تغییر تله شرم یا نقص

تغییر تله نقص و شرم

مقدمه:

می گفت: “وقتی در حال شناسایی تله های زندگی ام بودم بارزترین مشکل یا تله ی شخصیتی ام، تله ی نقص/شرم بود و به دنبال راهی برای درمان و بهبودی زندگی ام بودم تا بتوانم این الگوی دیرپا را از بین ببرم و مسیر سالم تری را تجربه کنم.”

در این مقاله قصد داریم به راهکارهای مربوط به تغییر  تله ی نقص/شرم بپردازیم.

 

 

مراحل تغییر تله ی زندگی نقص/شرم

 

1-احساس های بی ارزشی و شرمساری دوران کودکی را درک کنید. آسیب دیده ی درون را حس کنید

بایستی یک بار دیگر حس شرمساری و بی ارزشی را تجربه کنید تا بتوانید در راه رهایی از این تله ی زندگی گام بردارید. به این سوال ها جواب بدهید:  “رگ و ریشه ی این تله ی زندگی به کجا برمی گردد؟

چه کسانی از شما ایراد می گرفتند و در شما حس شرمساری را دامن می زدند؟ چه کسانی باعث می شدند که شما احساس بی ارزشی کنید؟پدر؟مادر؟خواهر؟برادر؟” مطمئناً برای پاسخ گویی به این سوال ها باید به سال های اولیه زندگی تان فکر کنید.

از آنجا که فکر کردن به این خاطرات دردناک است، بسیاری از افراد با ناچیزانگاری یا بی ارزش سازی این روش، سعی می کنند به این خاطرات فکر نکنند.

در برابر این افکار مقاومت کنید و به کار خودتان ادامه بدهید. برای اینکه دقیق تر بتوانید به این خاطرات فکر کنید استفاده از آلبوم عکس خانوادگی می تواند راهگشا باشد. یا می توانید به محله ی قدیمی خود بروید، زیرا در آنجا خاطرات شما بیشتر به ذهنتان متبادر می شوند.

در اتاقی تاریک و خلوت بنشینید. روی صندلی راحتی قرار بگیرید و به تصویرسازی ذهنی خود مجال بدهید تا خاطرات مهم شما را به یاد بیاورد. اصلاً به خودتان سخت نگیرید و خودتان را مجبور نکنید که خاطره ای خاص در ذهنتان شکل بگیرد.

در ابتدا سعی کنید در ذهنتان خاطره ای شکل بگیرد. اگر یادآوری خاطرات برای شما سخت است، زمانی که در موقعیت های فعلی زندگی تان به شدت احساس شرم و بی ارزشی می کنید از این فرصت برای تصویرسازی خاطرات دوران کودکی استفاده کنید.

شما بایستی خاطرات دوران کودکی تان را درک کنید. همان خاطراتی را که خواهان عشق و علاقه بوده اید، اما به شدت طرد شده اید. بایستی تصویر افرادی را که شما را از محبت و صمیمیت محروم کرده اند به خوبی تجسم کنید.

با تجربه ی این خاطرات و بازگویی احساس هایتان به افرادی که به این خاطرات دردناک دامن زده اند، از شر احساس شرمساری و بی ارزشی خلاص خواهید شد.

در این تصویرسازی ها خودتان را به عنوان فردی بزرگسال تجسم کنید و کودک آسیب دیده ی درون را دلداری بدهید. دلداری، محبت، ستایش و حمایت از کودک درون می تواند حس شرمساری او را کاهش دهد.

بایستی با عواطف و احساس های ناشی از تله ی زندگی تان بیشتر آشنا شوید. از این رهگذر می توانید کودک آسیب دیده ی درون را درک کنید.

 

2-فهرستی از شیوه های مقابله ی خود(تسلیم، فرار و حمله) برای کنار آمدن با تله ی زندگی را بنویسید.

به این سوال ها جواب بدهید تا بتوانید مرحله ی دوم تغییر تله ی زندگی نقص/شرم را پشت سر بگذارید: “آیا شما ادم ایرادگیر و عیب جویی هستید؟ آیا در برابر انتقادهای دیگران، سخت به حالت دفاعی می روید؟ آیا افرادی را که دوست شان دارید، طرد می کنید؟

آیا به موفقیت های خود بیش از حد افتخار می کنید؟ آیا سعی می کنید با موفقیت های خود، دیگران را تحت تاثیر قرار دهید؟ آیا دائماً از دیگران می خواهید که شما را از وجود عشق و علاقه ی خود مطمئن کنند؟ آیا سعی می کنید با توجه طلبی و موفقیت جویی، احساس شرمساری و حقارت خود را پنهان سازید؟”

“آیا برای کاهش احساس بی ارزشی به دامن اعتیاد و هم وابستگی پناه برده اید؟ آیا دچار پرخوری شده اید؟ آیا بیش از حد توان خود کار می کنید؟ آیا از صمیمیت فرار می کنید؟

آیا از صحبت درباره ی عواطف و احساس های شخصی گریزان هستید؟ آیا نسبت به طرد شدن حساسیت دارید؟ آیا گوش به زنگ این هستید که دیگران شما را تحویل نگیرند؟ آیا با این شگردها به دنبال فرار یا اجتناب از احساس بی ارزشی خود هستید؟”

سعی کنید پس از شناسایی راه های فرار از احساس بی ارزشی یا جنگ بر علیه احساس بی ارزشی، این راه ها را زیر نظر بگیرد. همین که این راه ها را بشناسید و رفتارهای خودتان را زیر نظر بگیرید، تمایل شما برای انجام این رفتارها کم می شود.

 

3-تلاش کنید دست از رفتارهای مقابله ای فرار یا حمله بردارید.

اگر دست از رفتارهای فرار یا حمله بردارید، احساس شرم را درست و به طور کامل تجربه خواهید کرد. شما برای رها شدن از شر تله ی زندگی راهی ندارید، مگر اینکه عواطف و احساس های دردناک مربوط به آن تله ی زندگی را به خوبی تجربه و درک کنید.

برای مثال ممکن است سخت طالب موفقیت و شهرت باشید تا از این راه بتوانید حس بی ارزشی خودتان را جبران کنید. ممکن است مدام سعی در اثبات لیاقت و ارزشمندی خودتان داشته باشید تا احساس شرم دست از سر شما بردارد.

اگر چه ممکن است در این شیوه ها موفق عمل کنید، اما اغراق و افراط شما باعث می شود آدم موفق و مشهوری شوید که هر لحظه ممکن است کاخ آمال و آرزوهایتان با یک انتقاد جزئی یا ناکامی فرو بپاشد.

4-احساس های شرم و بی ارزشی را زیر نظر بگیرید.

به بررسی موقعیت هایی بپردازید که تله ی زندگی تان را فعال می کنند. از احساس های شرم و بی ارزشی اگاه باشید. موقعیت هایی را بنویسید که احساس شرم و بی ارزشی دامن شما را می گیرد. احساس های شرم و بی ارزشی حاکی از آن هستند که تله ی زندگی تان دست به کار شده است تا اوقات شما را تلخ کند.

سعی کنید تمام رفتارهایی را بنویسید که موجب تغییر نکردن وضعیت زندگی تان می شوند. رفتارهایی را که در این موقعیت ها از شما سر می زند، یادداشت کنید:

  • زمانی که احساس ناامنی، بی کفایتی و یا طردشدگی و رهاشدگی می کنید.
  • زمانی که خودتان را دست کم می گیرید.
  • زمانی که به دیگران حسادت می کنید.
  • زمانی که به بی احترامی ها و تحقیرهای دیگران حساسیت به خرج می دهید.
  • زمانی که در برابر ایرادهای دیگران  به لاک دفاعی می روید.
  • زمانی که به خودتان اجازه می دهید دیگران به شما بی احترامی کنند.

تله ی زندگی نقص/شرم باعث می شود در این موقعیت ها دست به رفتارهایی بزنید که اگرچه احساس شرم و بی ارزشی شما را اندکی تسکین می دهند اما عملاً باعث تقویت تله ی زندگی نقص/شرم می شوند. به خوبی واقفیم که این کار سختی است، زیرا تمام تلاش خود را صرف فرار از دردهای زندگی می کنید.

برای اینکه بیشتر بتوانید این شرایط را تحمل کنید بایستی خودتان را امیدوار سازید. امید به اینکه تحمل این عواطف و احساس های دردناک، اولین قدم برای رهایی از مشکلاتی است که روزگار را به کام شما تلخ کرده اند.

علاوه بر این دقت کنید که همسر یا شریک عاطفی شما چه گله و شکایت هایی از شما دارد. احتمال دارد که برخی از انتقادهای او تا حدی درست باشند. آیا بارها به حسادت افراطی، نگرانی و زودرنجی متهم شده اید؟

آیا به شما گفته اند که بیش از حد به اطمینان خاطر نیاز دارید یا اینکه خیلی احساساتی هستید؟ با شناسایی این نارضایتی ها می توانید پی ببرید که چگونه در روابط بین فردی، تله ی زندگی تان تقویت می شود.

 

5-معیارهایتان را برای نامزد جذاب و نامزد غیرجذاب بنویسید.

یک بار به طور دقیق معیارهای انتخاب همسر را بازنگری کنید. ممکن است کسانی که به شما پیشنهاد می دهند یا افرادی که دور و بر شما هستند به دو دسته ی کلی تقسیم می شوند:

الف)آنهایی که در شما عشق و جذابیت زیادی دامن می زنند و

ب) کسانی که هیچ علاقه ای در شما برنمی انگیزند. آیا کسانی که در نگاه اول بسیار هیجان برانگیز هستند از دسترس شما دورند؟ یا علاقه ی چندانی به شما ندارند؟

آیا کسانی که عشق و جذابیت زیادی در شما برنمی انگیزند، سخت خواهان ادامه ی رابطه با شما هستند؟ تله ی زندگی نقص/شرم باعث می شود که شما از یک سو به کسانی علاقه داشته باشید که دسترس ناپذیر و انتقادگرند.

از سوی دیگر، این تله ی زندگی باعث می شود که نسبت به افرادی که مناسب حال شما هستند، علاقه ی چندانی نداشته باشید.

6-نقاط ضعف و نقاط قوت خود در دوران کودکی و دوران فعلی را بنویسید.

قصدمان از این کار این است که از چشم انداز واقع بینانه تری به خودتان نگاه کنید. شما نه تنها دیدگاه منصفانه ای به خودتان ندارید، بلکه بسیاری از اوقات این نگاه مغرضانه نیز هست. از چشم انداز این نگاه مغرضانه، عیب های خود را بزرگ و ویژگی های مثبت خود را کوچک جلوه می دهید.بهتر است دیدگاه علمی تری اتخاذ کنید. نقاط ضعف و نقاط قوت دوران کودکی و نوجوانی و زندگی کنونی تان را بنویسید.

نوشتن این فهرست به شما کمک دیگری نیز می کند. با نوشتن این فهرست متوجه خواهید شد که ویژگی های مثبت خود را کم ارزش می کنید و به ویژگی های منفی تان رنگ و جلای بیشتری می دهید.

اگر نوشتن این فهرست برای شما سخت است، سعی کنید از دوستان نزدیک و آشنایان کمک بگیرید. حواس تان باشد که از کسانی که این تله را در ذهن شما شکل داده اند، نظرخواهی نکنید.

وقتی به ویژگی های مثبت خود فکر می کنید آنها را کم ارزش ندانید. به این ویژگی های مثبت، ارزش قائل شوید. اگر کسی از شما تعریف کرد از او تشکر کنید. تعریف و تمجید دیگران از ویژگی های مثبت تان را کم ارزش تلقی نکنید.

رفتارهایی را که باعث می شوند به دنبال شهرت طلبی و موفقیت جویی بروید، کنار بگذارید. این رفتارها بخشی از خویشتن غلط شما محسوب می شوند. اگر کسی از شما تعریف کرد، سعی کنید تعاریف کلی وی را به حرف هایی دقیق تبدیل کنید.

حرف های کلی مثل “شما ادم خوبی هستید”،”از شما خوشم می آید” را دربست نپذیرید. سعی کنید با چند سوال، این حرف های کلی به رفتارهای قابل مشاهده تبدیل شوند. با این کار می توانید به تدریج از خویشتن غلط فاصله بگیرید و به خویشتن واقعی تان مجال بروز بدهید.

شاید از این نکته تعجب کنید که مردم از اینکه به شما فیدبک مثبت بدهند، احساس خوبی خواهند داشت. تجارب بالینی ما حاکی از آن است به محض اینکه مراجعان  از طرف دوستان و افراد نزدیکشان، فیدبک مثبت می گیرند، حالشان بهبودی قابل توجهی پیدا می کند.

 

7-نقاط ضعف فعلی خود را به طور جدی ارزیابی کنید.

زمانی که توانستید نقاط ضعف فعلی خود را بنویسید آن گاه از خودتان سوال کنید اگر فردی همین نقاط ضعف را داشت، درباره ی او چه احساسی داشتم. به خاطر بسپارید که گل بی عیب وجود ندارد. هیچ کس خوب مطلق و بد مطلق نیست. هر کس آمیزه ای از ویژگی های مثبت و منفی است.

هر روز به فهرست نقاط قوت خود نگاهی بیندازید. انها را دست کم نگیرید. با این کار به تدریج غل و زنجیری را که تله ی زندگی به دست و پای شما بسته است، باز می کنید. تکرار هر روز ویژگی های مثبت باعث می شود که به تدریج از موضع آگاهی عقلانی به سمت پذیرش هیجانی بردارید.

 

8-برای تغییر نقاط ضعف تغییرپذیر، برنامه ریزی کنید.

کدام یک از نقاط ضعف خود را می توانید تغییر بدهید؟ بسیاری از افراد وقتی که دقت ویژگی های منفی خود را از نظر می گذرانند، پی می برند که بسیاری از این ویژگی های منفی، موقتی و قابل تغییر هستند.

چه بسا که قبل از این کار، فکر می کرده اند که این ویژگی ها ذاتی و تغییرناپذیرند. سعی کنید به تدریج برای کاهش این محدودیت ها و رفع عیب ها و نقص ها تلاش کنید.

اغلب متوجه شده ایم که برخی عیب ها و ایرادهای افراد به دلیل حاکمیت سلطه گرانه ی تله ی زندگی نقص/شرم است تا اینکه همه ی عیب و نقص ها واقعی باشند. با عبارتی عیب ها و نقص ها حاصل فعالیت تله ی زندگی محسوب می شوند.

آگاهی از رفتارهای ناشی از تله ی زندگی کمک می کند که کنار گذاشتن این رفتارها و الگوها راحت تر شود.

 

9-نامه ای به والد یا والدین سرزنش گرتان بنویسید.

برای کسانی که در دوره ی کودکی تان به شما انتقاد کرده اند، نامه بنویسید. اصلاً لازم نیست که این نامه را به فرد یا افراد مورد نظر بنویسید. شاید دوست نداشته باشید به این افراد نامه بنویسید. قرار است با نوشتن نامه، خودتان را از زیر بار احساس های متضاد و سردرگم ساز نجات دهید. علاوه بر این قصد داریم حرف دلتان را به این افراد انتقادگر و بدرفتار بزنید و خشم درونی خودتان را کاهش دهید.

قرار است در این نامه به این افراد بگویید که رفتارشان چه تاثیری بر شما گذاشته است. قرار است بگویید که اصلاً لایق چنین رفتارهایی نبوده اید. قرار است به خصوصیات و ویژگی های مثبت خودتان اشاره کنید که متاسفانه از دید این افراد پنهان مانده اند.

قرار است آرزوهای ناکام خودتان را به آنها بازگو کنید. قرار است به آنها بگویید چه نیازهایی داشته اید و متاسفانه آنها نتوانسته اند این نیازها را برآورده کنند، در حالی که این نیازها حق طبیعی شما بوده اند.

اصلاً از رفتارهای این افراد چشم پوشی نکنید. انتقادهای آن را توجیه نکنید. اگر مایل بودید می توانید بعدها این کار را بکنید. بسیاری از افراد با این توجیه از سر این رفتارها می گذرند که رفتار آنها قصدمندانه نبوده است. یادتان باشد که چنین ترجیحی نمی تواند مشکل تله ی زندگی را برطرف سازد.

بهتر است ابتدا در این نامه، تمام احساس های منفی، آرزوها و نیازهای خود و اثرات بدرفتاری های آنها را بنویسید. زمانی که احساس بی ارزشی را کم کردید، آن گاه می توانید این افراد را ببخشید. اولین قدم در راه بخشیدن این افراد، آگاه شدن از اثرات ناگوار رفتارهای آنها بر احساسات و زندگی شماست.

کاملاً قابل درک است که دوست دارید از رفتار والدین تان دفاع کنید، حتی اگر به شما صدمه زده باشند. دوست دارید همیشه پدر و مادرتان را آدم هایی خوب و شایسته بدانید. بنابراین دست به دامن این توجیهات می شوید: “خودشان مشکل داشتند”، “آنها راه بهتری بلد نبودند”، “نیت بدی نداشتند، اما رفتارشان مشکل داشت.” سعی نکنید در این نامه از والدین تان دفاع کنید.

فقط قرار است در این نامه تا جای ممکن با صداقت و صراحت، احساس های خود و اثرات رفتار والدین را بر زندگی و سرنوشت تان بازگو کنید.

قرار است در این نامه اتفاقاتی که به سر شما آمده است و اثرات ناگوار این حوادث بر زندگی فعلی تان را بنویسید. در این بین، احساس های خود را نیز فراموش نمی کنید و آنها را در لا به لای جملات نامه به طرف مقابل منعکس می کنید.

 

10-کارت آموزشی تهیه کنید.

کارت آموزشی مخصوص تله ی زندگی نقص/شرم را تهیه کنید تا هر وقت این تله ی زندگی فعال شد و افکار ناکارآمدی را در ذهن شما پدید آورد، ان را مطالعه کنید.

شما با صدای والدین انتقادگرتان همانندسازی کرده اید به نحوی که در حال حاضر اصلاً نمی توانید از افکارتان فاصله بگیرید. با نوشتن کارت اموزشی قصد داریم شما به تدریج مهارت ناهمانندسازی با افکارتان را یاد بگیرید. زیرا افکار شما همان صدای والدین هستند که در دوران کودکی تان شنیده اید.

کارت آموزشی، ابزاری قدرتمند برای اقتدار ستیزی بر علیه صدای تله ی زندگی است. کارت آموزشی باعث آگاهی افزایی می شود. در کارت آموزشی دو قسمت مهم وجود دارد. قسمت اول مربوط به والدین ایرادگیر و آزارگری است که صدای آنها ملکه ی ذهنتان شده است.

والدینی که در حق شما بی انصافی کرده اند و باعث شده اند شما احساس شرمساری و بی ارزشی کنید. قسمت دوم نیز مربوط به احساس های کودک آسیب دیده ای است که خواهان عشق، محبت، پذیرش و تایید بوده است.

کارت آموزشی به شما کمک می کند صدای مزاحم والدین را از ذهن خود بیرون کنید. پس از این کار، بخش سالم ذهن شما می تواند با کودک درون آسیب دیده ارتباط برقرار کند. نهایت این فرآیند همانا پذیرش خویشتن و احترام به خویشتن است. به یاد داشته باشید که کارت آموزشی باید به شما کمک کند که خودتان را دوست داشته باشید، نسبت به خودتان مهرورزی کنید.

در کارت آموزشی باید به همه ی ویژگی های مثبت خودتان اشاره کنید. در کارت آموزشی باید به پاسخ گویی ایرادهای والدین نیز بپردازید. منظور این است که باید مطالب کارت آموزشی را طوری بنویسید که بتوانید ایرادهای والدین را با شواهد عینی از درجه اعتبار ساقط کنید. لحن مطالب کارت اموزشی باید حمایت گرانه و مثبت باشد. نباید لحن مطالب کارت آموزشی را تنبیه گرانه بنویسید.

سعی کنید کارت مقابله ای را همیشه همراه خودتان داشته باشید تا اگر تله ی زندگی کار دست تان داد، بتوانید در برابر آن شیوه ی مقابله ی موثری در پیش بگیرید.

نمونه ای از یک کارت آموزشی:

در حال حاضر سخت احساس حقارت و بی کفایتی می کنم. احساس می کنم که تمام عالم و آدم از من بهتر و موفق ترند. احساس می کنم از نظر دیگران، اصلاً پشیزی نمی ارزم. اما این احساس ها و افکار واقعیت ندارند.

واقعیت این است که انسان باارزشی هستم. هوش خوبی دارم. دوست داشتنی هستم. واقعیت این است که افراد زیادی مرا لایق عشق و محبت می دانند(اسم این افراد را بنویسید).

هیچ گاه به این افراد فرصت نداده ام که مرا بشناسند و برای من ارزش قائل شوند. من با مطالعه ی این کارت می توانم در مسیر زندگی صحیح تر حرکت کنم.

 

11-تلاش کنید در روابط صمیمی خود صادق تر باشید.

برخی از رازهای خودتان را برای دوستان صمیمی خود برملا سازید. برخی از عیب های خودتان را بپذیرید و به دیگران اجازه بدهید که بیشتر با شما صمیمی شوند. اگر این اجازه را به خودتان بدهید ان گاه درخواهید یافت که این رازها اصلاً در نظر دیگران حقارت برانگیز نیستند، بلکه نشان از ویژگی های انسانی شما دارند.

چرا داشتن عیب و ایراد جزء ویژگی های انسانی است؟ به این دلیل که هیچ انسانی کاملاً مبرا از عیب و ایراد نیست.

 

اگر رابطه ای را تازه شروع کرده اید سعی کنید یک باره میزان آسیب پذیری خود را رو نکنید. این کار بدجوری توی ذوق طرف مقابل می زند. در ابتدای رابطه، اندکی بازداری، طبیعی است. اما با صمیمی شدن رابطه می توان اندک اندک میزان آسیب پذیری خود را نشان دهید.

 

بعضی اوقات مراجعان اظهار می کنند:” من نمی دانم چقدر نشان دادن نگرانی و آسیب پذیری در رابطه ی طبیعی است.” یک راه حل این است  که میزان نشان دادن آسیب پذیری تان  را بر اساس واکنش طرف مقابل تنظیم کنید.

اگر شما آسیب پذیری خود را نشان دادید و طرف مقابل حساسیت زیادی نشان داد پس بایستی در میزان نشان دادن آسیب پذیری خود محتاط باشید.

 

اگر اسرار سر به مهری دارید به تدریج این اسرار را به نزدیکان خود بازگو کنید. نقل قولی معروف است که در این زمینه می تواند به شما کمک کند: “میزان رنج شما بستگی به میزان نگهداری رازهایتان دارد.” شما ممکن است مسائل زیادی را پنهان کرده اید، در حالی که نظر دیگران مثل شما نیست و اتفاقاتی را که برای شما پیش آمده است با دیده ی تحقیر نگاه نمی کنند.

وقتی که این رازها را با افراد در میان می گذاریم، متوجه می شویم که این رازها آن قدر هم خجالت آور نیستند. علی رغم اینکه رازهایتان را به افراد بازگو کرده اید باز هم ما را دوست دارند. این کار باعث می شود احساس خوبی نسبت به خودمان داشته باشیم.

احتمالاً به خاطر شرمساری زیادی که تجربه می کنید، بسیاری از حوادث زندگی تان را بازگو نمی کنید. بایستی یاد بگیرید که راحت و خودمانی این اتفاقات را برای دیگران بازگو کنید تا دیگران ما را به خاطر خودمان دوست داشته باشند و نه به دلیل خویشتن کاذب ما.

 

12-عشق و محبت افراد نزدیک خود را بپذیرید.

یکی از سخت ترین کارها این است که به دیگران اجازه بدهید شما را دوست داشته باشند. از اینکه دیگران با شما خوش رفتاری کنند، چندان احساس راحتی نمی کنید. پذیرش عشق دیگران برای شما بیگانه است. انگار راحت تر هستید که دیگران به شما بی احترامی کنند.

اگر دیگران از شما حمایت کنند چندان احساس خوبی تجربه نخواهید کرد. به همین دلیل سعی می کنید بوی محبت به مشامتان نرسد و صمیمیت دیگران را نادیده بگیرید.

باید به دیگران اجازه بدهید که شما را دوست داشته باشند و شما نیز متقابلاً آنها را دوست بدارید.

13-اجازه ندهید که دیگران به رفتارهای توهین آمیز و نامحترمانه شان با شما ادامه دهند.

همان طور که اشاره کردیم شما مایل هستید با دوستان ایرادگیر و عیب جو رابطه داشته باشید یا همسری را برای زندگی مشترک برگزینید که رفتارهای توهین آمیزی درقبال شما دارد. یک بار دیگر به رفتارهای افراد صمیمی زندگی خود دقت کنید. آیا به دیگران اجازه می دهید که تحقیرتان کنند و شما را سکه ی یک پول کنند؟

از حق خودتان دفاع کنید. برای دیگران خط و نشان بکشید که دیگر به هیچ عنوان رفتارهای ناخوشایندشان را تحمل نخواهید کرد. اصول رفتار جراتمندانه را به یاد داشته باشید.

ارتباط خود را با افراد پرخاشگر قطع کنید. برای اینکه از خودتان دفاع کنید، نباید آرامش خود را از دست بدهید. به چشمان طرف مقابل نگاه کنید و صادقانه حرفتان را بزنید. لازم نیست به لاک دفاعی بروید، بلکه بایستی در کمال ارامش و خونسردی حرف دلتان را بزنید. از این رهگذر بهتر می توانید رفتارتان را کنترل کنید.

مواظب باشید که برای رفتار جراتمندانه از آن طرف بام نیفتید. حد اعتدال را رعایت کنید. بین انتقاد سازنده و انتقاد مغرضانه تمایز قائل شوید.

اگر بعد از مدتی دوست یا همسرتان رفتارش را تغییر نداد، آن گاه می توانید اخطار بدهید که مجبورید به تنهایی برای قطع یا تغییر رابطه تصمیم بگیرید.

می توانید به همسرتان فرصت دیگری بدهید. می توانید برای حل مشکلات زناشویی خود به مشاور یا روان شناس مراجعه کنید. شاید درمان، گره گشا شود. باید یاد بگیرید که از حق خودتان دفاع کنید تا دیگران برای ادامه ی رابطه با شما مجبور به تغییر خودشان شوند.

به نظر می رسد که درمان مطلوب تله ی زندگی نقص/شرم  بدون پایان بخشی به روابط ناسالم تقریباً ناممکن است. زمانی که افراد صمیمی زندگی تان مدام تله ی زندگی شما را تقویت می کنند، درمان دشوارتر و سخت تر می گردد.

ما متوجه شدیم که اکثر بیماران مبتلا به تله ی زندگی نقص/شرم، گرفتار روابطی هستند که به سادگی نمی توان از ورطه ی آنها بیرون رفت یا به سادگی نمی توان آنها را تغییر داد.

لازمه ی تغییر چنین روابطی داشتن اعتماد به نفس، عزت نفس و جراتمندی است. مشکل اینجاست که تله ی نقص/شرم، اعتماد به نفس، عزت نفس و جراتمندی را از بین می برد.

گاهی اوقات همسر شما نمی تواند به اصل احترام و انصاف متقابل اعتماد داشته باشد. مشکل از آنجا ناشی می شود که او هم مثل شما گرفتار تله ی زندگی نقص/شرم است و فقط روش مقابله اش فرق دارد.

ممکن است شما تسلیم تله ی زندگی شده اید و او در موضع حمله به تله ی زندگی است. افرادی که برای کاهش حس شرمساری و بی ارزشی خودشان، دیگران را به رگبار گلوله ی انتقاد می بندند چندان برای تغییر خودشان انگیزه ندارند، زیرا ناامنی از تغییر، ناجور یقه ی آنها را می گیرد.

 

14-اگر در روابط خود به طرف مقابل ایراد می گیرید و سرزنشش می کنید، دست از این کار بردارید.

دست از انتقادگری بردارید زیرا همسرتان لایق چنین انتقادهایی نیست. به یاد داشته باشید که با تحقیر دیگران نمی توانید احساس بهتری پیدا کنید. اگر هم این احساس خوب را تجربه کنید دوامش بسیار کم است.

گاهی اوقات بچه ها به دلیل ضعف شان این کار را می کنند. بچه ها ممکن است به دلیل ضعف های خودشان به شما انتقاد کنند. این رفتار انتقادگری را تغییر دهید تا بتوانید شر تله ی زندگی نقص/شرم را از سر خودتان کم کنید.

از انجا که انتقادگری بی رحمانه ی شما باعث دامن زدن به احساس گناه در شما می شود، پس بنابراین برای کاهش احساس گناه خود ممکن است دست به رفتارهایی مثل عذرخواهی بزنید. خود این عذرخواهی باعث شرمساری شما می شود. بنابراین در حلقه ای معیوب و گریزناپذیر می افتید.

خودتان را ببخشید و سعی کنید در راه تغییر تدریجی گام بردارید. دو روز عمر را فرصت شمارید. برای تغییر، سریع دست به کار شوید. فرصت های زیادی را از کف داده اید.

سعی کنید افراد مورد علاقه ی خود را تحسین کنید. آنها را دوست بدارید. ارزشمندی و مهم بودنشان در زندگی تان را به گوش آنها برسانید. روابط خود را بر اساس اصل احترام متقابل بنا کنید.

نتیجه:

سرعت شما در میزان تغییر تله ی زندگی نقص/شرم بستگی به انتقادگری والدین تان دارد. هر چه قدر والدین تان تنبیه گرانه و بی رحمانه با شما برخورد کرده اند به همان میزان از خشم بیشتری رنج می برید.

بنابراین به همان میزان فرآیند تغییر دشوار می گردد. احتمالاً به درمانگر یا مشاور صاحب صلاحیت نیاز دارید. اگر از کمک طلبی خجالت می کشید بدانید که این خجالت کشیدن، دامی است که تله ی زندگی سر راه شما قرار داده است تا شما را از تغییر ناامید و دلسرد کند.

اگر به تدریج رفتارتان را با دیگران عوض کنید و همچنین به دیگران اجازه ندهید به شما توهین کنند، اندک اندک تله ی زندگی تان تغییر می کند. اگر درگیر روابط آزاردهنده هستید به این سادگی ها نمی توانید از شر این تله ی نقص/شرم خلاص شوید.

فرآیند تغیر شما تدریجی است. در اثر تغییر این تله به تدریج احساس بهتری درباره ی خودتان پیدا می کنید. کمتر حالت دفاعی می گیرید و در پذیرش عشق و محبت دیگران توانمندتر می شوید. از احساس ارزشمندی خود لذت می برید و خواهان رابطه با دیگران می شوید.

به خاطر داشته باشید که این تغییرات یک شبه رخ نمی دهند. صبر می خواهد و سال ها باید زحمت بکشید تا بتوانید اثرات ناگوار تله ی زندگی را کم کنید. به تدریج  نقص/شرم خودتان را این گونه بپذیرید:” این نقص/شرم من ذاتی نبود، بلکه در اثر تجارب در ذهن من شکل گرفت.” با چنین پذیرشی در راه بهبودی گام برمی دارید.

72 Responses

Add a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *