سلام وقت بخیر
در جلسه سوم مشیت الهی که گفتن فکر سیال هست و منبع بوجود آورنده فکر ما نیستیم و ما باید فکر رو متوقف کنیم و نباید فکر کنیم… این سوال برام ایجاد شد که چه کاری باید انجام بدیم که افکاری که به سمت مون میاد, افکار مناسب و مثبتی باشند, خب بنظرم طبق ارتعاش هر آدمی افکار خاصی به سمت هر آدمی کشیده میشن, چطور میتونم این افکار رو کنترل کنم؟ بعد ایده ها و از طریق افکار به انسان منتقل میشن؟
سلام به شما🌻
اول اینکه اصلا نمیشه فکر نکرد اما لازم هست که کار ما فکر کردن نشه و در واقع لازم هست به عملگرا تبدیل بشیم یعنی عمل کنیم. یکی از کارهایی که لازمه انجام بدیم برای توقف فکر، عمل کردن هستش.
سعی کنید توی کنترل چیزی هم نرید یعنی افکارتون رو کنترل نکنید لازم هست تمرینات مراقبه رو انجام بدید و مشاهده گر بشید و عمل کنید.
فکرتون رو کنترل نکنید با مراقبه کردن تمرین کنید ازفکر خالی بشید و بعد از هر خالی شدنی باز هم افکار به سمت شما میان و این طبیعی هستش اما این شما هستید که تصمیم می گیرید مراقبه گر بشید حتی توی عملکرد.
توی بسته ی مشیت الهی هم گفته میشه انسان هایی که خیلی فکر میکنن، کارشون میشه فکر کردن و عمل نکردن و این باعث میشه ارتعاش شما در حد پایینی هر روز قرار بگیرد.
به عبارتی هر روز تمرین کنید افکارتون، شما رو تحت مالکیت و کنترل قرار ندن و زندگی شما رو به دست نگیرند بلکه افکارتون در خدمت شما باشند.
یعنی شما به افکارتون آگاه بشید و برید توی عملکرد.
عملکرد درست رو توی زندگیتون تمرین کنید، خدمت کنید تا افکار و باورهاتون تغییر کنه.
لازمه باورهاتون رو بررسی کنید و در صورت تخریب، بازسازیشون کنید.(به کمک همین بسته باورهاتون رو شناسایی کنید شاید لازمه چندین بار به این بسته گوش بدید)
و اینکه افکار منفی خودتون رو سرکوب نکنید بلکه بپذیرید، اونا رو با نوشتن تخلیه کنید مثل نوشتن صفحه ی صبحگاهی که جز تکنیک ها هست و با تغییر باورها و عملکرد درست بهشون جواب ندید.
به شما بسته ی آموزش مراقبه، احساس ارزشمندی و همچنین کارگاه شفای زخم ها رو پیشنهاد میکنم.
با آرزوی بهترینها برای شما🙏🏼🌻
