9 تأثیر منفی افشای خیانت

9تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر

مقدمه:

آیا بعد از افشای خیانت همسر، فرد خیانت دیده نابود می شود؟

به راستی بعد از افشای خیانت همسر، چه اتفاقی می افتد؟

ممکن است سالها یا مدت های زیادی در رابطه ای، خیانت همسر رخ داده باشد اما موضوعات و دغدغه ها  زمانی شروع می شوند که خیانت همسر شما فاش می شود و شما باخبر می شوید.

مطمئناً بعد از افشای خیانت همسر، تاثیرات منفی بر زندگی شما حاکم می شوند.

به طور مثال وقتی متوجه خیانت می شویم، گویی هویت خود را از دست داده ایم یا از درون دچار خلا می شویم و احساس ارزشمندی نمی کنیم. واقعاً تاثیرات منفی بعد از افشای خیانت همسر به طور دقیق چیست؟

آیا بعد از خیانت همسر و این تاثیرات منفی، رابطه ی عاطفی ترمیم می شود؟

برای خنثی کردن این تاثیرات منفی چه کاری باید کرد؟

در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به 9تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر بپردازیم.

 

تاثیرات منفی بعد از افشای خیانت همسر کدامند؟

از مواردی که ممکن است بعد از افشای خیانت همسر با آنها دچار مشکل و اختلال شوید و از تاثیرات منفی خیانت محسوب می شوند عبارتند از:

  1. هویت خود
  2. حس خاص بودن برای طرف مقابل
  3. احترام به خود را، چون خودتان را خوار و حقیر می کنید و ارزش های اساسی خود را زیر پا می گذارید تا همسرتان را برگردانید.
  4. احترام به خود را، چون قدرت و شهامت ندارید که اشتباهات خود را بر زبان بیاورید.
  5. کنترل بر افکار و اعمال خود
  6. حس بنیادی و اساسی که نسبت به نظم و عدالت حاکم بر جهان داشتید.
  7. باورهای مذهبی
  8. ارتباطات خود با اطرافیان
  9. حس هدفمندی و حتی علاقه به زندگی کردن

اولین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر؛ فقدان هویت

اولین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر، مشکلات مربوط به هویت است.

پی بردن به خیانت همسرتان شما را وادار می کند تا از پایه و اساس، تعریف جدیدی از وجود خودتان پیدا کنید. در ذهن خود می گویید: ((اگر تو، شریک زندگی من، کسی نیستی که من فکر می کردم و پیوند زناشویی ما دروغی بیش نیست، پس من کی هستم؟)) ناگهان خود را شکست خورده، زشت و متفاوت با تعریف قبلی که از خود داشتید، می پندارید.

شاید در گذشته خودتان را فردی توانا، مستقل، بانمک، بی پروا، خوش مشرب، گشاده رو، باثبات، دوست داشتنی، سخاوتمند و جذاب می دانستید اما اکنون دیگر چنین حسی نسبت به خود ندارید.

اکنون صدها حس منفی نسبت به خودتان دارید و خود را فردی حسود، خشمگین، انتقام جو، خارج از کنترل، حقیر، بی ارزش، بدخلق، وحشت زده، تنها، دچار ضعف جسمانی، منفور، زشت، بی اعتماد و طرد شده از جامعه می دانید.

فریبی که از سوی همسرتان خورده اید شما را کور کرده است، قادر به دیدن درون واقعی خود نیستید و نسبت به خوب بودن، دوست داشتنی بودن و توانایی خود در تعامل داشتن با دنیای اطرافتان دچار تردید هستید.

به عبارتی اگر تعریف از خودتان به واکنش ها و عکس العمل دیگری وابسته است یعنی شما از درون احساس ارزشمندی ندارید و لازم است نسبت به باورها و احساساتی که در مورد خودتان دارید، تجدید نظر کنید.

اگر شما با ترک کردن شریک عاطفی یا همسرتان، تمام زندگی خود را از دست دهید یعنی زندگی شما کاملاً به دیگری وابسته است و از خود هیچ چیزی ندارید در نتیجه یک هم وابسته هستید.

هم وابستگی بیماری گمگشتگی خود است یعنی هویتی ندارد یا به عبارتی نمی داند کیست؟؟؟

اگر تجربه مورد خیانت واقع شدن دارید بعد از درک احساسات خود و شناسایی آنها لازم است به بازسازی هویت خود و همچنین احساس ارزشمندی خود بپردازید.

باید سعی کنید دیدگاهی واقع بینانه تر و بی طرفانه تر نسبت به خود داشته باشید و اشتباهات و کاستی ها را به شکل منصفانه تری بین خود و همسرتان تقسیم کنید. با این حال، احتمالاً الان در شرایطی نیستید که نسبت به هیچ کس دیدگاهی منصفانه داشته باشید، به خصوص نسبت به خودتان.

از بین رفتن حس قبلی که در مورد خودتان داشتید، زخمی است که حتی از خود ماجرای خیانت هم عمیق تر است. چه احساسی ناراحت کننده تر از اینکه خودتان را در پوسته ای اسیر بدانید که برایتان بیگانه است و از آن ((خود)) اصلی که همیشه به شما می گفت کی هستید، جدا شوید؟

شما در اینجا نیاز به بازیابی عزت نفس دارید.

دومین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر؛از بین رفتن احساس خاص بودن

دومین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر، از بین رفتن احساس خاص بودن است.

احساس شما مبنی بر اینکه شما و همسرتان برای یکدیگر مهم هستید، هیچ کس جز شما نمی تواند همسرتان را خوشبخت کند و رابطه ای را ساخته اید که ماندنی و زوال ناپذیر است و قابل اشتراک گذاری با دیگری و یا نابودشدنی نیست، به طور کامل از بین رفته است.

خیانت همسر، نشان می دهد که دو تصور ((استثنایی بودن زناشویی شما)) و ((منحصر به فرد و یا ارزشمند بودن شما)) توهمی بیش نیست.

هنگامی که به خاطر خراب شدن کانون خانواده شما روحیه تان ضعیف می شود، ممکن است تصور کنید که اهمیت خود را نزد فرزندان تان از دست داده اید و به این باور برسید که چیز زیادی برای بخشیدن به دیگران ندارید، حتی به کسانی که شما را دوست دارند و بیش از همه به شما نیاز دارند.

هنگامی که حس خاص بودن خود را از دست می دهید و احساس می کنید تبدیل به روح فردی شده اید که قبلاً بودید، دانستن این نکته بسیار حائز اهمیت است که درکی که به خاطر خیانت همسرتان نسبت به خودتان پیدا کرده اید، موثق و قابل اعتماد نیست. در حال حاضر بهترین کار این است که سعی کنید دیدگاهی شفاف و درست نسبت به خود داشته باشید.

سومین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر؛ فقدان حس احترام به خود

سومین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر، نبود حس احترام به خود است.

فقدان حس احترام به خود به خاطر عیب گذاشتن روی خودتان و زیر پا گذاشتن ارزش های اساسی خودتان برای برگرداندن همسرتان: ((من هر کاری می کنم تا این رابطه را نگه دارم.))

شاید هیچ کاری تا این اندازه از نظر شما نابخشودنی نیست که خودتان را به در و دیوار بکوبید و تحقیر کنید تا بعد از افشا شدن خیانت همسرتان، او را به سمت خودتان برگردانید.

در این حالت، متوجه می شوید که رفتارهای ناامیدانه شما باعث نقض شدن اصول و ارزش های اساسی و بنیادی شما در زندگی می شوند. نه تنها همسرتان شما را ترک کرده است، بلکه خودتان هم خودتان را ترک کرده اید.

در این موقعیت، درک این نکته بسیار حائز اهمیت است که ارزش های اصلی و بنیادی شما تغییری نکرده اند، اما این طوفان شدید احساسی، توانایی شما در اتخاذ تصمیمیات عاقلانه برای دفاع از خودتان را به طور موقت مختل کرده است.

به مرور زمان، تصویری واضح تر و همدلانه تر نسبت به شرایط خود و علت اعمال و رفتار خود به دست می آورید. اگر احساس می کنید که با خود بیگانه شده اید و بر وجود خود کنترل ندارید، مطمئن باشید که تنها نیستید و واکنش شما، متناسب با دردی است که بر دلتان نشسته است.

این شوک عاطفی به عنوان حالتی بعد از خیانت باعث می شود که فرد عملاً رفتارهایی از خود نشان دهد که بعداً باعث تنفر پیدا کردن او از خود و یا افسوس خوردن او شوند.

اگر بتوانید بپذیرید که این مسئله خیانت همسر چه تغییرات فیزیولوژیکی و روان شناختی عمیقی را در شما ایجاد کرده است، شاید یاد بگیرید که خودتان را تا این حد تند و سختگیرانه قضاوت نکنید.

 

چهارمین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر؛از دست دادن احترام به خود

یکی دیگر از تاثیرات منفی بعد از افشای خیانت همسر، از دست دادن احترام به خود است.

از دست دادن احترام به خود بعد از خیانت همسر، به خاطر اینکه نتوانستید این موضوع را بر زبان بیاورید که به شما ظلم شده است: ((چرا محدوده های مورد نظرم یا به عبارتی حد و مرز در رابطه را مشخص نکردم؟))

زمانی که به روزهای قبل از آشکار شدن این راز خیانت بار فکر می کنید، ممکن است احترام شما نسبت به خودتان از بین برود و متوجه شوید که چطور از تمام شک و ظن های خود فرار می کردید یا آنها را در دل خود پنهان می کردید.

از خودتان می پرسید: ((چه طور می توانستم انکارهای همسرم را به آن راحتی قبول کنم؟)) یا ((چطور تا این حد احمق و ضعیف بودم که همسرم را با حقیقت رو به رو نکردم؟))

بدیهی است که همه سوء ظن ها هم توجیه ندارند. بعضی افراد دچار بی اعتمادی وسواس گونه هستند و چیزهایی را تصور می کنند که حقیقت ندارند. با این حال، اغلب اوقات این نشانه ها واقعی هستند و برداشت های اشتباهی نیستند.

به محض اینکه ماجرای خیانت آشکار می شود، کاملاً طبیعی است که دچار سطوح مختلفی از احتیاط و گوش به زنگ بودن شوید. احتمال دارد که این شک و شبهه های شما بی اساس و ناعادلانه باشند و وقتی همسرتان حرفی می زند یا کاری انجام می دهد، قادر به تشخیص حقیقت بودن یا دروغ بودن آن نباشید.

در این حالت نه تنها نمی توانید به همسرتان اعتماد کنید بلکه به برداشت ها و ادراک خودتان هم اعتماد نمی کنید. با خود می گویید: ((همسرم چه چیزی را از من پنهان می کند؟)) و ((من چه چیزی را از خودم پنهان می کنم؟))

این تغییر و تحول از ((غفلت و بی توجهی)) به ((احتیاط و توجه زیاد))، تا حدودی به صورت تطبیقی عمل می کند؛ یعنی ذهن شما خاطره آسیب روحی شما را ثبت می کند تا در مقابل آسیب های بعدی از شما محافظت کند.

اگر شما و همسرتان از هم جدا شوید، احتمال دارد این حس بی اعتمادی شما در روابط دیگرتان نیز مثل سایه به دنبال شما باشد. اگر با هم بمانید، در صورتی که همسرتان قابل اعتماد بودن خود را ثابت کند، ممکن است این حس بی اعتمادی کاهش پیدا کند اما هرگز به طور کامل از بین نمی رود.

در واقع شما نیاز دارید در اینجا بر روی تله ی بی اعتمادی و همچنین رنجش ها و زخم هایی که از بی اعتمادی دارید، کار کنید.

پنجمین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر؛ کنترل بر افکار و اعمال خود

از دست دادن کنترل فرد بر ذهن و بدن خود: ((چه طور ذهنم را آرام کنم؟ چه طور تنش و اضطرابم را از بین ببرم؟))

وقتی سعی می کنید اتفاقی که برایتان افتاده است را برای خود حلاجی کنید، ممکن است کنترل افکار و اعمال و رفتار خود را از دست بدهید. احتمال دارد حساسیت شما بیشتر شود و تمام توجه تان را بر دروغ های همسرتان، جزئیات خیانت همسر و وقایعی که باعث آن شدند، معطوف کنید.

همچنین، ممکن است در محل کار نیز رفتاری وسواس گونه تر پیدا کنید، سخت کوش تر شوید و کارهای خود را سریع تر انجام دهید تا اضطراب را از خود دور کنید. با این وجود، هیچ یک از این واکنش ها آرامشی که مدنظرتان هست را به شما نخواهند داد.

 

  • چگونه بعد از خیانت همسر، ذهنم را آرام کنم؟

ذهن هم برای خودش نوعی هوش دارد و در چنین موقعیت هایی، زیر بار کنترل شدن

نمی رود. حساسیت های شما، کنترل ذهنتان را در دست می گیرند و ناگهان متوجه می شوید که در ذهن خود به تصاویر همسرتان و نفر سوم رابطه خیره شده اید و این تصاویر بخش خودآگاه وجود شما را بمباران کرده اند. این حالت به قدری روی شما تاثیر می گذارد که حتی خواب و تمرکز شما را مختل می کند.

اگر افکار آزاردهنده و تکرارشونده واقعاً باعث مختل شدن عملکرد شما می شوند، می توانید از یک مشاور یا کوچ(مربی) یا یک راهبر کمک و مشورت بگیرید. سعی کنید اتفاقی که در درونتان افتاده است را به عنوان واکنشی مقتضی و طبیعی در مقابل شوک آشکار شدن حقیقت تلخ خیانت همسرتان بپذیرید.

هر چه قدر که این کار را بیشتر و بهتر انجام دهید، از بطن این شرایط تلخ یک قدم به سوی عقب برداشته اید و حساسیت های خود را با حس همدلی و محبت بیشتری بررسی می کنید.

بعد از پذیرش واقعیتی که اتفاق افتاده، لازم است به بخش هایی از درون خود بپردازیم که دچار مشکل شده است مثل تخریب عزت نفس.

ششمین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر؛ باورهایی که ایجاد می شوند….

فقدان احساس ذاتی و بنیادی شما مبنی بر وجود نظم و عدالت در جهان هستی: ((این دنیا دیگر برای من معنا و مفهومی ندارد.))

شاید با خود فکر کرده بودید که نحوه عملکرد دنیا را به خوبی می دانید و از طریق این دانسته خود می توانید بر زندگی خود کنترل داشته باشید. قواعدی مثل ((از هر دست بدهی از همان دست می گیری)) و ((هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی)) و قواعد دیگری که یک زمانی آنها را اصول زندگی خود قرار داده بودید، قبلاً از نظر شما زیر سوال نمی رفتند و هیچ چیز نمی توانست آنها را خدشه دار کند.

با این حال وقتی متوجه خیانت همسر می شوید، اعتقاد شما به وجود نظم و عدالت در هم می شکند و به دنبال آن، فرضیه شما مبنی بر اینکه آدم خوبی هستید و دنیا اساساً بر مبنای امنیت و نظم و عدالت است، از بین می رود.

زمانی که این فرضیه عظیم و گسترده شما در مقیاسی بزرگ و جهانی نقص می شود، مجبور می شوید با عقایدی بنیادی شخص خودتان در مورد عدالت، آن هم در هر جنبه از زندگی، از جمله: عشق و ازدواج مواجه شوید.

عقایدی که زمانی آنها را موثق می دانستید و باور داشتید، ممکن است اکنون از نظر شما به طرز وحشتناکی احمقانه و ساده لوحانه به نظر برسند. هر چند، احتمال دارد به جای رها کردن این عقاید، خوب بودن، مناسب و ایده آل بودن و درستی، قضاوت خودتان را زیر سوال ببرید. هنگام تلاش برای درک و هضم این مسئله، ممکن است به این باور برسید که هر آنچه لایق آن بوده اید را دریافت کرده اید.

ممکن است در این حالت افسردگی و سردرگمی تصور کنید که دنیا بر اساس اصولی که قبلاً بدون چون و چرا باور داشتید، پیش نمی رود و یا تصور کنید که ((شما)) با این اصول همخوانی ندارید و به اندازه کافی خوب نیستید(عقیده ای که موجب آشفتگی درونی می شود).

شاید الان نه، اما بعدها متوجه شوید که در هر دوی این دیدگاه ها اغراق صورت گرفته است و زیادی تعمیم داده شده اند. شما واقعاً مجبور نیستید خودتان یا دنیا را به صلابه بکشید و سرزنش کنید. روال زندگی تا این حد هم تصادفی و شانسی نیست و شما هم تا این حد غافل و ناشایست نیستید.

لازم است باورهای خود را شناسایی و بررسی کنید و با نگاهی شفاف به بازسازی آنها بپردازید.

 

هفتمین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر؛ باورهای مذهبی

از دیگر تاثیرات منفی بعد از افشای خیانت همسر، از دست دادن باورهای مذهبی است.

از دست دادن باورهای مذهبی: ((چرا خداوند من را رها کرده است؟))

بعد از افشای خیانت همسر، بعضی از شما ممکن است هنگامی که سعی می کنید درد و غم خود را توصیف کنید، احساس تنبیه شدن یا رها شدن از سوی خداوند را پیدا کنید.

همان طور که کاشنر در کتاب خود می گوید، زمانی که مردم در یک مصیبت گرفتار می شوند، مدام از خود می پرسند: ((اگر خدا وجود دارد، اگر گذشته از مهربان و بخشنده بودن عادل است، چه طور توانست این کار را با من بکند؟))

با وجود اینکه در چنین موقعیتی تصور می کنید یک خدای ظالم به شما ظلم کرده است، یک خدای بی تفاوت شما را رها کرده است و یک خدای عادل شما را بی ارزش دانسته و آنچه که لایق آن بودید را به شما داده است، باید بگویم در چنین شرایطی آرامش و تسلی خاطری که در مذهب یا آیین مذهبی پیدا می کردید را از دست داده اید و بیشتر از همیشه احساس تنهایی و درماندگی می کنید.

ممکن است با دیدن رفتار سرد و بی تفاوتی از سوی راهنمایان مذهبی خود و یا از بین رفتن خانواده ای که به واسطه آن معنا و مفهوم هویت اجتماعی و حمایت عاطفی را درک می کردید، ایمان شما ضعیف تر شود.در اینجا لازم است به شناسایی و بازسازی باورهای بنیادین خود بپردازید.

 

هشتمین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر؛ از دست دادن ارتباط با دیگران

از دست دادن ارتباط با دیگران می تواند یکی از تاثیرات منفی بعد از افشای خیانت همسر باشد.

از دست دادن ارتباط با دیگران: ((چه کسی را می توانم محرم راز خود بدانم؟ چه کسی کنارم است؟))

ممکن است احساس خجالت و حقارت شما این تصور را در شما ایجاد کند که همه دارند در مورد شما صحبت می کنند و مثل طاعون از شما فراری هستند.

از خودتان می پرسید: ((چرا اطرافیانم دیگر به من سلام نمی کنند و من را به گردش و بیرون رفتن دعوت نمی کنند؟))

با اینکه بخشی از وجود شما دوست دارد با دیگران ارتباط برقرار کند و به همه دنیا بگوید که چه طور به شما بی حرمتی شده است، بخش دیگری از وجودتان تمایل دارد که ساکت و تنها بماند.

یک آن، مشتاق تایید شدن دوست داشتنی بودن خود از سوی دیگران می شوید و به سراغ کسانی می روید که به ماجرای شما گوش خواهند دید و تصدیق خواهند کرد که شما واقعاً ضربه روحی بدی خورده اید. چند لحظه بعد، به خاطر احساس تکبر و ترس از مورد تمسخر قرار گرفتن، پشیمان می شوید و در انزوا فرو می روید و نوعی احساس مسئولیت لجوجانه مبنی بر حفظ آبروی فردی پیدا می کنید که به شما نارو زده است.

دانستن این نکته بسیار حائز اهمیت است که بعضی افراد با مسئله خیانت مثل یک بیماری واگیردار برخورد می کنند که ممکن است اگر زیادی به شما نزدیک شوند، به رابطه خود آنها نیز سرایت کند.

به دلیل اینکه موضوع خیانت از دید این افراد همانند یک تکه نجاست است، سعی کنید توقع زیادی از آنها نداشته باشید و یا رفتار سرد و ناخوشایند آنها را به دل نگیرید.

احتمال دارد این افراد چیزی که از آن سر درنمی آورند را نوعی تهدید برای خود تلقی کنند ولی رابطه خودشان شکننده تر از چیزی باشد که می دانند یا قادر به پذیرش آن هستند.

لازم است شما تا جایی که می توانید به پذیرش خود و چیزی که رخ داده برسید و شما به خیانت به شکل یک بیماری واگیردار نگاه نکنید بلکه آن را چالشی در نظر بگیرید که لازم است حل شود و درصدد معنایی برای آن باشید که چه درسی به شما می دهد، خیانتی که پیش امده، چه چیزی برای من دارد.

حتماً این سوال را از خود بپرسید و به دنبال جواب ان باشید.

نهمین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر؛ از بین رفتن حس هدفمندی

نهمین تاثیر منفی بعد از افشای خیانت همسر، از بین رفتن حس هدفمندی در زندگی است.

از بین رفتن حس هدفمندی، حتی اشتیاق به زنده بودن و زندگی کردن: ((گاهی اوقات وقتی که شب با ماشین به سوی خانه می روم، این فکر به سرم می زند که ساده ترین راه حل برایم این است که ماشین را از جاده منحرف کنم و به زندگی عذاب آورم پایان بدهم.))

زمانی که فکر می کنید دیگر هیچ گاه مجدداً قادر به دوست داشتن همسرتان و یا دوست داشته شدن از سوی او نخواهید بود، زمانی که دیگر خودتان و زندگی تان برای شما ارزشی ندارد و زمانی که زنده بودن برای شما دردناک تر از مرگ است، تعجبی ندارد که فکر خودکشی به سرتان بزند.

این حالت، غم انگیزترین واکنش به خیانت همسر خود است: از دست دادن اشتیاق خود به زنده بودن.

بعضی رویدادهای زندگی تلخ تر از خیانت همسرتان هستند. با این وجود، به یاد داشته باشید که ناراحتی شما مانند یک مه غلیظ صبحگاهی است؛ دید شما را مختل می کند و درک این موضوع را برای شما سخت می کند که داشتن افکار مربوط به خودکشی، با عمل کردن به آنها خیلی فرق دارد.

چیزی که شما در اصل مایل به کشتن آن هستید، وجود خودتان نیست، بلکه غم و اندوه شما است. در حال حاضر وظیفه شما این است که تمام تلاش خود را برای شکیبایی در مقابل اندوه تان بکنید، حتی اگر هنوز نمی دانید که باید برای تغییر آن چه کار کنید.

اکنون ممکن است صحبت های من را باورنکردنی تلقی کنید، اما باید ایمان داشته باشید که به مرور زمان می توانید دوباره برای خودتان ارزش قائل شوید و ارتباطات خوب و پایداری را با افرادی که برایتان مهم هستند، برقرار کنید.

در صورتی که اشتیاق و هدفمندی شما با دیدن خیانت به شکل شدیدی از دست می رود لازم است به معنای زندگی خود فکر کنید و معنای زندگی خود را بیابید.

لازم است زخم ها و رنجش های زندگی خود را شناسایی کنید و در روند شفای زخم ها قرار بگیرید.

نتیجه:

پس اگر در زندگی و رابطه ی خود تجربه ی خیانت را داشته اید لازم است نسبت به تاثیرات منفی بعد از افشای خیانت همسر، شناخت و همچنین پذیرش پیدا کنید. شناخت نسبت به هر کدام از این تاثیرات، در بازسازی آنچه از درون تخریب شده است، کمک می کند.

در واقع به ریشه و منشا مشکل یا مشکلات خود پی می برید و در صورت تمایل می توانید آنها را حل کنید.

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از

34 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جباری
4 ماه قبل

مثل همیشه مقاله کامل و مفیدی بود

هلما بابایی
4 ماه قبل

به درستی مسئله خیانت رو ذکر کردید سپاس

جمیله
4 ماه قبل

خیلی عالی بود سپاس از مجموعه خوبتون

مهدی
4 ماه قبل

تمامی این نکات گفته شده کاملا درسته

محنا
4 ماه قبل

کاملا درسته نگاه و طرز فکر دیگران نسبت به فرد خیانت دیده اصلا خوب نیست و بهتره که به این موضوع بیشتر پرداخته بشه