدران سنتی که فرزندان خود را برای سازگاری با دنیا، کسب دستاوردها و تولید تشویق می کنند، پدر هرمسی فرزندان خود را به در نظر گرفتن دنیا به عنوان مجموعه ای از حوادث دعوت می کند.

پدر هرمسی علاوه بر اینکه هیچ مرز و محدودیتی را در نظر نمی گیرد و دمدمی مزاج است، در غیبت کردن از خانه هم ید طولانی دارد و ممکن است خانواده را به حال خود رها کند و به عنوان بازرگان یا مسئول قرارداد به سفر برود. او ممکن است دائماً به خانه بیاید و برود و هرگز برای مدتی طولانی آرام و قرار نداشته باشد. این رفتار وی دو دلیل دارد. یکی آنکه به عنوان یک پدر به فرزندانش نمی نگرد و آنها را همبازی خود فرض می کند و دیگر اینکه به ندرت سر و کله اش در خانه پیدا می شود و پرورش فرزندان را یکسره به مادر وانهاده است.

  • مسیر رشد و تعادل مرد هرمسی

در تبارشناسی کهن الگوی هرمس، دو کهن الگوی مهم دیگر حضور دارند که به او کمک کردند و موجبات رشدش را فراهم ساختند، برادرش آپولو و پدرش زئوس بودند که برای مرد هرمسی از اهمیت به سزایی برخوردار بودند. مرد هرمسی برای آنکه در جهان بیرونی، عملکرد موثری داشته باشد باید از چهارچوب هرمسی بیرون بیاید و ویژگی های آپولویی و زئوسی را در خود پرورش دهد. او همچون آپولو و زئوس، در قلمرو ذهن زندگی می کند و لازم است که به پرورش ابعاد عاطفی و ذهنی خود بپردازد.

  • نه گفتن به هرمس؛ کسی که با هرمس همانندسازی می کند و در عین حال خواهان رشد و فراتر رفتن از مرزهای هرمسی است، باید ویژگی های بالقوه مثبت و منفی و مکارانه این کهن الگو را به درستی بشناسد، از عواقب رفتاری که او با خود و دیگران می کند، آگاه شود و بر بخش های منفی او دست رد بزند.
  • درخواست کمک از آپولو؛ آپولو کهن الگوی خورشید که همه چیز را واضح و آشکار می دید و نمی شد بر سرش کلاه گذاشت، احمق نبود و بلافاصله متوجه دروغگویی هرمس شد. اگر کسی روشن بینی و استدلال آپولویی را در خود پرورش دهد، نمی تواند تمایل هرمس به دلیل تراشی و نادیده انگاشتن دیگران را نادیده انگارد. آپولو نمایانگر تفکر خطی و توان تمرکز برهدف نیز هست. او درک درستی از پیشرفت زمان بندی شده دارد و برای دستیابی به نتیجه ای که نیازمند کار سازماندهی شده است، گام به گام پیش می رود. آپولو در عین حال جوانب اخلاقی را نیز در نظر می گیرد و درست و غلط را می سنجد و این همان خصلتی است که برای مردان هرمسی با هدف بسیار ضروری است.

شاید یک بزرگسال هرمسی، شخصاً متوجه شود که باید گاهی مثل آپولو خردمندانه رفتار کند.

بدین منظور باید برنامه هایی را به اتمام برساند و موفقیت خود را امکان پذیر سازد. او زمانی موفق خواهد شد که متوجه شود آنچه را که شروع کرده، باید تمام کند، مقتضیات را دریابد و خود را وادار کند که ثابت قدم بماند.

  • چاره جویی از زئوس پدر پندآموز؛ زئوس قدرت آن را داشت که به هرمس بگوید به دروغ هایش پایان بدهد و گاوهای دزدیده شده را برگرداند. او حرفش را صریح و بدون ابهام زد و هیچ جایی برای عذرتراشی هرمس باقی نگذاشت. هرمس متوجه اقتدار زئوس شد و بی هیچ حرف اضافه ای کاری را کرد که زئوس گفته بود.

مرد هرمسی باید اقتدار بی چون و چرای  طرف مقابل را ببیند و معمولاً این اقتدار بیرونی به دست کسی که اقتدار زئوسی و قدرت تاثیرگذاری بر هرمس را دارد، اعمال می گردد.

اگر مرد هرمسی با مرد زئوسی که او را راهنمایی می کند و به او پند می دهد، رابطه مثبتی داشته باشد، از این ارتباط فواید بسیاری می برد. مرد هرمسی در چنین رابطه پندآموزی نقش شاگردی را دارد که از استعدادهای خدادادی قدرت برقراری ارتباط و تیزهوشی خود استفاده می کند و بر تجربیات خود می افزاید.

نظام های پدرسالارانه بر ویژگی های زئوس و آپولو تاکید می ورزد و این هر دو حاضرند به هرمس درس بدهند و او را راهنمایی کنند. در یک نظام پدرسالارانه، غیر از زئوس و آپولو، هرمس از حمایت و تایید بیشتری برخوردار است و برای پیشرفت بیشتر، مورد تشویق قرار می گیرد. این سه کهن الگو در عرصه های ذهنی وجوه اشتراک زیادی دارند و زئوس و آپولو قوه ابتکار و مهارت های ارتباطی هرمس را می ستایند.

مرد هرمسی که متوجه می شود جوان جاودانه ی درونش مدتی طولانی است که هدایت سکان زندگی وی را در دست دارد، می تواند گاهی با جستجوی فعالانه ی یک مرد راهنمای مصمم و کاری، مسیر خود را تغییر دهد. هنگامی که مرد هرمسی با جوان ابدی درون خود که خواهان بازیگوشی و رهایی است، دست به گریبان می شود و سعی می کند این بخش از وجود خود را کنترل کند، در واقع زئوس درون را فرا می خواند.

  • عشق؛ یکی از اساسی ترین راه های رشد هرمس، عاشق شدن است. وجه مشخصه زنی که او باید عاشق او شود، سهل الوصول نبودن است، یعنی کسی که هرمس او را بخواهد اما نتواند به آسانی به او دسترسی پیدا کند. زنی که او را از دنیای تخیل و ذهن دور سازد و با زندگی درونی و نیز جسم خود، پیوند عمیق تری به رابطه ببخشد. آپولو برای رشد به پرورش دیونیزوس درون خود نیاز داشت، همین دستورالعمل برای هرمس هم مناسب است. راه دیگر رشد آن است که مانند آپولو با آنیما یا زن درون خود پیوند برقرار سازد.
  • تکامل معنوی؛ هرمس برای راهنمایی ارواح و جستجوکنندگان از توان بالفطره خوبی برخوردار است. انگیزه و علاقه او به ارواح، به خاطر دستیابی به حقایق معنوی است و به همین دلیل با رفتن به اعماق قلمرو هادس، خود را به خطر می اندازد. مرد یا زنی که با این جنبه از هرمس آشناست، به دنیای آخرت و اسرار مرگ و زندگی پس از مرگ علاقه مند است و برای دستیابی به این نوع اطلاعات، صرفاً به یک نفر بسنده نمی کند. از انجایی که هرمس نقشی ارتباط دهنده دارد، از قدرت آموزش دادن و در عین حال آموزش دیدن برخوردار است.

 

مسیر رشد و تعادل مرد هرمسی

  • چالش های روانی مرد هرمسی

وقتی هرمس فعال ترین کهن الگوی روان شناختی در شخصیت مرد باشد، کارهایی که می کند و چگونگی رفتار تکانش گرانه و فکر کردن یا بی فکری او درباره ی عواقب کارش، جای تامل دارد. در جنبه های سایه شخصیت هرمس نقصان هایی وجود دارد.

  • تکانشگری و حد و مرز نداشتن؛ کهن الگوی هرمس، در اولین روز زندگیش ثابت کرد که دزدی هوشمند و دروغگویی مجاب کننده است. پسران هرمسی نیز، نه به سرعت پدرشان ولی به زودی مسائل مشابهی را تجربه خواهند کرد. آنچه برای رشد یک هرمسی جنبه حیاتی دارد، آن است که چه بخواهد و چه نخواهد، باید برای موقعیت، احساسات و حقوق دیگران احترام قائل شود و هر چه را که دلش می خواهد، بلند نکند و هر کاری را که دوست دارد انجام ندهد. پسر هرمسی باید حد و مرزها، رفتارهای شایسته و قابل قبول را بیاموزد تا توانایی تشخیص درست و غلط، در وی رشد کند و در نتیجه درباره ی کاری که می خواهد بکند، بیندیشد، در غیر این صورت هرمس به صورت تکانش گرانه و لحظه ای عمل می کند و ذهن کنجکاو خود را برآنچه که مایل است، متمرکز می سازد. شاید این یادگیری، حتی تا دوران بزرگسالی و در طول رابطه های مهم زندگی او هم ادامه پیدا کند، چون او فردی خیال پرداز است که از تخیل خود به شکلی عقلانی استفاده می کند. اگر شخصیت های مهم زندگیش که به دلیل رفتارهای منفی وی آسیب دیده و آزرده شده اند، احساسات خود را ابراز و حد و مرزها را مشخص کنند، او می تواند از قدرت تخیلش در زمینه همدلی و احساسات نیز استفاده کند.
  • هرمس جامعه ستیز و مکار؛ هنگامی که پسر هرمسی در فضای پر از تبعیضی زندگی می کند که بزرگسالان تاثیرگذار، نسبت به او رفتار پرخاشگرانه ای دارند، راستگویی و خویشتن داری را یاد نمی گیرد. پنهان کاری، دزدی و دروغگویی برای او مثل آب خوردن ساده می شود و رفتاری ضداجتماعی و شخصیتی جامعه ستیزانه پیدا می کند؛ آن گاه بین او و دیگران که از رفتار او آزار دیده اند، احساس نارضایتی به وجود می آید و کشمکش روی می دهد. همگام با بزرگ تر شدن، اگر رفتارهای او غیرقانونی باشند، احتمالاً دستگیر می شود.

اگر او مثل وقتی که هرمس، گاوهای آپولو را دزدید، تیزهوش و صاحب قدرت مجاب کنندگی کلامی بالایی باشد، از زور و خشونت استفاده نمی کند بلکه غالباً آنچه را که به او تعلق ندارد، هوشمندانه کش می رود. او هنرمندی شیاد است که اعتماد قربانی خود را جلب می کند و آنگاه گوشش را می برد. همه ی ما درباره ی مردان هرمسی در اینجا و آنجا مطالبی را خوانده ایم. کسانی که خود را به عنوان دکتر جا زده اند و قبل از دستگیری، برای مدتی طولانی، حتی سر کارکنان بیمارستان نیز کلاه گذاشته اند.

به هر حال گاهی مرد هرمسی به دام می افتد. زندانی شدن برای چنین مردی بسیار دشوار است، چون بال های پروازش بسته می شوند. آنچه بیش از همه محیط را برایش دشوار می سازد، محدودیت، روزمرگی و نداشتن آزادی است.

  • مردی که هرگز رشد نمی کند؛ آرامش یافتن برای مرد هرمسی کار دشواری است. او از اکتشاف احتمالات و موقعیت های جدید خوشش می آید، اما این اشتیاق تا وقتی دوام می آورد که جنبه رشددهنده و بالنده داشته باشد. او علف های تازه رس را همواره سبزتر می بیند و همین شور و شوق، او را به سوی سرزمین ها و انسان های جدید فرا می خواند. تا وقتی که خود و یا موقعیتی او را وادار نکند که در جایی بماند و تا چیزی را عمیقاً نیازماید، ادراک و یا مهارت او از آن موضوع، سطحی خواهد بود. او در واقع همه کاره و هیچ کاره است. این کم مایگی و سطحی بودن، جلوه ای از پسر همیشه جوان و نابخرد است.

این جوان ابدی همواره در دنیای احتمالات زندگی می کند. او دوست ندارد به کسی علاقه مند یا متعهد شود چون نمی خواهد فرصت های بعدی را از دست بدهد. همیشه فکر می کند وقت زیادی دارد و فقط وقتی متوجه نادرستی این تصور می شود که دیگر خیلی دیر شده است. هنگامی که دیگر مردان خانواده خود را بنا می نهند و در حرفه ی خود جا می افتند، او به دنبال ماجراجویی ها و از این شاخ به آن شاخ پریدن است و تازه در نیمه ی عمر خود است که متوجه می شود پیری فرا رسیده است. همچون زندگی پیتر پان که رهسپار سرزمین ناکجا آباد است، مرد هرمسی تنها در حدود چهل سالگی است که در آیینه و گذشته نگاهی می اندازد و متوجه می شود که دیگر خیلی دیر شده است و در نتیجه دستخوش افسردگی میانسالی می شود.

  • عدم تعهد عاطفی و صمیمیت؛ مرد هرمسی در مقایسه با دیگر مردان از دلباختگی شدید عاطفی مصون است. او در ارتباطات فراوان خود، بیش از عاطفه به تنوع علاقه نشان می دهد و همین امر باعث می شود تا بتواند به راحتی ارتباط برقرار کند و به همان سادگی هم آن را پشت سر بگذارد. اگر عاشق شود، این احتمال وجود دارد که پایبند هم بشود چون دلباختگی، عشق و عمق را در پی خواهد داشت. اگر آرزوی خانه ای گرم را داشته باشد که بتواند گاهی به آن آمد و شد داشته باشد و احساس کند که آزادی آمدن و رفتن از وی سلب نمی شود، این احتمال وجود دارد که تن به ازدواج بدهد و به مرور زمان ارتباط را عمیق تر سازد اما متعهد شدن و صمیمیت برای او کار آسانی نیست. مشغولیت های او بیش از آن هستند که آرام و قرار پیدا کند و یا برای یک رابطه، وقت زیادی را صرف کند. احتمال زیادی وجود دارد که به همان راحتی که درگیری عاطفی پیدا می کند، از آن رهایی یابد.
  • هرمس منفی

  • جامعه ستیز و ضد اجتماعی است به عبارتی رفتارهای ضد اجتماعی دارد و اعمال مکارانه برایش آسان است.
  • بیش از اندازه تکانشی است.
  • فاقد نظم، انضباط و قاعده است.
  • حد و مرز ندارد.
  • دمدمی مزاج است.
  • به عواقب کارهایی که انجام می دهد، نمی اندیشد.
  • در صورت خلاف قوانین دچار عذاب وجدان نمی شود.
  • به طور افراطی دلیل تراشی می کند و دروغ می گوید.
  • دیگران را نادیده می گیرد.
  • درست و غلط را نمی سنجد.
  • فاقد آرامش و قرار درونی است.
  • در روابطش تعهد عاطفی ندارد.
  • به انسان هایی که علاقه مند می شود، آسیب می رساند.
  • فرصت طلب است و فقط منافع شخصی خود را در نظر می گیرد.

راهکارهایی عملی جهت پرورش کهن الگوی هرمس

  • گاهی برای انجام کارهایی در روز برنامه ریزی نکنید و بدون نقشه پیش روید.
  • ریسک کنید یا ریسک کردن را تمرین کنید.
  • برای خودتان چالش درست کنید.
  • به قصد ماجراجویی و کشف، سفر کنید.
  • تجربه هایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.
  • سخنران تجربه هایتان شوید و بدون برنامه ی از پیش تعیین شده ای به سخنوری بپردازید.
  • فعالیت هایی را انتخاب کنید که به آنها علاقه مند باشید و برای تایید دیگران فعالیت ها را انجام ندهید.
  • به ورزش هایی مثل گلف یا بیس بال که تم ماجراجویانه و چالشی دارند، بپردازید.
  • دیگران را از طریق تجربه هایتان و راهی که خود طی کرده اید، راهنمایی کنید.
  • هدایت گر و راهنمای دیگران شوید.
  • نگاه چالش گرا و ماجراجویانه به قضایا داشته باشید.
  • تخیل و خلاقیت خود را فعال کنید به طور مثال داستان های تخیلی را مطالعه کنید.
  • در مواقعی در برنامه ی روزانه ی خود تغیییرایجاد کنید و بدون چهارچوب به انجام یک کار بپردازید.
  • عادت های خود را تغییر دهید، به طور مثال مسیری که از محل کار تا خانه طی می کنید را تغییر دهید یا مکان مطالعه ی خود را گاهی تغییر دهید.

 

راهکارهایی عملی جهت پرورش کهن الگوی هرمس

 

خلاصه ای از ویژگی های این کهن الگو

  • کهن الگوی پیام رسان
  • راهنمای ارواح
  • رند
  • مسافر
  • فصیح در گفتار
  • سریع در حرکت
  • تکانشی
  • خالق چنگ
  • رفتار دوستانه
  • دزد
  • شاهزاده ی جوان
  • کیمیاگر
  • توانمندی قوی در ارتباط
  • مکار
  • منفعت طلب
  • فرصت طلب
  • برادر کوچک تر
  • راهنما
  • معنوی
  • منجی کودک
  • سخنران
  • سخنور
  • ذهن سریع الانتقال
  • بی حد و مرز
  • خلاق
  • چالش گرا
  • مبتکر
  • راهنمای مسافرین
  • کارآفرین
  • پسر خوب، پسر بد
  • عدم تعهد
  • تمایل به کسب تجربه
  • ضداجتماعی
  • دمدمی مزاج
  • جوان ابدی
  • عاشق گریزپا

209 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *