سلام درفایل نهم مشیت الهی گفتن که مثلا اینکه یک نفر حقوق بگیره و ماهانه 5 میلیون مثلا میاد حسابش ………… گفتن من هیچوقت نمیزارم کسی برام همچین کاری کنه این منو از فراوانی و خلاقیت درمیاره………… من اینجا مشکل دارم خب من الان کار میکنم و حقوق میگیرم ولی در کنارش سعی میکنم مفید باشم و سوء استفاده گر نباشم و تمام تلاشم انجام میدم و در کنار کارم برای رشد فردیم تلاش میکنم و سعی میکنم یتونم به خلاقیتی برسم که بتونم کاری برای خودم داشته باشم، با این جمله منی که مسیر زندگیم در این مسیره باید چیکارکنم؟ یعنی آیا کار کردن من اشتباهه یا اینکه تلاش کنم در کنار کارم به خودشکوفایی و خلاقیت لازم و کافی برسم؟ البته صادقانه بگم همیشه دوست داشتم کسب وکار شخصی داشتم و خودم به این خودشکوفایی میرسیدم ولی من زخمای زیادی داشتم الان توی مسیری هستم که دارم کار میکنم روشون و خیلی عادتهای زندگیم بخاطر این تغییرات عوض شده، سوال اصلیم اینه آیا منی که هنوز شفا نگرفته در محل کارم بمونم و همین روند رشد و آگاهیمو ادامه بدم وبه مشیت الهی اعتماد کنم که مسیر زندگیمو به سمت درست هدایت میکنه؟
سلام وقتتون بخیر
منظور از این جمله اینه که شما نباید ذهنتون به یک کمبود عادت کنه ، اینکه ما به مبلغ مشخصی در ماه عادت میکنیم و فکر میکنیم این درآمد ماست ، کمبود به حساب میاد چون ما باور نداریم که میتونیم فراوانی رو زندگی کنیم و رشد کنیم در نتیجه توی جایی که هستیم در جا میزنیم و نمی خوای از اون امنیت مالی مشخص جدا بشیم ، این امنیت مالی ماهانه نقطه امن ما آدم هاست که ازش لذت میبریم . اگر به شما بگن همین الان از سرکارتون باید بیاین بیرون چه حالی میشین ؟؟ میترسین ؟ نگرانی های مالی میاد سراغتون ؟؟ نمیتونین تصمیم بگیرید و نقطه امن رو رها کنین ؟؟ اینا همه ارتعاش کمبوده ، و اینکه ما به این نقدینگی ماهانه وابستگی داریم ، باید بند هامونو بزنیم و ببینیم واقعا چی می خوایم اصلا این کاری که داریم انجام میدیم رو دوست داریم ، چون اگر دوست نداشته باشیم برامون اصلا برکت نخواهد داشت .