کهن الگوی دیمیتر در سفر درونی

کهن الگوی دیمیتر در سفر درونی

کهن الگوی دیمیتر در سفر درونی:

برای طی کردن سفر درونی لازم است مروری بر سفر زندگی خود تا به الان داشته باشیم؛زمانی که در حال مرور زندگی اش بود متوجه شد همه چیز خوب بود تا زمانی که فهمید نازاست و نمی تواند بچه دار شود.

وقتی به این چالش برخورد فقط ناراحت نشد بلکه افسرده شد، احساس خلأ کرد چون از کودکی یکی از بزرگ ترین آرزوهایش مادر شدن بود، حتی در نقاشی هایش همیشه یک مادر وجود داشت و در جای جای زندگی اش برای همه نقش مادری را بر عهده گرفته بود. قسمت تاریک ماجرا زمانی بود که پی برد برای همسرش هم مادری می کند و باعث نارضایتی و شکایت همسرش شده بود…

✨چرا شخصیت و رفتارهای فرد مورد نظر این گونه است؟

✨در این فرد چه کهن الگو یا آرکیتایپی، شاخص است؟

✨این فرد چه ویژگی های مثبت و منفی ای دارد؟

✨برای به تعادل رساندن این الگو باید چه کار کرد؟

✨چه افرادی به این الگوها نیاز دارند؟

و….

  • سرفصل ها:

  1. دیمیتر در مقام کهن الگو کیست؟

  2. نقش های کهن الگوی دیمیتر

  3. چگونه کهن الگو یا آرکیتایپ دیمیتر را پرورش دهیم؟

  4. دوران کودکی زن دیمیتری

  5. دوران نوجوانی و جوانی زن دیمیتری

  6. دوران میانسالی زن دیمیتری

  7. دوران کهنسالی زن دیمیتری

  8. وضعیت شغلی زن دیمیتری

  9. روابط زن دیمیتری

  10. مسیر رشدی زن دیمیتری

  11. اگر با دیمیتر همانندسازی کنیم

  12. چالش های روان شناختی کهن الگوی دیمیتر

  13. خلاصه ای از ویژگی های این کهن الگو

  14. شنیدن مقاله بصورت صوتی

 

کهن الگوی دیمیتر
دیمیتر در مقام کهن الگو کیست؟

دیمیتر کهن الگوی غلات، مسئول وفور محصولات بود. رومی ها او را سرس می خواندند، که به واژه حبوبات مربوط می شود. هومر در “ستایش دیمیتر” او را “کهن الگویی شگرف با گیسوانی زیبا و خوشه طلایی گندم” توصیف می کند (به گونه استعاری گندم نماد اوست). در نقاشی که از او هست، او را به سان زنی زیبا با گیسوان طلایی و ردایی آبی ترسیم کرده اند، (در اکثر مجسمه های که از او هست) به جلوه پیکره ای نشسته، تراشیده شده است.

بخشی از نام دیمیتر به معنای “مادر” است. به عنوان کهن الگوی مادر تقدیس می شد. مخصوصاً مادر غلات و مادر دوشیزه پرسفون (که رومی ها او را پروسرپینا می نامیدند) بود.

زندگی دیمیتر نیز همچون زندگی هرا بود. او دومین فرزند رئا و کرونوس بود و دومین فرزندی بود که کرونوس بلعید.دیمیتر چهارمین همسر رسمی برادرش زئوس (ژوپیتر) بود که یعنی از هرا که هفتمین فرزند بود، بزرگتر بود. ثمره پیوندش با زئوس، تنها فرزندشان پرسفون بود. دختری که در اسطوره ها و مدح نامه ها همیشه در کنار هم اند.

هومر در نیایش دیمیتر، داستان زیبایی در وصف پرسفون و دیمیتر آورده است که بیشتر مضمون این داستان پیرامون ربوده شدن پرسفون توسط برادر دیمیتر یعنی هادس، خدای جهان زیرین است.

این اسطوره نیایش های رمزگونه الوسینین را پایه گذارد و مهم ترین و دهشتناک ترین مراسم آئینی مذهبی در یونان باستان شد که قدمتی دوهزار ساله دارد.دیمیتر کهن الگوی مادری ست؛ بیانگر غریزه مادری اغنا شده از راه بارداری و یا مراقبت جسمانی، روانی و یا معنوی دیگران.

این کهن الگوی قدرتمند می تواند خط سیر زندگی زن را تعیین کند و بر زندگی دیگران تأثیرگذار باشد. اگر این غریزه اغنا نشود و یا سرکوب و طرد شود، مایه افسردگی زن می شود.

نقش های کهن الگوی دیمیتر

  • مادر

  • تغذیه کننده

  • مادری ثابت قدم

  • مادر بخشنده

  • مادر غصه خور

  • مادر ویرانگر

  • مادر؛

    کهن الگوی مادر که دیمیتر متولی آن در کوه المپ بود، مهم ترین نقش هایش عبارتند از مادری و فراهم کننده غذا و حفاظت معنوی. با اینکه کهن الگوهای دیگری (هرا و آفرودیت) هم مادر بودند، رابطه مادر فرزندی وی با پرسفون از همه معروف تر و ضمناً بیش از دیگر کهن الگوها، مهربان بود.

زنی که کهن الگوی دیمیتری قوی دارد، شیفته مادر شدن است. وقتی هم که مادر شود، از نقش خود راضی است. وقتی دیمیتر قوی ترین کهن الگوی روانی یک زنمی شود، مادر شدن مهم ترین نقش زندگیش می شود.نماد مادر و فرزند را که در فرهنگ های غرب بیشتر تحت عنوان مریم مقدس و عیسی در آغوشش می شناسند، از همین کهن الگوی درونی نشأت گرفته است.کهن الگوی دیمیتر

کهن الگوی مادری، زن را به مهرورزی و مراقبت از دیگران فرامی خواند. باعث بخشنده بودن و ایثار شده و از طریق خدمت به دیگران اغنا می گردد. در نتیجه جنبه مراقبت کنندگی کهن الگوی دیمیتری در حیطه های تخصصی چون تعلیم و تربیت، پرستاری، مشاوره و هر حرفه و رابطه ای که مبتنی بر یاوری کردن دیگران است، محقق می گردد. این کهن الگو در چارچوب مادر شدن محدود نمی گردد.

دیمیتر از نظر بیولوژیکی همان غریزه مادری برای باردار شدن و فرزند داشتن است که برخی زنان از وقتی به خاطر دارند، آرزویش را داشتند.

کهن الگوی دیمیتری برانگیزنده زن به سوی مادر شدن است. اگر زن از چنین غریزه ای کاملاً آگاه باشد، آنگاه می داند که زمان و مکان اغنا کردن این غریزه چگونه است اما اگر تحت تأثیر ناخودآگاهانه این کهن الگو قرار گیرد. ممکن است “ناخواسته” باردار شود.

اینکه بعد از بارداری ناخواسته خود چه خواهد کرد، دقیقاً به این کهن الگو بستگی دارد که تا چه حد در وی قوی ست. وقتی سقط جنین، عاقلانه ترین عمل است، زن غیردیمیتری ترتیب آن را می دهد و بعد از آن هم نفس راحتی می کشد، و زان پس کاملاً حواسش را جمع می کند تا دوباره ناخواسته باردار نشود. در عوض، وقتی دیمیتر، کهن الگوی غالب باشد حتی وقتی که می داند این کار به نفع اوست، قادر به انجام آن نیست. سقط جنین با غریزه عمیق درونی وی برای مادر شدن، منافات دارد. در نتیجه، احتمالاً بچه را نگه خواهد داشت و سقط جنین نخواهد کرد و مسیر زندگیش برای همیشه تغییر خواهد کرد.

اگر تصمیم به سقط. بگیرد، قبل از تصمیم و حین این کار، دچار تعارض است و پس از آن دچار اندوه. بیش از آنکه دچار بهت زدگی شود، اندوهگین است و شاید هم ترکیبی از این موارد. پس از این همه گرفتاری این گمان دست می دهد که خوب، دیگر این اتفاق رخ نخواهد داد. اما اغلب چنین نیست. باز هم باردار شده، در کشمکش سقط کردن یا نکردن قرار گرفته، سقط می کند و افسردگی می گیرد. چون غریزه باردار شدن این بار قوی تر از پیش سربرآورده است.

غریزه مادری دیمیتری به محدوده صرفاً مادر شدن و تغذیه کننده بودن فرزندانش ختم نمی شود. مادر خوانده شدن یا پرستاری از بچه ها این امکان را برای زنان فراهم می سازد تا همچنان بعد از بزرگ شدن و رفتن بچه ها، به ابراز عشق مادرانه ی خود بپردازد.

  • تغذیه کننده؛

    یکی دیگر از ویژگی های زنان دیمیتری، غذا دادن به دیگران است. از شیر دادن به فرزندش لذت می برد. از درست کردن غذا برای خانواده و میهمانان خوشش می آید. اگر از دستپختش خوششان بیاید، از مادر بودن خود احساس رضایت می کند (آتنا در چنین شرایطی، دست پخت خوب خود را یک مهارت می بیند). اگر در دفتری شاغل باشد، از قهوه دادن به دیگران لذت می برد ( برخلاف زن آرتمیسی که این کار را کسر شأن خود دانسته و چنین نمی کند، مگر آن که مردان هم به نوبت این کار را انجام دهند).

دیمیتر در مقام کهن الگوی غلات، تمدن را پایه ریزی کرد و به انسان ها یاد داد که چگونه گندم بکارند و بعد درو کنند. به همین ترتیب زنانی که به روستاها می روند تا غذای خود را بکارند و تأمین کنند و نان بپزند و میوه ها را کنسرو کنند و بعد تولیدات خود را به دیگران هممی دهند، مشغول ایفای نقش تغذیه کنندگی دیمیتری هستند.

  • مادری ثابت قدم؛

    ثابت قدم بودن در مادری از دیگر جنبه های نگرش دیمیتری ست. چنین مادرانی حاضر به کنار کشیدن از وظیفه مادری خود نیستند. کلاس های آموزشی بسیاری برای کودکان معلول تشکیل شده چون مادران دیمیتری نمی خواهند فرزندانشان از بقیه کم تر باشند. مادران آرژانتینی هم از پای ننشستند تا تکلیف فرزندانشان که توسط پلیس دستگیر شده بودند، روشن شود. آنها عنوان مادران میدان ماه مه را به خود اختصاص دادند. از کنار نشستن سر باز زدند و گرچه این اعتصاب خطرناک بود، اما آن قدر به تجمع خود ادامه دادند تا تکلیف فرزندانشان روشن شود. لجاجت، صبر و بردباری ویژگی های دیمیتری هستند که حتی زئوس و نهادهای قدرت مدار را علی رغم میلشان وادار به تسلیم می کند.
    کهن الگوی دیمیتر

  • مادر بخشنده؛

    دیمیتر در تبارشناسی اسطوره ای، بخشنده ترین کهن الگو بود. او به انسان ها کشاورزی و باغبانی آموخت. این ها همگی تجلی بخش زن دیمیتری هستند.برخی تغذیه کنندگی و مراقبت جسمانی انجام می دهند، برخی مراقبت عاطفی و حمایت روانی را فراهم می سازند و برخی هم از جنبه معنوی حامی اند. بسیاری از زنان راهنما و نامدار مذهبی، صاحب ویژگی های دیمیتری بوده اند و بسیاری از رهروان شان وی را مادر خود می دانند.

  • مادر غصه خور؛

    هنگامی که کهن الگوی دیمیتری نفوذ زیادی بر زنان دارد و زن نمی تواند آن را اغنا کند، ممکن است دچار علائم “آشیانه خالی” و افسردگی شود. زنی که عاشق بچه دارشدن است اما نازاست یا فرزندش فوت کرده و یا خانه را ترک کرده، در چنین شرایطی ست.
    شاید هم کارش را که در آن به مادرخواندگی می پردازد، از دست بدهد یا مراجعین و یا دانش آموزانش دیگر نباشند. بعد به جای آن که خشم خود را بر مُسببینامر بیرون بریزد، اسیر افسردگی می شود. غصهمی خورد، چون زندگیش خالی و از معنا تهی شده است.

دکتر پائولین بارت، استاد کرسی جامعه شناسی دانشگاه ایلینویز، مقاله ای تحت عنوان “شکایت مادر پورتنوی” از افسردگی زنان دیمیتری نوشته است. بارت این مقاله را پس از خواندن ۵۰۰ گزارش درباره زنانی نوشت که در بین سنین چهل تا چهل و نه سالگی برای اولین بار بستری شده بودند. خانم دکتر دریافتند که زنان بسیار مهربان و به خصوص زنانی که نقش مادرانه ی خود را از دست داده بودند، بیش از دیگران افسردگی داشتند.

این مادران قبل از بیمار شدن، “مادرانی نمونه” با پیشینه ای پر ایثار بودند. از میان گفته های این زنان افسرده، چنین برمی آمد که پیش از این به فرزندانشان بسیار مهر ورزیده اند و حالا با رفتن و نبودنشان احساس خلأ زیادی می کنند. وقتی زنی در اواخر دوران میانسالی افسرده، خشمگین و مأیوس می شود چون فرزندان بزرگسالش از نظر عاطفی و یا فیزیکی دور از وی هستند، مادر دیمیتری غصه خور می شود.
به خاطر از دست دادن و خلأ دچار حس ناکامی می شود. رشد روانی وی متوقف می گردد، توسط جنبه غصه خوار کهن الگوی دیمیتری “تسخیر” می شود و در عمل از دیگر زنانی که رنجی مشابه دارند، قابل تفکیک نیست. این بیماران افسرده، علائمی را از خود بروز می دهند که بسیار مشابه است، زبان بدنی ایشان، چهره افسرده، شیوه نشستن، ایستادن، راه رفتن و آه کشیدن، بیان کردن رنج خود است؛ و البته دیگران را دچار حالت دفاعی، احساس گناه، خشم و بی پناهی می کند.

  • مادر ویرانگر؛

    هنگامی که دیمیتر سوگوار دست از فعالیت بردارد، هیچ چیز رشد نخواهد کرد و خشکسالی، تمدن بشری را نابود می سازد. به همین ترتیب، جنبه ویرانگر دیمیتری را هنگامی شاهدیم که آنچه را دیگران به آن نیاز دارند از ایشان دریغ می کند (برخلاف هرا و آرتمیس که فعالانه با خشم خود دیگران را نابود می سازند). مادری که به تازگی مادر شده ولی به شدت افسرده باشد، ممکن است زندگی نوزاد خود را در معرض خطر قرار دهد؛ در اتاق اورژانس، روان پزشکان این پدیده را “خاموشی میل به زندگی” می نامند. کودک، کم وزن و بی حال و ظاهری کثیف خواهد داشت. میل به زندگی، هنگامی خاموشمی گردد که مادر از تماس جسمانی و عاطفی با کودک نوزاد، دست برداشته و به خورد و خوراک وی هم اهمیت نمی دهد.

مادرانی که روزها و هفته ها و حتی طولانی مدت تر با فرزندان خردسالان خود ارتباط کلامی ندارند، یا به ارتباط اجتماعی کودکان خردسال خود اهمیت نمی دهند، آسیب جدی به کودکان می رسانند که نشان از افسردگی شدید ایشان دارد.

به غیر از نمونه های افراطی که برشمردیم، مادران دیمیتری که از مستقل شدن فرزندان خود راضی نیستند هم ویرانگرند. گرچه افسردگی مادران در چنین مواردی چندان مشهود نیست اما عدم تأیید و همراهی مادر (که کودک برای رشد عزت نفس خود به آنها نیاز دارد) هم منبعث از افسردگی اوست. رشد خودمختاری در فرزند را به حساب بی ارزشی خود می گذارد. احساس می کند دیگر کسی به وی نیاز ندارد و احساس طردشدگی می کند و ممکن است دچار خشم و افسردگی شود.

 

چگونه کهن الگو یا آرکی تایپ دیمیتر را پرورش دهیم؟

زنان بدون این که بدانند، با تصور جدی از این که بچه ای از آن خود خواهند داشت، در حال پرورش دیمیتر و دعوت از این کهن الگو به فعال تر شدن در خود هستند. در همین اثناء متوجه زنان باردار می شود، متوجه بچه ها می شود، دلش می خواهد با بچه ها و بچه دارها معاشرت کند و توجه بیشتری به خود بچه ها می کند.(همه کارهایی که دیمیتری ها، خود به خود انجام می دهند.) زنان با متصور شدن حاملگی خود، باعث پرورش دیمیتر می شوند.

در همان حال که متوجه زنان باردار می شوند، بچه ها را بغل می کنند و همه حواس خود را معطوف بچه ها می کنند، احتمالاً باعث برانگیخته شدن دیمیتر می شوند. تلاش برای قوت بخشیدن به غریزه ی مادرانه، می تواند مایه بیدار شدن این کهن الگو شود البته اگر قابل بیدار شدن باشد و در غیر این صورت نه.

شاید کودکی باعث شود تا زن روش خود را تغییر دهد یا بخواهد که کودکی دوستش داشته باشد. در واقع همین کودک، کهن الگو را در زن بیدارمی کند. به خاطر علاقه ای که نسبت به این کودک پیدا کرده، همه تلاشش را می کند تا صبورتر باشد و پایداری بیشتری به خرج دهد. همان طور که مادرانه تر رفتار می کند، و حداقل تلاش خود را می کند، کهن الگوی دیمیتری در وی قدرت بیشتری می یابد.

 

دوران کودکی زن دیمیتری

برخی دختران از همان دوران خردسالی، آشکارا دیمیتری اند. مامان کوچولوهایی که عروسک هایشان را در بغل گرفته اند. دیمیتر جوان از بغل کردن بچه های واقعی هم لذت می برد در نُه یا ده سالگی داوطلب نگه داشتن بچه های همسایه ها می شود.

 

دوران نوجوانی و جوانی زن دیمیتری

در دوران بلوغ، کسی که شخصاً کودک است، توان بالقوه مادر شدن را می یابد، در نتیجه کهن الگوی مادری از طریق هورمون ها افزایش می یابد. این گونه است که دختران دیمیتری، عاشق بچه دار شدن می شوند. اگر در دیگرجنبه های زندگی خلأ داشته باشند، با اینکه فقط اندکی از یک بچه کوچولو بزرگتر است اما تحت نفوذ دیمیتر درگیر رابطه جنسی پیش رس شده، باردارمی شود و شاید هم فرزندی بزاید، دختر چهارده ساله ای که در یک پناهگاه مادران ازدواج نکرده، ساکن بود، می گفت؛ ” در دورانی که دختران هم سن و سالم دلشان دوچرخه یا چیزهای دیگر می خواست، من دلم بچهمی خواست. بچه ای که مال خودم باشد. خوشحالم که باردارم.”

با این وجود، اکثر نوجوانان دیمیتری، باردار نمی شوند. اگر پای هرا وسط نباشد که دلش شوهر می خواهد و از انگیزه های شهوانی آفرودیت هم خبری نباشد، بعید است که دختر دیمیتری، رابطه جنسی پیش رسی داشته باشد.

بسیاری از دختران دیمیتری جوان ، زود ازدواج می کنند. در خانواده های طبقه کارگر، شاید دختر تشویق شود که بلافاصله پس از دوران دبیرستان، ازدواج کند. شاید این فشار بیرونی نباشد و دروناً و از طرف دیمیتر باشد که داشتن خانواده را به کار و تحصیلات ترجیح می دهد.

اگر زن دیمیتری جوان ازدواج نکرده اما خانواده ای داشته باشد، به دانشگاه و سرکار می رود. در دانشگاه وارد رشته هایی می شود که بتواند از طریق آنها به دیگران کمک کند. زن دیمیتری معمولاً جاه طلب یا روشنفکر نبوده و درصدد ارتقاء پایه، رقابت نمی کند، با اینکه در میان همکلاسی های خود خوش می درخشد. زن دیمیتری مانند زن هرایی برای مقام و مرتبت ارزشی قائل نیست. از هر قشر و طبقه ای دوستانی دارد ودر کمک به دانشجویان خارجی و معلولین جسمی_حرکتی و مطرودشدگان اجتماعی جان فشانی می کند.

دوران میان سالی زن دیمیتری

میانسالی، دورانی مهم اززندگی زن دیمیتری است. اگر زن دیمیتری صاحب فرزند نشده باشد، تمام دل نگرانی اش معطوف به این است که دبگر نمی تواند مادر شود. زنان دیمیتری متأهل اگر به خاطر نگرش ضدبچه همسرشان، تا کنون بچه دار نشده باشند و اگر در باروری خود دچار مشکل شده باشند، نزد پزشک متخصص می روند و شاید هم درصدد قبول فرزند برآیند. زنان مجرد نیزبه فکر مادر شدن بدون ازدواج می افتند.

حتی زنان دیمیتری صاحب فرزند، دوران میانسالی کم بحرانی ندارند چون نمی دانند که دوران کم اهمیت زندگی خود را چگونه سپری کنند. فرزندانشان در حال بزرگ شدن هستند و با هر گامی که در بزرگ شدن و استقلال خود برمی دارند در معرض آزمون کاستن وابستگی از فرزند خود قرار می گیرند.

او هم، ممکن است در دوران میانسالی تصمیم به صاحب فرزند شدن گیرد. روزی زنی به ملاقاتم آمد که بحران دوران میانسالی خود را سپری می کرد. فرزندانش به مدرسه می رفتند و در آستانه چهل سالگی، وقتش رسیده بود که خودش هم ادامه تحصیل داده، فراتر از دیمیتر رود. اما می ترسید نتواند دانشگاه را تمام کند و تنها دغدغه و بهانه مناسب را در بچه دار شدن می دید. به محض آنکه دریافت انگیزه اش از بچه دار شدن چیست، تحصیلات خود را در رشته ای که دوست داشت ادامه داد و حالا معلم موفقی ست.

در میانسالی مادری که مشغول به فعالیت اقتصادی ست و مؤسسه اش گسترش یافته، ممکن است درگیر بحران رقابت برای حفظ موقعیت و قدرت خود شود. مگر آنکه ذهن تدبیرگرای آتنایی داشته باشد و سیاستمدار خوبی باشد وگرنه مدیران جاه طلب ممکن است مؤسسه ای را که او بانی اش بوده و سالها با خون دل رشدش داده از چنگش به درآورند چنین فقدانی از وی دیمیتر خشمگین و اندوهگینی خواهد ساخت.

حتی زمانی که بازی قدرت مدارانه ای در کار نبوده و از پس بحران برآید، زن دیمیتری از این که خود و همه انرژی مادرانه اش را صرف کار و حرفه اش کرده، دچار دلمشغولی هایی ست، مثلاً آیا حالا وقتش رسیده تا به آن چه در زندگیش خالی ست بپردازد؟

 

دوران کهنسالی زن دیمیتری

زنان دیمیتری در سالهای واپسین دو دسته اند. بسیاری از ایشان، این دوران را بسیار خوشایند می یابند. فعال اند و مثل همیشه سرشان شلوغ است. همان هایی که زندگیشان سرشار از تجربه و آموختن بوده و دیگران قدردان ایشان و خردمندی و دستان دهنده شان هستند.

زنان دیمیتری که یاد گرفته اند تا به دیگران وابسته نبوده و کسی را به خود وابسته نکنند و اجازه دهند که دیگران از وجودشان منتفع شوند، اما سوء استفاده نکنند؛ این دسته از زنان دارای ویژگی عدم وابستگی و احترام متقابل اند. فرزندان، نوه ها، بچه ها، مراجعین، شاگردان یا بیماران از ایشان تقدیر کرده و مهر و احترام خود را نثارشان می کنند و همچون کهن الگو دیمیتر در انتهای اسطوره، که هدایای خود را به انسان ها بخشید، مورد ستایش و تجلیل قرارمی گیرند.

دسته دوم که خود را قربانی فرض می کنند، سرنوشتی مغایر با گروه اول دارند. منبع ناشادکامی این گروه، معمولاً در ناکامی ها و سرخوردگی های دوران میانسالی ایشان قرار دارد. حال با دیمیتر عصبانی، مورد خیانت واقع شده و عزاداری مواجهیم که در معبد. خود نشسته و جلوی هر گونه رشدی را می گیرد. چنین زنی در سال های واپسین خود کاری نمی کند جز اینکه با گذشت ایام، روز به روز غیرقابل تحمل تر می شود.

 

وضعیت شغلی زن دیمیتری

ذات مادرانه ی زن دیمیتری باعث می شود تا در حیطه های امدادگرانه وارد شود. جذب مشاغل “به طور سنتی زنانه ” ای چون معلمی، مددکاری و پرستاری می شوند. کمک به بهبود زندگی و رشد دیگران، انگیزه ای پنهان در دیمیتر است. زنانی که حرفه های روان درمانگری، پزشکی اطفال، توانبخشی و امثالهم را انتخاب می کنند، از این دسته اند. بسیاری از زنانی که در مهدکودک ها و دبستان ها دست به کار داوطلبانه می زنند، تمایلات دیمیتری خود را اغنا می سازند.
برخی از زنان دیمیتری در سازمان ها، نقش های کلیدی به دست می آورند چون از همان آغاز همه توان خود را صرف آن می کنند. جالب است که برخی خود سازمان های خود را بنیان می گذارند و توان بسیار زیادی برای رشد آن مصرف می کنند و به همین دلیل نیز موفق می شوند.

 

روابط زن دیمیتری

  • ارتباط با زنان

  • ارتباط با مردان

  • ازدواج

  • فرزندان

            ✨✨✨✨

  • ارتباط با زنان؛

    زنان دیمیتری به خاطر مردان با دیگر زنان رقابت نمی کنند، در حیطه کسب دستاورد هم همین طور. تنها زمانی دچار دشمنی و حسادت می شوند که پای بچه ها در میان باشد. زنان دیمیتری بدون بچه وقتی دیگر هم سن و سالهایش را صاحب فرزند می بیند، خود را نالایق و نابسنده می بیند. اگر نازا باشد، وقتی می بیند که دیگران چقدر راحت باردار می شوند و مخصوصاً اگر بچه هایشان را سقط کنند، احساس بدبختی می کند. زن دیمیتری هنگامی که بچه هایش دور از وی زندگی

 می کنند یا از نظر عاطفی رابطه نزدیکی با مادر خود ندارند، نسبت به مادرانی که ارتباط عاطفی نزدیکی با فرزندان خود داشته و زود به زود یکدیگر را می بینند، حسادت می کند. حسادت این گونه را بیست و پنج سال بعد در رابطه با نوه هایش خواهد داشت.

زنان دیمیتری در موضوعات فمینیستی و جنبش زنان، احساسات دوگانه ای دارند. بسیاری از زنان دیمیتری، زنان فمینیست را به خاطر بی ارزش دانستن نقش مادری ، سرزنش می کنند، دلشان می خواست تمام وقت مادر باشند و مجبور نباشد بیرون از خانه کار کنند. از طرفی، زنان دیمیتری از بسیاری از آراء طرفدار زنان، مثلاً حمایت از کودکان در برابر سوء رفتار و ایجاد سرپناه برای زنان آسیب دیده حمایت می کنند.

معمولاً زنان دیمیتری، دوستی های ماندگاری با دیگر زنان دیمیتری دارند. بسیاری از این دوستی ها پیشینه اش به دورانی بازمی گردد که در یک دوره زمانی با هم مادر شده بودند. برخی بر این باورند که دوستان هم جنس شان، بیش از شوهرانشان حمایت مالی و عاطفی می کنند. مثلاً، خانمی می گفت، “دورانی که در بیمارستان بودم، دوستم بچه هایم را نزد خودش برد و همسرم هر شب شام را در خانه ایشان می خورد…
تا دوهفته او برای نُه بچه، چهار فرزند خودش و پنج تای من و سه بزرگسال، غذا می پخت…اگر برای او هم چنین اتفاقی بیفتد، من هم همین کار را خواهم کرد.” مشخصاً این زن به جای آنکه از شوهرش بخواهد که در نبود وی از خانه و بچه ها مراقبت کند، چنین برنامه ریزی کرده که دوستش این کار را انجام دهد.ممکن است مادر و دخترهای دیمیتری هم رابطهصمیمانه ای داشته باشند. ممکن است این خوی مادرانه نسل اندر نسل ادامه یابد. زنان چنین خانواده هایی بیش از شوهران، از رخدادهای خانواده ی  گسترده شان باخبرند.

چنین ارتباط مادر_ دختر گونه ای ممکن است در بین دوستان هم شایع باشد. ممکن است برای دوست پرسفون گونه ای که بی تجربه و نابسنده است، نقش دیمیتری را بر عهده گیرد. یا اگر هر دو زنانی دیمیتری هستند که ضمناً ویژگی های پرسفونی هم دارند، ممکن است به نوبت برای یکدیگر نقش دیمیتری ایفا کنند و گاهی هم هر دو همزمان دیمیتر شده و از زندگی های سرشار از شادی و مشکلات خود، حرف بزنند. یا همزمان پرسفون های بازیگوشی شوند که هرهر می خندند.

  • ارتباط با مردان؛

    زن دیمیتری جذب مردانی می شود که جذب مادرانه بودنش شده اند. در واقع زن دیمیتری خودش کسی را انتخاب نمی کند. مردی به او نیاز دارد و او عکس العمل نشان می دهد. حتی ممکن است در رابطه ای قرار گیرد که برای مرد دلش می سوزد. زنان دیمیتری انتظار زیادی از مردان ندارند. اغلب احساس می کنند که “مردها، بچه کوچولوهایی بیش نیستند.”

از نمونه های شایع ازدواج زن دیمیتری، مدلی است که در آن مادر کبیر، با مردی که جای پسرش را می تواند بگیرد، ازدواج کرده است. این ارتباط کهن الگویی مادر_فرزند، هر چند که مرد جوانتر از زن باشد، صرفاً به اختلاف سنی اشاره نمی کند. معمولاً مردی باهوش و جوان است که احساس می کند، دیگرانی که توانمندی های او را نمی شناسد، قدرش را نمی دانند و دچار سوء تفاهم می شوند و بی مسئولیتی های وی را نادیده می گیرند. چنین مردی رشدنایافته و پسر بچه ی خودشیفته ای ست که گمان می کند بیش از مرد بودن، موجودی دردانه است.

همسر دیمیتری اش با این دیدگاه مرد موافق است و بارها و بارها رفتار نابسنده اش را نادیده می گیرد. در حالی که دیگران رفتار و افکار کاملاً خودخواهانه مرد را آشکارا می بینند.

تا جایی که زن گمان می کند، رفتار دنیا با مرد مهرآمیز نیست. رفتار زن توقعاتی برای مرد ایجاد می کند که زن درصدد اغناء آنها برمی آید. بی فکری های مرد اغلب آسیب رسان بوده و مایه عصبانیت زن می شود اما وقتی مرد می گوید که تا چه حد سپاسگزار اوست، و اینکه او تنها زنی ست که تا کنون واقعاً به وی اهمیت داده، تمام دلخوری های زن از بین می روند.

همچون مادری که پسری جذاب دارد و از زادن چنین شازده ای مشعوف است، زنانی که از کهن الگوی مادر کبیر پیروی می کنند، معشوق پسرگونه ای دارند که به ظاهر وی مباهات می کنند.

ویژگی مادرانه یک زن دیمیتری و ناتوانی اش در نه گفتن، باعث می شود تا توسط فرد ضداجتماعی مورد آسیب و آزار قرار گیرد، این گونه مردان را اغلب در گرداگرد زنان دیمیتری می توان به عیان دید.

رابطه زن دیمیتری با مرد ضداجتماعی، یادآور رابطه مادر کبیر با معشوق پسربچه خودشیفته است. و تا حدی هم همپوشانی میانشان هست اما معشوق پسربچه وار توان عشق ورزیدن، وفاداری و ابراز ندامت را که وجه تمایز بزرگی ست ندارد. مرد ضداجتماعی به گونه ای رفتار می کند که گویی نیازهایش حق محتوم وی بوده و دیگران باید آنها را برآورده کنند. فاقد توان صمیمی شدن و قدردان بودن است.
نگرش وی باعث می شود تا این سوال را بپرسد، “برایم چکار کرده ای مگه؟” فداکاری ها و بخشندگی های پیشین زن را فراموش می کند، همان طور که رفتار استثمارگرانه خود را به خاطر ندارد. نیازهایش را مطرح می کند و این نیازمندی، دیمیتری بخشنده را فرامی خواند. ممکن است ارتباط با مرد ضداجتماعی، زندگی زن دیمیتری را در هم پیچیده و از نظر مالی ورشکسته اش سازد.

نوع دیگر شخصیتی که با زن دیمیتری ازدواج می کند، مردی ست که “دختری درست مثل مامی جانش” می خواهد. از زن، مهربان بودن، گرمی، پاسخدهی و مراقبت می خواهد، کسی که مراقب خورد و خوراکش باشد،

 لباس هایش را بخرد و بشوردشان، حواسش به اینکه نزد دکتر و دندانپزشک می رود یا نه، باشد و زندگی اجتماعیش را سروسامان دهد.از میان همه مردانی که نسبت به زنی با خصوصیات دیمیتری کشش دارند، “مرد خانواده” تنها کسی ست که خودش هم رشدیافته و بخشنده ست. چنین مردی، آرزویش داشتن خانواده است و آرزوهایش با زن دیمیتری محقق می شوند. علاوه بر اینکه “پدر خوبی” برای فرزندانش است، چنین مردی مراقب همسرش هم هست. اگر زنش در نه گفتن به دیگرانی که از وی سوء استفاده می کنند، مشکل دارد، می تواند به همسرش کمک کند که مراقب خودش باشد.

مرد خانواده ضمناً به زن کمک می کند تا از مادر شدن و مراقبا کردن از بچه ها لذت ببرد. سه نوع دیگر، چندان علاقه ای به بارداری و بچه دار شدن زن دیمیتری خود نداشته و مانع تراشی می کنند. چنین رفتاری، زن دیمیتری را دچار بحران می سازد یا باید از مادری کردن برای مردی که آزارش می دهد، دست بردارد یا اینکه از خیر مادر شدن خود بگذرد. هر انتخابی که کند مثل این است که یکی از بچه هایش را به خاطر دیگری قربانی می کند.

  • ازدواج؛

    برخلاف زن هرایی، برای زن دیمیتری، ازدواج به خودی خود اهمیتی ندارد. بسیاری از زنان دیمیتری، هدف اصلی شان از ازدواج، مادر شدن است.مگر اینکه آفرودیت و یا هرا هم در وی قوی باشد. از نظر زن دیمیتری ازدواج صرفاً گامی ست در راه هدف اصلی شان یعنی بچه دار شدن.

  • فرزندان؛

    زن دیمیتری، نیاز شدیدی به مادر شدن در خود احساس می کند. دلش می خواهد بچه خودش را بزاید و بزرگ کند. ممکن هم هست که مادرخوانده، دایه و نامادری بی نظیری شود. اما اگر نتواند بچه خودش را داشته باشد، آن وقت حس ناکامی و بی ارزشی می کند.(برخلاف بسیاری از زنان آرتمیسی و آتنایی که با ازدواج کردن با مردی بچه دار، از خانواده ی حاضر و آماده ی خود لذت می برند.)زنان دیمیتری، خود را مادران خوبی می انگارند که همه فکر و ذکرشان فرزندانشان است.
    به هر حال، از منظر تأثیری که بر فرزندان خود دارند، ممکن است یا خیلی خوب و یا خیلی مخرب باشند. هنگامی که فرزندان بزرگسالش در برابرش می ایستند، زن دیمیتری به شدت آسیب دیده و سردرگم می شود. نمی تواند دلیل بدرفتاری فرزندانش را دریابد در حالی که مادران دیگر، فرزندانی دارند که به شدت به ایشان مهر ورزیده و قدردانشان هستند. نمی تواند بفهمد که شاید خودش باعث و بانی این رفتارفرزندانش بوده. فقط تمایلات مثبت خود را می بیند و آن بخش های منفی خود را که مایه مسموم شدن رابطه اش با فرزندانش شده درک نمی کند.

برخی مادران دیمیتری همیشه دلنگرانند که اتفاق بدی برای فرزندانشان بیفتد. چنین مادرانی از بدو تولد فرزندانشان، به گونه ای رفتار می کنند که انگار “ربوده شدن یا از دست رفتنی در پیش” است.

در نتیجه استقلال فرزندانشان را محدود کرده و او را از ارتباط گرفتن با دیگران می ترسانند. هسته مرکزی این اضطراب به واسطه ترس از دست دادن فرزندانشان است.شرایط بیرونی هم می تواند در برانگیختن جنبه منفی دیمیتری مؤثر باشد.

ممکن است مادر دیمیتری در هر اتفاقی که برای فرزندش رخ می دهد، خود را مقصر شمارد. مگر آنکه روزی بالاخره دریابد که تا چه حد انتظارات کمال طلبانه ای که از خودش دارد، غیرواقع بینانه است. گمان می کند باید همه چیزدان باشد و کاملاً در قدرت، و باید قدرت پیش بینی حوادث را داشته باشد و نگذارد فرزندش متحمل هیچ گونه رنجی شود.

ممکن است زن دیمیتری باانگیزه ی حفاظت از فرزند خود، به فردی بیش از حد کنترل کننده بدل شود و هر گونه حرکت وی را زیر نظر گیرد، در مرز پنجاه درصدی فرزندش مداخله کند و هر گاه که بوی خطر به مشامش رسید، حضور یابد. در نتیجه، فرزندش، آدم وابسته ای شده و نمی تواند مستقلاً با آدم ها و مشکلاتش برخورد کند.

گاهی فرزندان یک مادر دیمیتری کنترل کننده، همواره نزدیک وی باقی می مانند گویی بند ناف روانی شان پابرجاست. حتی در سنین بزرگسالی هم با توجه به وابستگی که به وی دارند، همواره پسران و دختران کوچولوی مادر باقی می مانند. چنین فرزندانی شاید هرگزازدواج نکنند. اگر هم ازدواج کنند، پیوندشان با خانواده مادری بسیار نزدیکتر است تا با خانواده پدری.

برای مثال، پسر زن دیمیتری، همواره در خدمت مادر است و نه همسرش که همواره در آرزوی اولویت داشتن برای شوهرش باقی مانده است. دختر زن دیمیتری، هرگز به سفری طولانی مدت با همسرش رضایت نمی دهد چون دلش نمی خواهد که برای مدتی طولانی در کنار مادرش نباشد.

برخی از فرزندان زنان دیمیتری بسیار کنترل کننده، در تلاش برای تسلط بر زندگی خود، ممکن است که از مادر، چه از نظر بعد جغرافیایی و چه از نظر عاطفی دوری گزینند. اغلب هنگامی دست به چنین اقدامی می زنند که مادر ناخودآگاهانه به ایشان احساس گناه داده، وابسته شان کرده و ایشان را به خود مدیون کرده باشد.

یکی دیگر از الگوهای منفی ایفای نقش مادری را هنگامی شاهدیم که مادر قادر به نه گفتن به فرزندانش نیست. خود را نادیده می گیرد، گشاده دست و همواره در حال سرویس دادن است. مادر دیمیتری از همان دوران کودکی فرزندانش، هر آن چه را که می خواهند، در اختیارشان می گذارد. اگر هم از پس مخارج آن برنیاید، به آب و آتش می زند تا برایشان فراهم سازد. جان فشانی می کند و اگر نتواند احساس گناه می کند.
به علاوه، قادر به چارچوب گذاشتن نیست. از همان دوران نوزادیشان، خواسته های کودکشان در اولویت قرار دارد و خودکامگی ایشان را تقویت می کند. در نتیجه، فرزندانش خودشیفته شده و فاقد توان سازگاری با اوضاع می شوند. مشکلات رفتاری فرزندانش در دوران مدرسه آشکار می گردد، با منابع قدرت درگیر می شوند و بعدها در بزرگسالی هم نمی توانند با رئیس و رؤسای خود کنار بیایند. این همه تلاش مادر در “مادری خوب” بودن نتیجه ای عکس داده است.

 

مسیر رشدی زن دیمیتری

زنان دیمیتری به راحتی تشخیص می دهند که الگوی مادرانه رفتار کردن ایشان، علاوه بر ناتوانی در نه گفتن، باعث همه مشکلاتشان شده است. به هر حال، همیشه در شرایطی قرار می گیرند که لازم است لحظه ای صبر کرده و نگاهی بر عواطف منفی بیندازند که دچارش شده اند و احساس منفی که نسبت به دیگران پیدا کرده اند.

به خاطر همین احساسات و اعمال منفی ست که باید دست به کار تغییری جدی در خود شوند. رشد زن دیمیتری در گرو دیدن این کلیت است.زنان دیمیتری خوش نیت اند و دلشان می خواهد مادران خوبی باشند اما گاهی همین نیت خوب نمی گذارد که ماجرا را به شفافیت ببینند. اغلب حالتی تدافعی دارند. جمله ای که در مقابل انتقادی که از ایشان می شود، می گویند این است (“من فقطمی خواستم کمک کنم”) و فهرستی بلندبالا از کارهای خوبی را که کرده اند مطرح می کنند.

زنان دیمیتری به این دلیل در نه گفتن مشکل دارند که، خود را با مادر کبیر بخشنده و مهربان همانندسازی کرده اند در نتیجهنمی توانند خشم خود را نسبت به کسانی که دوستشان دارند، ابراز کنند. به همین دلیل رفتار پرخاشگرانه انفعالی خود را انکار می کنند و کنترل کنندگی بیش از حد خود خود را باورندارند و نمی توانند بپذیرند که در جهت وابسته کردن دیگران به خود تلاش می کنند.

به هر حال، می بینند کسی قدردان زحمات ایشان نیست و قبول دارنذ که احساس افسردگی می کنند. اگر به دنبال علل این افسردگی و قدرناشناسی دیگران باشند، رفته رفته درخواهند یافت که ویژگی های منفی دیمیتری خودشان، سبب این مسائل بوده است. بزرگ ترین مانع، اعتراف به داشتن این خصوصیات است. تغییر رفتار کار ساده تری ست.

یکی ازراه های رشد زن دیمیتری این است که زن دیمیتری باید برای خود، دیمیتری را به کار گیرد تا به جای مادری کردن برای دیگران، به داد خودش برسد. باید یاد بگیرد وقتی از وی می خواهند که مسئولیت کار جدیدی را بر عهده بگیرد، وظیفه اش مادری کردن برای خود است و از خود بپرسد، “آیا این همان کاری ست که واقعاً دلت می خواهد انجام دهی؟” و ” آیا واقعاً وقت و توان کافی برای این کار را داری؟” وقتی با وی بدفتاری می شود باید این اطمینان را به خود دهد که “باید با تو بهتر رفتار شود” و خود را تشویق کند که برود و از نیازهای خود با دیگران “حرف بزند”.

 

اگر با دیمیتر همانندسازی کنیم…

زنی که با دیمیتر همانندسازی کند، همچون کهن الگو سخاوتمند، و مهربان بوده و توانایی زیادی در برکت بخشیدن دارد. اگر کسی به توجه و کمکش نیاز داشته باشد، نمی تواند نه بگوید. همین خصیصه باعث می شود تا زمانی طولانی پای تلفن بنشیند و به جای اینکه به کارهای خودش برسد، به صحبت های دوستی افسرده گوش کرده و یا از بچه ی دیگران نگهداری کند.
دیمیتر در مورد فرد درمانگری که خارج از ساعات ملاقات به درددل مراجع خود گوش می کنذ و اوقات استراحتش با تماس های تلفنی متعدد و وقت و بی وقت به هم می ریزد و حق المشاوره اش پایین تر از حد متعارف و ناکافی است نیز حضور دارد. غریزه مراقبت این چنینی منجر به دلسردی زن از حرفه خود شده و علائم “خستگی مفرط ” و بی انگیزگی را در وی آشکار می کند.

وقتی زنی غریزه اش این گونه است که به هر کسی که ازوی چیزی می خواهد، بله بگوید، به سرعت خود را زیر بار سنگین تعهدات خواهد دید. توانش بی حد و اندازه نیست حتی زمانی که خودش یا دیگران چنین می پندارند. اگر می خواهد برای زندگی شخصی خود نیرویی برایش باقی بماند، باید بارها و بارها در برابر این کهن الگو بایستد. به جای آنکه در جا بله بگوید، که واکنشی دیمیترگونه است، باید انتخاب کند که کِی و کجا بله بگوید.به این منظورباید نه گفتن را هم به کسی که از وی چیزی می خواهد و هم به کهن الگوی درونش بیاموزد.

چالش های روان شناختی کهن الگوی دیمیتر

کهن الگوی دیمیتر حضوری قدرتمند داشت. وقتی دست از کار کشید، زندگی متوقف شد و تمامی المپی ها به حضورش آمدند و خواهش کردند دوباره زندگی را بازگرداند. با این حال نمی توانست جلوی ربوده شدن پرسفون را بگیرد و یا در جا و فوراً بازش گرداند، مورد ظلم قرار گرفت و زجرهایش نادیده گرفته شد و از افسردگی رنج برد. زنان دیمیتری هم مسائلی چون قربانی شدن، قدرت و تحت سلطه قرار گرفتن، بیان خشم و افسردگی را تجربه خواهند کرد.

 

 

💢خلاصه ای از ویژگی های کهن الگو دیمیتر

  • کهن الگوی غلات

  • کهن الگوی مادر

  • مسئول وفور

  • مادر

  • مراقب

  • کنترل گر

  • فراهم کننده غذا

  • تغذیه کننده

  •  حافظ معنوی

  • بخشنده و سخاوتمند

  •  ایثارگر

  • مادری ثابت قدم

  • مستعد افسردگی

  • داوطلب نگه داشتن بچه ها

  • امدادگر

  •  معلم

  •  مهربان

  • سرپناه دیگران

  • آغوش گرم

  • نیاز شدید به مادر شدن

  • سرویس دهنده

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از

67 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
خانم ایکس
2 ماه قبل

مقاله های که درباره کهن الگو میگویید خیلی جذاب و دوست داشتی هستند زیرا در این مقاله ها در کنار شخصیت های جدیدی ک داستان هست کمک میکنید ما خودمون رو بشناسیم و این خیلی زیباست و ممنون دوباره

خلیلی
2 ماه قبل

😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

مریم
2 ماه قبل

سپاس گزارم برای پیشرفت خودم

ملینا
2 ماه قبل

خیلی عالی نوشتید واقعا آسون خوندم و درک کردم همه‌چیز رو

رونیا
2 ماه قبل

ممنون از تیم بزرگ شما خیلی سپاس می گزارم برای پیشرفت خودم در زمینه شناخت خودم