سلام وقتتون بخیر ممنونم بابت این که هستید و راهبریمون میکنید.من دو تا سوال داشتم خدمتتون،من کارگاه شفای زخم و شرکت کردم و سوالی که برام پیش اومده اینه که من وقتی پدرم و میبینم که این همه سال زحمت کشیده کار کرده و همچنان داره زحمت میکشه ولی اون نتیجه ای که میخواسته رو نگرفته و من میبینم که یه ناراحتی ای داره بابت این ، من احساس گناه بهم دست میده و ناراحت میشم که بابام و اینجوری میبینم و یه مسیله ی دیگه خودم دنبال کار میگردم ولی چون تازه یه رشته ای و تموم کردم هر جا که میخوام برم برای کار سابقه کار و مهارت های بالا میخوان و این جمله که اقای قورچیان تو سی دی ترس فرمودن که تا وارد کار نشین پیشرفت نمیکنین تو ذهنم هست من چیکار باید بکنم که بتونم کاری در خصوص رشته م پیدا کنم ؟! چون تازه تموم شده دوره ی اموزشیم و سابقه کار ندارم….سوال اخرم هم راجع به رابطه م هست که اون شخص و من بخشیدم بعد از کارگاه،ولی الان ته دلم نمیدونم چرا بعضی وقتا اون حس دوست داشتن بهم برمیگرده با اینکه ایشون خیانت کرد و ازدواج کرد نمیدونم این حس دوست داشتن اون دوست داشتنی هست که اقای قورچیان گفتن ماباید همه ی ادمارو دوست داشته باشیم هست یا همون دوست داشتن کاذبیه که در گذشته نسبت به ایشون داشتم ؟! از کجا باید متوجه بشم؟ممنونم .
سلام
احساس گناه و ناراحتی شما احتمالا به همین خاطر هست که خودتونو میبینین که کاری نمیکنین و پدرتون دارن کار میکنن احساس میکنین زیر دین پدرتون هستین در صورتی که نباید با این دید نگاه کنید ، در مورد کار هم باید بگم شروع کنین منتظر این نباشین که حتما توی همون رشته که هستین کار پیدا بشه شما از یک جایی شروع کنین کار کنین و یاد بگیرین کم کم توی حرفه ای که می خواین قرار میگیرین
در مورد سوال سوم در صورتی که این حس دوست داشتن همراه با دلتنگی و احساس وابستگی و نیاز باشه شما باید روی این حستون کار کنین چون این هم وابستگی به حساب میاد اما اگر یک دوست داشتن ساده است مثل دوست داشتن بقیه آدم ها مشکلی نداره ، برای متوجه شدن اینکه حس شما هم وابستگی هست یا نه حتما مقاله های هم وابستگی رو مطالعه کنید .
خیلی ممنونم از پاسخگوییتون حتما عمل میکنم به راهنماییتون