توهم عزت نفس چیست

توهم عزت نفس چیست؟

توهم عزت نفس چیست

تا به حال شده است که با افرادی رو به رو شوید که از شهرت و موفقیت یا جایگاه خوبی برخوردارند اما مدام احساس ناراحتی دارند؟ کسانی که وقتی نسبت به آنها نزدیک می شوید و کمی شناخت پیدا می کنید، متوجه می شوید، نقاب عزت نفس دارند و از درون احساس ارزش نمی کنند…
این افراد دچار توهم عزت نفس هستند اما توهم عزت نفس دقیقاً چیست؟
در این مقاله قصد داریم به موضوع (توهم عزت نفس) بپردازیم.

سرفصل ها:

 عدم عزت نفس

وقتی عزت نفس کم است اغلب تحت تاثیر ترس قرار می گیریم. ترس از واقعیت که در برخورد با آن خود را نابسنده و کم کفایت، احساس می کنیم. ترس از حقایق درباره ی خودمان یا دیگران که آن را انکار و یا در خود سرکوب کرده ایم.

ترس از فرو ریزی وانمودها و تظاهرها، ترس از افشا شدن، ترس از تحقیر شدن ناشی از شکست، ناکامی و گاه مسئولیت ناشی از موفقیت ما بیش از آن که از شادی و خوشبختی برخوردار شویم، فرصتمان را صرف اجتناب از درد و تالم می کنیم.

اگر احساس کنیم که جنبه های مهم حقیقتی که باید با آن روبه رو شویم از درک و فهم مان فاصله دارد. اگر با احساسی از درماندگی با مسائل مهم و کلیدی زندگی مواجه شویم. اگر احساس کنیم که جرات اندیشیدن به برخی از جنبه های زندگی را نداریم، این ها و بسیاری از هراس های دیگر روی توانمندی آگاهی مان اثر می گذارند و در نتیجه مسئله ی اولیه از آن چه هست وخیم تر می شود.

نمی گوییم که میزان عزت نفس ما اندیشه مان را تعیین می کند. موضوع به همین سادگی نیست. عزت نفس روی انگیزه های احساسی ما اثر می گذارد، احساسات ما می توانند اندیشه را تشویق و یا دلسرد کنند، ما را به جانب واقعیت ها و حقایق سوق دهند یا از آنها دور کنند، می توانند ما را به جانب احساس توانمندی سوق دهند یا از آن دور کنند.

به همین دلیل است که می گوییم قدم های نخست ایجاد عزت نفس با دشواری برداشته می شوند. به عبارت دیگر تحت تاثیر مقاومت احساسی، سطح آگاهی به دشواری افزایش می یابد. باید با این باور که می گوید منافع ما نا آگاهانه بهتر تامین می شود، برخورد کنیم. آن چه اغلب سبب دشواری می شود این احساس ماست که می گوید تنها با نا آگاهی و بی خبری است که زندگی قابل تحمل می شود. تا زمانی که نتوانیم با این نقطه نظر برخورد کنیم، عزت نفس مان افزایش نمی یابد.

این خطر وجود وجود دارد که ما زندانیان تصویر ذهنی منفی خود شویم. به تصویر ذهنی منفی خود شویم.
به تصویر ذهنی منفی خود اجازه می دهیم که اعمال ما را دیکته کنند. خود را ضعیف و حقیر تعریف می کنیم و بعد عملکردمان درستی آن را اثبات می کند. در حالی که می توانیم برخلاف تصویر ذهنی منفی خود اقدام کنیم و آن را به مبارزه بطلبیم و بسیاری نیز این کار را می کنند، تسلیم می شویم و کاری صورت نمی دهیم. خود را مقهور شرایط از پیش تعیین شده روانی تلقی می کنیم. به خود می گوییم که فاقد قدرت هستیم و این گونه پاداش می گیریم زیرا مجبور نمی شویم تن به خطر بدهیم و علیه حالت انفعال خود اقدام کنیم. لازم است به رغم مقاومت احساسی، میزان آگاهی خود را افزایش دهیم.

 

 عدم عزت نفس
عزت نفس اندک، نه تنها اندیشه را متوقف می کند و موانعی بر سر راه آن قرار می دهد بلکه آن را مخدوش می سازد. اگر از اشتهار بدی با خود، برخوردار باشیم و بخواهیم انگیزه ی رفتاری را شناسایی کنیم، طوری واکنش نشان می دهیم که ذهنمان واقعیت ها را نمی بیند و یا تحت تاثیر احساس گناه و احساس بی ارزش بودن، نمی توانیم منطقی ترین توضیح برای رفتارمان را پیدا کنیم.

در این شرایط تنها خود را محکوم و تحقیر می کنیم و یا اگر خود را در معرض اتهام های دیگران ببینیم، ممکن است احساس کنیم که سلاحی برای مبارزه در اختیار نداریم. در نتیجه تهمت و اتهام را می پذیریم. تحت تاثیر احساس (چگونه می توانم تصمیم بگیرم) قرار می گیریم.

مبنا و اساس عزت نفس کم، به جای اطمینان، هراس است. به جای آن که زندگی ببینیم از وحشت زندگی می گریزیم. به جای خلاقیت، ایمنی را برمی گزینیم. می خواهیم از ارزش های اخلاقی فرار کنیم. می خواهیم مورد عفو قرار بگیریم، پذیرفته شویم و به شکلی از ما مراقبت کنند.
اگر عزت نفس اندک از ناشناخته ها ونا آشناها می هراسد، عزت نفس زیاد مترصد مرزهای تازه است. اگر عزت نفس اندک، از چاش ها اجتناب می کند، عزت نفس زیاد، محتاج و علاقه مند آنهاست.

عزت نفس کاذب چیست

گاه اشخاص را می بینیم که از موفقیت فراوان و در سطح جهان برخوردارند اما فاقد عزت نفس هستند، به کسانی برمی خوریم که از شهرت و اعتبار فراوان برخوردارند و با این حال عمیقاً ناراضی، مشوش یا افسرده هستند. ممکن است در ظاهر باوری از خود توانمندی و حرمت نفس را به نمایش بگذارند، ممکن است ظاهراً با عزت نفس به نظر برسند اما در واقع این گونه نباشند. چگونه می توانیم این اشخاص را درک کنیم؟

قبلاً خاطرنشان کردیم که اگر به واقع نتوانیم به عزت نفس برسیم نتیجه اش اضطراب، نداشتن احساس امنیت خاطر و تردید و دودلی است.
شرایطی دردناک است و چون این طور است اغلب از آن طفره می رویم. می خواهیم هراس هایمان را منکر شویم و ظاهر عزت نفس را که در واقع آن را نداریم به نمایش بگذاریم. این گونه، عزت نفس کاذبی در خود ایجاد می کنیم.

عزت نفس کاذب توهم باور خود توانمندی و حرمت نفس را که در اصل وجود خارجی ندارد به نمایش می گذارد. عزت نفس کاذب وسیله ای غیر منطقی به منظور کاستن از اضطراب و نداشتن احساس امنیت خاطر است، می خواهیم جای عزت نفس واقعی را بگیرد اما این اتفاق نمی افتد.

بسیاری از اشخاص، خواهان عزت نفس از راه هایی هستند که موثر واقع نمی شود. به جای آن که عزت نفس را از طریق آگاهی، مسئولیت و انسجام و همیت دنبال کنیم ممکن است بخواهیم با روش های کسب شهرت، کسب ثروت یا بهره برداری های جنسی به این مهر برسیم. توجه داشته باشید که خودفریبی و انکار را پایانی نیست. عزت نفس تجربه ای صمیمانه است که در عمق وجود اشخاص، هست.

عزت نفس آن چیزی است که درباره ی خود می اندیشیم و احساس می کنیم. چیزی نیست که دیگران در مورد آن برایمان تصمیم بگیرند. در این زمینه هر اندازه تاکید کنیم زیاد نیست. ممکن است افراد خانواده، همسر و دوستانم مرا دوست بدارند و با این حال من خودم را دوست نداشته باشم.

ممکن است همکارانم در مقام تحسین من حرف بزنند و با این حال من خودم را موجودی بی ارزش قلمداد کنم. می توانم قیافه مبدل بگیرم، همه را فریب بدهم و با این حال از درون بلرزم و خود را بی کفایت و بی صلاحیت بدانم. ممکن است انتظارات دیگران را برآورده سازم و با این حال در حد انتظار خودم ظاهر نشوم. ممکن است ده ها مدال افتخار بگیرم و با این حال احساس کنم که به جایی نرسیده ام.

ممکن است میلیون ها نفر در مقام تحسین من حرف بزنند و با این حال خودم را بی ارزش بدانم و احساس ارزشمندی نکنم.

تشویق و تایید دیگران نیست که به ما عزت نفس می دهد. آموزش و مال و منال و ازدواج، پدر شدن و یا مادر شدن و موفقیت های جنسی و یا عمل جراحی پلاستیک نیست که به کسی عزت نفس می دهد. ممکن است اینها در مواقعی به ما احساس بهتری بدهند، ممکن است در مواردی بر راحتی ما بیفزایند اما راحتی، عزت نفس نیست.

کمال تاسف اینجاست که بسیاری از مردم برای رسیدن به عزت نفس به همه جا نظر می کنند جز به درون خویش و به همین دلیل در این جستجوی خود ناکام می مانند.

اگر عزت نفس، داوری در خود باشد که من مناسب و درخور زندگی هستم، اگر خود را شایسته و ارزشمند بدانم. اگر عزت نفس، تجربه کردن باوری باشد که به خود اعتماد کنیم، کسی جز من نمی تواند که این احساس را در خود ایجاد و آن را حفظ کند.

متاسفانه بسیاری از اساتید و تعلیم دهندگان عزت نفس در عبادت خدایان کاذب دست کمی از بقیه ندارند. به یاد دارم به سخنرانی کسی گوش میدادم که برای مردم سمینار درباره ی عزت نفس برگزار می کرد. می گفت: یکی از راه های مهم رسیدن به عزت نفس دمخور شدن با کسانی است که به ما بها می دهند.

در لحظه ای از ذهنم گذشت؛ چه بسیار اشخاص فاقد عزت نفس را می شناسم که پیرامونشان پر است از کسانی که در مقام تشویق و تحسین دائم آنها هستند. راستی عجیب است رسیدن به این باور که اگر با کسانی که ما را تحسین می کنند رفت و آمد کنیم عزت نفس مان افزایش می یابد.

منبع اصلی و مهم عزت نفس از کجا سرچشمه می گیرد

منبع اصلی و مهم عزت نفس در درون ماست. مهم کاری است که ما می کنیم نه این که دیگران چه می کنند. وقتی به عوامل بیرون از خود نگاه می کنیم و از انها احساس عزت نفس می طلبیم گرفتار تراژدی می شویم.

مطمئناً بهتر است با کسانی که از عزت نفس بالا برخوردارند، معاشرت کنیم. کسانی که دوست عزت نفس ما هستند به کسانی که دشمن عزت نفس ما هستند، برای معاشرت ترجیح دارند.

البته این را هم نمی گویم که کسانی که از سلامت روانی برخوردارند تحت تاثیر رفتار دیگران قرار نمی گیرند. انسان موجودی اجتماعی است و مسلماً دیگران روی او تاثیر می گذارند. دیگران می توانند روی برداشت ما از خودمان تاثیر بگذارند. اما نفوذپذیری اشخاص، هرگز به یک اندازه نیست. بعضی ها به راحتی تحت تاثیر قرار می گیرند اما تاثیرپذیری جمع دیگری کمتر است. به همین دلیل است که مجدداً تاکید می کنم درجه و شدت استقلال اشخاص با هم تفاوت دارد.

 

منبع اصلی و مهم عزت نفس از کجا سرچشمه می گیرد

نتیجه:
پس بنابراین دستیابی به عزت نفس از عوامل بیرونی ما سرچشمه نمی گیرد به عبارتی منبع اصلی و مهم عزت نفس در درون ماست پس لازم است شروع به خودشناسی کنیم و سفری به درون داشته باشیم.

این موضوع به این معنا نیست که وجود و تاثیر عوامل بیرونی در زندگی را نادیده بگیریم بلکه میزان تاثیرگذاری عوامل بیرونی در ما انسان هاست که مهم است و این تاثیرپذیری و استقلال فردی یکی از ویژگی های مرتبط با عزت نفس است که در هر فردی که خواهان عزت نفس است، لازم است مورد بررسی قرار گیرد. یکی دیگر از عوامل لازم برای دستیابی به عزت نفس، کسب آگاهی و عملکرد است.

64 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *