نسرین عبدی 3 سال قبل
سلام . خسته نباشید ، مادر من با پدرم دعوا میکنن از بچگی سر پول سر خیلی چی مشکل دارن کاری هم نمیکنن، من همیشه ناجی مامانم بودم حرف مامانم اینه بابام بده من یه مدت از بابام بدم اومده بود که هی دعوا میکردم باهاش ، اما حالم بدتر میشد تصمیم گرفتم دخالت نکنم …. الان که مادرم گریه میکنه ، من نباید به مامانم کمک کنم ؟ وقتی اینکارو نمیکنم عذاب وجدان میگیرم
مدیر سایت 3 سال قبل
سلام وقتتون بخیر
این که شما ما بین پدر و مادرتون قرار میگرفتین و به قول خودتون ناجی مادرتون بودین و این احساس رو داشتین که شما ناجی زندگی اونا هستین از باگ دلسوزی شما میاد .
می دونید دلسوزی بزرگ ترین باگه دقیقا هم تراز باگ شهوت هست . ما با دلسوزی کردن اجازه رشد به آدم های دیگه رو نمیدیم و به خیال خودمون فکر میکنیم داریم به اونا کمک هم میکنیم و کلی براشون زحمت میکشیم در صورتی که اینطور نیست ما داریم با دلسوزی کردن جلوی رشد و آگاهی آنها رو میگیریم . حتما روی باگ دلسوزیتون کار کنید تا از دلسوزی کردن نسبت به آدم ها دربیاین . پدر و مادر شما اگر شما نقش ناجی رو براشون بازی نمیکردین بالاخره اون فشار که براشون به وجود آمده بود باعث رشدشون می شد ولی شما رفتی بار اون فشار رو خودت به عهده گرفتی که مثلا اونا اذیت نشن در صورتی که جلو رشدشونو گرفتی . آدم ها باید درد رو تحمل کنن تا بتونن رشد کنن .
عذاب وجدانتون هم به خاطر دلسوزی هاتونه بند دلسوزی رو بزنید میبینید چقدر راحت میشین .
موفق و پیروز باشید
