نقش رسانه ها بر شهوت و عشق

نقش رسانه ها بر شهوت و عشق

زیاد شنیده ایم که زنان و مردان می گویند: ما دوست داریم همسرمان مثل مرد یا زن آن فیلم رفتار کند یا معمولاً سوال اعتراض گونه ی ما از فرد مقابلمان به این صورت است؛ که چرا تو نمی توانی به شیوه ی مرد یا زن آن فیلم که خیلی مورد پسند است و ایده آل است، رفتار کنی؟

آیا رسانه ها و فیلم ها عشق را به نمایش می گذارند؟ یا در حال ترویج شهوت هستند؟

چگونه شهوت را جایگزین عشق، معنا می کنند؟ و…

در این مقاله بر آن هستیم که به تأثیر و نقش رسانه ها بر شهوت و عشق بپردازیم.

سرفصل ها

  • رسانه ها چگونه بر شهوت تأثیر می گذارند؟
  • نقش رسانه های قرن ۲۱ بر شهوت

رسانه ها چگونه بر شهوت تأثیر می گذارند

بازیگرخوب، دروغگویی حرفه ای است و آن که بیشتر از دیگران بتواند تماشاگر را در نقش خود غرق کند، برنده جایزه اسکار می شود.

هالیوود پر از تصاویر جعلی، عشق های متظاهرانه و فریبندگی های مصنوعی و شهوت است. برخی از زن ها و مردها انتظار دارند شریک زندگی شان مانند ستارگان فیلم ها با آنها رفتار کنند.

بازیگرها توهمات را قابل قبول و باورکردنی جلوه می دهند، در فیلم ها از جلوه های ویژه ای استفاده می شود که در واقعیت، قابل کپی برداری نیست به عبارتی رسانه ها شهوت را جلوه می دهند.

این گونه صحنه های ساختگی یکی دو نسل است که به خورد ما می رود و نتیجه اش تلاش مجدانه زن ها برای رقابت و هم چشمی با ایده آل های ارائه شده در فیلم هاست و انتظارشان از مردها این است که مهیج تر و رمانتیک تر از هر زمان دیگری در طول تاریخ باشند در واقع درگیر شهوت می شوند و عشق آگاهانه را درک نمی کنند.

یادتان می آید آخرین باری که در آن لباس های مارک دار و موهای آراسته و هیکل ورزش کاری، برای شام به رستوران لوکس و مجللی که ۳۰ نوازنده ارکستر در پشت صحنه اش موزیک می زدند، رفتید کی بود؟ خب این همان صحنه ای است که با آن رقابت می کنید و سعی در به دست آوردنش دارید.

اینها درجاتی از واقعیت های واهی هستند که مدام توسط رسانه ها در شما رسوخ می کند و زن و مرد امروز را زیر پافشاری و استرس می برد و این انتظار در آنها به وجود می آید که مثل آنها باشند. این واقعیات واهی جلوه ای از شهوت هستند که به صورت عشق معنا شده اند.

 

رسانه ها چگونه بر شهوت تأثیر می گذارند

بسیاری از زن ها دچار این توهم می شوند که همسرشان باید مانند بردپیت ثروتمند و جذاب باشد اما واقعیت این است که مرد خانه شان کارمند است و درآمد متوسطی دارد.

در ابتدای رابطه، بسیاری از مردها در مواجهه با انتظارات غیرواقعی زن ها جوگیر می شوند و این توهم را در آنها ایجاد می کنند که می توانند بخشی از آن انتظارات را برآورده کنند.

زن ها، مردی مانند بازیگران فیلم های رمانتیک می خواهند زیرا آن مرد دقیقاً نیازهای زن را می دانست و همیشه آنها را اجابت می کرد. گرچه سال ها پیش از این، زن ها فکر می کردند مردشان نرمال است و واقعیت گرایی حاکم بود. انتظارات غیرواقعی از دلایل اصلی تجزیه روابط است.

امروزه زن ها هر روزه از طریق تلویزیون و فیلم ها در معرض تصاویر “مردهای جدیدی” قرار می گیرند که در یک شرایط ساختگی رمانتیک، مانند زن ها فکر می کنند، صحبت می کنند و عکس العمل نشان می دهند ولی ظاهراً رفتار مردانه ای دارند.

آنها خوش هیکل هستند، لباس گران قیمت می پوشند و ریش های مرتب و اصلاح شده دارند و با اشتیاق بر صحبت های زن درباره ارتباط و زندگی شان گوش می دهند، همه ی این کارها بر پایه ی شهوت است نه عشق آگاهانه.

این تصاویر در مجلات زن ها پررنگ تر جلوه داده شده و مورد تأیید قرار می گیرند و در زن این توهم را ایجاد می کنند که احتمالاً او تنها زنی است که با مرد ایده آلی مانند شخصیت فیلم ازدواج نکرده است. در نتیجه مطالعات نشان داده است زن هایی که بیشتر وقت خود را صرف خواندن رمان های تخیلی می کنند، هرگز از زندگی شان رضایت ندارند اگر چه بررسی ها همچنین نشان داده است که آنها در مقایسه با افرادی که این نوع کتاب ها را نمی خوانند بیشتر ارگاسم می شوند.

نقش رسانه های قرن ۲۱ بر شهوت

مردهایی که قبل از سال های ۱۹۶۰ به دنیا آمده اند آخرین نسل از مردهایی هستند که ایده شان برای جذاب بودن داشتن شغل و دستان زحمتکش و زخم و زیلی های روی صورت و پیشانی بود.

آنها باید در را برای خانم ها باز می کردند، و در حضور یک خانم هرگز کلمات رکیک به کار نمی برند و به هنرپیشگان احترام می گذاشتند. و این تمام آن چیزی بود که برای یک “مرد کامل” بودن لازم بود.

از سال ۱۹۷۰ به بعد با بیشتر شدن جوامع فمینیستی در غرب انتظارات زن ها از مردها و نوع روابطشان تغییر پیدا کرده است. امروزه انتظارات زن ها از مردها نسبت به مادرها و مادربزرگ هایشان افزایش یافته است. انتظاراتی که آنها حتی جرأت تصور کردنش را نداشتند.

تا سال های ۱۹۷۰ زن ها فقط حق داشتند از مرد انتظار داشته باشند از نظر اجتماعی قابل احترام باشد. از راه مشروع فرزنددار شود و آن قدر قابل اطمینان باشد که بتواند خرج زندگی را تأمین کند. حالا که دیگر این شرایط وجود ندارد، زن ها آزادند هر خواسته ای از مرد داشته باشند. امروزه بسیاری از مردها سعی می کنند با این چالش های جدید کنار بیایند و به آن هاتن بدهند.

امروزه جوامع فمینیستی رفتارهای مردانه را نمی پسندند و گاهی اوقات آن را بیماری تلقی می کنند. در حقیقت وقتی مردها تنها وجوهی از رفتارهای مردانه را از خود بروز می دهند، متهم به داشتن اختلالات روانی یا عدم تربیت صحیح می شوند.

امروزه در آموزش و پرورش، معلمان بچه ها، تقریباً فقط زن ها هستند. آن ها از پسرها می خواهند با تفاوت هایشان به توافق برسند و آرام و بی سر و صدا بازی کنند، درست برعکس آن زمان ها که کشتی گیری، جنگ بازی و انتخاب فرمانده که از ویژگی های ذاتی مغز مردهاست، تشویق و حمایت می شد.

امروزه معلم های مرد اگر هم باشند تعدادشان بسیار کم است و فکر کردن به مفهوم مرد بودن، بیشتر باعث سردرگمی شان شده است.

متأسفانه، سقف توقعات و انتظارات خانم ها از آقایان هر سال در اثر تأثیر رسانه های گروهی و فیلم های هالیوودی تا جایی افزایش یافته است که بسیاری از مردها دست از تلاش برداشته اند.

زن ها با تصاویر ستاره های روی جلد مجلات زندگی می کنند. اما این موضوع برای مردها سخت تر است، زیرا حداقل مجله زن ها نشان می دهد چه شکلی باید باشید ولی مجله مردها این طور نیست.

 

نقش رسانه های قرن ۲۱ بر شهوت

از مرد قرن بیست و یکمی انتظار می رود در محل کارش هوشیار و محتاط باشد، لباس های شیک و مد روز بپوشد، آشپزی و خانه داری بداند، در رختخواب قوی و محکم باشد، در ورزش مدال بیاورد، پدری نمونه بوده و پای درد و دل های زنی که از درد و دل هایش حرف می زند بنشیند و وقتی فیلم رمئو و ژولیت را نگاه می کند اشک بریزد.

همان طور که لیست انتظارات و درخواست ها از مرد ایده آل قرن بیست و یکمی طولانی تر می شود، بسیاری از مردها به زمین های فوتبال و مسابقات رالی و میانه ها پناه می برند، جایی که بتوانند در مقابل هم جنس شان خودی نشان بدهند و مثل یک مرد رفتار کنند ولی زن ها خیلی راحت به خرید می روند و شکلات می خورند.

نتیجه:

پس یکی از دلایلی که ما انسان ها عشق و شهوت را به اشتباه درک می کنیم و شهوت را جایگزین عشق، معنا می کنیم، تأثیر و سهمی است که رسانه ها در موضوع شهوت دارند در واقع رسانه ها، ایده آل هایی را به نمایش می گذارند که از شهوت نشأت می گیرند نه عشق، واقعیات زندگی را به سمت توهم می برند به عبارتی توهم عشق را به ما تحویل می دهند نه عشق آگاهانه را، این یکی از تأثیرات رسانه است اما به این معنا نیست که رسانه ها به طور کل بی ارزش هستند بلکه ما با آگاهی انتخاب کردن می توانیم عملکردمان را تغییر دهیم.

154 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *