من ۱۰ سال هست که ازدواج کردم و خیلی دکتر رفتم ، کتاب مطالعه کردم و کارهای زیادی انجام دادم که از رابطه ی جنسی لذت ببرم اما هنوز به خاطر همسرم ،رابطه رو برقرار می کنم و خودم ِهیچ لذتی نمی برم و همین مسئله باعث نارضایتی همسرم شده و خودم هم بابت این مسئله ناراحتم و نمی دونم باید چی کار کنم؟؟؟؟
در کودکی شاهد رابطه ی جنسی پدر و مادرم بوده و همیشه فکر می کردم اونا دارن گناه میکنن و ازشون بدم میومد، نمی دونم آیا این مسئله تأثیر داره یا نه؟؟؟
خیلی در عذابم و احساس بی ارزشی زیادی دارم.

1 پاسخ

اینکه شما توی کودکی شاهد رابطه ی پدر و مادر بودین زخم کوچیکی نیست و زخم بزرگی هست.
سیستم عصبی مغز شما نسبت به مسائل و رابطه ی جنسی ،به شما یه پالس شرم خیلی زیاد رو وارد می کنه و همچنین به شما ترس هم وارد می شه در نتیجه شما در انکار مسائل جنسی غرق می شید و شروع می کنید به نادیده گرفتن رابطه جنسی.

وقتی روی شفای زخم هایی که نسبت به پدر و مادرتون دارید کار کنید یعنی فکر کنید که اون ها کار اشتباهی نکردن و در حال انجام کار درست بودن و این کنجکاوی بیش از حد شما که تبدیل به فضولی شده، این زخم رو به شما وارد کرده.

باید برید رابطه تون رو با پدر و مادرتون سالم کنید ، برای این احساس بی ارزشی که شما امروز دچارش هستید ،میگم بی ارزشی چون شما خودتون رو لایق برقراری رابطه نمی دونید و دارید به خاطر همسرتون به رابطه تن می دید ،اول بیاید رابطه رو قطع کنید حتی اگر ملزم باشه که همسرتون از شما دور بشه.

شروع کنید به شفای زخم های خودتون،به بخشیدن خودتون و پدر و مادرتون توی پروسه ی شفای زخم ها.